eitaa logo
چشمه جاری
517 دنبال‌کننده
737 عکس
144 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
💙 آن قدر از جهنّم مى‏ گوييم، آن قدر از عذاب و ... مى ‏گوييم، كه خيال مى‏ كنيم خدا، خدايى است كه اگر كسى كمترين حرفش را نشنود، گوشش را مى‏ گيرد و پوستش را هم مى‏ كَند و پدرش را هم در مى ‏آورد. 💙 در رابطه با جزا، انسان دو حالت دارد: يك موقع تو به پسرت مى‏ گويى: پسرم! اگر اين كار بد را بكنى، پدرت را در مى ‏آورم. پوستت را مى‏ كنم و گوش‏ات را مى ‏بُرم. اين يك حالت و يك برخورد است. 💙 يك موقع هم مى ‏گويى: بابا! اگر اين كار را بكنى، مى ‏سوزى و صدمه مى ‏خورى. رنج مى ‏برى و مبتلا مى‏ شوى. فرق است بين اين كه با فرزندت طورى برخورد كنى، كه نكن پدرت را مى‏ سوزانم يا نكن، كه مى‏ سوزى! 💙 برخورد خداوند با ما در رابطه با عذاب و جزا، اين نيست كه اگر كار من و حرف مرا گوش نكنيد، مى‏ سوزانم و پدرتان را در مى ‏آورم. نه، اين نيست! مى ‏گويد: اگر اين كار را بكنيد، صدمه مى‏ خورديد. 💙 تازه او از خيلى از مجازات‏هاى ما مى ‏گذرد؛ «يَعْفُواْ عَنْ كَثِيرٍ». بين ما و اعمال ما حايل مى ‏شود و نمى‏ گذارد تا همه آتشى كه افروخته‏ ايم، روى پوست‏مان بنشيند. 💙 نمى‏ گذارد اين آتش همه وجودمان را در بر گيرد. آن‏ را خاموش مى‏ كند. تمامى انبيا هم آمده ‏اند تا اين آتش را خاموش كنند، ولى ما رها نمى‏ كنيم! 💙 پس برخوردها خيلى تفاوت دارد. كسى كه به تو مى ‏گويد: اگر اين كار را بكنى مى ‏سوزانمت، با كسى كه مى ‏گويد: اين كار را نكن، كه مى‏ سوزى و تو مى‏ بينى كه دارد دامنت را خاموش مى ‏كند، دارد بارش رحمتش را بر تو و وجود تو مى ‏ريزد، آيا حالت تو در رابطه با او فرق نخواهد كرد⁉️ 📚 فوز سالک، ص 186 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔷 در دعا مى‏ خوانيم: «وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَىْ‏ءٍ»؛ يعنى خدا عاشق است و عشق او همه هستى را در برگرفته تا آنجا كه: «سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ»؛ اگر كسى را مى ‏زند و بر كسى مى‏ شورد، به خاطر عشق و دوستى‏اش، اين كار را مى‏ كند. 🔷 به خاطر عشقش، او را گوشمالى مى‏ دهد و به او فشار مى ‏آورد و حتى به خاطر عشقش، او را عذاب مى‏ كند. از روى عشق، غضب مى‏ كند؛ يعنى عاشقِ مهربان است و حتى تجلّىِ عذاب، تجلّىِ رحمت اوست. 📚 اخبات، ص 11 🆔 کانال👈 چشمه جاری
💙 خدا براى تربيت و براى ساختن ما، وسيله ‏هايى دارد: گاهى سوختن و گاهى بخشيدن و گاهى پوشيدن و در هر حال ساختن. اين است كه بخشش او جايگاه دارد و بى ‏حساب نيست، كه در آن دعا مى‏ خواهيم:«أَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ فى مَوْضِعِ العَفْوِّ وَالرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ المُعاقِبينَ فى مَوضِعِ النَّكالِ وَ النِّقْمَةِ وَ أَعْظَمُ المُتِجَبِّرينَ فى مَوْضِعِ الكِبْرياءِ وَ الْعَظَمَة». 💙 او يك چهره ندارد كه هميشه نرمش و مهربانى يا هميشه بخشش و بريز و بپاش و يا هميشه خشونت و قهر و خشم و عذاب، كه هر كدام جايگاهى دارد و غرضى دارد و حتى سوختن او و جهنم او براى ساختن ما است و محبت و كرامت او براى چوبكارى. 💙 و همين كه انسان با اين همه محبت به راه نيامد و از رو نرفت و ادب نشد، ناچار راه‏ هاى ديگر شروع مى‏ شود و شكنجه ‏ها و عقوبت‏ها سر مى‏ رسند و ميان ما و كارهاى ما، ديگر دست نمى ‏گذارند و آن وقت است كه ما به آنچه كرده‏ ايم مى ‏رسيم و از آنچه پخته ‏ايم مى ‏چشيم تا شايد به خود آييم و بازگرديم. 💙 مقصود همين بازگشت‏ها و ساختن‏هاست و اين است كه گاهى بزم‏ها را به هم مى‏ زند و ساخته‏ هاى ما را خراب مى‏ كند و گاهى به ما مهلت مى‏ دهد و جلو مى ‏دهد و حتى چوبكارى مى‏ كند، اما هر كدام همراه حدودى است و بر اساس هدفى كه الله، حكيم است و صانع است و رب است. 📚 بشنو از نی، ص 71 🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅ کسی كه به شهادت رسيده و بهشت و جهنم را مى ‏بيند و در جلو چشم دارد. مى ‏بيند هر كلمه ‏ى او، هر حركت او، يا به آتش و يا به بهشت راه دارد. اين وجود نمى ‏تواند بى ‏تفاوت باشد. كه بى ‏تفاوتى راه سومى را باز نمى ‏كند. ✅ اين شهادت، كه تو، در هر كلمه، در هر حركت و در هر فكر و خيال خودت، بهشت و جهنّم را بسته ‏اى ببينى كه با دست تو باز مى ‏شود، تو را آرام و بى ‏تفاوت و يا پرتوقع و ناز نازى نمى ‏گذارد. ✅ كه تو در ميان نار و نورى، در ميان آتش و بهشتى. تو مى ‏بينى كه به لحظه لحظه ‏ى عمر تو، سوختن و ساختن بسته شده. با اين بينش چه مى ‏كنى؟ «شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ أَمامَهُ». جز آن كه مشغول شوى و با سعى و سرعت حركت كنى. 📚 انتظار، ص 186 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔶 شخصى مى‏ گفت: چطور مى‏ شود اديسون با آن همه اختراعش به‏ جهنم برود و يك پيرزن شيعه به بهشت، پيش گلابى ‏هاى آن چنانى؟! او آنجا بخوابد و دهنش را باز كند و گيلاس‏ها پايين بيايند و فلان و بيسار به او بدهند؟! بعد هم پاهايش چقدر، دستش چقدر، سرش چقدر و شكمش چقدر بشود؟! اينكه طنز و مسخره است. 🔶 او مى ‏گفت: بهشت شما بهشت بيكارهاست، كه خدا يك پيرزن را آنجا ببرد، آن وقت اديسون برود جهنم و بسوزد؟! مى‏ گفت: اگر اديسون را به جهنم ببرند، حتماً در آنجا انقلاب مى ‏شود و حتماً او هم در آنجا راه‏هاى جديدى براى اختراع پيدا خواهد كرد. 🔶 «زَهاوى» شاعر عراقى، كتابى دارد بنام «ثَوْرَةٌ فِى الْجَحيمْ»؛ انقلاب در جهنم. او در آن كتاب، داستان انسان‏هايى از بزرگان، مخترعين، مكتشفين را مى‏ آورد، كه همه آنها جهنم رفته‏ اند. 🔶 ديوانه‏ ها و ابله‏ ها هم به بهشت رفته ‏اند كه؛ «أَكْثَرُ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْبُلْهُ». او مى‏ گويد: اينها در جهنم شروع مى‏ كنند به بحث كردن، كه به ما ظلم شده است. ما اختراع كرديم، ما چه ‏ها كرديم ... و ما را بيهوده اينجا آورده ‏اند. 🔶 خلاصه همه با هم شروع به فعاليت مى ‏كنند و مالك جهنم را مى ‏گيرند و جهنم را قبضه مى‏ كنند و بعد مى ‏آيند در بهشت و بهشت را هم تسخير مى‏ كنند. پس اين هم يك ديد است. 🔶 جواب اينها مى‏ دانيد چيست؟ به آن طرف گفتم: اگر آن پيرزن‏ كبريت را بزند به سماور، آيا چايى گيرش مى‏ آيد؟ گفت: بله. گفتم: اگر اديسون كبريت را بزند به زير پيراهن خودش، مى ‏سوزد يا نه؟ گفت: بله. گفتم: چرا اديسون مى ‏سوزد؟ مگر او مخترع نيست؟ گفت: كبريت مى ‏سوزاند. 🔶 گفتم: پس هستى منظم است، هستى همين قانون‏هاست، همين كبريت است. كسى كه نداند از آن چطور استفاده كند و با آن درگير شود مى‏ سوزد، حال هر كسى هم كه مى‏ خواهد باشد. 🔶 و كسى هم كه از آن بهره ‏بردارى كند، استفاده مى‏ كند، حال هر پير فرتوتى هم كه مى‏ خواهد باشد. مسأله پير و جوانى نيست. مسأله اختراع و علم نيست. مسأله طرز بهره ‏بردارى صحيح از قانون‏هاى حاكم بر هستى است. 🔶 كسى كه از اين قانون‏ها استفاده كرد، سود مى‏ برد و كسى كه با آنها درگير شد، رنج مى ‏برد و مى‏ سوزد و نابود مى‏ شود. و اين نابودى پاداش آنهايى است كه با چشم كور در اين هستى حركت كرده ‏اند. 📚 حیات برتر، ص ۵۶ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔶❇️ زندگی انسانی ما در انتخاب، شکل می گیرد. آنها که مرده ها و میرنده ها را انتخاب کرده اند، حتی اگر خرناس هم بکشند مرده اند و اگر تمامی دنیا را نه دردست که درحلقوم و شکم خویش بگذارند فقیرند و محرومند که خود را به کمتر داده اند و برای بی ارزش تر از خود رنج برده اند و نفس کشیده اند. (چهل حدیث ص ۷۳) 🔶❇️ انسان، فرزند انتخاب خویشتن است و جبر های گوناگون زمینه ساز انتخاب او هستند. (روش نقد ج ۱۰۷) 🔶❇️ شخصیت انسان را می توان از روی انتخابش درک کرد. (تربیت کودک ص ۱۴) 🔶❇️ کسانی که یافته اند شخصیت انسان درانتخاب اوست و انسان هم ناچار از انتخاب است، ناچار بزرگ تر ها را انتخاب می کنند و حق را می طلبند و با این انتخاب شخصیت خود را نشان می دهند. (مسؤلیت و سازندگی ص ۲۴۳) 🆔 کانال👈 چشمه جاری
💙 در روايت هست: «لاَ يَجِدُ الرَّجُلُ حَلاَوَةَ الإيمَانِ فِی قَلْبِهِ حَتَّى لاَ يُبَالِیَ‏ مَنْ‏ أَكَلَ‏ الدُّنْيَا ...»؛ ايمان و عشق خدا در دل مؤمن به كمال نمى‏رسد مگر آن‏جايى كه باكش نباشد كه چه كسى دنيا را خورد. 💙 دلى كه از عشق‏هاى ديگر پر است و هزار رنج دارد، از عشق خدا سرشار نمى‏ شود. كوزه به اندازه‏ اى كه از هوا خالى شده از آب پر مى‏ شود. 💙 مغرور نباش كه در كنار فراتى و در ميان آب. كوزه ‏ى واژگون در ميان آب از آب خالى است. هوايش مانع سرشارى و لبريزى است. بايد از هوا خالى شود كه آن وقت پر مى ‏شود. 💙 تو كه رنج مى ‏برى كه فلانى، فلان پست، فلان منزل، فلان زن، فلان مغازه، فلان برنامه را دارد، تو هنوز وابسته‏ اى. و اگر كارى بكنى و قيامى، به خاطر همين وابستگى است. نه به خاطر دستور و تكليف. مادامى كه خودت در گردونه هستى، نمى‏ توانى گرداننده باشى. 💙 اگر تمامى سنگ‏هاى بيابان‏ها را يك نفر براى خودش جمع كند، تو خنده‏ ات مى‏گيرد و باكت نيست، چرا؟ چون وابستگى ندارى. پس آن‏جا كه باكت شد و رنج بردى، از اين علامت خودت را بشناس. و بى‏ خود حرفى را مطرح نكن كه دلت پشتوانه‏اش نيست. 📚 تطهير با جارى قرآن ج 1 ص 143 🆔 کانال👈 چشمه جاری
💟 دلى كه از الله سرشار شد، دلى كه از هست آفرين پر شد، هستى پرش نمى‏ كند و هستى نمى‏ گيردش، كه او از هستى بزرگ‏تر است و هستى را مى ‏گيرد و بر مى‏ دارد و مى ‏آورد. 💟 سيّد بن طاووس به پسرش مى‏ گويد: على! اگر دنيا از دست چپ پدرت به او برسد، از دست راست او بيرون مى‏ رود، بدون آنكه دست چپ او آگاه شود. 💟 راستى خيلى حرف است. اين همه قدرت و وسعت، كه دنيا را بردارد و با اين وزنه ‏ها كار كند و در اين زورخانه ‏ى دنيا و باشگاه هستى ورزيده شود و از اسارت وزنه ‏ها آزاد شود و به آنها دل نبندد و خودش را پاسبان آنها و پاسدار بى‏ حاصل و بى‏ رمقشان نسازد. 📚روش نقد، ج 2، ص 47 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔷👈 وزیر آگاه ❇️ پادشاهی بر فراز قصرش و هنگام دیده بانی از قلمرو وسیع و غنی حکومتش به وزیرش گفت:چقدر خوب بود اگر دنیا می ماند و جدا نمی شد. ❇️ وزیر آگاهش جواب داد:اگر دنیا از دیگران جدا نشده بود، به تو نمی رسید و در دست همانها می ماند. ❇️ خوبی دنیا در این نیست که با ما بماند؛ خوبی ما در این است که از دنیا برداریم و از آن کام بستانیم 📚 مسولیت و سازندگی، ص ۲۹۱ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅ تو فرزند همت خود باش، که به پدرانت نیاز نباشد و فرزندانت به تو افتخار کنند؛ که سقراط در جواب شماتت آن دشمن که او را به پدرش سرزنش کرده بود گفت: تو به پدرانت افتخار می کنی؛ اما من، فرزندانم به من افتخار خواهند کرد. ✅ تو پایان افتخارات گذشته هستی و من آغاز فردا.... 📚 نامه های بلوغ ص ۱۶ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔶 عبوديت؛ يعنى اينكه در تو هيچ حركتى جز از سوى «اللَّه» به وجود نيايد. 🔶 هيچ ترسى، هيچ خوفى، هيچ اميدى، هيچ حركت و عشق و نفرتى در تو جز از آن ناحيه نباشد و تنها «اللَّه» در وجود تو متصرف باشد، فقط او در تو حكومت كند و تو عبد او باشى. 🔶 حضرت على علیه السلام در طول جنگ‏ها و مبارزاتش از احدى ضربه نخورده، جز از عمرو بن عبدود كه در تاريخ نقل مى‏ كنند: هنگامى كه حضرت روى سينه او نشسته و او اهانت مى‏ كند، غضب حضرت به جوش آمده و از جا بلند مى ‏شوند. 🔶 وقتى علّت را مى‏ پرسند، مى ‏فرمايد: خواستم كه در اقدام و حركت من، چيزى جز خدا، دخالت نداشته باشد و در اين كار، غضب من حاكم نباشد. اين عبوديت على علیه السلام است. 📚 حرکت، ص 179 🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅ جوهر دين چيزى جز عبوديت نيست. اين عبوديت است كه شيطان‏ها را مشخص مى‏ كند و مردود مى‏ كند؛ كه شيطان در عبادت عاجز نيست ولى از عبوديت عاجز است. ✅ شيطان سال‏ها عبادت دارد، ولى عبوديت ندارد، حتى به اندازه ‏ى يك سجده. ✅ عبادت، ما را به عبوديت نمى ‏رساند و در دو راهى هواها و تكليف‏ها ما را مردود مى‏ نمايد. از عبوديت بايد آغاز كرد و به عبادت رسيد. 📚 تطهیر با جاری قرآن، ج 1، ص 306 🆔 کانال👈 چشمه جاری