☫﷽☫
#تحریر_حم
🏴دو ابهام اصلی در
🚩حماسه حسینی!!
👈 (قسمت سوم):
در قسمتهای قبلی؛
👈 اول 👉 و 👈 دوم 👉
اشاره کردیم که در جستجوی جواب برای دو سؤال خطیر؛
۱) چرا #حماسه؟!
۲) چرا #کربلا؟!
نیازمند شناخت #امام_حسین علیهالسلام در چهار دوره زمانی هستیم:
الف- عمر ازلی حسین (قبل از تولد در دنیا)
ب- عمر دنیوی حسین (از ۳شعبان ۴ هـ.ق. لغایت پایان سال ۶۰ هـ.ق.)
ج- عمر عاشورائی حسین (در دهه اول محرمالحرام ۶۱ هـ.ق.)
د- عمر ابدی حسین (بعد از شهادت در دنیا)
بیشترین شناخت مردمان از #امام_حسین علیهالسلام معطوف به بند «ج» است و متأسفانه از سایر ادوار زندگانی آنحضرت، آگهی کمتری دارند! و حال آنکه #شناخت_أکمل حسینبنعلی علیهماالسلام باید معطوف به #عمر_مربع آنحضرت باشد. در این سلسله، بر آنیم که همین مهم را بجوئیم إنشآءالله
الف) عمر ازلی:
اگر بخواهیم وارد شناخت حسین علیه السلام در دوران قبل از تولد او در دنیا بشویم، باید بدانیم که میتوان او را #نخستین_انسان #عالم_وجود تصور کرد! یعنی قبل از حسین اساسا هیچ انسانی خلق نشده بود!
خیلی عجیب است که چرا تاکنون کسی به این #مطلب_خطیر نپرداخته که؛ اولین انسانی که خالق متعال آفرید و به خود مبارکباد (فتبارک الله أحسن الخالقین) گفت؛ حضرت حسین بود نه حضرت آدم!
اجازه بدهید؛ توضیحات خود را از مسئلهای که خلجان فکری حضرت #سلمان_فارسی شده بود شروع کنم؛
آری! سلمان که شخصیت شگفتانگیزی داشت و از صحابی بزرگ #رسول_الله الاعظم(ص) بود، روزی مصمم شد که #سؤال_عجیب خود را از مولاعلی(ع) بپرسد و لذا بسوی او راهی شد. زیرا از پیامبر اعظم(ص) شنیده بود که «أنا مدینةالعلم و علیٌّ بابها»!
در شخصیت پیچیده سلمان همین بس که بعد از اتفاق عجیبی که ابوذر (دیگر صحابی بزرگ پیغمبر) از سلمان شاهد آن بود، به نزد پیامبر شتافت و سلمان را متهم به سحر و جادوگری و بالتبع کفر و نفاق کرد!
پیامبر ابوذر را به عظمت و اخلاص سلمان توجیه کرد.
و از آنحضرت نقل است که؛ اگر #ابوذر میدانست در قلب/ذهن #سلمان چه میگذرد، او را تکفیر میکرد و وی را به قتل میرسانید (لکفره/لقتله)!!
زیرا سلمان به مسائلی میاندیشید که فراتر از افق فکری سایرین بود. سؤالات و ابهاماتی در ذهن او شکل میگرفت که هر کسی قادر به جواب آنها نبود.
در مسیری که میرود لحظهای هم مکث میکند و در فکرش این ابهام خطور میکند که آیا علی(ع) خواهد توانست پاسخ او را بدهد!؟!
بمحض شرفیابی به محضر علی ولیالله، حضرت بدون مقدمه او را به حسین حواله میدهد؛ «إسئل من الحسین ما شئت»؛ آنچه میخواهی بپرسی از حسین سؤال کن!
سلمان متوجه میشود که امام علی از سؤال فوقسنگین او آگاه است ولیکن ارجاع وی به حسین را شاید بشود تنبیهی بابت مکث و تردید لحظهای او تلقی کرد!
و حال آنکه شاید تنبیهی در کار نبوده است و علت ارجاع سلمان به حسین بخاطر قدمت وجودی حسین بوده است. این نکته را از سؤال سلمان میتوان فهمید که بلافاصله در مقابل حسین زانو میزند و با شگفتی میپرسد: عمر شما چند سال است مولای من؟!
این سؤال سلمان شاید قابل تأملتر از سؤال اولیه او باشد. زیرا سلمان صاحب عنوان «منا اهل البیت» که شبانهروز پروانهوار در طواف خمسه آلعبا و خانه #فاطمه_زهرا در محله #بنی_هاشم است، بهتر از هر کسی میداند که حسین چند ساله و بلکه چند ماهه و حتی چند روزه است. اما چرا چنین سؤال حیرتانگیزی را مطرح میکند؟!
آیا نشان از این نکته ندارد که؛ سؤال او پرسش از #عمر_دنیوی حسین نیست بلکه سؤال از #عمر_ازلی آنحضرت است؟!
در هر حال امام حسین علیهالسلام جواب میدهند: ای سلمان! به دو سالگی من نگاه نکن. من پنجاه هزار سال قبل از #آدم_اول بودهام!
(🤔«آدم اول» دیگر چه صیغهای است⁉️)
... ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
عاشورای ۱۴۰۱
💠کانال اطلاعرسانی
حیفه نبینی/ یک از هزاران👇
🆔 @chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام
🎲