هدایت شده از کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 #خاطره | تواضع و رعایت بیت المال
🔹 همرزم شهید محمد رضا زاهدی، حاجاکبر نصر تعریف می کردند که سال ۱۳۷۱، زمانی که حوزه کاری سردار زاهدی از فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین (علیه السلام) تغییر کرد، ایشان دفتر و وسایل را به بنده تحویل دادند و ساک و وسایل شخصیشان را برداشتند و پیاده رفتند سر خیابان که با خودروهای عبوری به منزل بروند.
وقتی درخواست کردم که ایشان را با خودروی لشکر به منزل برسانم، قبول نکردند و گفتند که دیگر حق من نیست که از وسایل لشکر استفاده کنم و بیتالمال تضییع میشود!!
🔸 در رعایت بیت المال بسیار دقیق بودند. و این روحیه تا شهادت همراه ایشان بود.
🔹 چند وقت پیش هم یکی از مجاهدان حزبالله لبنان نیز مشابه این رفتار های ایشان در آن منطقه را برایمان حکایت کرد.
رفتاری که با گذر زمان تغییر نکرد.
این خلق و خوی شهداست که رعایت بیتالمال برایشان خط قرمز است ...
و خدا چه زیبا خوبترینها را برای شهادت گلچین میکند.
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
🌷 اهل معنا همسران شهدا را شریک در نیمی از ثواب مجاهدت های آنان میدانند.
🔸 ان شاء الله در طی چند روز آینده، #شهید_زاهدی را از طریق بیان هم سنگر و همراه خستگی ناپذیر سالهای جهاد و هجرت او روایت خواهیم نمود.
🌱 #همسر_شهید_زاهدی برایمان از ازدواج، هجرت پی در پی، فرزندان، دل شوره ها و فداکاری ها خواهند گفت.
📷 #انتشار_برای_اولین_بار
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید.
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 #مجموعه_خاطرات سرلشکر شهید محمد رضا زاهدی به روایت همسرشان
2⃣ قسمت دوم
یادگارهای عزیزتر از جان
🔸 #همسر_شهید_زاهدی:
ما سال ۱۳۶۲ ازدواج کردیم. همسرم خیلی دوست داشت زود بچهدار شویم که اگر شهید شد، فرزندی از ایشان به یادگار بماند.
پسر اولمان محمد مهدی سال ۱۳۶۴ به دنیا آمد.
علی آقا زمان تولد محمدمهدی، بسیار مشتاق بود که کنار ما باشد، اما عملیاتی پیش آمد و او نتوانست به اصفهان بیاید.
👨🏻🍼 یک هفته بعد از تولد محمدمهدی به خانه آمد، اما، چون آلوده به #شیمیایی شده بود اصلاً نزدیک محمدمهدی نشد، گفت میترسم از طریق من او هم آسیب ببیند. چند روزی صبر کرد و بعد نزدیک محمدمهدی شد و او را در آغوش گرفت. بعد از یک هفته هم به منطقه بازگشت.
🔹 فرزند دوم فاطمه خانم یکسال بعد از اتمام جنگ سال ۱۳۶۸ و محمد حسین هم متولد ۱۳۷۸ است. ۳ یادگار که عزیزتر از جانش شدند.
📷 #انتشار_برای_اولین_بار
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 #مجموعه_خاطرات سرلشکر شهید محمد رضا زاهدی به روایت همسرشان
3⃣ قسمت سوم
جنگ و هجرت
🔸 #همسر_شهید_زاهدی از هجرت میگوید، از خانه به دوش بودنهای ایام جنگ و دفاعمقدس و روزهایی که با دلهره و نگرانی سپری شد.
ما در ابتدای زندگی و ازدواج در اصفهان ساکن بودیم، ولی از آنجا که علی آقا همیشه در مأموریت بود، در شهرهای مختلفی ساکن شدیم.
(ادامه در پیام بعدی...)
📷 #عکس از سمت چپ: شهید سعید مهتدی، #شهید_محمدرضا_زاهدی، شهید #احمد_کاظمی، فرزند شهید زاهدی، فرزند شهید کاظمی
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 #مجموعه_خاطرات سرلشکر شهید محمد رضا زاهدی به روایت همسرشان
🔹 زمان جنگ در نبودش بسیار دلتنگ میشدم، برای همین از او میخواستم همچون خانوادههای دیگر که خانوادههایشان را با خود به جنوب میبرند، من را هم همراه خود به جنوب ببرد. اینطوری میتوانستم زودتر او را ببینم. از همان ایام هجرت، بخش مهمی از زندگی من شد.
🌱 سال ۱۳۶۳ در اهواز ساکن شدیم. علی آقا هفتهای یکبار به ما سر میزد و خریدهای خانه را انجام میداد. همه دلخوشی من این بود که به جای هر ۴۰، ۵۰ روز بتوانم هر هفته او را ببینم. وقتی میآمد، پیغام و نامههای خانواده رزمندگانی را که در کنار ما زندگی میکردند به جبهه میرساند که در آن شرایط باعث دلگرمی ما و خانوادهها میشد.
🌹 سال ۱۳۶۵ وقتی محمدمهدی یکسال داشت ما مجدداً به اهواز رفتیم. سه ماه اهواز بودیم و یک ماه اصفهان. دائم در رفتوآمد بین شهرها بودیم.
گاهی هم خبر شهادت همرزمان میرسید.
🔸 با چند خانواده ارتباط نزدیکی داشتیم، یکی از آنها خانواده شهید حاج #احمد_کاظمی بود.
بعد از جنگ آن زمانی که در تهران زندگی میکردیم، وقتی حادثه شهادت حاج احمد اتفاق افتاد، سردار زاهدی خودشان را به محل حادثه رساندند و با من تماس گرفتند و گفتند حتماً منزل شهید کاظمی بروید. به خانهشان رفتم و برای همدردی کنارشان بودم. در مورد شهید مهتدی هم که از شهدای این حادثه بودند نیز این سفارش را کردند.
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 #مجموعه_خاطرات سرلشکر شهید محمد رضا زاهدی به روایت همسرشان
4⃣ قسمت چهارم
دوری، صبر، مهربانی، مجاهدت
🌷 #همسر_شهید_زاهدی به نبودنهای حاج علی اشاره کردند و فرمودند:
🔸 شرایط دوران جنگ و مسئولیتهایی که علی آقا بر عهده داشتند، همه و همه او را از ما دور نگه میداشت. ماهم صبر می کردیم و راضی بودیم به رضای خدا. قرارمان هم همین بود. باید همراهیاش میکردم، در نبودنهایش صبر میکردیم و دعا. توکل ما به خدا بود و در این نبودنها منتظر تماس میماندیم. هر مرتبه که اوبا خانه تماس داشت و احوالی از خانواده میگرفت، برای مدتی روحیه میگرفتیم.
♦️ نگرانی و اضطراب همیشه بود، اما خودمان را با شرایطشان وفق میدادیم.
🔹 در این سالها همه تلاش من این بود که از یک طرف باعث آرامش بچهها شوم و نبود همسرم را جبران کنم و ازطرف دیگر امور خانه و خانواده را طوری پیش ببرم که فکر او از خانه و بچهها راحت باشد تا با خیالی آسوده بتواند خدمت کند و به کارهایش برسد.
🔸 گاهی شرایطی پیش میآمد که نبودنهایش حس میشد. با همه کمکها و حضور اطرافیان در کنارم، میگفتم: «کاش خودش اینجا بود!» میدانستم که اگر میتوانست و این امکان برایش فراهم بود، الان کنار من و بچهها بود، اماجنگ محدودیتهای خودش را داشت. در مناسبت های خاص دوست داشت حضور داشته باشد.
🌱 همسرم هوای مارا داشت. حتی اوقاتی هم که نبود، سفارش مارا به همرزمانشان که به مرخصی میآمدند، میکرد که سری به بچهها بزنند یا اگر کاری هست، برای ما انجام بدهند.
📷 #انتشار_برای_اولین_بار
کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📷 #انتشار_برای_اولین_بار
🏞️ ۲/تصویر #شهید_زاهدی در یکی از خیمه های صحرای عرفات در مناسک حج سال ۱۳۷۹
امام صادق علیه السلام :
تَخَیَّر لِنَفسِکَ مِنَ الدُّعاءِ ما أحبَبتَ واجْتَهِد ، فإنَّهُ (یَومَ عَرَفَه) یَومُ دُعاءٍ و مَسألَهٍ
هر چه میخواهی برای خود دعا بخوان و [در دعا کردن] بکوش که آن روز [روز عرفه ]روز دعا و درخواست است
التهذیب الأحکام ، ج 5 ، ص
🚩بعد از سالهای سال، هنوز در این دشت بوی حسین (ع) میآید...
✍️ نفرات داخل عکس از راست: سردار احمدی مقدم، سردار رونده، #شهید_زاهدی
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
☑️ به کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی در ایتا بپیوندید:
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📷 #انتشار_برای_اولین_بار
🏞️ تصویر #شهید_زاهدی در حال قرآن خواندن در کنار ستون علی ابن ابی طالب (ع)
🌿 یکی از همسفری هایشان تعریف میکرد:
سال ۷۵ که با #شهید_زاهدی حج بودیم،
من شب عرفه شهید زاهدی را زیر نظر داشتم چون به نظرم ایشان حالات عرفانی و شخصیت ویژه ای داشتند. دلم میخواست ببینم چه کارهایی انجام میدهند.
🌙 در آن تاریکی شب از چادرها فاصله گرفته بودند و به دعا و نماز مشغول بودند.
خیلی ها بخشی از شب را استراحت میکردند ولی شهید زاهدی تا صبح بیدار بود و وقتی هم که دعا و نمازشون تمام شد بخشی از شب را با پای برهنه خیلی مودب و با حال خاصی، در گوشه ای، ایستاده بودند، انگار که منتظر کسی هستند.
💐 با شناختی که از ایشون داشتم که چقدر عاشق امام زمان (عج) هستند فکر میکردم سرگشته امام هستند و به انتظار ایشون ایستاده اند.
🌷 این برای شب عرفه بود اما زمان هایی که در مدینه بودیم، در مسجد النبی بیشتر اوقات را کنار ستون علی ابن ابی طالب علیه السلام قرآن میخواندند.
بدون این که متوجه بشوند ازشون عکس هم گرفتیم.
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
☑️ به کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی در ایتا بپیوندید:
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
هدایت شده از شهید جمهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥الله اکبر رو که گفتن نماز میخونیم...
@ShahidJomhor
📝متن حکم انتصاب رهبر انقلاب برای سردار محمد رضا زاهدی به فرماندهی نیروی زمینی پس از شهادت شهید احمد کاظمی
♦️ نزدیک ظهر بود، تلفن منزل پدرم زنگ میزد، من گوشی را برداشتم...
بعد از سلام، بابا با صدایی پر از غم و حسرت گفت «احمد هم رفت»...
من متوجه منظورش نشدم، گفتم احمد؟!
گفت حاج #احمد_کاظمی هم رفت پیش حسین (منظورش شهید حسین خرازی بود)...
😔تاره فهمیدم چه شده، توان ادامه مکالمه را نداشت و انگار فقط میخواست با یک نفر درد و دل کند...
❤️ خیلی احمد (حاج احمد کاظمی) را دوست داشت... خیلی گریه کرد...
روحشان شاد
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
♦️ اصرار داشتند در لباس بسیجی بمانند...
📒 همرزمانشان تعریف میکردند که ایشان فرمانده لشکر شده بودند و هنوز میخواستند در لباس بسیجی بمانند که با دستور فرماندهان بالاتر و اشاره به اینکه جایگاه فرمانده لشکری فقط برای پاسداران بود و نه بسیجیان، لباس سپاه پوشیدند.
🪖 پس از اتمام جنگ و وقتی ساماندهی نیروها بر اساس درجه انجام شد، ایشان از این امر ناراحت بودند و معتقد بودند جو همدلی و برادری بین رزمندگان ممکن است آسیب ببیند و رنگ دنیایی بگیرد.
💐 ولی تنها چیزی که بارها با خوشحالی میگفتند، این بود که حضرت آقا درجه هایشان را داده و آن سردوشی و دو مدال🎖️🎖️ فتح و نصر را در کیف خاصی نگهداری میکردند و چون امام خامنه ای آنها را داده بودند برایشان با ارزش بود.
♦️از همینرو تصاویر دوران دفاع مقدس ایشان قبل از فرمانده لشکری، همه با لباس بسیجی است.
🏞️ تصویر: حکم ابلاغ درجه سرتیپ تمامی در سال ۱۳۶۹
📷 #انتشار_برای_اولین_بار
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi
هدایت شده از کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
📝 #درجه
🗓️ سال ۶۹ بود که در سپاه پاسداران درجه و رتبه بندی انجام شد، آن زمان شهید زاهدی درجه سرتیپ تمامی و چند مدال گرفت. تا آن روز شاید در مجموع کمتر از سی نفر سرتیپ تمام در ایران وجود داشت. دو سه نفری هم سرلشگر بودند.
🔹 پیش از این گفته شد که از درجه دار شدن بیزار بود و معتقد بود جو همدلی را کم میکند، ولی این سر دوشی ها را خیلی دوست داشت و در جعبه و کیفی مخصوص نگهداری میکرد. با ذوق و شوق خاصی و با افتخار به ما نشانش میداد و میگفت اینها را «آقا» برایم نصب کردند...
📷 این عکس همان درجه هاست...
🔸 هنوز اون حالت برق چشمانش و حس خوبی که نسبت به این درجه ها به واسطه تبرکش به دست حضرت آقا داشت را یادم هست...
🌹 بعد ها شنیدم یکی از مدال هایشان را هم به پدرشان هدیه داده بودند...
📷 #انتشار_برای_اولین_بار
☑️ کانال رسمی شهید محمد رضا زاهدی
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
🆔 @shahid_mohammadrezazahedi