#خاطرات_شهداء
☑گفتم: دارم از استرس میمیرم😞
گفت: یہ ذڪر بهت میگم هر بار گیر
ڪردی بگو، من خیلی قبولش دارم:
گرهیڪار ِمنم همین باز ڪرد💔
(آخہ خودشم بہ سختـی اجازهی
خروج گرفت)
گفتم: باشہ داداش بگو، گفت: تسبیح
داری؟گفتم: آره،گفت: بگو "الهی بالرقیہ
سلام الله علیها"...
حتمـا سہ سـالہی ارباب نظر میڪنہ،
منتظرتم و قطع ڪردم چشممو بستم
شروع ڪردم:
الهی بالرقیہ سلاماللهعلیها
الهی بالرقیہ سلاماللهعلیها...✨
۱۰تا نگفتم ڪہ یهو گفتن: این پنج نفـر
آخرین لیستہ، بقیہاش فـردا‼️، توجہ
نڪردم همینجور ذڪر میگفتم
ڪہ یهواسمم رو خوندن، بغضم ترڪید
با گریہ رفتم سمت خونہ حاضرشم،
وقتی حسین رو دیدم گفتم:درستشد😭، اشڪ تو چشمش حلقہ زد و گفت:
"الهی بالرقیہ سلام الله علیها"...
#شهید_حسین_معزغلامـی 🌺
╭─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╮
☑️ @cheshmeh_marefat313
╰─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╯