همراهان گرامی چله شهدایی 🌷مادرو پدر شهید طامهری کسالت دارن🥺 براشون عافیت و عاقبت بخیری طلب می‌کنیم و تقاضا دارم چند مرتبه امن یجیب براشون بخونیم 🥺🤲🏻 امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻

روز بیست و هشتم: شهید علی‌اصغر زارع 🌷

شهید علی اصغر زارع در شهریور سال ۴۳ در خرمشهر و در خانواده این نسبتاً پرجمعیت و مذهبی متولد شد. او پنجمین فرزند و دومین فرزند ذکور خانواده بود و برای اعضای خانواده مخصوصاً برادر بزرگتر خیلی عزیز بود. علی اصغر به خاطر سانحه‌ای که در ۴ سالگی برایش اتفاق افتاده بود و ضربه شدیدی به زبانش وارد شده بود نمی‌توانست حروف سین و شین را به خوبی بیان کند و کلماتی که این حروف را داشتند به طور خاصی تلفظ می‌کرد. و این باعث شیرین زبانی او شده بود. دوره ابتدایی و راهنمایی را در یکی از مدارس خرمشهر گذراند و و در ایام تعطیل به مغازه نانوایی پدر می‌رفت اما چون دست‌هایش به آرد حساسیت داشت و اذیت می‌شد دیگر علاقه‌ای به رفتن به نانوایی نداشت. تا اینکه با شروع جنگ تحمیلی همراه با خانواده به یزد آمدند. علی اصغر آن موقع ۱۶ ساله بود تا سال دوم دبیرستان را در یزد خواند و بعد وارد سپاه پاسداران شد تا از این طریق به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل برود

نزدیک به سه سال را در جبهه گذراند و روزهایی که به مرخصی می‌آمد به دید و بازدید اعضای خانواده می‌پرداخت و به صله رحم و خویشاوند دوستی علاقه زیادی داشت. به نظافت اهمیت می‌داد . هر روز زیارت عاشورا را می‌خواند نماز شب می‌خواند و بارها پدر اتفاقی او را در حال خواندن نماز شب دیده بودند و حسرت می‌خوردند که علی اصغر از من جلوتر است و من باید دین و ایمان را از او یاد بگیرم بعد از شهادت متوجه شدیم که خیلی مواقع در جبهه به عنوان امام جماعت در صف نماز جماعت می‌ایستاده همراهان به او اقتدا می‌کردند.

🔰 زیارت به نیابت | 💠 زیارت به نیابت از شما همزمان با شب زیارتی اباعبدالله الحسین علیه السلام 🔸 ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات با برگزاری زیارت نیابتی (بصورت رایگان) امکان بهره مند شدن از ثواب زیارت در نجف اشرف، کربلای معلی، کاظمین و سامرا را برای عاشقان و محبان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام فراهم می نمايد. 🔹 خادمان ما به نیابت از کسانی که در صفحه زیارت نیابتی ثبت نام کرده باشند، زیارت می نمایند. 🔰جهت ثبت نام در طرح زیارت نیابتی به سایت رسمی ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات مراجعه نمایید. 👇🏻👇🏻👇🏻 ▶️ www.atabat.org/fa/forms/4 🔺️ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات @atabat_org

مادر شهید علی اصغر زارع تعریف می‌کردند یک شب منتظر علی اصغر بودیم و باید به مرخصی می‌آمد تا اینکه بعد از نماز صبح به خانه آمد مادر به علی اصغر می‌گویند که ما دیشب منتظر بودیم چرا دیر کردی به علی اصغر می‌گوید وقتی به خانه رسیدم ساعت ۲ نیمه شب بود و نخواستم بد خوابتون کنم به همین دلیل به مسجد می‌روم و شب را در آنجا می‌گذراند و صبح به منزل می‌آید... برای ازدواج با اینکه سن کمی داشت اما مقید بود با خانواده‌ای وصلت کند که از نظر اخلاقی و دینی معتقد به اصول اسلامی باشند و حتی اگر شخص مورد نظر از نظر جسمی ناتوانی داشت این موارد را خیلی مهم نمی‌دانست

سرانجام در ۲۶ اردیبهشت ۶۵ در اثر اصابت ترکش‌های خمپاره زمانی که به شکمش وارد شده بود به سختی مجروح می‌شود و نهایتاً به مدت ۱۳ روز در بیمارستان شهید فقیهی شیراز بستری بود و همچنین به علت خصومتی که رئیس و تعدادی از پرسنل بیمارستان با بسیجیان و سپاه پاسداران داشتند و بی‌توجهی آنان به درجه رفیع شهادت نائل شد. ( لازم به ذکر است که بعدها این افراد شناسایی شده و به مجازات رسیدند)