eitaa logo
حیفه نبینی/یک از هزاران
144 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
8.1هزار ویدیو
24 فایل
کرسی آزاداندیشی پیرامون مسائل روز ملت ایران و امت اسلام با ارائه مطالب دینی و سیاسی عنوان اولیه کانال؛ «چلچراغ معارف و احکام حم» است. (حم/HM = حسینی منتظر) @chelcheraaqHM در ادامه، ممکنست عنوان یا عکس پروفایل آن، تغییر کند اما نشانی آن، ثابت خواهد ماند!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ | آیا شهادت فرماندهان بی تاثیر است؟! / نمی‌شود هربار بگوییم: سید حسن ترور شد؛ سید حسن‌ها خواهند آمد 🔹پرسش یکی از حضار شرکت کننده در جلسه‌ی هفتاد و دوم حکمت سیاسی اسلام در قرآن و پاسخ دکتر سعید جلیلی در موضوع «واقع‌نگری در روایت جنگ» ✅ @saeedjalily
دوراهی صعود و سقوط!! دوران اضطرار و غربت شیعه فرا رسیده و این ماییم که در انتخاب میان استقامت یا ندامت، تعیین می‌کنیم به صدر قله صعود نماییم یا به قعر دره سقوط. تا زمانی که به جای جهاد با مال، جان و آبرو، به اشک و آه و نهایتا انتشار چند پست و تغییر تصاویر پروفایل بسنده کنیم، اوضاع تا به مسلخ رفتن تمام یاران راستین رهبر انقلاب ادامه دارد. إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ
26.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های این بنده خدا رو بیشتر از ۳ بار گوش کنید تا تقریباً ملکه ذهن بشود . بعدش برای دوستان و آشنایان هم بفرستید و توصیه کنید آنها هم به همین شکل عمل کنند و..... رسانه روانی
امت و فرصتِ انتخابِ میانِ عزت و ذلت • احمدرضا روح الله زاد شهید سید مجتبی نواب صفوی در آذرماه 1332دراجلاسی با عنوان «مؤتمر اسلامی» به میزبانی «جمعیت انقاذ فلسطین» و «مکتب الاسراء المعراج» در شب معراج پیامبر(ص) شرکت کرد. 70نفر از شخصیت‎های بزرگ جهان اسلام در این اجلاس حضور داشتند، در اولین جلسه «مؤتمر اسلامی»، نواب صفوی در حضور سران کشورهای اسلامی و اندیشمندان مسلمان سخنرانی کرد، نواب صفوی پشت تریبون این اجلاس قرار گرفت و سخنرانی تندی به زبان عربی کرد. جلسه که تمام شد، نواب همراه 70 نفر از سران کشورهای اسلامی برای بازدید از منطقه‎های اشغال شده قدس به مرز بیت‎المقدس رفتند. کنار مرز، نواب مسجد مخروبه‎ای را دید که داخل بخش اشغالی بیت‎المقدس بود. روی تخته سنگی ایستاد و گفت: «آن مسجد مخروبه را می‎بینید، می‎خواهیم آنجا نماز بخوانیم، هر کس آماده شهادت است با ما همراه شود». سید راه افتاد و بقیه هم پشت سر او حرکت کردند، نواب با دستش سیم خاردارها را پایین کشید، سربازان اسراییلی دست به اسلحه بردند، آماده شلیک شدند و با حیرت نگاه می‎کردند، سران دنیای اسلام به سید جوان اقتدا کردند و نواب، قامت بست. نواب صفوی کنار سیم‎ خاردارهایی که بین اردن و اسراییل کشیده شده بود، گفت: «این ننگ‎آور نیست که جز با اجازه اسراییل، ما مسلمانان نتوانیم قدم به خاک فلسطین بگذاریم؟» « سوکارنو»، رییس‎جمهور وقت اندونزی، بعد از بازدید از نواب پرسید: «چرا این‎ کار را کردی؟ نزدیک بود همه را به کشتن دهی»! نواب گفت: «بردم تا شهیدتان کنم تا ملت‎های مسلمان با کشته شدن نمایندگان خود بیدار شوند». اما افسوس و صد افسوس که آن حادثه رخ نداد و اسرائیل در منطقه تثبیت شد و خائنان نیز آرام آرام آرمان فلسطین و قدس شریف را رها کردند و دست تسلیم به سوی دشمن دراز کردند. سال ها است که صهیونیست ها فرماندهان و رهبران مقاومت ضد صهیونیستی را یک به یک شهید می کنند اما حتی عرق شرم بر وجود امت اسلام ننشست. تا چه رسد که غیرت کنند و به تکلیف عمل کنند! لذا آنچه در چند سال اخیر و خصوصا در یک سال اخیر و خاصه در چند ماه گذشته دیدیم و آخرینش نیز شهید کردن فرمانده یحیی السنوار است، تنها و تنها از عافیت طلبی و دل بستن به دنیا از سوی مسلمانان است. ترس از مرگ چنان آنان را دربر گرفته است که هر حقارت و ذلت را خریدار شده اند. آری با شهادت یک رهبر؛ باید یک ملت متولد شود. پوست بیاندازد. چیزی بیش از گذشته شود. حرکت کند. بلکه طوفان بپا کند. ملت باید غیرت کند. غیرت بورزد. حتی اگر باشند در این ملت کسانی که با رهبرشان، با فرماندهشان کاملا همسو نباشند. نقدها بر وی داشته باشند.اما ترور کردن رهبر یک ملت، یک فرمانده بزرگ از سوی دشمن، توهینی است به ملت و همه ملت بلکه همه امت، باید خونخواه رهبر و فرمانده خود باشند. اگر این غیرت در ملت نبود، حقارت ارزانی آنان خواهد شد. این وعده حق است. شهادت رهبرانی که عمری در جهاد سپری کرده اند و صدق و خلوص شان، خورشیدوار بر اذهان تابیده است، در واقع امتحانی است از سوی خدا بر امت شان. این رهبران این فرماندهان رشید، در همه عمر معیار صداقت و خلوص و حقانیت بوده اند و شهادت شان، آن هم به دست دشمن، حجت را بر امت تمام می کند و اینک این امت است که باید انتخاب کند، که چون رود و چون سیل بخروشد و قیام کند و یا اینکه چون آبی مانده در یک مرداب، بگندد و بر مقعد مذلت بنشیند! خدا شرایط هیچ امتی را تغییر نمی دهد مگر اینکه در خود تغییر ایجاد کنند و انتخاب کنند که از هزینه دادن یا همان جهاد با جان و مال و آبرو نهراسند. انتخاب کنند که در میدان حضوری مستمر و موثر داشته باشند. تنها در این صورت است که شایسته"نصرت الهی" خواهندشد و عروس پیروزی را در بر خواهند گرفت. رهبران و فرماندهان مقاومت پس از یک عمر جهاد و هزینه دادن، مزد خویش از خدای خویش گرفته اند اما با شهادت آنها خدا ملت و امت را در دو راهی انتخاب تولد و یا ذلت قرار می دهد. شکی نیست که انتخاب هرکدام، با حذف دیگری همراه است. لذا اگر ملت و یا امت "تولد از نو" را انتخاب کند، بی هیچ تردیدی پیروز خواهد شد. اما اگر جان را در بند دنیا و ترس از مرگ سازد، شکی نیست که حقیرانه سلطه دشمن بر جان و مال و ناموس خویش را خواهد دید. لذا این سنت الهی هیچگاه تغییری در آن نیست و اکنون با شهادت رهبران و فرماندهان مقاومت و قریب یکصدهزار زن و مرد و کودک و جوان و پیر طی یکسال گذشته در فلسطین و لبنان، ما را در میانه این دو انتخاب قرار داده است. باید از خود بپرسیم کدام را می خواهیم" عزت و یا ذلت"؟
ادامه یادداشت" امت و فرصتِ انتخابِ میانِ عزت و ذلت" دشمن با این حجم از وحشیگری تلاش دارد تا ناامیدی و یاس را در اذهان امت حاکم کند و اینکه هیچ روزنه پیروزی وجود ندارد اما هیهات مناالذله حسین علی علیه السلام در کربلا هنوز از پی قرن ها بلند است و تنها گوش جانی می خواهد تا بشنود. باید امت باور کند که "هل من ناصرا ینصرنی" روز عاشورا نه برای امام (ع) بلکه برای نجات امت بود و اینکه امت باید برای یاری خود؛ برخیزد. امت باید بداند که با قبول اسلام و این باور که هیچ کس و هیچ چیز از حوزه فرمانروایی خدا بیرون نیست باید که در حزب خدا ثبت نام کند چرا که به قول شهید مرتضی آوینی" حزب الله هرچند وطن خویش را دوست می‌دارد اما از تعلقات جغرافیایی آزاد است. میهن او اسلام است و ایران را از آن دوست می‌دارد که درخت ایمان او در خاک مبارکش ریشه گرفته است. ایران امروز مرکز آن نور مقدسی است که در ظلمات این عصر درخشیدن گرفته است و فردای تاریخ را تا عصر عدالت جهانی روشن خواهد ساخت." لذا اینک که ایران تمام قامت در خدمت امت اسلام است بر این امت است که این فرصت را غنیمت بشمرد و عزت را انتخاب کند.
⭕️لحظات پایانی زندگی  چه‌قدر شبیه این شعر از محمود درویش بود: "محاصره را محاصره کن راه فراری نیست بازوان قطع‌شده‌ات را بردار و دشمنت را با آن بزن راه فراری نداری من در کنارت افتاده‌ام مرا بردار و با من دشمنت را بزن و اکنون آزادی، آزاد...." ▪️یحیی سنوار، نویسنده، رمان‌نویس، مترجم و مجاهد فلسطینی، بعد از ۴۵ سال مبارزه، در سرزمین مادری‌اش آرام گرفت. او طی ۲۲سال اسارت، در درون زندان رمان "خار و میخک" را به زبان عبری نوشت و ۵ کتاب را از عبری و انگلیسی به عربی ترجمه کرد و در صدر پرکارترین زندانیان نویسنده‌ی تاریخ قرار گرفت.
با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد یعنی که در میانه‌ی میدان شهید شد بی‌چاره آن کسی که به پیمان وفا نکرد خوش‌بخت آن‌که بر سر پیمان شهید شد تسبیح و عطر، قمقمه‌ی آب پس کجاست؟ حدست درست، با لب عطشان شهید شد چند اسکناس، پول زیادی نمی‌شود اما کسی نگفت که ارزان شهید شد آن کس که هم کتاب دعا هم تفنگ را با هم به جبهه برد، مسلمان شهید شد بی‌عشق و بی‌حماسه و بی‌شوق و بی‌امید بی‌جنگ و بی‌مبارزه نتوان شهید شد من بی‌حسین ماندم و بَل هُم أضَل شدم او عاقبت‌به‌خیر شد، انسان شد
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب‌‌العالمین و صلی‌الله علی محمد و آله‌الطاهرین و لعنة‌الله علی اعدائهم اجمعین. با آنکه ضربان قلبم چهل تا چهل‌وپنج در دقیقه است، اما صحبت درباره موضوع مورد نظرم را لازم می‌دانم. بنده این‌طور فکر کرده‌ام که ابتدا اشاره‌ای داشته‌باشم به ذاتیات آیت‌الله خامنه‌ای سلام‌الله‌علیه که تقریباً از پانزده‌شانزده سالگی ایشان اطلاع نزدیک دارم و تصورم بر این است که ایشان اگر از این صحبت مطلع شوند، از یکی‌دو نکته تعجب خواهند کرد که بر حسب ظاهر، جز خودشان اطلاع نداشته‌اند و این در حافظه و اطلاعات‌ من هست. بعد وارد تصمیم‌های ایشان می‌شوم و مأخذ حرکت ایشان را هم عرض می‌کنم که کدام‌یک از این ذاتیات است و بعد هم اشاره‌‌ای می‌‌کنم به آنچه که به‌عنوان نقیصه در جامعه دیده می‌شود و این را با استدلالی که در ذهنم هست بیان خواهم‌ کرد. البته این نقیصه‌ای که در جامعه وجود دارد منحصر به زمان ایشان نیست و از زمان امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه و بلکه از زمان رسول اکرم صلوات‌الله‌علیه بوده‌است و در زمان ما هم بوده و مواردش هم در ذهنم هست که اشاره می‌کنم؛ یعنی فاعل در فاعلیت خودش تام است، ولی قابل در قابلیت خودش تمامیت ندارد و قهراً این نقایص به چشم می‌خورند و کسانی که قدرت تحلیل مسئله را آن‌‌طوری که صحیح است ندارند، به اشتباه در نسبت مبتلا می‌شوند. بنده در حدود شصت‌ و دو ‌سه سال پیش به تبعیت از مرحوم والدم رضوان‌الله‌تعالی‌علیه از تهران به مشهد مقدس هجرت کردم. آن زمان در مدرسهٔ مروی تهران حجره داشتم و در سطح مشغول تحصیل بودم. در مشهد یکی از علما و مدرسین رسمی بود که شنیدم در لُمعه خیلی مسلط است؛ مرحوم حاج سیداحمد مدرس‌یزدی. فرزندی هم داشت به نام آقاسیدجلال که بعد از پدر بزرگوارش، مرد فاضلی شد و در مشهد مدرس بود که هر دو را بزرگان می‌شناختند. من اخوی بزرگ آقا را در درس آقای مدرس یزدی دیدم. تقریباً مشخص بود که بنده در معیت مرحوم حاج‌آقا از تهران آمده‌ام و از طلبه‌های مشهد نیستم. ایشان اظهار لطف کردند و چیزی نگذشت که انس ما بیشتر شد. گاهی‌اوقات پنجشنبه‌ها ایشان به منزل ما تشریف می‌آوردند که در اواسط بازار سرشور مشهد، کوچه‌ای بود به نام کوچه بانک شاهی، در آنجا بودیم. آقا هم به اتفاق اخوی بزرگشان آقای سیدمحمد یک پنجشنبه به منزل ما تشریف آوردند. آن موقع حدود شانزده سال داشتند. در همان جلسه اول، توجهم به ایشان جلب شد. علتش هم این بود که شواهدی را در چهرهٔ مبارک ایشان دیدم. ایشان از نظر بیت هم متعلق به یک بیت باتقوا بود، به‌گونه‌ای که من هر وقت می‌خواستم نماز ظهر و عصر را به جماعت بخوانم، به مسجد گوهرشاد نمی‌رفتم، بلکه نماز مرحوم آقاسیدجواد خامنه‌ای، ابوی بزرگوار ایشان، می‌رفتم در بازار سرشور، مسجد آذربایجانی‌ها. ایشان مرد بزرگواری بود و در منزل لُمعه تدریس می‌کرد. بنده لُمعه را در تهران خوانده‌بودم، ولی درس مرحوم آقاسیداحمد مدرس‌یزدی بسیار پخته‌بود و ایشان کمال تسلط را به فروع مسئله داشت و لذا به این درس رفتم. در تهران رسائل را هم خوانده ‌بودم. یک مقدار از مکاسب مانده ‌بود که درس مرحوم آقامیرزا هاشم قزوینی رفتم و شش ماه هم بیشتر مشهد نبودم و بعد به قم آمدم. ایشان هم بعد به قم مشرف شدند و خدمتشان ارادت داشتیم و زیارتشان می‌کردیم. خدای متعال این بزرگوار را در حوزه درس مرحوم آیت‌الله حاج شیخ‌مرتضی حائری سوق داد. هر چند من از اول هم کم ‌معاشرت می‌کردم و در سیزده‌ سالگی که در قم بودم معاشرتم عمدتاً با مرحوم حاج‌آقا مصطفی [خمینی] بود. سیادت و تقوا و پاکیزگی ایشان را هم شاهد بودم. بنده ایشان را از آن زمان صاحب ذاتیات مثبت یافتم. مسئله دیگری که عرض کردم شاید ایشان اطلاع ندارند که من در جریان هستم خوابی بود که ایشان در مشهد دیدند و این خواب را به کسی که معروف بود خوب تعبیر می‌کند عرضه کردند و جوابی که آن شخص داد، خدا رحمتش کند آدم خوبی بود و در تهران به منزل ما هم می‌آمد، یک تعبیر اجمالی بود و به آقا عرض کرد که این رؤیای صادقه است و نشان می‌دهد آیندهٔ فوق‌العاده‌ای دارید. آن روزها مرجع داشتیم، ولی به نظر مُعبِّر نیامده ‌بود که بالاتر از مرجعیت هم هست. پیدا بود که رؤیای صادقه است. ایشان خواب را گرفتند و اجمالاً کشف کردند که یکی از مقدرات حق‌تعالی این است که مسیر ایشان در زندگی یک مسیر استثنایی و غیرمشابه با دیگران شود. یکی از ذاتیات ایشان که اشاره می‌کنم بلندهمتی ایشان است؛ یعنی آنقدر این روح پاکیزه و لطیف و بزرگ است که وقتی ایشان این تعبیر را شنید، از آن موقع تدریجاً خودش را برای فعلیت این منزلت آماده کرد و از این حرکت اختصاصی و استثنایی هم هیچ غفلت نورزید.
مرحوم حاج شیخ محمدتقی آملی مدتی شاگردی مرحوم آقای قاضی را کرده ‌بود. از اصحاب نجف و علمایی است که هم خود و هم پسرش درس مرحوم میرزای نائینی می‌رفتند. ایشان هم غیر از فقه و اصول چیزهایی داشت که از طریق مرحوم آقای قاضی رضوان‌‌الله‌تعالی‌علیه به‌دست آورده ‌بود. یعنی چون لیاقت داشت، خدای متعال به ایشان عنایت کرده ‌بود. از ایشان نقل شد که فرموده‌ بود: خیلی نسبت به زیارت حضرت بقیهݑ‌الله ارواحناله‌الفداه مشتاق بودم و دائماً در خواب و بیداری از خدای متعال می‌خواستم. یک شب خواب دیدم که به من گفتند: آن نور را از دور می‌بینی؟ حضرت دارند به آنجا تشریف می‌برند. می‌گوید: من آنقدر نگاه کردم تا آنجا که شبح یک اندام را در نور دیدم، ولی چهره‌شان را ندیدم. آنقدر به من فشار آمد که لرزه در بدنم افتاد. بیدار شدم و دیدم خیس عرق هستم و متوجه شدم من توان زیارت ایشان را ندارم. برخی آن‌طور که باید از مقام امامت و ولایت آگاهی ندارند. در زمان ایشان، وقتی کمبودهایی را احساس می‌کنیم، باید بفهمیم آنها را به چه کسانی باید نسبت بدهیم. عین این کمبودها در زمان امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه هم بود. آیا می‌توانیم نتیجه بگیریم که حضرت، نعوذبالله تقصیر کرده ‌است؟ نمی‌توانیم. حضرت در فاعلیت و عصمت و علم و قدرت خودش بی‌نظیر بوده و انسان عادی نبوده ‌است. پس چرا تا وقتی که ایشان زنده بود، شُرِیح را نتوانست از کوفه بیرون کند؟ این شریح بود که در قضیه کربلا فتوا داد. نبود؟این را به چه کسی نسبت بدهیم؟ اصلاً ربطی به حجت الهی اعم از معصوم و غیرمعصوم ندارد. غیر از کمال فاعلیت فاعل، قابلیت قابل هم باید به کمال برسد که نرسیده ‌بود. الان علت غیبت چیست؟ نعوذبالله نقصی در وجود مقدس حضرت بقیهݑ‌الله ارواحناله‌الفداه هست؟ ایشان همین ‌‌طوری نمی‌دانند دلیلش چیست و منتظر مانده‌اند که خدای متعال اراده بفرماید؟ این حرف غلط است. من آن وقتی که کسی در این مسیر نمی‌آمد، کار خودم را کردم و خودم را به خطر انداختم. حالا که الحمدلله نظام روی روال خودش هست و خدا دارد این نظام را پیش می‌برد. این پیشرفت‌ها الهی هستند و عادی نیستند. آنچه این ملت را پیش برده اعتقاد و ایمانش بوده ‌است؛ به اضافه رهبر شایسته الهی. بدون رهبر نمی‌شود. امکان ندارد. یک کشور صد سال هم دائماً کشته بدهد، بی‌رهبر موفق نمی‌شود. در تاریخ دیده‌ایم. الجزایر بیست و پنج سال کشته داد. رئیس‌جمهور روی کار آمد. حداکثر چهارسال توانست رئیس‌جمهور مستقل داشته‌ باشد. بعد از آن، تمام شد. چرا؟ چون رهبر نداشت. این باور قطعی‌ من است. اگر خدا رهبر بزرگوار را در این سمت قرار نداده‌ بود، هیچ‌‌یک از علما تا سال‌های طولانی هم این همت و اراده را نداشت، آنچه را من خیال هم نمی‌کردم که در عمرم آن ابعاد معنوی و الهی و شرعی و انسانی را ببینم، شاهد باشیم. این آقای بزرگوار سلام‌الله‌علیه از طرف حق‌تعالی مأمور است که این مردمی که انتظار مُصلح را می‌کشند، ببینند که با کوچکش چگونه برخورد می‌کنند؛ مثل حضرت مسلمی که حضرت سیدالشهدا صلوات‌‌الله‌علیه از مکه به کوفه فرستاد. حضرت مسلم که معصوم نبود. فاصله بین مقام عصمت و غیرعصمت خیلی زیاد است. بر حسب نوشته‌ها، امام فرمود: اگر زمینه را مساعد دیدی، برای من نامه بنویس؛ می‌آیم. حضرت مسلم سلام‌الله‌علیه هم این کار را انجام داد و آن شد که همه بارها شنیده‌ایم. انسان باید خیلی مواظب خودش باشد که فریب شیطان را نخورد. بنده یکی از کارهایی که بر دوش خودم می‌بینم این است که با کسانی که در شک و شبهه هستند و پایشان می‌لنگد یک جلسه و چند جلسه بنشینم و آنها را روشن کنم که در تکلیف شرعی استقرار پیدا کنند. هر کسی این حوصله را ندارد، ولی من برای افراد زیادی این کار را کرده‌ام. آثاری که به‌عنوان برکات الهیه از آقا به جا مانده خیلی بیش از زمان امام‌خمینی(ره) است. نه اینکه امام(ره) نمی‌توانستند؛ خدای متعال از آن بزرگوار آنچه خواسته، ایشان عمل کرده است. از این بزرگوار هم آنچه خواسته، دارند عمل می‌کنند. ما الان زیر آسمان نداریم انسانی را که مثل آقا در مسائل سیاسی به صورت ریز، این مطالعات و این نظرات تصدیقی اعم از اثبات و نفی داشته‌باشد. این مقدار توفیق را که خدای متعال به ایشان داده به خاطر این است که شایستگی‌اش را داشته ‌است. هر کسی که دلش بخواهد که به این نمی‌رسد. آنچه که بنده در این عرایضم به‌عنوان محور دارم، مسئلهٔ اخلاص است. ایشان مرتب دارد زحمت می‌کشد که این اخلاص را بیشتر و پررنگ‌تر و لطیف‌تر و حساس‌تر کند. آن مقداری که شریعت برای تبعیت از شخص شرط دانسته ‌است، خدا بیش از آن به این بزرگوار عطا کرده‌است. فقه و اصول و سایر علومی که به آن ارتباط و بستگی دارد و آگاهی‌های جنبی‌ای که خدای متعال به ایشان داده‌است، بنده گمان ندارم که تاکنون کسی این مقدار آگاهی‌های ریز داشته‌باشد، به‌خصوص در دشمن‌شناسی.
بنده پنجاه سال پیش، خیلی قبل از انقلاب، بعد از وفات مرحوم حاج‌آقای والد، دوازده شب محرم در منزل ایشان منبر می‌رفتم. یکی از حرف‌هایی که زدم این بود که همان‌‌گونه که انسان باید دوست‌شناس باشد و بعد ارتباط برقرار کند، باید دشمن‌شناس هم باشد. بعد، تصریح می‌کردم که به‌خصوص مراجع و علما باید این‌‌گونه باشند و بدانند کجا چه مقدار باید فاصله بگیرند و چه مقدار بایستی صلابت به خرج بدهند و خودشان را به دشمن نزدیک نکنند. این جمله دربسته‌ای است که به نظر من، خیلی عمق دارد و خدا به این بزرگوار این نعمت شناخت دشمن را عطا کرده ‌است. کسانی که خیال می‌کنند ایشان دارد تند می‌رود، اشتباه می‌کنند. خدا این شناخت را به ایشان عطا کرده ‌است و دارد جلوی پای خودش و جلوی پای ملت، چاه‌ها و چاله‌ها را می‌بیند. به فرمایش‌های امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه به زُبیر، بعد از اینکه جدا شد، دقت بفرمایید. اینها در کلمات امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه هست. این عالم بزرگوار را اگر چه می‌گوییم در مقام عصمت نیست، اما وقتی مؤید عندالله شد و آثار و علائم تأیید الهی را در ایشان دیدیم، آن هم نه یکی، نه دوتا، نه صدتا، می‌دانیم که آنقدر لطف خدای متعال شامل حال ایشان هست و وظیفه ما این است که قدردان ایشان باشیم. وظیفه بنده این است که آنهایی را که در شبهه هستند و می‌خواهند احتیاط کنند، روشن کنم و به آنان بفهمانم در اینجا احتیاط معنا ندارد. این شبهه و احتیاط را شیطان در کَلّهٔ شما کرده‌ است. مهم‌ترین وجه همت بزرگ ایشان که فوق متعارف و فوق بیان است توجه و باور و آماده‌کردن خود و روح خود برای آن منزلت است. در این صورت است که انسان دیگر خستگی را نمی‌فهمد. گاهی شایع می‌کنند که ایشان بیمار شده ‌است یا شیطنت‌های دیگر، اما ایشان کسی نیست که با این چیزها نقصان و ضعفی در او به‌وجود بیاید. تا نفس داشته‌باشد، کار می‌کند. علتش هم آن دید و رؤیتی است که از واقع دارد و برحسب آن واقع حرکت می‌کند. ما هم باید قدرش را بدانیم. باقی می‌ماند مسئله سوم که مسئله خلأهایی است که به نظرمان می‌آید. عرض می‌کنیم در زمان امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه مشابه اینها بوده ‌است. در زمان امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه این مسائل بوده ‌است. هنوز گاهی رسانه‌ها فرمایشات‌ امام(ره) را که پخش می‌کنند، ایشان می‌فرمایند: سال گذشته این‌‌جور گفتم، اَسَفا عمل نشده ‌است. «اسفا» یعنی با تأسف انجام نشده. اگر انجام شده ‌بود که ایشان می‌فرمود: بحمدالله و نمی‌فرمود اسفا. آقا از امیرالمؤمنین صلوات‌الله علیه، جد مطهرش، که بالاتر نیست. پایین‌تر هم هست. در عین حال، تا آنجایی که قدرت عقلی دارد، ایشان دارد عمل می‌کند. آمادگی در قابل به صورت کامل وجود ندارد. ایشان دارد کار خودش را می‌کند. کسر هم نمی‌گذارد؛ تا آن وقتی که ان‌شاءالله خدای متعال اراده بفرماید و حضرت بقیهݑ‌الله ارواحنا‌له‌الفداه ظهور کنند یا برنامه‌هایی که ایشان تنظیم کرده‌اند، قابلیت اجرا پیدا  کند. خدا را شاکرم ‌قدری موفق شدم درباره این موضوع صحبت کنم. بنده در حق ایشان مبالغه نکردم. عین اعتقاد قطعی من است. ایشان همه شرایط شرعی را دارد و خصوصیاتی که ایشان دارد در عالَم بی‌نظیر و این نعمت بزرگی است که خدای متعال نه ‌فقط به همه مسلمان‌ها و شیعیان، بلکه به همه انسان‌ها عطا کرده‌ است.
صحبت های آیت الله آقا مرتضی تهرانی 👆
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم 🔻سخنان عجیب «فتحعلی شاه قاجار» پیش‌ از امضای قرارداد ترکمانچای، ✍ در جنگ دوم روس و ایران وقتی قشون روس وارد تبریز شد؛ دولت ایران ناچار شد شرایط صلح دولت روس را بپذیرد. فتحعلی شاه برای اعلان پایان جنگ، مجلسی برپا کرد. قبلا به عده ای از خواص؛ دستوراتی داده شده بود که در مقابل هر جمله ای از فرمایشات شاه چه جواب‌هایی باید بدهند؛ و همگی نقش خود را روان کرده بودند. 🔸شاه بر تخت جلوس کرد و فرمود: «اگر ما امر دهیم که ایلات جنوب با ایلات شمال همراهی کنند و یک‌مرتبه بر روس منحوس بتازند و دمار از روزگار این قوم بی‌ایمان برآورند چه پیش خواهد آمد؟» مخاطبین که در این کمدی، نقش خود را خوب بلد بودند؛ تعظیم سجده‌ مانندی کرده و گفتند: «بدا به حال روس! بدا به حال روس!» شاه مجددا پرسید: «اگر فرمان دهیم که قشون خراسان با قشون آذربایجان یکی شود و توأمان بر این گروه بی‌دین حمله کنند چطور؟» جواب دادند: «بدا به حال روس! بدا به حال روس!» 🔸اعلی‌حضرت پرسش را تکرار کردند و فرمودند: «اگر توپچی‌های خمسه را هم به کمک توپچی‌های مراغه بفرستیم؛ و امر دهیم که با توپ‌های خود تمام سرزمین این کفار را با خاک یکسان کنند؛ چه خواهد شد؟» باز جواب «بدا به حال روس! بدا به حال روس!» تکرار شد؛ و خلاصه چندین فقره از این قماش اگرهای دیگر، که تماما به جواب یکنواخت بدا به حال روس رد و بدل شد. شاه تا این وقت روی تخت نشسته، پشت خود را به دو عدد متکای مروارید دوز داده بود. در این‌ موقع؛ ناگهان دریای غضب ملوکانه به جوش و خروش آمد؛ و روی دو زانو بلند شد؛ شمشیری را که به کمر بسته بود؛ یک وجب از غلاف بیرون کشید؛ و این دو شعر حماسی را با صدای بلند خواند: کشم شمشیر مینایی / که شیر از بیشه بگریزد. زنم بر فرق پسکوویچ / که دود از پطر برخیزد. 🔸مخاطبین، خود را به پایه تخت قبله عالم رسانده، و به خاک افتادند؛ و گفتند: «قربان مکش، مکش که عالم زیر و رو خواهد شد». شاه پس‌از لحظه‌ای سکوت گفت: «حالا که این‌طور صلاح می‌دانید؛ ما هم دستور می‌دهیم با این قوم بی‌دین کار به مسالمت ختم کنند». باز این چند نفر به خاک افتادند؛ و تشکرات خود را از طرف تمام بنی نوع انسان که اعلی‌حضرت بر آن‌ها رحم کرده و شمشیر خود را از غلاف نکشیده‌اند؛ تقدیم پیشگاه قبله عالم نمودند. شاه با کمال تغییر از جا بلند شد و رفت که دستور صلح را به نایب‌السلطنه بدهد. 📎 پانوشت: پسکوویچ فرمانده قوای روس بود پطر همان سن پترزبورگ است. 📚 منبع: شرح زندگانی من، عبدالله مستوفی 🇮🇷کانال تاریخ ایران /جهان
🔴پاسخ فرزند شهید السنوار به خیال‌بافی نتانیاهو 🔹«ابراهیم السنوار» فرزند شهید یحیی السنوار: نتانیاهوی احمق از ما می‌خواهد در برابر صلح و سازش، اسیران (صهیونیست) را آزاد کنیم، او گمان می‌کند که شهادت پدرم، پایان نبرد است. 🔹 آمال و آرزوهایت بر باد رفته، پسر یهودی، به خداوند سوگند، آنچه در روزهای آینده انتظارت را می‌کشد، هزاران بار بدتر از آن چیزی خواهد بود که پدرم، یحیی سنوار به تو چشاند.
آه یحیی ! بس بود دیگر پیرمرد! شصت و اندی ساله شده بودی، ۲۳ سال اسیر بودی، کل عمرت را برای آزادی قدس و شرف مسلمین جنگیدی! میرفتی پشت تریبون و در سفرهای دیپلماتیک، از مقاومت حمایت میکردی! هیچکس هم جرات نداشت خرده ای به تو بگیرد، مگر یک مجاهد چندسال می‌تواند تفنگ به دست بگیرد؟! هرچه هم جنگجو باشد خلاصه‌ قهراً تبدیل به یک ژنرال می‌شود که باید از اتاق های امن در ساختمان های مخفی فرمانده ای کند. اصلا تا قبل شهادت حاج اسماعیل هنیه حق با تو بود، اما‌ بعد شهادتش اصلا عنوان اصلی تو《رئیس دفتر سیاسی حماس》 بود! باید کار سیاسی میکردی و پوتین را به یادگار کنار اتاق کارت نگه میداشتی! آه یحیی، آنجا چه میکردی؟! با لباس معمولی و خشاب روی سینه بین آوارهای رفح ؟! مگر‌ جوان ۲۰ ساله ی گردان های قسام بودی؟! آه یحیی، آنجا چه‌ میکردی؟! چریک پیر، کهنه‌ سرباز، چقدر لاغر شدی؟! زیرتونل ها، این یک سال کم خوردی،کم خوابیدی و کم نوشیدی تا تو هم مثل آن کودک اهل غزه پوست و استخوان شوی! آه یحیی... 《شیر، پیر هم که شود،شیر است》.در آن جنگ تن به تانک، مثل شیر غریدی و حتی در قیاس با جوان های قسام، باز تو بیشتر نفس‌کشیدی و سینه‌ ی بنی صهیون را در آن ساختمان ها لگد کوب کردی،آخر هم زورشان به تو نرسید و به نامردی گلوله بارانت کردند. یحیی، دنیا دید که حرامی ها حتی در پشت دوربین کوادکوپتر هم جرات نکردند به تو نزدیک شوند و با فاصله به تماشایت نشستند، وقتی از پرکشیدنت مطمئن شدند، كفتارگونه‌ بالای پیکرت حاضر شدند. یعنی خدا عجب کارگردانی ای کرد، هرچه فیلم و عکس‌از نبرد تن به تانک تو منتشر شد، صلابت، حماسه و سلحشوری بود! دنیا سکانس پایانی زندگی‌تو را دید که وقتی سراغت آمدند، چون فاتحین به صندلی تیکه دادی و آن سگ الکترونیکی را با چوب راندی، بی‌اعتنا و با ابهت! لحظات ختم به شهادتت، برای رزمندگان جنگ های چریکی‌ دنیا، کلاس آموزشی بود، عجب استتاری کردی، وقتی چیزی برای بستن شریان نداشتی، بالای جراحت خود را با سیم بستی تا از خونریزی جلوگیری کنی و کماکان بجنگی! چقدر تو خونسرد بودی مرد. این کارها در آن لحظاتی که برای چون مایی پراضطراب است، برای مجاهد ۶۰ ساله ی لشکر عزالدین قسام، این چنین عادی و باوقار طی می‌شود که‌ صدالبته سرچشمه اش قرآنی‌است که با آن مانوس بودی، اما سربازهای دشمن لا به لای جزوات دانشگاه های نظامی دنیا دنبالش میگردند. آه یحیی! کجا و کی زمانه بچرخد تا چون تویی چشم‌به دنیا باز کند و چشم دنیا را خیره؟! آه یحیی، در میان آن خرابه ها چه میکردی؟! میگفتند از ترس‌جانت مخفی شدی، میگفتند جاسوس بودی ؟!؟! ببین خدا چگونه‌ رسوایشان کرد، خدا اگر‌ بخواهد عزتی نصیب اهل حق کند، حتی به دست کثیف ترین مخلوقات خود، نمایش حقانیت مجاهدان خود را روی پرده می‌برد تا دنیا انگشت به دهان بماند. پرده ی آخر زندگی‌مجاهدانه‌ ات جوری رقم خورد، که تصویرش، لحظه ای از ذهن دوست و دشمن، در این معرکه ی آخرالزمانی پاک نخواهد شد. رحمت خدا بر روح پاکت که حتی محل شهادتت، ثانیه های آخر مجاهدتت و حتی تصاویر پیکرت، مسلمین را سربلند کرد.
❇️حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به ملتهای مسلمان و جوانان غیور منطقه با تجلیل از مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار» شهادت ایشان را تبریک و تسلیت گفتند. 📝متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرّحمن الرّحیم ملّتهای مسلمان! جوانان غیور منطقه! مجاهد قهرمان، فرمانده یحیی السّنوار، به یاران شهیدش پیوست. او چهره‌ی‌ درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛ با عزم پولادین در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛ با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛ ضربه‌ی جبران‌ناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت؛ و آنگاه با عزّت و سربلندی به معراج شهیدان پرواز کرد.. کسی چون او که عمری را به مبارزه با دشمن غاصب و ظالم گذرانده است، سرانجامی جز شهادت شایسته‌ی او نیست. فقدان او برای جبهه‌ی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی باز نماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذن الله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند. ما چون همیشه، در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص خواهیم ماند؛ بتوفیق من الله و عونه. اینجانب شهادت برادرمان یحیی السّنوار را به خاندانش، به همرزمانش، و به همه‌ی دلبستگان جهاد فی‌سبیل‌الله تبریک، و فقدانش را تسلیت میگویم. والسّلام علی عباد الله الصّالحین سیّدعلی خامنه‌ای۱۴۰۳/۷/۲۸
هدایت شده از Y Asad
دقت کردین ک دلار شده ۶۴ تومان و سکه شده، ۵۲ میلیون، مواد پتروشیمی ۳۰% گرون شدن! ولی صدا از هیچکسی در نمیاد! تازه میگن رئیس جمهورمون چه قشنگ راه میره!!! راستی! ، همه در حد اساتید اقتصاد و سیاست به ریزِ معادلات بین المللی و تاثیرات اون بر گرونی دلار و طلا واقف شدن! همینا در دوره ی قبل میگفتن گرونی ها فقط تقصیر رئیس جمهوره!!!!؟؟؟؟ 🤔
🔻منبع عبری خبر دادند: ⭕️ منطقه ای به نام پاتاگونیا در جنوب آرژانتین و شیلی محل مورد توافق برای انتقال صهیونیست ها پس از فروپاشی رژیم جنیاتکار صهیونیستی است. ✅👇👇 ┄┅═✧☫✧═┅┄ 🆔️ @akhbarmoghavmat
17.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مجری مطرح عرب: اگر می‌خواهید دلیل صبر و جنگاوری ایرانی‌ها را متوجه شوید باید با ژنتیک، تاریخ، فرهنگ، فرش‌باشی و کاشت زعفران آن‌ها آشنا شوید 🔹برای فهم علت بستن آب و غذا بر مردم غزه نیز بررسی ژنتیکی اسرائیلی‌ها جواب‌های دقیقی به شما خواهد داد. 🪧 🪧 🪧 |عضو شوید 🇮🇷 @iranghavimahdavi
🔴 توییت استاد رائفی‌پور راجع به آتلی که به دستش بسته‼️ ✍ آخرین باری که ظریف بصورت فلج جلوی دوربین‌ها حاضر شده بود برمیگرده به مذاکرات حساس هسته‌ای در دهه ۹۰ که با ویلچر پای میز مذاکره با اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها رفت‼️ ⭕️الان هم که تنش و درگیری در منطقه بین ایران و نیروهای مقاومت از یک‌سو و مستکبرین عالم و اسرائیل از سوی دیگه شدت گرفته، بازم ایشون با دستانی بسته شده در آتل سروکله‌ش پیدا شده. امروز افکار عمومی در دنیا توجه خاصی به "زبان بدن" سیاسیون و مقامات دنیا دارن و ظریف به خوبی از این ماجرا آگاه هست و باید پرسید هدف از این فلج نشون دادن خودش و بسته بودن دستش دقیقا چیه⁉️ و اینکه چرا در دهه‌های اخیر به جز ایشون تا به حال هیچ مسئول دیگه‌ای فرت و فرت دست و پا بسته و با ویلچر و ... جلوی دوربین‌ها حاضر نمیشد ...⁉️ @bineghaab
اهانت شبکه سعودی ام‌بی‌سی به شهید سلیمانی و رهبران شهید مقاومت شبکه سعودی ام‌بی‌سی در برنامه آخر هفته خود، با پخش گزارشی سراسر توهین‌ و افترا، رهبران شهید مقاومت را تروریست نامید. این گزارش که به ساحت مقدس شهدایی چون شهید قاسم سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و اسماعیل هنیه و شهید یحیی السنوار و دیگر شهدای مقاومت اهانت کرده، با واکنش شدید کاربران عربی در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی همراه شده است. ‌‌‌ @bineghaab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ورود جوانان عراقی به ساختمان شبکهٔ ام‌بی‌سی ♦️جوانان عراقی در پی توهین شبکه سعودی ام‌بی‌سی به ساحت مقدس شهدای مقاومت طی فراخوانی مقابل ساختمان این شبکه در بغداد تجمع کرده و وارد محوطهٔ این شبکه شدند. @bineghaab
14.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوانان عراقی وارد ساختمان شبکه ام‌بی‌سی عربستان سعودی در بغداد شدند. ‌‌‌ @bineghaab
✅ اینو به سلطنت طلبها نشون بدید جیغ میکشن میرن توی کابینت قایم میشن
داعش و صهیونیست یکی است نظامیان ارتش تروریستی اسرائیل پس از شهادت یحیی السنوار انگشت اشاره او را بریدند! این اقدام توسط تروریست های داعشی انجام می‌شد و آنها نیز انگشت روی ماشه را پس از شهادت یا هنگام اسارت قطع می‌کردند. ✅ اگر حرامزادگی و بی‌شرفی در قالب یک انسان مجسم می‌شد، قطعا بشکل یک صهیونیست بود. ✅ ترحم بر کوچم و بزرگ صهیونیست‌ها، حرام است‌. به اسرای آنها هم نباید زحم کرد. الله اعلم! شاید هیتلر هم به جرم کشتار یهود مواخذه نشود. این بنی اسرائیل حتی در قرآن کریم هم پیشینه خوبی ندارد.
♨️ بزن و بعد بگو بیا مذاکره کنیم! این سیاست صهیونیستی که از ارباب شان امریکا و بخصوص ترامپ خوب یاد گرفته اند، مبنای اصلی استعمار بوده و هست. سیاه پوستان و سرخ پوستان را هم همینگونه آواره و قتل عام کردند. زمین ها و خانه ها و حتی روسای قبایل شان را در آتش سوزاندند و به فرزندانشان گفتند خب حالا بیا مذاکره کنیم. در دیپلماسی قدرت جامعه یهود وقتی دست برتر در رسانه پیدا میکنید باید آنرا تا میدان هم توسعه بدهید... یعنی پس از کشتن سینوار بلافاصله پیشنهاد بدهید اگر گروگان ها آزاد شوند ، به شما قول عبوری امن می دهیم و البته اگر می توانید همزمان به ایران هم ضربه بزنید و در تمام دنیا فریاد بزنید : صلح !!! این دیپلماسی قدرت به شما اجازه می دهد در میانه مذاکره ضربه بزنید و همه جا بگویید اگر ایران جواب بدهد یعنی دنبال برهم زدن مذاکره است. داخل ایران هم که پروژه بگیر دارند برای کمک رسانه ای ... باید در میانه ادعای مذاکره دشمن ، مراقب باشیم. وظیفه ما این است که هشدار بدهیم...وگرنه که دولت خدا رادشکر یک پایش در عسل دیپلماسی ست و پای دیگرش در آبلیموی ِ فیلترینگ!!!
♨️انتقاد شدید الازهر مصر به اطلاق عنوان «تروریست» به شهدای مقاومت فلسطین 🔹دانشگاه الازهر مصر در بیانیه‌ای در واکنش به تروریست خواندن شهید یحیی السنوار از سوی رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای غربی، گفت: شهدای مقاومت فلسطین تروریست نبوده‌اند، بلکه رزمندگان مدافع خاک و وطن خود بوده‌اند و جان خود را در راه دفع فساد و تجاوز دشمن و دفاع از خاک و آرمان خود و آرمان ما، یعنی آرمان اعراب و مسلمانان در همه جای دنیا، فدا کرده‌اند. 🔹الازهر تأکید کرد: باید دروغ‌های رسانه‌های رژیم صهیونیستی و تلاش آن‌ها برای تحریف چهره مقاومت فلسطینی در ذهن جوانان و فرزندان ما و ترویج تروریست خواندن آن‌ها بر ملا و افشا شود.
♨️استراتژی با فریب افکار عمومی بدست نمی آید! بعد از ترور هنیه در تهران گفتند حماس دیگر کسی را برای هدایت ندارد و تمام است! از چند هفته پیش از آغاز نبرد زمینی با لبنان هم مدعی شده بودند حماس از بین رفته و تمام است بعد از بمباران ها در جنوب لبنان هم گفتند حزب الله توانایی ندارد و تمام است. بعد از ترور سید حسن هم گفتند حزب الله از هم پاشید و تمام است. و حالا باز هم همان حرف ها را تکرار می کنند ! اما آیا اسرایشان آزاد شدند؟ آیا شهرک نشینان به خانه و زمین غصبی شان در شمال برگشتند ؟ آیا حماس حذف شد؟ آیا غزه خالی از اهالی آن شد؟ حماس ، یک فرد نیست ! حماس ، تفکری متعالی در امتداد یک نسل است. گیرم که می کُشید ، گیرم که می بُرید ... با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید ؟؟ اسلحه مقاومت را از هم اکنون در دستانشان میشود تصور کرد. کودکان امروز فلسطین را...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ لحظه شلیک تانک‌ به ساختمان محل حضور شهید یحیی سنوار ۰۰۰ برای کشتن یکنفر! پهپاد فرستادند،تکتیرانداز فرستادند، یک گروهان نیروی تکاور زبده فرستادند و دست آخر با تانک بطرفش شلیک کردند!!! این سناریو آشنا نیست؟ همیشه در فیلمهای هالیوودی می‌دیدیم! ولی الان در واقعیت برای مقابله با آن یکنفر، یک گردان فرستادند!😳😐🤔 قهرمانان هالیوودی، سوپرمن، بتمن، هالک، مردان ایکس، مرد مورچه‌ای، جان ویک، سخت‌جان، و...همگی تخیلی هستند! اما قهرمانان مدافع اسلام و حریم تشیع و ولایت و مدافعان و مبارزان جبهه‌های مقاومت اسلامی حزب الله، انصارالله، حماس و...همگی واقعی و ملموس هستند. از احمد متوسلیان وسردار سلیمانی گرفته تا یحیی سنوار، این مجاهدان راه حق براستی اسطوره و الگو هستند. بجاست که از زندگی این عزیزان، فیلمهای ماندگار برگردان از واقعیت و مستند ساخته شود. ✍ سراج صادقی