7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعبیر جالب تحلیلگر عمانی: پیروزی انقلاب در ایران باعث طوفان فکری گردید!
«علی بن مسعود المعشنی» تحلیلگر عمانی: بازگشت امام خمینی به تهران نقطه عطفی ماندگار در تاریخ امت اسلامی بود!
"پیروزی انقلاب سرآغاز بازگشت مجدد همه ملتها به دین شد و تحول غیر عادی اتفاق افتاد."
بسمالله
«ولی من رای میدم. چون پسرم اتیسم داره.» همینکه جملهام تمام شد با ترمز محکم و ناگهانی راننده، همه هُل خوردیم سمت جلو. نمیدانم خشونت توی ترمزش به خاطر تعجب بود یا از مخالفت صریح و قاطعم با حرفهایش جا خورد. مسافران در حال نچ نچ داشتند خودشان را به عقب بر میگرداندند که راننده پنجرهاش را پایین کشید تا صدای «گوسفند» گفتنش به ماشین جلویی برسد.
از پنجره باز شده، سوز هوای بهمنماه میخورد توی صورتم و مرا با خودش به بهمن پارسال میبرد؛ وقتی که توی همین تاکسیهای سبز رنگ نشسته بودم و بین انگشتهایمْ کاغذ آدرس داروخانهای در کوچه پس کوچههای جنتآباد شمالی را فشار میدادم. یک واسطه بهم اطمینان داده بود که آنجا رسپیریدون دارد؛ قرصی کوچکتر از عدس. اندازه نقطهای که توی زندگی پسرم بین کلمه مرگ و زندگی فاصله میانداخت.
پسر دو ساله من، درکی از ارتفاع نداشت. این یک نوع کمحسی در اتیسم است. بدون آن قرص، ممکن بود خودش را از هر بالا بلندی به پایین پرتاب کند. آن سطح مرتفع میخواست مبل باشد یا قلهی سرسرهای در پارک. میتوانست پشت بام خانهای سه طبقه باشد یا پنجره باز ماشین در حال حرکت.
وقتی به مقصد رسیدیم هوا تاریک شده بود. رفتم توی داروخانه خلوت. ناخودآگاه با صدای پایینتر از معمول از مرد پشت شیشه پرسیدم رسپیریدون دارید؟ مرد چند ثانیهای به من نگاه کرد. انگار میخواست از دزاژ استیصال صورتم شناساییام کند که آیا واقعا کودک اتیستیک دارم یا نه. منتظر جواب دستگاه خیالی دروغسنجیاش نماندم. نسخه را از کیفم بیرون کشیدم و گفتم «آقا بخدا برای همین کاغذ ۳۷۰ تومن پول ویزیت روانپزشک اطفال دادم. ثبت اینترنتی هم هست. میتونید کدملی بچهمو چک کنید.» بغض اگر چهره داشت، در آن لحظه حتما شکل من بود. سراغ رایانهاش نرفت. فقط جوری با احتیاط و آهسته برگه قرص را روی پیشخان گذاشت که انگار داریم کوکائین رد و بدل میکنیم. تشکرکنان قرص را توی دستم فشار دادم. هنوز در خروجی را باز نکرده بودم که صدای مرد توی داروخانه پیچید: «خانم این آخریش بود. دیگه اینجا نیاین.» آنجا به اشکهایم اجازه ریختن ندادم. اما کمتر از یک هفته بعدْ دیگر دلیلی برای اختفای اضطرابم نداشتم و میشد راحت و رها گریه کنم. توی تاکسی بودم. قرصهای تو برگه یا بهتر بگویم، روزهای آرامش خانهمان، تمام شده بود. صبح زود، کاسهی چه کنم را برداشته بودم تا آن را سمت متصدی داروخانه سیزده آبان بگیرم. راننده، رادیو را برای اخبار ساعت هفت روشن کرد. گوینده اخبار، اول مطمئنمان کرد که اینجا تهران است؛ و صدا، صدای جمهوری اسلامی ایران. بعد جوری که انگار مخاطبش فقط خود خود من باشم متن اولین خبر را خواند: «دانشمندان ایرانی توانستند قرص رسپیریدون را بومیسازی کنند. ماده اولیه این دارو در لیست جدید تحریمها علیه ایران قرار داشت. این دارو برای درمان و کنترل اتیسم به کار میرود...»
نه صورتم را پوشاندم و نه صدایم را پایین آوردم. اشک شادی که پنهان کردن ندارد. شیرینتر این که تنها بیست روز بعد، همسرم با سه برگه رسپیریدون از داروخانهی محلهمان به خانه آمد.
من رای میدهم چون پسرم اتیسم دارد. چون میدانم اگر با صندوقهای خالی اقتدار و امنیت این مملکت خال بردارد، هزاران مادر نگران مثل من، برای یافتن داروهای سادهای مثل تببر و سرماخوردگی، راهی این مسیر پر رنج میشوند. این تنها جایی است که نمیخواهم هیچ مادری درکم کند.
صدای بوق ممتد راننده مرا به بهمن ۱۴۰۲ و حوالی انتخابات برگرداند. زنی با غیظ داشت راجع به چای دبش و قیمت گوشت و شاسیبلندهای نمایندهها حرف میزد. پسر جوان کنارش که نگاه خیرهی معذبکنندهای به یقهی باز زن داشت، در تایید حرفش گفت: «آدم یه گوسفند توی مراتع سوییس باشه شرف داره به اینکه یه شهروند باشه تو این مملکت خراب شده» خواستم بگویم اتفاقا خیلی از مردمان سرزمینهای جنگزدهی اطرافمان رفتند سوییس؛ منتها مثل گوشت گوسفندی، قلب و چشم و کلیهشان با قاچاق اعضای بدن رفت توی فریزرهای اروپا، نه مراتع سرسبزش! اما نمیشد. چون هم به مقصد رسیده بودم و هم بعید بود پسرک خبری از آمار شهروندان ربوده شده یا مفقود شدهی لیبی و عراق و سوریه، در خلال جنگهای داخلیشان داشته باشد.
در را که برای پیاده شدن باز کردم از راننده پرسیدم: «این عبارت *آهسته ببندید* که زیر دستگیره نوشته رو خودتون میدید بزنن یا سازمان تاکسیرانی برای همه ماشینا میزنه؟» راننده که انگار سر درد و دلش باز شده باشد گفت: «نه خواهر من! خودم زدم. خون دل خوردم تا این ماشینو خریدم. مردم مراعات نمیکنن که! باید خودم حواسم بهش باشه. به امید این و اون باشیم که کلاهمون پس معرکه است.» با خندهام تاییدی نثارش کردم و گفتم: «چقدر خوبه آدم به چیزی که مال خودش میدونه تعلق و تعصب داشته باشه، حالا چه ماشینش باشه، چه وطنش!»
🆔https://ble.ir/callmeplz
🔻مقابله با آفت خواص
1⃣یکم. رهبرانقلاب در دیدار با نیروهای هوایی ارتش نقش خواص را با این پنج گزاره توضیح دادند:
🔸الف/ خواص کسانی هستند که قدرت تشخیص و شجاعت در اقدام دارند.
🔸ب/ خواص عنصر شتابدهنده در جامعه است.
🔸ج/ خواص در جامعه ما در اقلیت نیستند.
🔸د/ دشمن تلاش می کند نقش شتابدهندگی خواص را با ایجاد تردید و تعلل بگیرد
🔸ه/ خواص غفلت کند، ضربه تاریخی سنگین خواهیم خورد.
این پنج گزاره را داشته باشیم.
2⃣دوم. رهبری انقلاب پیشتر نیز بارها به این گزاره ها توجه دادند.
اسفند 1400 در دیدار با خبرگان سنگین ترین جنگ نرم دشمن را "اغوای خواص" دانستند.
اما اوج این بحث را سال 88 داشتند با عنوان "خط اغفال خواص" توسط دشمن و فرمودند خواص کسانی اند که در فتنه ها نقش روشنگری دارند. مثل فتنه صفین و نقش جناب عمار در تبیین.
سال 87 نیز فرمودند در ماجرای کربلا خواص احساس خطر نکردند و شد آنچه نباید می شد. اینجا بود که فرمودند سکوت خواص کمک به فتنه است. همینجا فرمودند "شجاعت در فکر" وعمل" ویژگی خواص است.
و البته بیشترین فراوانی نیز مربوط به سخنان ایشان در دهه 70 است که بحث عبرت های عاشورا را مطرح کردند و راز بیمه شدن انقلاب را در نقش آفرینی خواص اهل حقی دانستند که دنیاگرا نشدند.
3⃣سوم. از سخنان رهبری انقلاب می توان سه دسته آفت را برای خواص برشمرد که این روزها نیز برخی با آن دست به گریبان اند و چه بسا باید هرکس به خودش نگاه کند تا خدای نکرده از این دسته نباشد.
🔸آفت اول "دنیا گرایی" است. خواص ولو اهل حق وقتی دنیا گرا شدند دیگر در بزنگاه ها به میدان نخواهند آمد.
🔸آفت دوم فرمودند "اغوای خواص". اغوا برای ذهن و شناخت است و باعث می شود خواص در تشخیص دچار تردید شوند.
🔸آفت سوم فرمودند "عدم شجاعت در عمل". این خصلت باعث می شود در عمل دچار تعلل شوند.
بخش دوم و سوم این روزها ناخواسته گریبان بسیاری ها را گرفته است؛ حتی آنها که دنیا گرا هم نیستند.
4⃣چهارم. اما آفت دوم و سوم بند قبلی چطور شکل می گیرد و چطور باید درمان شود؟
نقش دشمن در شکل گیری این دو آفت چیست؟ اول ایجاد "ناامیدی در خواص". دوم ایجاد "بی عملی از طریق مارپیچ سکوت". مارپیچ سکوت چیست؟ دشمن با اتکا به مارپیچ سکوت می گوید اولا شمای خواص در اقلیت هستید و ثانیا اگر اظهار نظر کنید، هزینه سنگین می دهید. ایجاد ترس، مثل اینکه در رسانه ها مورد هجمه قرار می گیرید.
🔻اما راه مواجهه؛
🔸راه حل اول ایجاد امید آنهم از طریق "امید ایمانی" است. امید ایمانی چیست؟ امیدی که اولا واقعیت را دقیق می بیند و ثانیا به سنت های الهی در مدد رسانی به جبهه حق ایمان دارد. با این مقدمه پیروزی در جبهه حق در صورت تلاش و مقاومت قطعی است.
🔸راه حل مقابله با مارپیچ سکوت چیست؟ شکستن سکوت. رهبری فرمود خواص در اقلیت نیستند. دشمن تمام تلاشش همین اقلیت نمایی در جبهه حق و توهم اکثریت در باطل است. شکست سکوت باعث می شود، جبهه حق مثل براده آهن همدیگر را پیدا کنند و قدرت مسلط شوند.
اما راه حل دوم در گروی راه حل اول است. مقابله با "تعلل در عمل" در گروی مقابله با "تردید در عقیده" است. یعنی راه حل شجاعت در عمل در گروی مقابله با اغوای ذهنی و یا همان اتکای به امیدایمانی است.
#مهدیان
🔰«يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ»
🔹«سید علی حسینی» یکی از شهدایی است که در حمله هوایی اخیر آمریکا به پایگاههای گروه مقاومت فاطمیون و زینبیون در شهرک «عیاش» در حومه غربی «دیرالزور سوریه به شهادت رسید.
▫️#سید_علی_حسینی فرمانده یگان «قناص» فاطمیون در شرق سوریه بود که ارتباط نزدیکی با سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی داشت.
▫️این شهید والامقام در حمله بامداد شنبه نیروهای آمریکایی به مناطقی از سوریه به همراه هفت رزمنده دیگر فاطمیون به فیض شهادت نائل آمد و به فرمانده شهیدش پیوست.
▫️بشارت الهی رهین شهدای طریق القدس
چریک سایبر🇵🇸
🔰«يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِين
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولین زن مبارز!
🕊●°●محبوبه دانش آشتیانی●°●🕊
🔹محبوبه در بهمن سال 1340 در خانواده ای مذهبی در تهران به دنیا آمد پدرش غلامرضا دانش آشتیانی، روحانی فرهیخته و متعهدی بود که به تربیت اسلامی فرزندانش اهمیت میداد و با کسانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید مفتح و شهید باهنر رفت و آمد داشت
🔹محبوبه علاوه بر قرآن و نهج البلاغه، کتابهایی که درباره مسائل سیاسی و مبارزاتی نوشته می شدند، آثار دکتر شریعتی و شهید مطهری را نیز مطالعه می کرد.
مطالعه باعث شد که محبوبه از نظر فکری فراتر از همسالان خود بیندیشد.
🔹صبح روز 17 شهریور 1357 ، دولت تصمیم گرفت در تهران و یازده شهر دیگر به مدت 6 ماه حکومت نظامی اعلام کند، اما تظاهرکنندگان بی اعتنا به اخطارهای فرمانده نیروهای نظامی در صف های فشرده به طرف میدان ژاله رفتند و در آنجا تجمع کردند. محبوبه نیز در میان تظاهرکنندگان بود. او که غسل شهادت کرده بود و سلاحهای سنگین مأموران امنیتی بر پشت بام خانه های اطراف میدان را می دید، تردید نکرد و خود را به ضلع شمالی میدان که محل تجمع زنان بود، رساند. دیری نگذشت که صدای گلوله و فریاد همه جا را گرفت و عده زیادی از تظاهرکنندگان در خون خود غلتیدند و به شهادت رسیدند.
محبوبه بنر استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را با خود حمل می کرد و شعار می داد که ناگهان گلوله، قلبش را شکافت؛ بر زمین افتاد؛ به ابدیت پیوست و نامش ماندگار شد.
#یادش_باصلوات
#هر_روز_با_یاد_یک_شهیده |
🦋
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ نتیجه تحقیقاتی که بر خاک #کربلا انجام شده و تفاوت هایش با خاک های دیگر...
فوق العاده زیباست حتما ببینید👆🏻🌷
پخش صدقه جاریه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برخورد مستقیم موشک برکان حزبالله به پایگاه صهیونیستی رامیم
🚩 سرخط خبرهای جبههی مقاومت در چریک سایبری
https://eitaa.com/cherikcyberi
🔥 گردانهای قسام از انهدام یک بولدوزر D9 ارتش صهیونیستی در خانيونس خبر داد.
🚩 سرخط خبرهای جبههی مقاومت در چریک سایبری
https://eitaa.com/cherikcyberi
🔥 حزبالله تجمع نظامیان صهیونیست در نزدیکی پایگاه جل العلام را به وسیله موشک فلق هدف قرار داد.
🚩 سرخط خبرهای جبههی مقاومت در چریک سایبری
https://eitaa.com/cherikcyberi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌امیرخان اومد به ۱۱ تا بازیکن در گوشی زد رفت!
شوخی «سردار» با سوالی درخصوص حرفهای قلعهنویی بین دو نیمه بازی ژاپن