🔶 با تفكر در مقدار استعدادها، مىيابيم كه انسان چقدر ادامه دارد و در نتيجه هستى تا كجا گسترده مىشود. ما از مقدار نفتى كه در چراغ است، مىتوانيم حدود روشن بودنش را حدس بزنيم و از مقدار سوختى كه در ماشين است، حدود حركت آن را و ...
🔶 ما از استعدادهاى اضافى جنين در شكم مادر، كشف مىكنيم كه او براى نُه ماه نيست و براى اين محدوده نيست؛ چون او در آنجا بدست و پا و ... كارى ندارد. در آن محدوده به بيش از جفت، نياز نيست. در نتيجه ما از استعدادهاى عظيم انسان كشف مىكنيم كه براى اين محدودهى هفتاد ساله نيست؛ چون بيش از اين حرفها سرمايه دارد.
🔶 براى اين محدوده به فكر و عقل نياز نيست؛ كه غرايز اجتماعى در كندو، جامعهاى را ساخته كه هنوز انسان به آن نرسيده است. تضادها و استعدادها و پاى آزاد او، بىنهايت سرمايه است و در نتيجه انسان بىنهايت ادامه خواهد داشت و هنگامى كه انسان بىنهايت سرمايه داشته باشد و بىنهايت ادامه بيابد، جهان هستى تا بىنهايت گسترده خواهد بود و براى اين بىنهايت راه نه تنها به فكر و عقل كه به وحى هم نياز است؛ چون فكر و عقل ما به تمام راه احاطه ندارد و نمىتواند ما را براى اين راه دراز، آماده كند.
📚 مسئولیت و سازندگی، ص 157
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 تو خدايى را مىبينى كه آگاه و مهربان است. به تو و هستى آگاهى دارد و به همهى خلق مهربان است. اگر آنها را نمىخواست، نمىآفريد. آيا اين مهربان آگاه، تو را با غريزه و فكر و علم و عقل و وجدان رها مىكند و در رابطههاى تو و جهان، حكمى و دستورى نمى دهد؟
💠 نكته همين است كه حجّت باطنى و عقل ما و غريزه و علم ما و وجدان ما، نمىتوانند عهدهدار ما باشند. ما در نظام زندگى مىكنيم و در اين نظام جهانى كه علم شاهد آن است، نمىتوان بىضابطه حركت كرد. كوچكترين حركت و عمل ما، به دستور و برنامهاى نياز دارد كه با وجود ما و با ساخت و بافت جهان هماهنگ باشد.
💠 خدا انسان را رها نمىكند و با حجّت وحى، به عقل او كمك مىنمايد؛ چون علم ما محدود است و غريزهى ما ناقص و آزاد و وجدان ما محكوم محيط و عادت و غريزه.
💠 ما با تمام هستى رابطه داريم و در اين رابطه، او ضابطهها را همراه رسول فرستاده و پيش از آنكه انسان گرفتار شود، چراغ راهش را آورده است. بر خلاف آنچه در تاريخ مىنويسند، انسان با آموزش و آگاهى پا در خاك گذاشته، نه آنكه عريان به دنبال خوراك و لباس و آتش و ابزار راه افتاده باشد و به صنايع و علوم امروز رسيده باشد؛ كه اين همه علوم و صنايع، هنوز براى كوچكترين حركتهاى ما، نورى ندارد؛ كه هنوز تمامى روابط را نمىشناسند.
💠 آدم، همراه آموزش و تعليم، پا بر روى خاك مىگذاشته. و وحى، به علم و غريزهى انسان راه مىدهد و فلسفه و عرفان و علم را، جهت مىدهد.
📚 نامه های بلوغ، ص 34
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅👈 مقدمات لازم برای همراهی با امام حسين عليه السّلام
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 علاّمه امینی رحمةالله علیه
💠 من معتقدم همان طوری که آقا أمیرالمؤمنین علیه السلام باب علم رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم است که فرموده:«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا». هر کس بخواهد به شهر علم رسول الله برود، باید از درب آن وارد شود.
💠 حضرت أبوالفضل العباس علیه السلام هم باب الحسین علیه السلام است و باید از کانال ایشان به حضرت سیّدالشهداء علیه السلام رسید.
📚 بر منبر خاطره، ص ۲۶۸
❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 حاج آقا فاطمی نیا
🔶 علاّمه طباطبایی از استادشان آیت الله میرزا علی قاضی رحمة الله علیه نقل نمودند که ایشان گفته اند: تمام فیض ها از مسیر حضرت أباعبدالله علیه السلام به عالم می رسد؛ و پیشکار ایشان هم حضرت أبوالفضل علیه السلام هستند.
📚 نکته ها از گفته ها، ج 1 ص 154
❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
✅ دنيا، قانونمند است و نمىتوان بىگُدار به آب زد. دنيا، همه جايش راه نيست؛ يك راه مشخص و يك نظام حاكم دارد؛ كه غريزه در حيوانات و علم در انسان تا اندازهاى اين راه را شناخته است.
✅ و همين محدوديت غريزه و علم، نياز به وحى و نبوت را مطرح نموده است؛ چون انسان چه در رابطه با فكر و عقل و غرايز و غضب و شهوتش و چه در رابطه با اشياء و چيزهايى كه مىخورد و مىپوشد و نگاه مىكند و دست مى گيرد و چه در رابطه با افراد، از همسر و پدر و مادر و فرزند گرفته تا آدمهاى دور و نزديك و چه در رابطه با ملّتهاى ديگر، محتاج وحى است و نياز به رسول دارد تا به او بياموزد، كه چگونه با خودش كار كند و با فكر و عقل و غرايزش برخورد نمايد.
✅ و چگونه با اشياء و زمين و آسمان و اطرافش، رابطه برقرار نمايد. و چگونه با آدمها تماس بگيرد و با ملّتها سياست بگذارد.
✅ براى كسى كه قانونمندى را شناخته، آدمها و اشياء، مثل سرزمينهاى مينگذارى شده هستند. آدمها، حتى با يك كلمه منفجر مىشوند. و همين است كه براى عالِم عارف، حالت دقّت و حذر شكل مىگيرد.
✅ مىبينى، وقتى كه مىخواهى به سيم برق دست بگذارى و يا آتشى را بردارى، چگونه حذر و دقّت دارى. تمامى وجود تو و تمامى جهان اطراف تو و تمامى آدمهايى كه با آنها رابطه دارى، همين حذر و دقّت را مىخواهند؛ چون در كنار قانونمندىها، فقط يك راه هست و بىحساب نمىتوان به هر طرف پريد و هر چيز را زير پا گذاشت.
📚 نامه های بلوغ، ص ۸۹
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 وحى تنها احكام و تعبد نيست؛ كه زندگى و روش و راه و مقصد را با هم دارد:«اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ».
💠 وحى بر حس و احساس و بر فكر و عقل تأثير مىگذارد و به آدمى مىآموزد كه چگونه ببيند و بفهمد و بسنجد و انتخاب كند و بگرود و عمل نمايد.
💠 هدايت به معارف و عقايد و هدايت به مواقف و جايگاهها و روابط و ارتباطها، از كارهاى رسول است. اينكه چه كسى و در كجا با چه كسى باشد، و با چه كسى نباشد، از هدايتهاى اوست. و همين هدايت كارايى و تاثير آدمها را بسيار و يا خنثى مىسازد.
💠 هدايت به معارف و عقايد و مواقف و روابط و تكاليف و احكام را نمىتوان از وحى جدا كرد. اين هدايت و معرفت، با نوع رايج در علم و فلسفه و عرفان متفاوت است: هم در شروع و هم در مراحل و هم در نتايج و هم در آفت پذيرى و سلامت؛ كه با سؤال آغاز مىشود، نه با شك و از حضوريات بهره مىگيرد، نه حسيات و عقليات و به مجموعه و تركيب توجه دارد، نه اجزاء و به كفر و شك و بلاء و تمحيص روى مىآورد، نه تمركز و رياضت و به عبوديت منتهى مىشود، نه علم و قدرت كه: «وَ أَنِ اعْبُدُوني هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ».
📚 از معرفت دینی تا حکومت دینی، ۲۸
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 مسأله معجزه احتياج به توجيه ندارد كه تمامى هستى معجزه است. طبيعت، معجزهاى است كه ما با آن مأنوس شدهايم و معجزه، طبيعتى است كه هنوز با آن مأنوس نشدهايم. معجزه، طبيعت نامأنوس است و طبيعت، معجزه مأنوس.
🔶 ما هميشه مىپرسيم: چرا آتش ابراهيم را نسوزاند؟ در حالى كه سؤال اين است چرا آتش بايد بسوزاند؟ اين پيوست و علّيت از كجا به وجود آمده است؟ چرا عصاى موسى مار شد؟ ما مىبينيم در هستى مولكولها مار مىشوند، فيل مىشوند، كرگدن مىشوند. اينها در اثر نظامى به وجود آمدهاند. مگر اينها اعجاز نيستند؟ اينها هم اعجازند. با اين تفاوت كه ما با آنها مأنوس شدهايم و به خاطر همين است كه راحت مىپذيريم وگرنه پرواز پشهها هم اعجاز است.
🔶 در اين آيه آمده است:«إِنَّ الَّذينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَيْئاً لا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوب». آنهايى كه غير از خدا هستند و شما آنها را مىخوانيد، حتى مگسى را نيافريدهاند. اگر همين مگسها از آنها چيزى بدزدند، نمىتوانند آن را بگيرند. اين عجز است، اين اعجاز است.
📚 حرکت، ص ۸۷
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅ ما خود را از منتظران حساب كردهايم و جاى حرفى باقى نگذاشتهايم. در حالی كه حرفها بسيار است و مىتوانيم خود را دوباره ارزيابى كنيم.
✅ لااقل تا اين قدر كه اگر در متن عدالت و رفاه و حتى آزادى و آگاهى و عرفان، نشستيم. آيا انتظارمان برآورده شده و ديگر مهدى را نمىخواهيم و انتظار قائم آل محمّد را نداريم؟
✅ اگر ما از مهدى تا اين مرحله انتظار داشته باشيم، ديگر انتظارى نخواهيم كشيد و توقعى نخواهيم داشت.
✅ مناسب است كه با اين حساب نگاهى ديگر به انتظار داشته باشيم و مفهوم و حقيقت انتظار، ريشههاى انتظار، ادب انتظار و اثر انتظار را دوباره ارزيابى كنيم.
📚 تو می آیی، ص ۱۱
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie