هدایت شده از دختر ِپرتقال🇵🇸 .
فقط توی سه روز،هزاران زن و کودک مظلوم و مردم عادی،بی رحمانه کشته شدن و اموالشون به غارت برده شد.
هدایت شده از دختر ِپرتقال🇵🇸 .
خلاصه که الکی نیاید بگید اسرائیل با ایران مشکل نداره.
هدایت شده از مِدوس🪼
روز ۱۳ فروردین این کشتار اتفاق میوفته و ۷۷ هزار ایرانی در خونه های خودشون قتل عام میشن به خاطر همین میگن عدد ۱۳ نحسه و روز ۱۳ فروردین میرن بیرون از خونشون
هدایت شده از دایناسور؛
فردا شنبهست
با سه تا واژه توانایی به گریه انداختن چارصد نفرو دارم
``𝑲𝒊𝒎𝒔𝒐𝒑𝒉𝒊𝒂``
فردا شنبهست با سه تا واژه توانایی به گریه انداختن چارصد نفرو دارم
جوری که از فردا گریزانم:
(شبیه ماده ای که توی سانتریفیوژه)
``𝑲𝒊𝒎𝒔𝒐𝒑𝒉𝒊𝒂``
"مرگ در این سرزمین خیانت است، اگر هنگام مرگ شهید نباشی."
"برای شهید شدن ابتدا باید شهید زندگی کرد..!"
نور ماه،
زرد روی صورتم میتابید،
چراغ قرمز
ماشین چموش را متوقف نکرد؛
دوباره پاییز گرمتر شد.
چقدر همهچیز غیرمنطقی
اما عادی ادامه دارد.
``𝑲𝒊𝒎𝒔𝒐𝒑𝒉𝒊𝒂``
صبح بخیر، از طرف ِ آسمان زیبا.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رقص ابرها و نرمش باد،
صبح بخیر✨.
``𝑲𝒊𝒎𝒔𝒐𝒑𝒉𝒊𝒂``
رقص ابرها و نرمش باد، صبح بخیر✨.
رو مرز رد دادنم، میبینید خودتون:
بچهها یه پیشیِ مشکی هست تو کوچهمون؛ یه سه قلو داره عسل. اونام همه مشکین ولی، لیلا (مادرشون) چشمای زردی داره و بچه هاش سبز، آبی و سبزآبی.
و وقتی لیلا کنار برگای ریخته میشینه یا به رهگذرها چپ چپ نگاه میکنه از همیشه خوشگل تره.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میس یو 3> (واقعا نه.) .
الان واقعا چمه؟
کلی وقت اضافی دارم و میتونم همه ش رو فیزیک بخونم.
ولی نمیخونم(خوابم میاد)
واقعا ای بدن وات د فاز؟
مامانم درحالی که میخواد دلیل خواب آلودگی منو برا بابام توضیح بده:
-اره این رینی از مدرسه برگشت عین معتادا رفت یه پاتیل دوغ ریخت نشست خورد.
``𝑲𝒊𝒎𝒔𝒐𝒑𝒉𝒊𝒂``
اگه یه مغازه توی آبعلی برای من بگیرید بهترین هدیه دنیا رو بهم دادید.
از وقتی از آبعلی رد شدیم شبانه روزم رو دارم با دوغ میگذرونم.
همه وقتی با من آشنا میشن:
_ وای تو چقد باحالی اولا فکر میکردم خیلی مغروری و خودتو میگیری.
هدایت شده از 🇵🇸باغچه ی نعنا و ریحون؛
در گِل بِمانده پایِ دل؛ جان میدهم چه جایِ دل؛
وَز آتشِ سودایِ دل، ای وایِ دل، ای وایِ ما
مولانا
ورطهی امید، پرتوی بیفروغ،
قدمهای تابناک و نور لرزان ماه؛
اما باران بارید. شاید نمنم، اما بارید.