eitaa logo
چراغ راه
201 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 خاطره‌ای از شهید حاج طالع یوسف‌اف با نام جهادی (حاج تقی): 🔻 عن قریب که شهر سخنه سقوط کند. انتحاری‌های داعش یکی پس از دیگری به شهر حمله می‌کردند و سعی بر ایجاد رعب و وحشت داشتند. مثل همیشه از تاکتیک"از راه ایجاد ترس غالب شوید!" استفاده می‌کردند. هیجانات و اضطراب ژنرال روسی در سیمای او مشهود بود. آماده ترک شهر می‌شد، سایه مرگ بر شهر طنین افکنده بود. در این میان خنده از چهره پیرمردی که دائم‌الصوم و زیارت عاشورا خوان کم نمی‌شد. با کمی تعجب با اشاره به روس‌ها و با لهجه زیبایش گفت: «این‌ها را چه شده، داعش مسلح است، ما هم مسلحیم، دهانشان را پاره می‌کنیم!» سرانجام نزد روس‌ها رفت و ژنرال آنها را صدا زده و به او گفت: «شهر را ترک نکنید، نترسید، ببینید، بچه‌های ما در این دو ساختمان هستند، تروریست‌ها را تکه‌تکه می‌کنند. ژنرال روسی نفس راحتی کشیده و گفت: «به‌راستی ما را تنها نمی‌گذارید که؟ مردی که آفتاب صحرا چهره‌اش را سوزانده بود، با صدای بلند و محکم گفت: «خیالتان تخت، هیچ کدام‌شان را زنده نمی‌گذاریم!» ژنرال روسی با اتکا به حرف‌های او، سنگر را ترک نکرد و شهر به دست دشمن نیفتاد. اما ژنرال روسی هرگز نفهمید که در آن دو ساختمان تنها پنج رزمنده وجود داشت؛ اما پنج نفر متدین، از شیعیان علی علیه‌السلام بودند. این مرد سال‌خورده کسی نبود جز رزمنده حسینیون آذربایجان طالع یوسف‌اف که رزمندگان مقاومت او را با اسم جهادی «حاج تقی» می‌شناختند. مرکز مطالعات آذربایجان 🇮🇷@cheragh_rah313