🎤👈 حاج آقا پورسیدآقایی
🔷 یکی از بازاری های قم تک پسری داشت که هربار میخواست به جبهه برود، مانع میشد و چند بار او را از اتوبوس اعزام به پایین کشیده بود.
🔷 تا بالاخره پسر خود را به جبهه ها میرساند و به فوز شهادت میرسد. مجلس بزرگی در قم برایش گرفتند. پدر دم در ایستاده بود و هر که او را تسلیت میگفت، در جواب میگفت: بله فرزند از دست ندادی که بدانی من چه میکشم.
🔷 حاج شیخ از مجلس که بیرون میآمد، سرش را دم گوش پدر برد و جملهای گفت پدر آرام شد و به فکر فرو رفت و دیگر چیزی نمیگفت.
🔷 از حاج شیخ پرسیدند: چه گفتی؟ گفت: به او گفتم: غم از دست دادن فرزند آن هم تک پسر خیلی سنگین است؟ گفت: آری.
🔷 احساس کرد با او همراهم، ولی بلافاصله به او گفتم:«ولی سینه مؤمن بزرگتر از اینهاست؛ مؤمن دلش دریاست».
📚 حکایتها و هدایتها، ص ۴٠
🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 حاج آقا پورسیدآقایی
💠 استاد صفایی رحمة الله علیه میگفتند: اگر مهمان برایتان آمد از او نپرسید: شام و یا ناهار خوردی یا نه؟
💠 چه بسا رویش نشود که راستش را بگوید و یا شرمنده شود. بروید و سفره را بیاورید؛ اگر خورده باشد نمیگذارد پهن کنید.
💠 میگفتند: تا همین اندازه هم نباید شرمندگی را در چهره برادر مؤمن دید. خودش هم همین گونه بود.
📚 حکایتها و هدایتها، ص ۱۹
🆔👉@cheshmeyejarie
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🔷 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: شب جمعه اول ماه رجب را «ليلة الرغائب» مى گويند. وقتی یک سوم از این شب بگذرد، هیچ فرشتهای در آسمانها و زمین نمیماند مگر اینکه در کعبه و اطراف آن جمع شود.
🔷 آنگاه خداوند میفرماید: ای فرشتگانم! هرچه میخواهید از من درخواست کنید. فرشتگان عرض میکنند: حاجت ما این است که از روزه داران رجب درگذری. خداوند میفرماید: این کار را انجام دادم.
🔷 قسم به آنکه جانم در دست اوست هیچ بنده یا کنیزی از بندگان و کنیزان خدا این نماز را به جای نمیآورد مگر اینکه خداوند گناهان او را ببخشد اگر چه گناهان او مانند کف دریا و به عدد شن و به وزن کوهها و به عدد برگهای درختان باشد.
🔷 و روز قیامت هفتصد نفر از خویشان خود را که همگی سزوار آتش باشند شفاعت میکند.
🔷 و آنكه هر كه اين نماز را بگزارد چون شب اول قبر او شود حق تعالى بفرستد ثواب اين نماز را به سوى او به نيكوتر صورتى با روى گشاده و درخشان و زبان فصيح.
🔷 پس به وى گويد:«اى حبيب من بشارت باد تو را كه نجات يافتى از هر شدت و سختى».
🔷 بنده گويد: تو كيستى؟ به خدا سوگند كه من رويى بهتر از روى تو نديدم و كلامى شيرين تر از كلام تو نشنيده ام و بويى بهتر از بوى تو نبوييدم.
🔷 گويد: من ثواب آن نمازم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردى؛ امشب به نزد تو آمدم تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهايى تو باشم
🔷 و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دميده شود من سايه بر سر تو خواهم افكند در عرصه قيامت پس خوشحال باش كه هرگز خير از تو جدا نخواهد شد.
📚 بحارالانوار، ج ۹۵ ص ۳۹۵
🆔👉@tavasolitabrizi
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🟣👈 كيفيّت نماز لیلة الرغائب
🔷 اولين پنجشنبۀ ماه رجب را روزه میدارى.
🔷 و چون شب جمعه داخل شود، ما بين نماز مغرب و عشاء، دوازده ركعت نماز بجاى مىآورى، هر دو ركعت با يک سلام، و در هر رکعت میخوانی:
▪️سوره «حمد» یک مرتبه
▪️سوره «قدر» سه مرتبه
▪️سوره «توحيد» دوازده مرتبه
🔷 پس از پایان نماز هفتاد مرتبه مىگويى:«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ وَ عَلَى آلِهِ»
🔷 سپس به سجده میروى و هفتاد مرتبه میگويى:«سبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوح»
🔷 آنگاه سر از سجده برداشته و هفتاد مرتبه میگويى:«ربِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْأَعْظَم»ُ
🔷 دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه میگويى:«سبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوح»
🔷 سپس حاجت خود را میطلبى كه به خواست خدا برآورده خواهد شد.
📚 بحارالانوار، ج ۹۵ ص ۳۹۵
🆔👉@tavasolitabrizi
🎤👈 عبدالرضا هاشمی ارسنجانی
✅ یک روز وقتی در خانه استاد صفایی رحمة الله علیه سرم را روی بالش گذاشتم، به دیوار ها و بند میان آجرهای کرم رنگ نگاه میکردم که نگاهم به سقف افتاد، سقف قدیمی و قشنگی بود.
✅ با خودم فکر کردم: کافیه با یک خرج سبک، رنگ و روی اینجا رو عوض کنی و طوری درش بیاری که هر کی اینجا میاد نه تنها فراری نشه، بلکه لذّت هم ببره.
✅ از طرفی هم خودم بنّایی بلدم و گچ کاری هم که خرج زیادی نداره، پس تمومه. فقط مونده یه کسب اجازه از حاج آقا که اون هم دلیلی نداره که مخالفت کنه، تازه خوشحال هم میشه که سر و وضع اینجا آبرومند بشه.
✅ صبح وقتی استاد صفایی آمد، عرض کردم: اگه اجازه بفرمایید من میتونم با کمی خرج، به سر و وضع این زیرزمین برسم و از این حالت بیرونش بیارم.
✅ در ضمن اوستا عمله هم که نمیخواد، خودمون هستیم کار میکنیم. نظر شما چیه؟
✅ ایشان گفتند: اینجا با همین اوضاعش کفاف عمر ما رو میکنه. ما اگه میخوایم برسیم باید کمی به خودمون برسیم و یه دستی به سر و روی دلمون و خودمون بکشیم که خیلی واجب تره، پس برو انرژی خودت رو جایی صرف کن که ارزشش رو داشته باشه.
📚 رد پای نور، ج ۱ ص ۶٠
🆔👉@cheshmeyejarie
💠 دخترم! به حقّ حق قسم، كه من شماها را براى خودم، كارهاى خودم، براى بهرههاى خودم نخواستهام.
💠 و تمامى انتظار و تمامى دعا و خواستهام، براى وجود گسترده و بارور شما بوده؛ تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشتهها به شما مباهات كند و شما را در آسمانها به بزرگى بخوانند.
💠 تمامى دعا و تمامى آرزوى من، اين است كه تو را فاطمهى رسول و همسر على و مادر زينب، به چشم عنايت بپذيرد.
💠 تمام خواستهى من، اين است كه شما همه، نور چشم أولياء خدا و سرور قلب آنها باشيد؛ نه سنگى در راه خدا و خارى بر دامان رسول و استخوانى در گلوى على و ضربهاى بر گونهى فاطمه.
📚 نامه های بلوغ، ۱۳٠
🆔👉@cheshmeyejarie
💠 استاد صفایی رحمة الله علیه هنگام رفتن پسرش محمد به جبهه و اجازه او از ایشان، اين چنين گفته بود: من شماها را بزرگ نكردهام تا در پيرى عصاى دست من باشيد.
💠 شماها را حتى براى خودم و كارهاى خودم نخواستهام. خواستهام تا نور چشم خدا و أولياى او باشيد، نه سنگى در راه و خارى در چشم و استخوانى در گلو.
💠 تمامى انتظار و دعا و خواستهام براى وجود گسترده و بارور شما بوده، تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشتهها به شما مباهات كند و از شما در آسمان به بزرگى ياد نمايد.
📚 یادنامه، ص ۱۸
🆔👉@cheshmeyejarie
🟣👈 عوامل راحتی
🔶 عوامل راحتى من در كنار رنجها و فشارها، چند چيز است:
الف: يكى همين تضرّع و اتّصال، آن هم بدون توقّع اجابت و انتظار برآورده شدن دعا.
ب: و ديگرى محبّت و خدمت مختصر به پدر و مادر.
ج: و سومى، همين رفت و آمدها و بدون تكلّف و فشار برخورد كردن.
🔶 كه اين هر سه، عامل مؤثرى در راحتى و يُسر زندگى من بودهاند.
🔶 خدا اراده كرده و مىخواهد كه ما راحت باشيم؛ «يُريدُاللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ». و اين يُسر، يُسر وجود ماست، نه يُسر كارها و امور.
🔶 چون كارها براى كسانى راحت مىشود كه وجودشان راحت شده باشد. فراغت براى كسانى است كه به وسعت قلب و سعهى صدر رسيده باشند.
📚 نامههاى بلوغ، ص ۲۷
🆔👉@cheshmeyejarie
🎤👈 سهیل محمودی (شاعر)
🔷 استاد صفایی رحمةالله علیه نمینشست به سراغش بیایند. راه میافتاد و آدمها را پیدا میکرد.
🔷 آدمها را میجست و به دعوتشان میپرداخت. هر که بود از یک راننده ساده تاکسی تا یک استاد دانشگاه یا کاسب و دانشجو و طلبه و هنرمند. همه در همان برخورد اول شیفته سوز و گداز و معنویتی می شدند که در لحن و سلوکش موج میزد.
🔷 میفهمیدی که نمیخواهد خودش را در نگاه تو بزرگ کند یا بزرگی اش را به رخ تو بکشد، بلکه میخواست بزرگی خدا را دریابی.
🔷 گاهی خودش را میشکست تا رابطه مریدی و مرادی را از بین برده باشد که خودش یکی از جدّی ترین منتقدان این تصوّف چشم بسته بود.
📚 مشهور آسمان، ص ۱۵۴
🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 عمق بدون وسعت
🔷 در تاريخ از وحشى ( قاتل حضرت حمزه) نقل مىكنند كه پس از اسلام آوردنش دربارهى قتل حضرت حمزه توضيح داده بود كه من با سلاح تازهاى آشنا بودم و اين سلاح را مىخواستم دربارهى حضرت على علیه السلام و يا حضرت حمزه به كار بگيرم.
🔷 مدّتى در انتظار حضرت على علیه السلام ايستادم تا غافلگيرش كنم و او را از پشت بزنم، ولى او به تمامى اطراف نظر داشت و وسعت ديد او غافلگير كردنش را ميسّر نمىساخت.
🔷 امّا حمزه همچون تيرى در لشگر دشمن فرو مىرفت و به راحتى در جلوى من قرار مىگرفت و اين بود كه به شهادت رسيد.
🔷 و اين حقيقت را بايد احساس كنيم كه:«عمق بدون وسعت حاصلى ندارد و خطرساز هم هست».
📚 تقیّه، ص ۵۴
🆔👉@cheshmeyejarie