eitaa logo
✅🌹با شهدا تا ظهور🌹
198 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
59 فایل
چله صلوات هدیه به شهدا به نیت نزدیکی فرج مولا صاحب الزمان (عج) و حاجت روایی حاجت‌مندان ان شاءالله🤲🏻🌷 روزی یک تسبیح هدیه به یک شهید 🌹🥺 لینک ناشناس جهت پیشنهاد و ارتباط با خادم کانال https://harfeto.timefriend.net/16963076621694 @Khadem_mola_ali
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
۱۰ساله بود که برای اولین بار به کربلا رفت،تمام نمازهای مستحبی را علاوه بر نمازهای جماعت را میخواند،همه نمازهای مسجد کوفه را که هر ستون یک نمازی دارد را پا په پای پدرش همراه آقایان میخواند... (مطالب امروز برگرفته از کانال شهید امیرحسین قربانی می باشد: (@shahidghorbanibahabadi
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
اللهم الرزقنا شفاعة الحسین یوم الورود😭🤲🏻 خواب بودم، خواب دیدم مرده ام بی نهایت خسته و افسرده ام تا میان گور رفتم دل گرفت قبر کن سنگ لحد را گل گرفت روی من خروارها از خاک بود وای، قبر من چه وحشتناک بود! بالش زیر سرم از سنگ بود غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت سوره ی حمدی برایم خواند و رفت خسته بودم هیچ کس یارم نشد زان میان یک تن خریدارم نشد نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی ترس بود و وحشت و دلواپسی ناله می کردم ولیکن بی جواب تشنه بودم، در پی یک جرعه آب آمدند از راه نزدم دو ملک تیره شد در پیش چشمانم فلک یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟ دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟ گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود لرزه بر اندام من افتاده بود! هر چه کردم سعی تا گویم جواب سدّ نطقم شد هراس و اضطراب از سکوتم آن دو گشته خشمگین رفت بالا گرزهای آتشین قبر من پر گشته بود از نار و دود بار دیگر با غضب پرسش نمود: ای گنه کار سیه دل، بسته پر نام اربابان خود یک یک ببر گوئیا لب ها به هم چسبیده بود گوش گویا نامشان نشنیده بود نامهای خوبشان از یاد رفت وای، سعی و زحمتم بر باد رفت چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد بار دیگر بر سرم فریاد کرد: در میان عمر خود کن جستجو کارهای نیک و زشتت را بگو هر چه می کردم به اعمالم نگاه کوله بارم بود مملو از گناه کارهای زشت من بسیار بود بر زبان آوردنش دشوار بود چاره ای جز لب فرو بستن نبود گرز آتش بر سرم آمد فرود عمق جانم از حرارت آب شد روحم از فرط الم بی تاب شد چون ملائک نا امید از من شدند حرف آخر را چنین با من زدند: عمر خود را ای جوان کردی تباه نامه اعمال تو باشد سیاه ما که ماموران حق داوریم پس تو را سوی جهنم می بریم دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود دست و پایم بسته در زنجیر بود نا امید از هرکجا و دل فکار می کشیدندم به خِفّت سوی نار ناگهان الطاف حق آغاز شد از جنان درهای رحمت باز شد مردی آمد از تبار آسمان دیگران چون نجم و او چون کهکشان صورتش خورشید بود و غرق نور جام چشمانش پر از خمر طهور لب که نه، سرچشمه ی آب حیات بین دستش کائنات و ممکنات چشمهایش زندگانی می سرود درد را از قلب انسان می زدود بر سر خود شال سبزی بسته بود بر دلم مهرش عجب بنشسته بود کِی به زیبائی او گل می رسید پیش او یوسف خجالت می کشید دو ملک سر را به زیر انداختند بال خود را فرش راهش ساختند غرق حیرت داشتند این زمزمه آمده اینجا حسین فاطمه؟! صاحب روز قیامت آمده گوئیا بهر شفاعت آمده سوی من آمد مرا شرمنده کرد مهربانانه به رویم خنده کرد گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع) من کجا و دیدن روی حسین (ع) گفت: آزادش کنید این بنده را خانه آبادش کنید این بنده را اینکه این جا این چنین تنها شده کام او با تربت من وا شده مادرش او را به عشقم زاده است گریه کرده بعد شیرش داده است خویش را در سوز عشقم آب کرد عکس من را بر دل خود قاب کرد بارها بر من محبت کرده است سینه اش را وقف هیئت کرده است سینه چاک آل زهرا بوده است چای ریز مجلس ما بوده است اسم من راز و نیازش بوده است تربتم مهر نمازش بوده است پرچم من را به دوشش می کشید پا برهنه در عزایم می دوید بهر عباسم به تن کرده کفن روز تاسوعا شده سقای من اقتدا بر خواهرم زینب نمود گاه میشد صورتش بهرم کبود تا به دنیا بود از من دم زده او غذای روضه ام را هم زده قلب او از حب ما لبریز بود پیش چشمش غیر ما ناچیز بود با ادب در مجلس ما می نشست قلب او با روضه ی من می شکست حرمت ما را به دنیا پاس داشت ارتباطی تنگ با عباس داشت اشک او با نام من می شد روان گریه در روضه نمی دادش امان بارها لعن امیه کرده است خویش را نذر رقیه کرده است گریه کرده چون برای اکبرم با خود او را نزد زهرا (س) می برم هرچه باشد او برایم بنده است او بسوزد، صاحبش شرمنده است در مرامم نیست او تنها شود باعث خوشحالی اعدا شود کشته اشکم، شفیع امتم شیعیان را مُنجِیَم از درد و غم گرچه در ظاهر گنه کار است و بد قلب او بوی محبت میدهد سختی جان کندن و هول جواب بس بود بهرش به عنوان عقاب در قیامت عطر و بویش می دهم پیش مردم آبرویش می دهم آری آری، هرکه پا بست من است نامه ی اعمال او دست من است ناگهان بیدار گردیدم زخواب از خجالت گشته بودم خیس آب دارم اربابی به این خوبی ولی می کنم در طاعت او تنبلی؟! من که قلبم جایگاه عشق اوست پس چرا با معصیت گردیده دوست؟ من که گِریَم بهر او شام و پگاه پس به نامحرم چرا کردم نگاه؟ من که گوشم روضه ی او را شنید پس چرا شد طالب ساز پلید؟ چشم و گوش و دست و پا و قلب و دل جملگی از روی مولایم خجل شیعه بودن کی شود با ادعا؟ ادعا بس کن اگر مردی بیا پا بنه در وادی عشق و جنون حبّ دنیا را ز قلبت کن برون حبّ دنیا معصیت افزون کند معصیت قلب ولیّ را خون کند باش در شادی و غم عبد خدا کن حسابت را ز بی دینان جدا قلب مولا را مرنجان ای جوان تا شوی محبوب رب مهربان اگه دلتون شکست التماس دعا🥺
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
«علی مصطفی حیدر» (با نامِ جهادی «جواد») به تاریخ 2 دی ماه 1373 شمسی، در روستای «سکسکیه» (جنوب «لبنان») متولد شد. وی در نوجوانی به صفوف «مقاومت اسلامی» پیوست و چندی قبل، داوطلبانه به «مدافعان حرم بانوی مقاومت «حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)» در «سوریه» ملحق شد. «علی» سرانجام به تاریخ 9 شهریور 1395 شمسی، طی نبرد با «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» بال در بال ملائک گشود. آن چه پیش رو دارید، تکه کاغذ کوچکی است که پس از شهادت، از جیب شهید «علی حیدر» پیدا شد و حاوی آخرین نوشته‌ی او است که به خون پاکش نیز آغشته شده ...🥀  در این دست نوشته آمده است: ای مولای من! من بهشت و نعمت ها و درختان و جاودانگی اش را نمی خواهم. من به چیزی بزرگ تر طمع دارم. بهشتِ من، بودن در کنار «اباعبدالله(صلوات الله علیه)» است 😭💔
شهید مهدی زین الدین: هرگاه در شب جمعه از شهدا یاد کردید ... آنها شما را نزد سیدالشهداء (ع) یاد می‌کنند ! 🥺 🌹
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
این نامه رو با گریه نوشتم.mp3
2.67M
این نامه رو با گریه نوشتم🥺 لطفا کسی نامه رو نخونه
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
18.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه بغل خاطره دارم از حرم ... که همیشه جون گرفتم ازشون🥺 به شهیدای تو غبطه می خورم💔 که چقدر عقب ترم از همه شون😭 کاش تا یه سلام می دادم باز بوی حرم میومد .... وای اگه نبودی آقا وای چی به سرم میومد 😭 صلی الله علیک یا مولای یا اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام)🥺
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویری زیبا از شستشوی حرم مطهر سیدالشهداء علیه السلام مشتاق همه عشاق کربلا روی دل کسی نمونه کاش داغ کربلا هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد خوشا به حال خیالی که در حرم مانده و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد به یاد چایی شیرین کربلایی ها لبم حلاوت «احلی من العسل» دارد چه ساختار قشنگی شکسته است خدا درون قالب شش‌گوشه یک غزل دارد بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟ بگو محبت ما ریشه در ازل دارد غلامتان به من آموخت در میانۀ خون که روسیاهی ما نیز راه حل دارد... (ع)
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
17.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امشب كه در بهشت وا مى ‏گردد هر درد نگفتنى دوا مى ‏گردد از يمن ولادت امام سجاد(ع) حاجات دل خسته روا مى ‏گردد کربلا در روز ولادت با سعادت امام سجاد(ع) دیدنی ست🥺😍 یا وجیها عندالله اشفع لنا عند الله😭🤲🏻 (عليه السلام)
هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- شب جمعه است و دلم کرببلا می خواهد .. کربلا هم که دلِ غرقِ صفا می خواهد ..
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد خوشا به حال خیالی که در حرم مانده😭 و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد💔 به یاد چایی شیرین کربلایی ها🥺 لبم حلاوت "احلی من العسل" دارد چه ساختار قشنگی شکسته است خدا🥺 درون قالب شش گوشه یک غزل دارد بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟😭 بگو محبت ما ریشه در ازل دارد غلامتان به من آموخت در میانه ی خون که روسیاهی ما نیز راه حل دارد مناجات سید حمیدرضا برقعی با حضرت امام حسین (ع) تعجیل در فرج حضرت صاحب الزمان (عج) صلوات