هدایت شده از 🌷با شهدا تا ظهور🌷
موافقید صلوات بفرستیم😍
امشب شب صلوات فرستادنه🌹
به لینک برید و هر تعداد صلوات که میتونید بفرستید بزنید و بعد گزینه ثبت رو بزنین😇 👇🏻
https://EitaaBot.ir/counter/34q5
میتونین لینک رو برای هر کس دوست دارید بفرستید تا تعداد صلوات بیشتری به نیت ظهور و هدیه به حضرت محمد (ص) فرستاده بشه🤩💐
@chelle_shohadaii
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یــامــُـحمد
🌺 مولودی حاج محمود کریمی به مناسبت عید سعید مبعث رسول اکرم اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)
@toranj_313
هنوز دو هفته از بازگشت وی نگذشته بود که دشمن بعثی در منطقه ی پاسگاه زید دست به تحرکاتی زد و محمدرضا برای سومین دفعه مشتاقانه با خیل عاشقان حسینی به جبهه رهسپار شد و پس از یک ماه حضور در خط عملیاتی پاسگاه زید در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۶۳ در روز اربعین حسینی در خط مقدم مبارزه با یزیدان دوران به شهادت رسید.
روحشان شاد و یادشان گرامی 🌷
#شهدارایادکنیمحتیباصلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویری زیبا از شستشوی حرم مطهر سیدالشهداء علیه السلام
مشتاق #کربلا همه عشاق کربلا
روی دل کسی نمونه کاش داغ کربلا
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد
به یاد چایی شیرین کربلایی ها
لبم حلاوت «احلی من العسل» دارد
چه ساختار قشنگی شکسته است خدا
درون قالب ششگوشه یک غزل دارد
بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟
بگو محبت ما ریشه در ازل دارد
غلامتان به من آموخت در میانۀ خون
که روسیاهی ما نیز راه حل دارد...
#شب_جمعه
#کربلا
#اللهم_الرزقنا_زیارت_الحسین(ع)
🌷با شهدا تا ظهور🌷
روز بیست و هفتم : شهید محمدرضا طامهری🌷
همراهان گرامی چله شهدایی 🌷مادرو پدر شهید طامهری کسالت دارن🥺 براشون عافیت و عاقبت بخیری طلب میکنیم و تقاضا دارم چند مرتبه امن یجیب براشون بخونیم 🥺🤲🏻
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻
شهید علی اصغر زارع در شهریور سال ۴۳ در خرمشهر و در خانواده این نسبتاً پرجمعیت و مذهبی متولد شد. او پنجمین فرزند و دومین فرزند ذکور خانواده بود و برای اعضای خانواده مخصوصاً برادر بزرگتر خیلی عزیز بود.
علی اصغر به خاطر سانحهای که در ۴ سالگی برایش اتفاق افتاده بود و ضربه شدیدی به زبانش وارد شده بود نمیتوانست حروف سین و شین را به خوبی بیان کند و کلماتی که این حروف را داشتند به طور خاصی تلفظ میکرد. و این باعث شیرین زبانی او شده بود.
دوره ابتدایی و راهنمایی را در یکی از مدارس خرمشهر گذراند و و در ایام تعطیل به مغازه نانوایی پدر میرفت اما چون دستهایش به آرد حساسیت داشت و اذیت میشد دیگر علاقهای به رفتن به نانوایی نداشت.
تا اینکه با شروع جنگ تحمیلی همراه با خانواده به یزد آمدند. علی اصغر آن موقع ۱۶ ساله بود تا سال دوم دبیرستان را در یزد خواند و بعد وارد سپاه پاسداران شد تا از این طریق به جبهههای نبرد حق علیه باطل برود