eitaa logo
چشمه جاری
519 دنبال‌کننده
736 عکس
143 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🎤👈 حاج آقا پورسید‌آقایی 💠 استاد صفایی رحمة الله علیه اگر حاجتی داشت بر سر قبر پدر و مادر و یا فرزند شهیدش محمد که در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسیده بود، می‌رفتند. 💠 می‌گفتند: روزی رفتم سر قبر محمد و گفتم: بابا برای داداشت موسی چند جا خواستگاری رفته‌ایم و هر کدام به دلائلی جور نشده است. 💠 بابا تو اگر بودی برای داداشت چه می‌کردی؟ الان دستت بازتر است هرکار می توانی بکن. 💠 می‌گفتند: این را گفتم و آمدم خانه. شب تلفن زنگ زد و خانواده یکی از دوستان که چند ماه پیش جواب رد داده بودند از ما دعوت کردند به منزلشان برویم نظرشان عوض شده بود. خیلی سریع کارها درست شد و موسی هم داماد شد. 📚حکایت‌ها و هدایت‌ها، ص ۳۸ 🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حجةالاسلام موسی صفایی 🔷 من و محمد در بسیج مسجد خرمی ثبت نام کرده بودیم. محمد که سنش از من بیشتر بود و شرایط اعزام را داشت، بالاخره تصمیمش را گرفت و آماده‌ی حرکت به سمت جبهه شد. 🔷 وقتی عزم محمد بر حرکت جزم شد، پدرم به او گفت: خیال نکنی آخر جبهه شهادته ها! آمادگی این رو هم داشته باش که بری اسیر بشی و سال ها توی سلول‌های نمور زندگی کنی، یا ترکش بخوری و عمری زمین گیر بشی. 🔷 اگر داری به عشق شهادت میری، باید این آمادگی رو هم داشته باشی که عمری ناچار باشی روی ویلچر بشینی و در عین حال هیچ وقت هم از کرده‌ی خودت پشیمون نشی، پس اول شهید شو بعد به شهادت برس. 📚 رد پای نور، ج ۳ ص ۱۶۶ 🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا پورسید‌آقایی 🔷 یکی از بازاری های قم تک پسری داشت که هربار می‌خواست به جبهه برود، مانع می‌شد و چند بار او را از اتوبوس اعزام به پایین کشیده بود. 🔷 تا بالاخره پسر خود را به جبهه ها می‌رساند و به فوز شهادت می‌رسد. مجلس بزرگی در قم برایش گرفتند. پدر دم در ایستاده بود و هر که او را تسلیت می‌گفت، در جواب می‌گفت: بله فرزند از دست ندادی که بدانی من چه می‌کشم. 🔷 حاج شیخ از مجلس که بیرون می‌آمد، سرش را دم گوش پدر برد و جمله‌ای گفت پدر آرام شد و به فکر فرو رفت و دیگر چیزی نمی‌گفت. 🔷 از حاج شیخ پرسیدند: چه گفتی؟ گفت: به او گفتم: غم از دست دادن فرزند آن هم تک پسر خیلی سنگین است؟ گفت: آری. 🔷 احساس کرد با او همراهم، ولی بلافاصله به او گفتم:«ولی سینه مؤمن بزرگتر از اینهاست؛ مؤمن دلش دریاست». 📚 حکایت‌ها و هدایت‌ها، ص ۴٠ 🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا پورسید‌آقایی 💠 استاد صفایی رحمة الله علیه می‌گفتند: اگر مهمان برایتان آمد از او نپرسید: شام و یا ناهار خوردی یا نه؟ 💠 چه بسا رویش نشود که راستش را بگوید و یا شرمنده شود. بروید و سفره را بیاورید؛ اگر خورده باشد نمی‌گذارد پهن کنید. 💠 می‌گفتند: تا همین اندازه هم نباید شرمندگی را در چهره برادر مؤمن دید. خودش هم همین گونه بود. 📚 حکایت‌ها و هدایت‌ها، ص ۱۹ 🆔👉@cheshmeyejarie
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🔷 پیامبر اکرم صلی ‌الله علیه و آله و سلم فرمودند: شب جمعه اول ماه رجب را «ليلة الرغائب»‏ مى‏ گويند. وقتی یک سوم از این شب بگذرد، هیچ فرشته‌ای در آسمانها و زمین نمی‌ماند مگر اینکه در کعبه و اطراف آن جمع شود. 🔷 آنگاه خداوند می‌فرماید: ای فرشتگانم! هرچه می‌خواهید از من درخواست کنید. فرشتگان عرض می‌کنند: حاجت ما این است که از روزه داران رجب درگذری. خداوند می‌فرماید: این کار را انجام دادم. 🔷 قسم به آنکه جانم در دست اوست هیچ بنده یا کنیزی از بندگان و کنیزان خدا این نماز را به جای نمی‌آورد مگر اینکه خداوند گناهان او را ببخشد اگر چه گناهان او مانند کف دریا و به عدد شن و به وزن کوه‌ها و به عدد برگ‌های درختان باشد. 🔷 و روز قیامت هفتصد نفر از خویشان خود را که همگی سزوار آتش باشند شفاعت می‌کند. 🔷 و آنكه هر كه اين نماز را بگزارد چون شب اول قبر او شود حق تعالى بفرستد ثواب اين نماز را به سوى او به نيكوتر صورتى با روى گشاده و درخشان و زبان فصيح. 🔷 پس به وى گويد:«اى حبيب من بشارت باد تو را كه نجات يافتى از هر شدت و سختى». 🔷 بنده گويد: تو كيستى؟ به خدا سوگند كه من رويى بهتر از روى تو نديدم و كلامى شيرين‏ تر از كلام تو نشنيده‏ ام و بويى بهتر از بوى تو نبوييدم. 🔷 گويد: من ثواب آن نمازم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردى؛ امشب به نزد تو آمدم تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهايى تو باشم 🔷 و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دميده شود من سايه بر سر تو خواهم افكند در عرصه قيامت پس خوشحال باش كه هرگز خير از تو جدا نخواهد شد. 📚 بحارالانوار، ج ۹۵ ص ۳۹۵ 🆔👉@tavasolitabrizi
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🟣👈 كيفيّت نماز لیلة الرغائب 🔷 اولين پنجشنبۀ ماه رجب را روزه می‌دارى. 🔷 و چون شب جمعه داخل شود، ما بين نماز مغرب و عشاء، دوازده ركعت نماز بجاى مى‌آورى، هر دو ركعت با يک سلام، و در هر رکعت می‌خوانی: ▪️سوره «حمد» یک مرتبه ▪️سوره «قدر» سه مرتبه ▪️سوره «توحيد» دوازده مرتبه 🔷 پس از پایان نماز هفتاد مرتبه مى‌گويى:«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ عَلَى آلِهِ» 🔷 سپس به سجده می‌روى و هفتاد مرتبه می‌گويى:«سبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوح» 🔷 آنگاه سر از سجده برداشته و هفتاد مرتبه می‌گويى:«ربِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْأَعْظَم»ُ 🔷 دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه می‌گويى:«سبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوح» 🔷 سپس حاجت خود را می‌طلبى كه به خواست خدا برآورده خواهد شد. 📚 بحارالانوار، ج ۹۵ ص ۳۹۵ 🆔👉@tavasolitabrizi
🎤👈 عبدالرضا هاشمی ارسنجانی ✅ یک روز وقتی در خانه استاد صفایی رحمة الله علیه سرم را روی بالش گذاشتم، به دیوار ها و بند میان آجرهای کرم رنگ نگاه می‌کردم که نگاهم به سقف افتاد، سقف قدیمی و قشنگی بود. ✅ با خودم فکر کردم: کافیه با یک خرج سبک، رنگ و روی اینجا رو عوض کنی و طوری درش بیاری که هر کی اینجا میاد نه تنها فراری نشه، بلکه لذّت هم ببره. ✅ از طرفی هم خودم بنّایی بلدم و گچ کاری هم که خرج زیادی نداره، پس تمومه. فقط مونده یه کسب اجازه از حاج آقا که اون هم دلیلی نداره که مخالفت کنه، تازه خوشحال هم میشه که سر و وضع اینجا آبرومند بشه. ✅ صبح وقتی استاد صفایی آمد، عرض کردم: اگه اجازه بفرمایید من می‌تونم با کمی خرج، به سر و وضع این زیرزمین برسم و از این حالت بیرونش بیارم. ✅ در ضمن اوستا عمله هم که نمی‌خواد، خودمون هستیم کار می‌کنیم. نظر شما چیه؟ ✅ ایشان گفتند: اینجا با همین اوضاعش کفاف عمر ما رو میکنه. ما اگه می‌خوایم برسیم باید کمی به خودمون برسیم و یه دستی به سر و روی دلمون و خودمون بکشیم که خیلی واجب تره، پس برو انرژی خودت رو جایی صرف کن که ارزشش رو داشته باشه. 📚 رد پای نور، ج ۱ ص ۶٠ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 دخترم! به حقّ حق قسم، كه من شماها را براى خودم، كارهاى خودم، براى بهره‏هاى خودم نخواسته‏ام. 💠 و تمامى انتظار و تمامى دعا و خواسته‏ام، براى وجود گسترده و بارور شما بوده؛ تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشته‏ها به شما مباهات كند و شما را در آسمان‏ها به بزرگى بخوانند. 💠 تمامى دعا و تمامى آرزوى من، اين است كه تو را فاطمه‏ى رسول و همسر على و مادر زينب، به چشم عنايت بپذيرد. 💠 تمام خواسته‏ى من، اين است كه شما همه، نور چشم أولياء خدا و سرور قلب آنها باشيد؛ نه سنگى در راه خدا و خارى بر دامان رسول و استخوانى در گلوى على و ضربه‏اى بر گونه‏ى فاطمه. 📚 نامه های بلوغ، ۱۳٠ 🆔👉@cheshmeyejarie
💠 استاد صفایی رحمة الله علیه هنگام رفتن پسرش محمد به جبهه و اجازه او از ایشان، اين چنين گفته بود: من شماها را بزرگ نكرده‏ام تا در پيرى عصاى دست من باشيد. 💠 شماها را حتى براى خودم و كارهاى خودم نخواسته‏ام. خواسته‏ام تا نور چشم خدا و أولياى او باشيد، نه سنگى در راه و خارى در چشم و استخوانى در گلو. 💠 تمامى انتظار و دعا و خواسته‏ام براى وجود گسترده و بارور شما بوده، تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشته‏ها به شما مباهات كند و از شما در آسمان به بزرگى ياد نمايد. 📚 یادنامه، ص ۱۸ 🆔👉@cheshmeyejarie
🟣👈 عوامل راحتی 🔶 عوامل راحتى من در كنار رنج‏ها و فشارها، چند چيز است: الف: يكى همين تضرّع و اتّصال، آن‏ هم بدون توقّع اجابت و انتظار برآورده شدن دعا. ب: و ديگرى محبّت و خدمت مختصر به پدر و مادر. ج: و سومى، همين رفت و آمدها و بدون تكلّف و فشار برخورد كردن. 🔶 كه اين هر سه، عامل مؤثرى در راحتى و يُسر زندگى من بوده‏اند. 🔶 خدا اراده كرده و مى‏خواهد كه ما راحت باشيم؛ «يُريدُاللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ». و اين يُسر، يُسر وجود ماست، نه يُسر كارها و امور. 🔶 چون كارها براى كسانى راحت مى‏شود كه وجودشان راحت شده باشد. فراغت براى كسانى است كه به وسعت قلب و سعه‏ى صدر رسيده باشند. 📚 نامه‌هاى بلوغ، ص ۲۷ 🆔👉@cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا