eitaa logo
چایخانه حضرت
8.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
9 فایل
کانال چایخانه حضرت رضا ع من چای میریزم گناهم را بریزی یکجا تمام اشتباهم را بریزی... #چایخانه_حضرتی #چای_حضرتی ارسال تصاویر شما در حرم رضوی به آیدی زیر @chaykhane_hazrat خادم افتخاری شو
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✿ پيرى در روستايى هر روز براى نماز صبح از منزل خارج و به مسجد مى رفت. در يک روز بارانى، پير صبح براى نماز از خانه بيرون آمد، چند قدمى كه رفت در چاله ای افتاد، خيس و گلى شد.‌ به خانه بازگشت لباس را عوض كرد و دوباره برگشت، پس از مسافتى براى بار دوم‌خيس و گلى شد برگشت لباس را عوض كرد ازخانه براى نماز خارج شد. ◇ ديد در جلوى در، جوانى چراغ به دست ايستاده است سلام كرد و راهي مسجد شدند، هنگام ورود به مسجد ديد جوان وارد مسجد نشد پرسيد اى جوان براى نماز وارد مسجد نمى شوى؟ ◇ جوان گفت نه، اى پير، من شيطان هستم. براى بار اول كه بازگشتى خدا به فرشتگان گفت: «تمام گناهان او را بخشيدم.» براى بار دوم كه بازگشتى خدا به فرشتگان گفت: «تمام گناهان اهل خانه او را بخشيدم.» ترسيدم اگر براى بار سوم در چاله بيفتى، خداوند به فرشتگان بگويد: «تمام گناهان اهل روستا را بخشيدم» كه من اين همه تلاش براى گمراهى آنان داشتم. براى همين آمدم چراغ گرفتم تا به سلامت به مسجد برسى! ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
✨گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت! پرسیدند: «چه می کنی؟!» پاسخ داد: «در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم.» 🔥گفتند: حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد. ✨گفت: «شاید نتوانم آتش را خاموش کنم، اما آن هنگام که خداوند می پرسد زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟ 🐦پاسخ میدهم: هر آنچه از من بر می آمد. . ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
. ♦️ناصر خسرو تا چهل سالگی شرب مدام میکرد... در چهل سالگی بود که خواب حج می بیند و مرد دین میشه و به سفر حج میرود. پنج بار به سفر حج رفت که نعادل ۱۵ سال از عمرش بود . اما پس از سفر پنجم ، دیگر به حج نرفت ! اهل شهر به ناصر خسرو گفتن : ای شیخ !چرا دیگر عزم حج نمی کنید ؟ گفت: در سفر آخرم در راه رفتن به حج در میانه راه یکی از هم قطاران غذایی نداشت و شرم داشت تا از کسی غذایی طلب کند. دیدم به یکباره از شدت ضعف در حال موت است. از خرمایی که داشتم به او دادم و حالش نیکو شد . در آن لحظه به ناگاه حس کردم که کعبه را طواف مینمایم ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
. ✍سرگذشت جالب ام فضل..همسر امام جواد علیه السلام مامون در سال 218 هجری درگذشت و پس از او برادرش «معتصم» جای او را گرفت. او در سال 220 هجری امام جواد(ع) را از مدینه به بغداد آورد ۱ . امام جواد(ع) وقتی وارد بغداد شدند معتصم، خلیفه عباسی با«ام الفضل» همسر آن حضرت تماس گرفت واو را واداشت که حضرت را مسموم کند. ام الفضل به وسیله انگور آن بزرگوار را مسموم نمودند اثر زهر در بدن مبارکش ظاهر شد، از کرده خود پشیمان گشت و چاره ای نمی توانست کرد و گریه و زاری می نمود.  امام به او فرمود: اکنون که مرا کشتی، گریه می کنی؟ خداوند تو را به فقر و بلای مبتلا کند که قابل درمان نباشد. وقتی امام جواد(ع) به شهادت رسید معتصم، ام الفضل را به حرامسرای خویش برد. در همان روزها غده ای در رحم او پیدا شد هر چه پزشکان مداوا کردند، مفید واقع نشد.  ناچار از حرامسرای معتصم بیرون آمد و هر چه ثروت داشت صرف معالجه آن مرض کرد چنان پریشان شد که از مردم گدای می کرد تا به هلاکت رسید. همچنینی روایت شده: شبی از شبها که به عنوان گدایی در کوه های بغداد سرگردان بود، سگهای بغداد او را پاره کردند و به جهنم واصل شد. ۲  ۱. سیره پیشوایان، 563 ۲. گذر گاه عبرت، ص92   ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
🏴 برخورد با دشمنان و کم خوابی و مشکلات ناشی از جنگ 🔴 قَالَ آيَةَ اَللهِ اَلْعُظْمَى اَلْإِمَامُ اَلرِّضَا صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ : أَنْتُمُ الْيَوْمَ أَرْخَى بَالًا مِنْكُمْ يَوْمَئِذٍ قَالُوا وَ كَيْفَ قَالَ لَوْ قَدْ خَرَجَ قَائِمُنَا ع لَمْ يَكُنْ إِلَّا الْعَلَقُ وَ الْعَرَقُ وَ النَّوْمُ عَلَى السُّرُوجِ وَ مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ علیه السلام إِلَّا الْغَلِيظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِب . ⚫️ حضرت آیت الله العظمی امام رضا صلوات الله علیه می فرمایند : شما امروز در رفاه خاطر و آرامش بيشتري از زمان ظهور آنحضرت هستيد. حاضران به حضرت عرض کردند: چطور! حضرت فرمودند : زيرا آن هنگام كه قائم ما قيام مي كند جز عرق ريختن و خون دادن (جان دادن) و بر روي زين به خواب رفتن چيز ديگري نخواهد بود. لباس او خشن و غذاي مخصوص او، غذايي ساده وکم اهمیت است. 📚کمال الدین ج2 ص652 حدیث12 📚الوافی ج2 ص466 📚حق الیقین فی معرفه اصول الدین ص290 ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
▪️امام باقر علیه‌السلام: 🔸️ اگر مردم می‌دانستند زیارت امام حسین علیه‌السلام چقدر فضیلت دارد از شوقِ (زیارت) جان می‌دادند و از حسرتِ (جا ماندن)، قالب تهی می‌کردند. 🔹️ لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی زِیَارَةِ الْحُسَیْنِ مِنَ الْفَضْلِ لَمَاتُوا شَوْقاً وَ تَقَطَّعَتْ أَنْفُسُهُمْ عَلَیْهِ حَسَرَاتٍ. 📚کامل الزیارات، ص۱۴۲. 🖤 هم حسرت کربلا و هم درد فراق... بیچاره دلم چه صبر خوبی دارد! ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
🕗 هر کس که صحنش را کند جارو یقین دارد هر جای عالم غیر از این دربار دلگیر است با یک سلام زائر آقا شوید✋ ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام على عليه السلام: مجادله، بذرِ شرّ است المِراءُ بَذرُ الشَّرِّ غررالحكم حدیث 393 ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام على عليه السلام: صبر، ياور در هر كارى است الصَّبرُ عَونٌ على كُلِّ أمرٍ ميزان الحكمه جلد6 صفحه 146 ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
💚سهله، خانه انبیای خدا ▪️امام صادق علیه‌السلام: 🔸خانه حضرت ادریس و خانه حضرت ابراهیم در مسجد سهله بود، و خانه حضرت خضر هم در مسجد سهله است. 🔹كَانَ فِيهِ مَنْزِلُ إِدْرِيسَ، وَ كَانَ مَنْزِلَ إِبْرَاهِيمَ‏ خَلِيلِ الرَّحْمَنِ، ... وَ فِيهِ مَسْكَنُ الْخَضِرِ. 📚 المزارالكبير، ص۱۳۵. ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
🔻امام سجاد علیه‌السلام: 🔸هرکس به خاطر خدا به زیارت امام حسین علیه‌السلام برود، خدا او را مثل یک نوزاد، از گناه خارج می‌کند. فرشته‌ها بدرقه‌اش می‌کنند و با چترى از بال‌‏هایشان، بر سرش سايه مى‌‏افكنند تا آنگاه كه به نزد خانواده‌اش بازگردد. فرشتگان آمرزش او را از خدا می‌خواهند و رحمت آسمانی از هر سو او را می‌گیرد. فرشته‌ها به او ندا می‌دهند: درود و پاکیزگی بر تو باد و بر آنکه زیارتش کردی! و خانواده‌اش (در غیاب او) حفظ می‌شوند. 🔹 مَنْ زَارَهُ يُرِيد بِهِ وَجهَ اللَّهِ أَخرَجَهُ اللَّهُ مِن ذُنُوبِهِ كَمَوْلُودٍ وَلَدَتهُ أُمُّه و شَيَّعَتهُ الْمَلَائِكَةُ في مَسِيرِهِ فَرَفرَفَت عَلَى رَأْسهِ قَد صَفُّوا بِأَجْنِحَتهِمْ عَلَيهِ حَتَّى يَرْجِعَ إِلى أَهْلِهِ و سَأَلَتِ الملائكةُ الْمَغفِرَةَ لَه مِن رَبِّهِ و غَشِيَتْه الرَّحمَةُ مِنْ أَعْنَانِ السَّمَاءِ و نَادَتهُ الْمَلَائِكَة طِبْتَ و طابَ مَن زُرتَ و حُفِظَ في أَهْلِهِ 📚کامل الزیارات، ص۱۴۵. ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
📌 برخورد شهید معز غلامی با رفقای اهل کافه و قلیان 🔹️ حسین وقتی کسی را از کاری منع می‌کرد اثرگذاربود ، چون اگر می‌گفت که فلان کار را نکنید، خودش هرگز اون کارو نمی‌کرد و نکرده بود. ◇ به عنوان مثال به بچه ها راجع به قلیون و دود تذکر جدی می‌داد. ◇ همیشه به ورزش تاکید می‌کرد ومی‌گفت: یک جوان نباید وقت خودش را تو کافه ها و دود تلف کند. ◇ خودش هم بعضی مواقع به کافه می‌رفت در حد یک صبحونه یا عصرونه (یه املت مثلا) بود، اونم به هوای رفقا و تا بلند می‌شد که برود بچه ها هم بلند می‌شدند. ◇ وقتی وصیت نامه اش را دیدم که توصیه کرده به امر به معروف و نهی از منکر، پیش خودم گفتم : واقعا حسین آقا مصداق عینی امر به معروف و ناهی از منکر بود. ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
⚫️ دستور علیه السلام جهت بچه دار شدن 🔴 دستور پسردار 👶 شدن👇 http://eitaa.com/joinchat/552206356Ca4618696f7 🔴 دستور دختردار 👧 شدن 👇 http://eitaa.com/joinchat/552206356Ca4618696f7 ظرفیت محدود ❌❌👆👆 درمان تمام بیماری ها تو این کاناله👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗣️اگر در جست و جوی امام زمان هستی....! او را در میان سربازانش بجوی!... 📝 ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
شهید سید مجتبی علمدار: سعی کنید قران انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود؛ بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید. ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
مقید‌ بود هر روز زیارت عاشورا را بخواند ؛ حتی اگر کار داشت و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت را می‌خواند دائما می گفت : اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست امام حسین ؛ مشکلاتشون حل می شود . و امام با دیده لطف به انها نگاه می کند 🕊🌹 ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
‌ سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تو رو خریداری می کنه...❤️ # شهیـدحججی ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢توصیه مهم شهید ابراهیم هادی: به فکرِ مثلِ شهدا مردن نباشید به فکرِ مثل شهدا زندگی‌گردن باشید.🌱 ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
🌄 در این لحظه ها، اجر نماز بیشتر است. قبل از افطار، نماز می‌خواند. می‌گفت: نزدیک افطار، عطش انسان برای آب و غذا زیاد میشود؛ در این لحظه‌ها اجر این‌ نماز بیشتر است... 🥀 ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
📚 جوانی را اجل در گرفت و زبانش از گفتن «لا اله الا الله» بند آمد. نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند و جریان را گفتند. آن حضرت برخاست و نزد آن جوان رفت. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتن شهادتین را بر آن جوان عرضه کرد، ولی زبان او باز نشد. حضرت فرمود آیا این جوان نماز نمی خوانده و روزه نمی گرفته است؟ گفتند بله، نماز می خواند و روزه می گرفت. حضرت فرمود آیا مادرش وی را عاق نموده است؟ گفتند بله. حضرت فرمود مادرش را حاضر کنید. رفتند و پیرزنی را آوردند که یک چشم وی نابینا بود. پیامبر به پیرزن فرمود پسرت را عفو کن. گفت عفو نمی کنم، چون لطمه به صورتم زده و چشم مرا از کاسه درآورده است. پیامبر فرمود بروید هیزم و آتش برایم بیاورید. پیرزن گفت برای چه می خواهید؟ حضرت فرمود می خواهم او را به خاطر این عملی که با تو انجام داده بسوزانم. پیرزن گفت او را عفو کردم. آیا او را مدت ۹ ماه برای آتش حمل نمودم؟ آیا او را مدت ۲ سال برای آتش شیر دادم؟ پس ترحم مادری من کجا رفته است؟ در این وقت زبان آن جوان باز شد و گفت «اشهد ان لا اله الا الله». زنی که فقط رحیم باشد و اجازه ندهد کسی بسوزد؛ پس خدایی که رحمان و رحیم است، چگونه اجازه می دهد شخصی که مدت هفتاد سال به گفتن الرحمن الرحیم مواظبت کرده است بسوزاند. 📚تفسیر آسان ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
. ♦️میگویند چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. هر بار که او آتشی میان سنگها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست. چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد. رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود شکر کرد و گفت: «خدایا، ای مهربان، تو که برای کرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم.» ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
. بعد از خلقت آدم و نافرمانی های فرزند او روی زمین فرشته ها به نزد خدا شکایت کردند و گفتند: این چه بود که خلق کردی؟ اگر ما به جای انسان بودی هرگز گناه و نا فرمانی نمی کردیم! خدا به فرشتگانش گفت دو نفر از میان خود انتخاب کنید تا آنها آزمایش الهی شوند. هاروت و ماروت به عنوان نماینده فرشتگان انتخاب شدند! خدا آنها را به زمین فرستاد و قبل از فرستادن به آنها فرمان داد که هرگز جایز به انجام سه کار نیستند: زنا کردن، نوشیدن شراب و آموختن روز جادوگری به انسان. بعد از پذیرش هر سه شرط به زمین آمدند و با زنی زیبا به نام زهره آشنا شدند. زهره نزد آن دو آمد و در دل آنها جا باز کرد و خواست که از آنها جادو بیاموزد تا به آسمان برود. او ابتدا به دو فرشته شراب نوشانید و سپس شرکت کرد که برای همبستر شدن با آنها باید ابتدا نامی که آنها به آن به آسمان می روند را بیاموزد. آن دو نام خدا را به وی آموختند، همینکه زهره خواست با خواندن آن نام پرواز کند، خداوند او را به صورت ستاره‌ای مسخ کرد که به زهره مشهور شد! آنگاه بالهای آن دو فرشته را برید، هاروت و ماروت از پروردگار خود درخواست توبه کردند، خداوند آن دو را مخیر کرد میان این که به حال اول برگردند و در عوض هنگامیکه قیامت شد عذاب شوند، یا اینکه در همین دنیا خدا عذابشان کند. روز قیامت به همان حال خود برگردند. پس آنها عذاب دنیا را انتخاب کردند. سپس خداوند به ایشان و وحی فرستاد که به سرزمین بابل بروید، در آنجا خداوند ایشان را میان زمین و آسمان وارونه ساخت،که تا روز قیامت در عذاب خواهند بود. ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
✨﷽✨ 💠معجزه امام رضا علیه السلام ✍یکی از معجزات امام رضا علیه السلام که اخیرا اتفاق افتاده است: 💭 یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اسرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاظر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند. 💭 درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدانهایشان را داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند. وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت: امام رضا بای بای،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای 💭 داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد،تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد، از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟ شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛ عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟ ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت : فقط برگردیم مشهد 💭 برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛عروس اصرار کرد که بروند حرم ؛داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد : 👈وقتی در ماشین خواب بودم،خواب دیدم که داخل حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین را برایشان میخوانند و امام رضا هم تایید میکند و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟ 💭 خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا 💭 امام رضا علیه السلام جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زایرین ما بنویسید؛ این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زایر ما بودند. ‌↶【به ما بپیوندید ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯
✨﷽✨ ✅شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، میخواهم در قبر در پایم باشد. وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود! ✍ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سر انجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سر انجام به مناقشه انجامید ... در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند: 💥پسرم! میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم. یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به تو هم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتادگان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد همان اعمالت است. ‌‌↶【به ما بپیوندید 】↷ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‌☀️ خادم حضرت شو👇 ‌‌ ‌‎‌☕️ @chay_hazrati ☕️ ╰┅═हई༻‌❤️༺ईह═┅╯