eitaa logo
چشمه جاری
522 دنبال‌کننده
724 عکس
143 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 تولدی دوباره 🔷👈 فصل دوم سیر مطالعاتی کتاب های استاد صفایی رحمة الله علیه 🆔 کانال 👈 چشمه جاری
✅👈 نشانه های تبلیغ خوب 🔷 گاهی که درباره مقاصد تبلیغ صحبت می شد، استاد صفایی رحمة الله علیه می گفتند: دو کار باید کرد: ۱_ ایجاد رفعت در همت ها. ۲_ بی قراری در دنیا. 🔷 ایشان تبلیغ خوب خوب را آن می دانست که همتی را از خاک به خدا برسانی و دنیا را در دل و چشمی حقیر کنی و اینکه اشخاص بفهمند که اینجا جای ماندن و گندیدن نیست. 🔷 گاهی استاد می گفت: آدم می تواند سه کار کند: یا خودش را در دل ها بزرگ کند و سنگ راه شود. یا مردم را مغرور و راکد کند و یا دنیا و جلوه هایش را در چشم ها بنشاند. 🔷 اما اگر خواستی کاری کارستان کنی، باید از هیچ کدام از اینها نباشد، بلکه باید خدا را در دل ها بزرگ کنی تا هجرت از بدی ها و پلیدی ها آغاز شود،«وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ وَالرُّجْزَ فَاهْجُر»ْ 📚 مشهور آسمان، ص ۴۸ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🎤👈 استاد صفایی رحمة الله علیه 🔷 با يكى از دوستان خوبم بر سر سفره نشسته بوديم، او به پياز علاقه داشت و به خوردن آن مشغول بود. 🔷 كودكى كه در آن‏جا بود مقدارى از آن‏ پياز را در دهان گذاشت، اشكش سرازير شد و زبانش سوخت و آن را رها كرد. 🔷 دوستم خنديد، خنده ‏اى پربار و پر از برداشت؛ كه عده ‏اى به خاطر جهتى از چيزهايى مى‏ گذرند اما عده ديگر، همان چيز را به همان خاطر مى ‏خواهند. 🔷 آن تيزى و تندى كه كودك را فرارى كرده، مرا به سوى خود كشانده است. 🔷 و سپس ادامه داد: در برابر سختى ‏ها و ناراحتى ‏ها عده ‏اى به همان خاطر كه ما فرار مى‏ كنيم به استقبال مى ‏روند و از سختى ‏ها بهره مى‏ گيرند. 🔷 همان دردها و فشارها كه ما را از پاى در مى ‏آورد، همان‏ها به عنوان پا، عامل حركت و پيشرفت و ورزيدگى عده‏ اى مى‏ شود. 📚 مسئولیت و سازندگی، ص 109 🆔 کانال👈 چشمه جاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 بچه نباش؛ فرار نکن بلکه استفاده کن. 🎤👈 حاج آقا عالی 🆔 👈 چشمه جاری
🔷 ماندن در راه، كم از عقب‏گرد نيست. كسى كه در يك كلاس مى‏ ماند، به اين معنا نيست كه در همان كلاس باقى مانده است. 🔷 در كاروانى كه در حال حركت است، توقف و ماندن، از دست رفتن و بدست گرگ‏ها افتادن است. در يك مجموعه وقتى توقف كنيم، از مجموعه‏ عقب خواهيم افتاد. 🔷 توقف ما، برابر است با بازگشت و عقب‏گرد ما و اين وحشتناك است. در روايات آمده است: «مَنْ اعْتَدَلَ يَوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ»؛ اگر كسى دو روزش با هم مساوى بود، مغبون است. 🔷 تساوىِ دو روز، غبن آدمى است؛ چون ماندن و توقف، حتى به اندازه دو روز، عقب‏گرد و غبن و محروميت را به همراه دارد. 📚اخبات، ص 73 🆔 کانال👈 چشمه جاری
✴️👈 فرزند کمتر یا بیشتر⁉️ ✅ آن روزها همه جا پر بود از تبلیغات «فرزند کمتر زندگی بهتر». از رادیو و تلویزیون گرفته تا تابلو های که در خیابانها و بیمارستان ها؛ خود نمایی می کرد. ✅همه و همه در حال ترویج همین فرهنگ بودند. مدت ها با خودم فکر می کردم که آیا زیر بنای این حرف درست است یا نه؟ ✅ حاج آقا صفایی رحمة الله علیه در حالی پسرش هادی را بغل گرفته بودند وارد شده و پس از احوالپرسی؛ به بازی با او پرداختند. ✅ در همین حال از شیخ پرسیدم: ببخشید حاج آقا بالاخره فرزند کمتر زندگی بهتر، یا فرزند بیشتر زندگی بهتر⁉️ ✅ حاج شیخ گفت: اگه بتونی از پس تربیتشون بر بیای ده تاش هم کمه، اما اگه نتونی، یکیش هم زیاده. 📚 رد پای نور، ج ۳ ص ۱۷ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🎤👈 استاد صفایی رحمة الله علیه 🔷 كودك انسان، مانند بچه ساير حيوانات نيست. فقط شكم و بدن نيست تا براى توليدش منتظر درآمد و خوراك و لباس باشيم؛ همين كه بودجه بود، قطارشان كنيم و همين كه تنگدستى پيش آمد شعار بدهيم، اولاد كمتر، آسايش بيشتر ... 🔷 كودك گذشته از آن كه شكم و بدن دارد؛ يعنى گذشته از احتياجاتى راجع به خوراك و پوشاك و مسكن و ... صاحب مغز و داراى فكر و روح است و بايد به تربيت اين دو قسمت هم پرداخت. بايد اين گونه مسائل را هم در نظر گرفت. 🔷 و براى اين چنين تربيتى، اگر پدر و مادر، آمادگى و شناخت داشته باشند، عوامل تربيتى و نيازها و طرز برآوردن نيازهاى كودك را شناخته باشند، مى‏ توانند هفتاد تا فرزندش را هم تربيت كنند، در غير اين صورت‏ از عهده يك نصفه ‏اش هم بر نمى‏ آيند. 📚 تربیت کودک، ص ۵۳ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👈 تولدی دوباره 🔷👈 فصل سوم سیر مطالعاتی آثار استاد صفایی رحمة الله علیه 🆔 کانال 👈 چشمه جاری ‌
✅👈 قلعه امن 💠 یکی از شاگردان خوب و قدیمی استاد صفایی رحمة الله علیه گفت: درس کفایه (کتاب درسی حوزه) را نزد استاد در منزلشان می خواندیم. 💠 یکی از روزهای زمستان که ایشان کرسی را هم به پا کرده بود، ناگهان کتاب را بست و نگاهش را به پنجره دوخت؛ برف در حال بارش بود، سپس با بیانی مشفقانه گفت: بچه ها قدر ایمان را بدانید، ایمان قلعه امن است. 💠 درست مثل حالا که بیرون برف می بارد و سرد است، ولی ما هرگز احساس ناراحتی نمی کنیم؛ چون در پناه گرمای کرسی هستیم و تازه هر چه بیشتر ببارد و سردتر سود، ما حس مطبوع تری داریم. 💠 ولی کسی که ایمان ندارد، زیر بارش ناراحتی ها و بن بست سرد کفر، درهم می شکند. 📚 مشهور آسمان، ص ۱۵۹ 🆔 کانال👈چشمه جاری
✅👈 عوامل تربیتی کودک 🔷 در صورتى كه پدر و مادر، هدف تربيتى داشته باشند، براى سازندگى و تربيت كودك و بلوغ به آن هدف مى‏ توانند از عوامل: تقليد، رقابت، قهر، ترس، محبت و احسان‏ و تشويق و توجه و پاداش و ... استفاده كنند. 📚 تربیت کودک، ص ۵۴ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅👈 عامل اول: تقليد 💠 كودك اصولاً داراى غريزه تقليد است و اين غريزه از شعبات غريزه كمال جويى و قهرمان پرستى است. كودك وقتى كه چشم باز مى‏كند و پدر نيرومند و نان آور خود را مى‏ بيند، خود به خود شيفته او مى‏ شود و به تقليد از او مى‏ پردازد، به شرط آن كه اين شخصيت پدر سوراخ برندارد و مورد تحقير مادر و ديگران قرار نگيرد و يا تا سطح شخصيت كودك پايين نيايد. 💠 پدرانى هستند كه خود را كوچك و خوار مى‏ سازند و يا پدر و مادرانى هستند كه يكديگر را در مقابل چشم فرزند مى‏ كوبند كه در نتيجه هيچ كدام‏ نمى‏ توانند قهرمان و الگوى محبوب كودك باشند، اينجاست كه كودك به ديگران رو مى ‏آورد و يا به خود پناه مى‏ برد. 💠 در صورتى كه به خود پناه برد، گرفتار روح انزوا و غرور و خود بينى مى‏ شود و در صورتى كه به ديگران رو بياورد، خطر اشتباه در انتخاب الگو زياد است و چه بسا به هلاكت و نابودى و فساد بكشد. از اين رو پدر بايد شخصيت خود را حفظ كند و مادر بايد شخصيت پدر را نگه دارد و در اين الگو خدشه ‏اى وارد نسازد. 💠 و البته اين به اين معنا نيست كه پدر مانند برج زهر مار باشد و ديگر لبخند نزند و حرفى نگويد كه نكند شخصيتش سوراخ شود، نه، پدر با شخصيت مى ‏تواند حتى هنگام شوخى و بازى و بگو و بخند، عظمت خود را داشته باشد، حتى هنگامى كه فرزندش بر سر و رويش مى ‏پرد اين عظمت را حس كند. پدر با شخصيت مانند كوه است، حتى هنگامى كه بر سر او پا مى‏ گذاريم، در دل از او وحشت داريم و از بلنديش مى ‏هراسيم. 💠 خلاصه اين روحيه تقليد مى ‏تواند بزرگترين عامل تربيتى باشد كه كودك را به سوى خوبى‏ ها و بدى‏ ها بكشاند. در صورتى كه پدر خود تربيت يافته باشد و مؤدب باشد و معتقد و هدف‏دار باشد اين تربيت‏ها و اعتقادها و هدف‏ها به كودك منتقل مى‏ شود. 📚 تربیت کودک، ص ۵۴ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
💠 مادام كه فرزند در خانه است، تنها با مراعات پدر و مادر كار تمام است و همين كه پا به بيرون مى‏ گذارد و با ديگران محشور مى‏ شود، پدر و مادر بايد به جز مراعات سابق، به بت‏ها و مرجع تقليدها و الگوهاى ديگر كودك نيز توجه داشته باشند. 💠 از آن‏ها كه مى‏ توانند الگوى خوبى باشند، تمجيد كنند و از آنها كه نمى‏ توانند، با زرنگى انتقاد كنند، تا اين كه وازدگى در فرزند به وجود بيايد. 💠 اين غلط است كه با زور كودك را از چنين شخصيتى محبوب جدا كنند؛ چون اين جدايى جز عطش و علاقه چيزى زياد نمى‏ كند و هر چه فرزند بزرگ‏تر شود، بيشتر به خود فرو مى ‏رود و از پدر و الگوى سابقش فاصله مى‏ گيرد. 💠 در اينجاست كه پدر بايد فرزند را با الگوهاى بزرگتر و شخصيت‏هاى عظيم ‏تر آشنا كند و آنها را براى او ترجمه نمايد، وگرنه فرزند خود سرانه به اين كار دست مى ‏زند و با اشتباه‏هاى خود، فسادهايى به بار مى‏ آورد و از دست مى ‏رود. 💠 البته اين در صورتى است كه پدر يك شخصيت معمولى باشد وگرنه شخصيت‏هاى فوق العاده مى‏ توانند تا آخر الگوى قابل اطمينان و محبوبى باشند. 💠 اوائل بلوغ پدر و مادر بايد با آگاهى‏ هاى كامل جاى تقليد كور كورانه را با شناخت‏ها و آگاهى ‏ها عوض كنند و حتى فرزند را در تقليد كردن و بدون برهان و تحقيق پذيرفتن و دنبال كسى رفتن سرزنش كنند و به او حالى كنند كه تو بايد با شخصيت و بيدارى تمام، از آن چه مى‏ شنوى و مى‏ بينى استفاده كنى و نتيجه بگيرى و اگر دنبال حرفى و شخصيتى مى ‏روى اين‏ تقليد و پيروى، استدلالى و منطقى باشد، نه از روى ترس و عادت و يا نبود شخصيت و يا خامى و نپختگى. 📚 تربیت کودک، ص 54 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔷👈 عامل دوم: رقابت‏ 🔶 تقليد، شخصيت كودك را بزرگ كردن بود و رقابت شخصيت كودك را تحريك كردن است و اراده كودك را بارور كردن است. در نتيجه، تحريك‏هاى عقده آور و مقايسه ‏هاى تحقير كننده را نمى‏ توان به حساب رقابت گذاشت؛ مثل اين كه بگويند: خاك بر سرت! تو هيچى نمى‏ شوى! تو خرى! تو بدبختى! تو نمى‏ توانى فلان كار را انجام دهى، ولى محمود پسر خاله‏ ات انجام داده و يا حسن برادرت فلان كار را كرده. 🔶 اين گونه گفتگوها شكستن شخصيت كودك است و جز ايجاد دشمنى و حسادت بين كودكان نتيجه‏ اى ندارد و در واقع اين رقابت نيست، بلكه تلقين ضعف و زبونى و تحقير است. تو از فلانى زرنگ‏ ترى، تو با استعدادترى، تو مى ‏توانى بهتر از او باشى، ولى بى‏ حال و سر به هوا و بازيگوش هستى. 🔶 ببين فلانى نصف لنگ تو نيست و اين كارها را انجام داده، تو كه به اين بزرگى و به اين زرنگى هستى، چرا اين جا نشسته ‏اى؟ اين طرز گفتگوها كودك را با استعدادها و ظرفيت‏هايش آشنا مى‏ كند و حركت مى‏ دهد و جلو مى ‏راند. 🔶 پدر و مادر آگاه مى ‏توانند با داستان‏هايى كه از خود مى ‏گويند، كودك را رقيب خود كنند و به حركت وا دارند و اين نوع رقابت؛ چون از تقليد هم كمك مى ‏گيرد، كارگرتر است. 🔶 خلاصه، رقابت در كودك، كم يا زياد وجود دارد، مربى بايد اين حس را پرورش دهد و تحريك كند و براى كودك رقيب‏هايى بتراشد كه در تمام دوره ‏ها با رقابت و به خاطر رقابت با آنها حركت و جنبش زيادترى از خود نشان دهد و قدم‏هاى بلندترى بردارد. 🔶 مربى بايد به كودك شخصيت بدهد و او را با شخصيت‏هاى بزرگ همانند كند تا اين كه كودك نيرو بگيرد و به خود مطمئن شود و از ركود خود وحشت كند و جلوتر بيايد. 🔶 اين شخصيت دادن از تعريف استعدادهاى كودك و يا عظمت دودمان و يا عشيره و فاميل و يا كشور و وطن مى ‏تواند ريشه بگيرد و آن رقيب تراشيدن‏ها نبايد با تحقير و نفى كودك آلوده شوند. 📚 تربیت کودک، ص 57 🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅👈 عامل سوم: ترس و مجازات‏ 🔷 ترس احساسى است كه در انسان نيروهايى را به حركت وا مى‏ دارد و او را به كارهايى وادار مى‏ نمايد و به نيرنگ‏ها و فرارها و يا به حركت و پيشرفت و پرهيزكارى و كنترل هوس‏ها مى ‏انجامد، و گاهى اين احساس باعث از دست دادن نيروها و شكست روحيه و ظهور جنون است. 🔷 و به همين خاطر است كه عامل ترس پيچيدگى و مشكلاتى دارد و چه بسا دچار افراطها و تفريطهايى بشود. آنچه را كه نمى ‏توان به طور كلى نفى كرد، لزوم اين احساس براى تكامل شخصيت است. 🔷 ترس‏ها تا اندازه زيادى از اميدهاى دور و دراز و لوس‏گرى‏ ها و تيز بازى‏ها و خامى‏ ها و سركشى‏ها جلوگيرى مى ‏نمايد. شخصيتى كه بى‏ باك و نترس بار مى ‏آيد و از هيچ چيز واهمه ‏اى ندارد، شخصيتى فاسد و خطرناك خواهد شد كه حتى هلاكت خود و اجتماعش را به چيزى نمى‏ گيرد. 📚 تربیت کودک، ص ۵۸ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
💠 اصولاً نبود ترس به خاطر نبودن تعلق و نبود علاقه است، به خاطر آزادى و وارستگى از همه مسائل است. كسى كه از هيچ چيز نمى‏ ترسد، اگر برايش دلبستگى به چيزى آمد و علاقه به موضوعى پيدا شد، آنچه عامل از دست رفتن و جدايى از محبوب مورد علاقه ‏اش مى‏ شود، همان باعث و عاملِ تهديد و ترس و وعيد، مى ‏گردد. 💠 و چون انسان با عشق آفريده شده است، پس يك شخصيت معتدل نمى ‏تواند بدون محبوب و بدون علاقه باشد؛ علاقه به نفس، به حيات، به خوبى ‏ها و به كمال‏ها و جمال‏ها. و در نتيجه اين شخصيت وابسته و متعلق، نمى ‏تواند بدون ترس و خالى از اين احساس باشد. 💠 و اين ترس باعث كنترل و پرهيزكارى و خوددارى از كارهايى است كه محبوب را از دست مى‏ گيرد و باعث‏ آمادگى و سازندگى عواملى است كه به محبوب مى ‏رساند. 💠 البته اين سازندگى ‏ها و اين خود دارى‏ ها و كنترل‏ها، وابستگى كاملى به نوع ترس و مقدار ترس و شخص دارند؛ اگر ترس از جرم و مخالفت قانون باشد، نه از شخص و از قلدر و از ظلم و اگر ترس در زمينه وابستگى و علاقه باشد و اگر به مقدار طبيعى و لازم باشد و اگر شخص ترساننده هميشه يك بعدى و خشن و شخص ترسانده شده، هميشه تو سرى خور و تحقير شده نباشد، اين ترس جز حركت و كنترل و خوددارى و سازندگى، نتيجه‏ اى ندارد. 💠 آنجا ترس باعث فرار و نيرنگ و خيانت و دروغ مى ‏شود كه مداوم بوده و ترساننده يك بُعدى باشد و ترسانده شده، علاقه‏ اى نداشته باشد و محبتى نديده باشد. 💠 لذا دستور است كه هنگام تهديد، يكى بترساند و ديگرى اين ترس را توجيه كند و اين عمل را توضيح دهد و كودك را از جرم خود آگاه كند و به او محبت نمايد. و باز دستور است كه اگر ترس و كتك مفيد نيفتاد، از عامل ديگرى استفاده شود. 📚 تربیت کودک، ص ۵۹ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
✅ كتك و مجازات نبايد به عنوان دل خنك كردن باشد، بلكه بايد به عنوان ايجاد ترس و ايجاد يك عامل تربيتى باشد، لذا كتك زدن و مجازات، مطلوب نيست، بلكه كيفيت و چگونگى مجازات مورد نظر است. ✅ بايد صحنه كتك زدن و مجازات، رعب آور با حركات تند و فريادهاى بلند و زياد و حتى از دور باشد و بايد اين صحنه با شخص‏ ديگرى كه او هم با صدايى كوتاه و ريز مسأله را توجيه مى‏ كند و ترس را بيشتر مى ‏نمايد همراه شود تا تأثير مطلوب به دست آيد. 📚 تربیت کودک، ص ۶۰ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
🔶 گاهى از موارد، كتك زدن براى ترساندن نيست، به خاطر نقش هم نيست، بلكه به عنوان ترمز و جلوگيرى از يك تعدّى و آگاهى به كار زشت و تذكر لازم است كه بعد از تذكرهاى متعدد پيش آمده و يا براى شكستن غرور بى‏ جا و گردن كشى بى‏ موردى است كه ابراز شده است، در اين قسمت، حضور افراد و طرز كتك زدن و سرعت و تعداد ضربات، صاحب تأثير است. 🔶 پس از يك ضربه، بازگو كردن همان تذكرهاى سابق با صلابت و تُن گرفته، كودك را متوجه و محافظ بار مى ‏آورد و باعث تداعى معانى در وقايع بعد مى‏ گردد. 🔶 خلاصه در اين زمينه، مسائلى است كه مربى بايد خود با آگاهى و با تجربه به دست بياورد و نمى‏ توان يك كلام كلّى صد در صد، صادر كرد؛ چون همانطور كه عرض شد، روحيه‏ ها و زمينه‏ ها و طرز ترساندن‏ها تفاوت زيادى دارد و عكس العمل‏هاى گوناگونى دارد كه مربى بايد در هر زمينه خود را ارزيابى كند و از تجربه‏ ها استفاده نمايد. 🔶 آنچه را كه نمى‏ توان به طور كلى نفى كرد، اصل اين عامل ترس و لزوم اين احساس در تربيت و تكامل شخصيت كودك است. نفى اين احساس و عوامل ايجاد كننده آن، باعث همان خودسرى‏ ها، لوس‏ گرى‏ ها و خامى‏ هايى است كه در تربيت آمريكايى بروز كرده است. 🔶 البته عواملى كه اين احساس را ايجاد مى‏ كنند، متفاوت است؛ گاهى كتك و گاهى سكوت و گاهى ترس‏ها و حركت‏هاى تند و گاهى نگاه‏هاى تيز و گاهى فريادهاى بلند و دور است. 🔶 به كار گرفتن اين عوامل، احتياج به تسلّط و آگاهى و تجربه دارد و چه بسا هر كدام از اين عوامل در غير مورد خود، اثر مخالف بگذارد و نتيجه معكوس بدهد و چه بسا روح‏هاى تندى كه از كتك و ترس، آرام نگيرند، اما با محبّت يا قهر يا خواهش، رام شوند و آرام بگيرند. 🔶 و چه بسا روحيه‏ هاى طماع و سركش كه با جايزه و پاداشى كه به ديگرى مى‏ دهى، تنبيه شوند و به تسليم، وادار گردند كه در كلام على علیه السلام است كه بدكار را با پاداشى كه به نيكوكار مى ‏دهى، سرزنش و توبيخ كن! و چه بسا روحيه ‏هايى كه با طعنه و كنايه، زودتر ادب شوند. 📚 تربیت کودک، ص ۶۱ 🆔 کانال👈 چشمه جاری
💠 مى‏ گويند يكى از شاگردان، هميشه ديرتر از وقت به كلاس مى‏ آمد، يك روز استاد، همين كه ديد به كلاس قدم مى‏ گذارد، خودنويس زيبايى را به عنوان جايزه به او داد. 💠 دانش‏ آموز كه جهتى براى دريافت جايزه نمى‏ ديد، منتظر توضيح بود. 💠 استاد آرام گفت: اين جايزه فقط به خاطر اين است كه شما هميشه سر وقت حاضر مى ‏شويد. دانش ‏آموز تكانى خورد و منفعل شد و ديگر دير به سر كلاس نيامد. 📚 تربیت کودک، ص ۶۲ 🆔کانال👈 چشمه جاری
🔶 و چه بسا مربى احتياج به واسطه ‏اى هم داشته باشد كه مطلب را توضيح دهد و كودك را به اقرار بياورد و از بدى جدا نمايد. و اين واسطه خواه مادر يا ديگرى، بايد زرنگ و تعليم ديده باشد، با توضيح و تلقين به طفل، او را به جرم خويش آشنا كند و به اعتراف وادار نمايد و با اين جمله كه: «قول داده ديگر اين كار را انجام ندهد» و يا اين كه: «بگو ديگر نمى‏ كنم، اشتباه كردم، متوجه نبودم و ديگر تكرار نمى ‏كنم»، پا در ميانى كند و شفاعت كند و واسطه شود. 🔶 و بعد هم در خلوت با طفل صحبت كند كه چرا تو، كودكِ به اين خوبى، يك چنين كارى را انجام دهى؟! چرا بايد پدر يا مادرت را كه اين همه به تو علاقه دارند و براى تو چه‏ ها و چه ‏ها كرده‏ اند، اذيت كنى و ناراحت نمايى كه آنها مجبور شوند با تو چنين كنند⁉️ 🔶 و خلاصه با صحبت‏هايش عقده بچه را بگشايد و عكس العمل او را كنترل كند و به قرار و اعتراف و تصميم وادارش نمايد. 🔶 واى به روزى كه واسطه، خام و نفهم باشد و با جانب دارى از طفل و اين كه چرا او را مى ‏زنيد، چرا اذيتش مى‏ كنيد، چرا بچه به اين خوبى را شما گرگ‏ها آزار مى ‏دهيد؟ و ... با اين حرف‏ها بچه را فاسد كند و زحمات‏ را به باد دهد و كودك را با جرئت و پُر رو و صاحب حق و مربى را ظالم و ستمگر و گرگ معرفى كند. 🔶 مربى بايد اين آگاهى را داشته باشد كه در حضور چنين واسطه‏ هاى نفهم و بى‏ ظرفيتى كه اغلب علاقه زيادى به بچّه دارند و محبّت خاله خرسى دارند، تنبيه به راه نيندازد و از آن طرف، مسأله را نديده بگيرد و اين طور وانمود كند كه متوجه قضيه نشده و نفهميده است. 🔶 چون اگر خود را متوجه نشان دهد و تنبيه نكند، بچه به قدرت واسطه و ضعف مربى پى مى ‏برد و تازه تنبيه ‏هاى بعدى هم نتيجه ‏اى ندارد؛ چون ذهن كودك چندان قدرتى ندارد كه قضايا را به هم ربط دهد و تنبيه را با جرم سابق تطبيق دهد و چه بسا كودك تنبيه‏ هاى بعد از مدتى فاصله را، يك نوع ظلم و ستمگرى در حق خود تلقى كند و سركشى و عصيان را شروع نمايد. 📚 تربیت کودک، ص 58 🆔 کانال👈 چشمه جاری
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 حاج آقا انصاریان ✴️ وقتى حضرت زينب سلام الله علیها به دنيا آمد، قنداق مباركش را كه به دست رسول ‏خدا صلّی الله علیه و آله دادند، حضرت فرمودند:«مَنْ بَكى‏ عَلى‏ مَصائِبِ هذِهِ الْبِنْتِ كانَ كَمَنْ بَكى‏ عَلَى أَخَوَيْهَا الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ». ✴️ هرچشمی در اين دنيا براى مصائب اين دختر گريه كند، ارزش گريه او، مساوى با گريه بر امام حسن و حسين علیهما السلام است. ✴️ يعنى يك قطره اشك براى زينب كبرى، مساوى است با گريه كردن بر دو امام معصوم. نفرمودند، ثواب گريه بر اين دختر، مساوى گريه بر أباعبدالله علیه اسلام است. ✴️ بلكه فرمودند گريه بر او، مساوى است با گريه بر دو امام معصوم؛ يعنى اگر در قيامت، گريه بر امام مجتبى علیه السلام كه درباره آن پيغمبر فرمود: هر كس براى حسن من گريه كند، قيامت كه همه چشم‏ها گريان است، چشم او گريان نخواهد بود ✴️ و گريه بر اباعبدالله علیه السلام كه سبب شفاعت، رحمت و مغفرت است، اين دو گريه را اگر در يك كف ترازو بگذارند و گريه بر زينب كبری را در يك كف ديگر، با هم مساوى مى ‏شود. 📚نگاهى به مقام حضرت زينب، ص 9 ❌ نشر با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
✅ آيت اللّه حاج ميرزا احمد سيبويه از آقا شيخ حسين سامرائى كه از اتقياء اهل منبر در عراق بودند، نقل کردند: در ايّامى كه در سامراء مشرّف بودم روز جمعه ‏اى طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. ✅ ديدم غير از من کسی نيست و من حالى پيدا كرده و متوجه مقام صاحب الامر صلوات اللّه عليه شدم. ✅ در آن حال صدايى از پشت سر شنيدم كه به فارسى فرمود:«به شيعيان و دوستان ما بگوييد كه خدا را قسم دهند به حق عمه‏ ام حضرت زينب عليها السّلام كه فرج مرا نزديك گرداند». 📚 میر مهر، ص ۵۱ ❌ نشر با ذکر منبع👈 حاج شیخ جعفر توسلی
💟 عامل چهارم: قهر 💠 روحيه ‏ها يكسان نيستند و چه بسا بعضى‏ ها از ترس و رقابت و تقليد، تأديب نشوند و ساخته نشوند. از اين گذشته هميشه نمى‏ شود به طور دائم از يك عامل استفاده كرد و بچه را ترساند و يا به رقابت انداخت. 💠 در اين موارد بايد از راه قهر وارد شد و چنان وانمود كرد كه ديگر فلانى را دوست ندارم؛ چون فلان كار را انجام داده يا فلان برنامه را اجرا نموده يا فلان حرف را زده است. در صورتى كه كودك با اين شخص وابستگى و آشنايى و انس داشته باشد و يا توقع كار و يا چيزى را داشته باشد، ناچار تحت تأثير در مى‏ آيد و ادب مى‏ شود. 💠 و اين راهى است كه خود بچه ‏ها در ميان خود، از آن استفاده مى‏ كنند و براى به دست آوردن يك چيز يكديگر را به قهر تهديد مى‏ نمايند و به نتيجه هم مى‏ رسند. 💠 پس مربى بايد از اين عامل هم استفاده كند، ولى باز نه براى هميشه و مداوم كه در روايت آمده است: شخصى مى‏ گويد يا ابا الحسن! از پسرم شكايت دارم. حضرت فرمود: «او را كتك مزن، با او قهر كن و از او فاصله بگير، اما باز هم طولش نده»؛ چون اين طول دادن يا بچه را مى‏ شكند و تنهايى و شكست، او را فرارى مى‏ دهد و يا اين كه بى ‏تفاوتى و بى‏ خيالى كودك، كار را خراب مى‏ كند. 💠 پس در هر دو صورت، ناراحتى و بى‏ تفاوتى نبايد زياد به طول بينجامد. در اين جاست كه باز نقش واسطه لازم است و بايد واسطه ‏اى در ميان افتد و پا در ميانى كند و صلح و صفا راه بيندازد و همانطور كه در بحث «ترس» گفتيم بايد واسطه از رموز و فوت و فن واسطه گرى با اطلاع باشد تا كار را خراب ننمايد و مربى را از چشم نيندازد و زحماتش را بر باد ندهد.
✅👈 عامل پنجم: تهديد و وعده و وعيد 🔷 بچه‏ ها علاقه‏ هاى فراوانى دارند، آرزوهاى طول و دراز دارند و اين هم يكى از نقاط ضعف آنهاست كه از اين راه مى ‏شود به تربيت و تأديب آنها پرداخت و به نتيجه رسيد. 🔷 در اين كار هم بايد دقيق بود تا اينكه دروغ و تخلف پيش نيايد؛ چون همين كه يك تهديد و يا يك وعده عملى نشود، ديگر تهديدها و وعده ‏ها كاربردى ندارند، گذشته از اين كه عملاً درس دروغ و فريب را هم ياد گرفته‏ اند و آموخته ‏اند. 🔷 مربى بايد آگاه باشد كه قول ندهد و اگر هم داد حتماً وفا كند تا همين راستگويى او، در اين مورد هم يك درس باشد. مربى بايد متوجه باشد كه جايزه ‏ها به صورت باج در نيايد و كودك، سوداگرى نشود كه در برابر هر كار خوبى، طلبكار جايزه‏ اى باشد؛ چون اين روحيه بچه را فاسد مى ‏كند و اين نقطه ضعف، او را خود فروش كرده و ارزان قيمت بار مى‏ آورد كه زود مى ‏توان خريداريش كرد و به هر كارى وادارش نمود. 🔷 لذا آنجا كه خود كودك مى ‏گويد اگر فلان چيز را بدهى فلان كار را به خوبى انجام مى‏ دهم، نبايد از اين عامل استفاده كرد؛ چون اين پيشنهاد، از يك نيرنگ كودكانه و يك پلتيك شيطنت‏ آميز خبر مى ‏دهد و اين خود علامت فساد در روحيه و قابل خريدارى بودن روحيه كودك را مى‏ رساند. 🔷 در اينجا بايد با سكوت و همچنين تهديدها، بچه را نااميد كرد، البته نه تا حدى كه اميد كودك را قطع كند و او را به دامان راهزن‏ها و به فرار بكشاند. 📚 تربیت کودک، ص 67 🆔 کانال👈 چشمه جاری