چهل+تیکه..⚽️💨
🔻 کار فرهنگی تشکیلاتی باید #توپ باشه اونهم تو #خمینی_شهر 🇮🇷 چهل+تیکه هفته بعد، ۲۶مهرماه مهمون برو ب
🔻 اما نقطه ضعف این بود که...😱
بخشی از #نظرات شرکت کنندگان در رویداد چهل تیکه #خمینی_شهر
چهل+تیکه..⚽️💨
🔻 کار فرهنگی تشکیلاتی باید #توپ باشه اونهم تو #خمینی_شهر 🇮🇷 چهل+تیکه هفته بعد، ۲۶مهرماه مهمون برو ب
🔻جای تبریک داره که یه نهاد مردمی جسارت و جرأت داره که....
پ.ن؛ دقیقا تیم چهل تیکه هم دنبال توانمندی همین مجموعه های مردمیه. ما می خواهیم تا شهرها و روستاها هم بیایم و در کنار مجموعه های مردمی قرار بگیریم.✊
چهل+تیکه..⚽️💨
🔻 کار فرهنگی تشکیلاتی باید #توپ باشه اونهم تو #خمینی_شهر 🇮🇷 چهل+تیکه هفته بعد، ۲۶مهرماه مهمون برو ب
🔻#گزارش_تصویری📸
رویداد چهل تیکه با استقبال فعالان فرهنگی در #خمینی_شهر
🛑 #یه_خبر_خیلی_خوب 🙋
👈 بزودی رونمایی میکنیم از ؛👇
چهل+تیکه #پلاس+
چهل+تیکه #پلاس+
/با موتور توربو شارژر/
😉
🔸#میان_بری برای توانمند سازی فعالان فرهنگی اجتماعی.......................
🔸 محتوایی غنی تر و کامل تر.....
🔸 و با روشی نو......................
.
#قصه شکل گیری✍ و پوستر و محتوای رویداد ویژه مون بزودی 😉
👇👇👇👇👇
چهل+تیکه..⚽️💨
🛑 #یه_خبر_خیلی_خوب 🙋 👈 بزودی رونمایی میکنیم از ؛👇 چهل+تیکه #پلاس+ چه
📜 داستان یک #سرآغاز
✍بخش #اول؛🔻اومدم اعتراف کنم ..!!!
حقیقتش رو بخواهید اون اصل اصل داستان ما از یه #سر_بالایی شروع شد😉
توی یه بعد از ظهر گرم، بی حال،سر پایین، پی انجام دستورات خرید مادر به سمت مغازه همیشگی عباس اقا....(نمیدونم چرا همیشه باز بود🙁)
یهو یکی خلوتم رو بهم زد ! جلوی راهم رو گرفت.سرم رو بالا آوردم..
بببببللللههه....
توپل و با مزه و مزاحم همیشگی....
یکی از دوستان(بوق ممتد📣....)
با اون لبخند همدانی همیشگیش که این دفعه کلی فرق می کرد(چون حوصله اش رو نداشتم)
بدون اینکه جملات قصار توی حافظش رو بگه....برای اولین بار بجای زبان از دست برای انتقال مفهوم بهره برد و یه جزوه کوچیک و جمع و جور گذاشت تو دستم و آنگاه زبان را در دهان چرخاندندی ؛
حمید پسر، مسابقه است فردا تو هیئت، جایزش هم خوبه..کتابه جمع و جوره ..بخون برنده بشیم..
نوجوانی بود و رویای نوجهانی داشتن..
به شوق مسابقه گرفتم و بعد خرید مشغول مطالعه شدم..
و مطالعه ..........
و باز هم مطالعه...
عجیب #نوجهان مرا ساخته بود..
تا بحال این چنین عقیده و آرمان را نچشیده بودم.
تا سال ها با آن کتاب زندگی کردم
بی اغراق تا کنون کتابی چنین تاثیری بر من نگذاشته...
البته در مسابقه شرکت نکردم ولی من برنده شده بودم!
اولین درس را گرفتم؛ تا می توانی #ارتفاع بگیر ..!
✍ادامه دارد...
چهل+تیکه..⚽️💨
📜 داستان یک #سرآغاز ✍بخش #اول؛🔻اومدم اعتراف کنم ..!!! حقیقتش رو بخواهید اون اصل اصل داستان ما از ی
چهل+تیکه..⚽️💨
📜 داستان یک #سرآغاز ✍بخش #اول؛🔻اومدم اعتراف کنم ..!!! حقیقتش رو بخواهید اون اصل اصل داستان ما از ی
📜 داستان یک #سرآغاز
بخش #دوم؛ 🔻بهشت را به #بها که نه، به #بهانه هم می دهند!!
اون کتاب یه بهونه بود برا خواستن های بزرگ و متفاوت دیدن و زیستن....
خدا را از آنجا شناختیم که هر چه برنامه ریزی کردیم خلاف آن شد😊
برای دانشگاه خواندیم و جامعه شناسی قبول شدیم اما با اتفاقی ناگهانی نشد!
با برنامه سر از دانشکده مهندسی درآوردیم اما با اتفاقی دیگر نشد!
یه بزرگی می گفت؛( گاهی وقت ها چه بشینی و چه تلاش کنی یکیه و فرقی نمیکنه!!!) چون قبلاً یه حرکتی و تلاشی و بهانه ای همچنان به پیش می براند تو را...
دومین درس؛ #بهونه_گیر باش....
.
چهل+تیکه..⚽️💨
📜 داستان یک #سرآغاز بخش #دوم؛ 🔻بهشت را به #بها که نه، به #بهانه هم می دهند!! اون کتاب یه بهونه بود
📜 داستان یک #سرآغاز
بخش #سوم؛ مخاطب خاص من..!!!
دیگه از اون وقت، #بهونه_ها شروع شد...پشت سر هم.....
بهونه تجربه راه های جدید
بهونه شکستن قالب های غالب
بهونه زود رسیدن ها
بهونه حرف آخر رو اول زدن
بهونه راه های میانبر پیدا کردن
بهونه ساده بودن
بهونه جرأت داشتن
بهونه زیر میز زدن
بهونه متفاوت بودن
بهونه نگاه نو، حرف نو، روش نو
و در آخر بهونه مخاطب خاص ...😉
سومین درس؛ بهونه هات رو مدیریت کن..!🤕
.