eitaa logo
چرا طلبگی؟!
1.6هزار دنبال‌کننده
315 عکس
73 ویدیو
1 فایل
اهداف کانال: 🔹️ تبیین ضرورت طلبگی 🔹️ تبیین جایگاه حوزه در تمدن اسلامی 🔹️ آشنایی با راه و رسم طلبگی و سیره علما 🔹️ پاسخ به شبهات طلبگی 🔹️ بررسی اشکالات نظام فعلی حوزه ارتباط با ادمین: @Ali_rezaa110 👈 📚 تحت اشراف جمعی از اساتید حوزه علمیه
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻حکم خدا قابل تغییر نیست، ولی حاکم چرا! ✅، در ماه رمضان نامه‌ای به شیعیان آن زمان، میرزای شیرازی نوشت که: 🔸من وقتی می‌گیرم، از شدت گرسنگی و تشنگی می‌شوم و ناخودآگاه به قتل افراد بی‌گناه می‌دهم؛ لذا جواز مرا صادر فرمایید! ✅ در پاسخ نوشت: 🔹 قابل تغییر نیست، ولی حاکم قابل است، اگر نمی‌توانی بر اعصابت مسلط شوی از پایین بیا تا شخص در جایگاه تو قرار گیرد و خون بی‌گناهان بیهوده ریخته نشود.  🔰 کانال چرا طلبگی؟! https://eitaa.com/cheratalabegi
🔻هر مرجعی نمی‌تواند مرجع سیاست کشور هم باشد. ✅ اگر کسی بود، دیگری اعلم در ، کدام مقدم است؟ 🎤مرحوم رحمه‌الله: 🔸خب آن کسی که است، چون بلد است او باید برود جلو. آن کسی که نیست که حق ندارد جلو برود. بار می‌آورد دیگر. 🔹خُب بعضی‌ها هستند اصلا خانه‌شان را نمی‌توانند کنند، چطور می‌تواند جلوی بایستد، کشور را اداره کند. 🔸بنابراین اعلمیت خالی کافی نیست. عادل باشد، باشد، کافی است. 🔹(دشمنان) به قصد زیر و رو کردن می‌آیند، اگر این بلد نباشد گول می‌خورد. مثل اینکه رفتند را از بعضی‌ها امضا گرفتند و این بلا را سر اسلام در آوردند، اما فهمید و به آنها امضاء نداد. 🔸هر مرجعی نمی‌تواند کشور هم باشد، بعضی‌ها بلد نیستند، بعضی‌ها بلد هستند، این است. 🔰 کانال چرا طلبگی؟! https://eitaa.com/cheratalabegi
🔻بسیار می‌گریست، آن هم با صدای بلند ✅در شرح احوال عالم ربانی، ، صاحب فتوای مشهور در تحریم تنباکو آورده‌اند: 🔸او بیشتر آیات قرآن را حفظ بود، همچنین دعاهای را و دعاهایی را که در دیگر اوقات قرائت می‌کرد و زیارت‌هایی را که در حرم امامان می‌خواند. 🔹در حرمها کتاب دعا با خود نمی‌برد، با این که مدتی دراز دعا و زیارت می‌خواند؛ و از آن جا که بود و چشمه اشکش هم جوشان، بسیار می‌گریست، آن هم با . 🔰 چرا طلبگی؟! https://eitaa.com/joinchat/882966946C4b9be7b82c
🔻گمان کردم او فال‏گیر و کف‌بین است. 🎤شیخ عبدالکریم حائری رحمه‌الله: 🔸در مجلسی با حضور و شیخ فضل‌الله نوری نشسته بودیم. پیرمردی ژولیده، لاغراندام که دستمال مانندی به سر بسته و عبایی بردوش گرفته بود، داخل شد. 🔹میرزا فورا بلند شده و با تمام آن پیرمرد را در نزد خویش نشاند. او با اشاره به شیخ فضل‌الله از میرزا پرسید: ایشان کیست؟ میرزا گفت: نوری. 🔸پیرمرد ژولیده گفت: چند سال بعد شیخ فضل اللّه نامی را در تهران بر می‌کشند. نکند تو باشی؟! سپس نام مرا از میرزا پرسید. میرزا گفت: او و از فضلا است. 🔹مسئله‌ای از من پرسید و من چون پاسخ آن را خیلی واضح و پیش پا افتاده می‌دانستم. سکوت کردم. گمان می‏کردم که این شخص و کف‌بین است. 🔸میرزا بر من گرفت و شدیدا ناراحت شد و خودش پاسخ مسئله را گفت و اضافه کرد که علما در این باب این‌طور می‌گويند. وقتی بیان میرزا تمام شد. آن به صورت دیگر پاسخ را تقریر کرد. 🔹میرزا گفته‌های او را نوشت و به او نشان داده و پرسید: آیا همین گونه فرمودید. او گفت: بلی. آن گاه به من رو کرد و گفت: چندی بعد در قم بر دوش شیخ عبدالکریم نامی به اهتزاز در می‌آید. نکند تو باشی؟! 🔸آن گاه برخاست و میرزا کفش پیش پای او نهاد و او را بدرقه کرد و چون برگشت. بر من عصبانی شد که چرا به او بی اعتنایی کردم. پرسیدم مگر ایشان که بودند؟ میرزا فرمودند: آخوند . 🔰 چرا طلبگی؟! https://eitaa.com/joinchat/882966946C4b9be7b82c