🔷 اگر انسان با شناخت و بينشى كه يافته است، زندگى كند؛ يعنى با آنچه فهميده، حركت و تمرين كند، مى تواند بارهاى سنگين را بردارد.
🔷 ما آگاهى يك عمر را پيدا مى كنيم، ولى حركت يك روز را هم نداريم. اينجاست كه اين آگاهى، خود بار و وبال ماست، غل و زنجير ماست: «وَ جَعَلْنَا الاغْلالَ فِى أعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا»؛با اين چشم پوشى از آگاهى، زنجيرها بر گردن انسان انداخته مى شود.
🔷 آدمى، از لحظه اى كه به «آگاهى» مى رسد، بايد با آن كار كند، «تمرين» كند.
🔷 منى كه امروز فهميدم بايد اين لقمه را بدهم، اگر ندهم، فردا كه بايد از سر سفره ام بگذرم، نمى توانم. بعد نوبت اين مى رسد كه خانه ام را بدهم، نمى توانم. جانم را بدهم، نمى توانم.
🔷 و چون قبول دارم و مى خواهم آن را انجام دهم، ولى نمى توانم، رنج مى برم و زير فشار وجدان، خرد مى شوم. شوخى نيست!
🔷 كسى مى تواند از يك لقمه بگذرد كه تمرين داشته باشد. اينجاست كه رفته رفته، توانايى گذشت از لقمه اى ديگر را هم پيدا مى كند و مى تواند سفره اش را بدهد، مى تواند از سر هستى اش بگذرد. مى تواند در متن معركه ها پا بر جا و استوار باشد.
🔷 و كسى هم كه فهميد، ولى اقدامى نكرد، اين چشم پوشى و كفر، در او فسادى به وجود مى آورد و او را آماده مى سازد تا رفته رفته، حتى از لقمه دوست هم نگذرد و به او هجوم آورد و از او بگيرد.
🔷 كه داستان آدمى، داستان لحظه است. داستان تصميم اوست. داستان انتخاب اوست. وقتى يك آگاهى برايت مى آيد، اگر اعتنا نكنى، سياهى مى آيد و رفته رفته افت مى كنى تا حدى كه مى توانى سر ميز مشروب هم بنشينى.
💟 آگاهى بدون علاقه، عامل حركت نيست و حركت بدون تمرين هم امكان پذير نيست.
💟 اين سه؛ يعنى آگاهى و علاقه و تمرين، پشت سر هم قرار مى گيرند.
💟 كسى كه آگاهى و فهمى را پيدا كرده، اين آگاهى در او عشق و علاقه اى به وجود مى آورد و اين عشق، در او حركت و عمل را محقق مى سازد.
💟 البته اين حركت و عمل، تمرين مى خواهد و كار با عجله و شتاب، به سامان نمى رسد.
📚 حرکت، ص 163
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 خيال مى كنيم خيلى مهم هستيم؛ چون فقط مى دانيم، در حالى كه دانستن، مسأله اى را حل نمى كند.
🔶 خيال مى كنيم همين كه مى دانيم كسانى بالاى كوه رفته اند، ما هم مى توانيم برويم.
🔶 دانستن را با توانستن خلط مى كنيم. در اين هنگام است كه غرور ما را مى گيرد و مى گوييم: «ما با بزرگان بوديم، با كسانى كه شبها اين جور بودند، روزها اين جور بودند».
🔶 بايد پرسيد: تو آنها بودى، يا با آنها؟ همين كه با آنها بودى، مانع تو شده؛ چون باعث غرور تو شده است.
📚 حرکت، ص 165
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 ما چشمان خود را باز نمى كنيم؛ چون مى دانيم اگر باز كنيم، اول درگيرى و بحران است. مى گوييم: «حالا ولش كن، بگذار نفهميم».
🔷 غافل از اينكه كسى كه مى داند نفهميده، ديگر نمى تواند نفهم برود، ديگر مستضعف نيست.
🔷 مستضعف كسى است كه در باطل است، ولى خيال مى كند آنچه دارد، حق است.
🔷 مستضعف كسى است كه اختلافها را نشنيده يا اختلافها را شنيده و دنبال آنها رفته، ولى به نتيجه غلط رسيده؛ مثل مسيحى و يهودى و مشركى كه خيال مى كنند حق همان است كه آنها دارند.
📚 حرکت، ص 198
🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 معرفت و علم آدمى بر فرض كه ريشه بگيرد و سر بر دارد مى تواند با غفلت، كفران، با كفر به نابودى باز گردد و مختوم و مغفول شود.
💟 كسانى كه با آگاهى خود كار نكرده اند گرفتار محروميت مى شوند.
💟 در روايتى از أميرالمؤمنين علیه السلام آمده است كه بسيارى از مردم ستاره ها را مى بينند ولى از آن راهياب نمى شوند.
💟 كسانى راهياب مى شوند كه دراسة داشته باشند و با ذكر مستمر و حفظ آن، مجارى و منازل آنها را بشناسند. علم با ذكر مستمر، به عهد و به عمل منتهى مى شود.
📚 وارثان عاشورا، ص 182
🆔👉 @cheshmeyejarie
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌👈 امضای پرونده حضرت سلیمان توسط خداوند متعال
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 حضرت على علیه السلام مى فرماید: كسانى كه كم مى دانند و مى خواهند زياد ياد بدهند.
🔷 كسانى كه ريشه ندارند و مى خواهند ميوه هاى سنگين را به سر گيرند، مى شكنند و خُرد مى شوند.
📚 حرکت، ص 207
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔷 آنها كه بيشتر از علم خويش خيز برمى دارند جز به درگيرى ها و اختلافها و قيل و قالها نمى رسند.
🔷 آنها كه با بالهاى ضعيف، شور پرواز مى گيرند، جز به مرگ دست نمى دهند.
📚 روش نقد، ج 3، ص 18
🆔👉 @cheshmeyejarie
♦️ تمام سؤالهاى يك كودك در روز اول مدرسه رفتن، حل نمى شود، در حالى كه طرح اين سؤالها براى كودك ضرورى است.
♦️ حتى اگر كودك خود كنجكاو نبود و سؤالى طرح نمى كرد، بايد براى او سؤالهايى مطرح بشود و جواب آن به دوره هاى بالاتر حواله گردد.
♦️ با اين روش، ظرفيت فكرى كودك توسعه مى يابد و شوق بزرگ شدن و رشد كردن و زندگى را پشت سر گذاشتن، در او پا مى گيرد.
♦️ اين چنين كودكى با اميد به آينده گامهاى بلندترى برمى دارد و به خاطر رسيدن به آگاهى، تلاشهاى بيشتر و توجه هاى عميق ترى مى كند.
♦️ مگر آنكه لوس و بى ظرفيت بار آمده باشد كه بخواهد زود برايش همه چيز را مهيا كنند و خواسته هايش را تأمين نمايند كه اين چنين كودكى درمانش همين واگذار كردن و ضربه زدن و به استقلال و شخصيت رساندن است.
📚 روش برداشت از قرآن، ص 67
🆔👉 @cheshmeyejarie
💟 آن چه جهل را از بين مى برد، تنها علم نيست؛ كه علم است و حلم.
💟 در دعا آمده: «اللّهُمَّ اقْسِمْ لِى حِلْماً يَسُدُّ عَنّى بابَ الْجَهْلِ»؛ از تو حلمى را مى خواهم، نه علمى را، كه باب جهل را بر روى من ببندد.
💟 گاهى نمى دانم كه چاله اى وجود دارد ولى با حلم و تأنّى خودم، چاله را پيدا مى كنم.
💟 از طرفى هم گاهى مى دانم كه جلوى پاى من چاله اى وجود دارد ولى با شتاب و عجله ام، گرفتار مى شوم و در چاله مى افتم.
📚 دعاهاى روزانه حضرت زهرا، ص 101
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 ما اگر مرز ميان سه حالت را در هم نريزيم، آن وقت به انصاف علمى رسيده ايم.
🔶 آنچه را كه مى دانيم هست، بپذيريم
🔶 و آنچه را كه مى دانيم نيست، نفى كنيم
🔶 و آنچه را كه نمى دانيم، نه نفى كنيم و نه بپذيريم؛ كه نفى و اثبات هر دو نيازمند علم هستند.
📚 روش نقد، ج 4، ص 91
🆔👉 @cheshmeyejarie