eitaa logo
چشمه
5.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
323 ویدیو
102 فایل
📣 بدو بیا لب چشمه! 📌مسابقات روزانه چشمه همراه با جایزه در ایام محرم! غدیری ماندن، یک سبک زندگیست، برای همه سال، چه محرم باشد، چه ذی‌الحجة! 🌐ghadirishavim.ir ادمین: @admin_cheshmeh
مشاهده در ایتا
دانلود
  *حق همسایه* قال علیه السلام عند وفاته: الله الله فی جیرانکم، فانهم وصیه نبیکم. ما زال یوصی بهم، حتی ظننا انه سیورثهم. در هنگام وفات خویش فرمود: خدا را خدا را! درباره همسایگانتان که آنان سفارش شده پیامبر شمایند. پیامبر صلی الله علیه و آله پیوسته درباره همسایگان سفارش می کرد چندان که گمان بردیم آن ها را ارث بر قرار خواهد داد. ( نامه 47) (ع) 🔻@cheshmehapp 🌐ghadirishavim.ir
🍃سوای علاقه ای که به علی داشت باید به همه نشان می داد که جایگاه علی علیه السلام نزد او چگونه است. 🔅ابن عباس می گوید : من و پدرم نزد پیامبر نشسته بودیم که ناگاه علی سر رسید . علی بر پیامبر سلام کرد و پیامبر در مقابل علی ایستاد و خوشحال او را در بر گرفت و بین دو چشمش را بوسید و در سمت راست خود نشاند . پدرم از دیدن این صحنه و احترام بیش از حد پیامبر در حق علی شگفت زده شد و پرسید : 🔹 ای رسول خدا آیا او را در این حد دوست می داری ؟ پیامبر فرمود : ای عمو به خدا سوگند ، به خدا سوگند بسیار او را دوست میدارم . همانا خداوند دودمان و آینده من و تمام پیامبران را در صلب و نسل او قرار داده است. (ع) 🔻@cheshmehapp 🌐ghadirishavim.ir
💚علی علیه السلام را چهار درهم بود .تمام فکر و ذکرش این بود که آن گونه باشد که خدا و رسولش می خواهند . درهمی را به روز ، درهمی را به شب ، درهمی را پنهانی و درهمی را آشکارا در راه خدا انفاق کرد. خداوند پیامبرش را با خبر ساخت و حضرت از علی پرسید : به چه نیت و هدفی چنین کاری را انجام دادی ، ای علی ؟ 💟 علی علیه السلام گفت : به امید آنکه مستوجب و مستحق آن باشم که خداوند بر ما وعده کرده است . پیامبر رضایتمند فرمود : همانا آن وعده ها برای توست. خداوند به قدردانی از علی چنین بر پیامبرش وحی کرد: ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمۡوَٰلَهُم بِٱلَّيۡلِ وَٱلنَّهَارِ سِرࣰّا وَعَلَانِيَةࣰ فَلَهُمۡ أَجۡرُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ وَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ (ع) 🔻@cheshmehapp 🌐ghadirishavim.ir
🌾آوازه عدالتش را شنیده بود .امیدوار رفت پس از مدتی از بیت المال مسلمین دریافت کند . ساعاتی میشد که در صفی طولانی ایستاده بود. بالاخره مقابل خلیفه ، عمربن عبدالعزیز ایستاد. عمر سراپای ژنده پوشش را نگریست و گفت از چه قوم و تباری هستی ؟ قریش ! 🔺از کدام طایفه ؟ بنی هاشم! 🔻از کدام شان ؟ پیروان علی ! 🔺کدام علی ؟ سکوت کرد. برجانش ترسید ، من من کرد و عمر همه چیز را فهمید لبخند زد و برخاست وصورت به زمین دوخته مرد را بالا اورد و گفت : به خدا سوگند من نیز از دوست داران و پیروان علی بن ابی طالب هستم! از جماعتی که از رسول خدا شنیده بودند شنیدم که فرمود : هرکس که من مولای او هستم علی مولای اوست. سپس روبه خزانه دار خود کرد و گفت : صد درهم . عمربن عبدالعزیز دستان مرد را گرفت و با صدای بلند گفت : پانصد دینار دیگر بخاطر✨ ولایت علی بن ابی طالب✨ به او عطا کنید. (ع) 🔻@cheshmehapp 🌐ghadirishavim.ir
🍃پیامبر با دستان خود پرچم سپاه مسلمین را به دستان تنومند علی علیه السلام سپرد. علی (ع) پرچم را به اهتزاز دراورد و پشت به شهر و اهالی اش ، راهی جنگ شد . همه دیدند و شنیدند که پیامبر دستان خود را به دعا بلند کرد و خدای خویش را چنین خواند : ✨خداوندا مرا نمیران تا علی را دوباره ببینم!✨ (ع) 🔻@cheshmehapp 🌐ghadirishavim.ir