✴️💟 تمامى هستى به تو منتهى مىشود و تو بايد به خداى هستى منتهى شوى.«انَّ الى رَبَّكَ الْمُنْتَهى» كه اين آيه درخور تأمل بسيار است.
✴️💟 در اين نكته تأمل كن، ببين در برابر آنچه به دست میآورى، چه از دست میدهى.
✴️💟 در اين محاسبه، خودت را در نظر بگير. تمام باخت ما از اينجاست كه خودمان را به حساب نمىآوريم! فقط حساب مىكنيم چه بهدست آوردهايم و نمىبينيم چه از دست دادهايم.
📚 نامه های بلوغ ص۲۳
🆔 @cheshmeyejarie
✴️❇️ در هر لحظه محاسبه كنيم مهمترينِ كارها و ضرورى ترين آنها كدام است و بر اين اساس انتخاب نماييم.
✴️❇️ مهم نيست كه علاقه داشته باشيم و يا نداشته باشيم كه محرك ما ديگر غريزه و علاقه هاى ما نيست كه ما مى خواهيم مهمترين كار در هر لحظه را انجام دهيم
✴️❇️ و چه بسا بهترين و مهمترين كار در يك لحظه پاك كردن بينى يتيمى باشد و يا شمشير به دست گرفتن و يا ضَرَبَ يَضْرِبُ خواندن و يا نخود و لوبيا را به پاكتها ريختن.
✴️❇️ پس اينكه چه كنيم وابسته به اين است كه در هر لحظه چند كار مى توانيم انجام دهيم، بهترين آن را و ضرورىترين آن را انتخاب نماييم.
📙📕 انتظار، ص 68
🆔 @cheshmeyejarie
روضه زينب(عین.صاد).mp3
1.2M
☑️ روضه زینب سلام الله علیها
🔸استاد علی صفایی حائری
🆔 @cheshmeyejarie
✴️✅ آدمى به سادگى احساس مى كند كه لبخند، محبّت، بدگويى و دشمنى و چيزها و كسانى در او اثر مى گذارند.
✴️✅ او را خوشحال و يا رنجور مى سازند و انسان اين مؤثرها و اين تأثير را بلاواسطه در وضعيت ذهنى خود منعكس مى بيند.
✴️✅ حالا نوبت تفكر و محاكمه ى همين تأثيرهاى طبيعى و همين جريانهاى مشهود است. چرا اينها در من اثر گذاشته اند.
✴️✅ هر چه در من اثر بگذارد، نشان مى دهد كه من همان قدر هستم. خودشناسى؛ يعنى همين جمع بندى و محاسبه، كه:«قَدْرُ الرَّجُلِ عَلى قَدْرِ هِمَّته».
✴️✅ هنگامى كه كفش پاره ى من و يا ماشين سوخته ى من، مرا به گريه، به رنج مى اندازد، اين نشان مى دهد كه من در سطح كفش و ماشينم. من خودم را همين قدر مى دانم.
✴️✅ آنچه ديروز مرا مى رنجاند امروز كه خودم را بالاتر مى دانم و مهمتر مى شناسم، برايم رنج آور نيست.
✴️✅ پس رنجهاى من شاهدان اندازه ى وجود من هستند و گواهان صادقى هستند كه مرا به خودم نشان مى دهند.
✴️✅ و اگر من خودم را در مقايسه با اينها جلوتر و بيشتر مى دانم، اين رنجهاى طبيعى، ديگر توجيهى برنمى دارند و به تدريج كنار مى روند.
✴️ گفتم به تدريج، چون آنچه ريشه دار است، به تدريج كنترل مى شود و در عمل محدود مى گردد. آنچه راحت فهم مى شود، به همان راحتى عمل نخواهد شد.
📚📚 انسان در دو فصل، ص 66
🆔 @cheshmeyejarie
✴️💟 شايد ده يا بيست سال پيش بود كه از همين زُشك شما در مشهد رد مى شدم.
✴️✅ بهارى بود و درختهاىِ گيلاس دو طرفِ رودخانه، همه سفيد شده و شكوفه هاى عجيبى داده بودند.
✴️✅ من در يك لحظه با خودم فكر كردم كه يك بهار بر اين چوبها گذشته و اين همه شكوفه گرفته و سفيد شده اند
✴️✅ اما بهارهايى بر ما گذشته است كه براى يك بار، يك شكوفه هم نداده ايم! يك ميوه هم نداشته ايم و دل صاحبمان را خوشحال نكرده ايم.
✴️✅ اين درختها باغبانشان را خوشحال مى كنند: «يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ»،كشاورزشان را دل خوش مى كنند؛ اما ما براى «ولّى» مان جز غم و آفت و رنج، هيچ نتيجه و ثمره اى نداشته ايم.
📚📚 بهار رویش ص ۱۴۹
🆔 @cheshmeyejarie
♦️♦️ امير حالتها نه اسیر حالت ها
✴️❇️ خيلى عصبانى بود! نمىدانم طرف مقابل چه كار كرده بود كه اينقدر حاج شيخ داغ كرده بود.
✴️❇️ تا آن موقع ايشان را اين قدر عصبى نديده بودم. آنچنان داد مىزد و او را مؤاخذه مىكرد كه ما مىترسيديم اين وسط خودمان را نشان بدهيم و مىخواستيم هر جورى شده خيلى جلوى ديدش نباشيم! آخه مىترسيديم تركشاش به ما هم اصابت كنه!
✴️❇️ من كه كار مهمى با حاج شيخ داشتم. پيش خودم غر مىزدم و توى دلم به اون بنده خدا مىگفتم: اى بابا! تو هم وقت گير آوردى درست موقعى كه من با حاج آقا كار دارم بياى اعصاب حاج آقا رو خط خطى كنى؟
✴️❇️ با ديدن اوضاع از مطرح كردن بحث خودم منصرف شدم ولى با رفتن اون بنده خدا ديدم حاج شيخ از اين رو به اون رو شد و با حالت عادى و خيلى خوشمزه به من گفت: راستى تو كارى داشتى؟!
✴️❇️ من كه اصلاً انتظار اين برخورد را با اين لطافت نداشتم، گفتم: حاج آقا يادم رفت چه كارى داشتم ولى حالا يه سؤال ازتون دارم، شما مطمئن هستيد كه تا چند دقيقه پيش عصبانى بوديد؟!
✴️❇️ آره چطور مگه⁉️
✴️❇️ مگه مىشه⁉️ اون عصبانيتى كه شما داشتيد اگه من داشتم تا دو روز به خودم هم روى خوش نشون نمىدادم ولى شما؟!! نمىدونم والله‼️
✴️❇️ ايشان گفت: آدم بايد روى حالتهاش كنترل و تسلط داشته باشه، نه اينكه تحت كنترل حالتهاش باشه.
✴️❇️ من بايد بتونم هر موقع لازمه عصبانى باشم و هر موقع لازمه بخندم و... من بايد امير بر حالتهاى خودم باشم نه اسيرشون.
✴️❇️ همه اينها خندهها غضبها و... به عنوان يك وسيله و يك امكان در اختيار من هست پس بايد بدونم كجا و چه جورى از اين امكان استفاده كنم كه لازمهاش هم اينه كه بر اونها مسلط باشم و تسخير شون كرده باشم.
📚 رد پای نور در خاطرات من
🆔 @cheshmeyejarie
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه به میهمانی حوادث برویم⁉️
🆔 @cheshmeyejarie
✴️✅ امام حسین علیه السلام میفرماید: مرگ بر هر كس نوشته شده و همچون گلوبند، گلوى انسان را در برگرفته است
✴️✅ اكنون كه مرگ حتمى است، بگذار مرگى را انتخاب كنيم كه آبستن زندگى باشد و سازندگى هايى بياورد و آگاهى هايى متولد كند و روحهايى را حركت دهد.
✴️✅ بايد مرگى را انتخاب كنيم كه زندگى را بارور كند.
📚📕 عاشورا ص ۷۶
🆔 @cheshmeyejarie
✅ «وَالْعَصْرِ إنَّ الانْسانَ لَفى خُسْرٍ، الاَّ الَّذينَ آمَنُو»، در تمامى دوره ها انسان در خسارت است مگر آنهايى كه به هدفى و به عشقى رسيده اند و به آن سو گرويده اند.
✅ انسان مادامى كه هدفى ندارد آهسته آهسته راه مى رود و مى لنگد و حتى مى نشيند و مى پوسد
✅ اما هنگامى كه كارى پيدا كرد حتى تا حد توالت رفتن و به مستراح رسيدن، آن وقت سرعت مى گيرد و مى شتابد و از تمام امكاناتش بهره مى گيرد.
✅ هدفها و گرايشها، ما را از ركود و احتكار نجات مى دهند، اما اين كافى نيست، چون پس از احتكار، جهنم اسراف در سر راه است.
✅ هر هدفى تا اندازهاى استعداد ما را به كار مى كشد و سرمايه هاى ما را بارور مى كند
✅ بايد در انتخاب هدف سنجيد و انديشيد تا هدفى بيابيم كه تمام استعدادهاى ما را بارور كند و تمام نيروهاى نهفته و پاهاى پنهان ما را بيرون بكشد.
✅ انسان به خاطر معشوق مى دود، هر چقدر معشوق عظيمتر و ارزنده تر باشد ناچار حركت و كوشش اش و در نتيجه سود او زيادتر خواهد شد.
✅ بايد در انتخاب هدف سنجيد كه به سوى چه كسى رو بياوريم، به سمت چه هدفى بگرويم و به چه مقصدى مؤمن شويم.
✅ ايمان يعنى گرايش، گرايش به سوى چى؟ آيا به سوى كسى و چيزى كه كمتر از ماست يا عالى تر از ماست؟
✅ گرايش به سوى پست تر و يا برابر، يا اسراف است و يا ركود، يا انحطاط است و يا احتكار
✅ پول، قدرت، شهرت، رياست و خلاصه دل و خلق و دنيا و شيطان اينها مى توانند هدف ما باشند، اما اين هدفها چيزى ندارند و استعدادهاى شكفته شده ى ما را به بن بست مى رسانند و در لجن مى كشند.
📚📕 رشد ص 45
🆔 @cheshmeyejarie
❇️ كسى كه ارزش خود را باور كرد، ديگر به دنيا فريب نمى خورد.
❇️ خود ما كه تا ديروز به خاطر توپها و عروسكها پوست يكديگر را مى كنديم، امروز كه ارزش بيشتر خود را باور كرده ايم، به ديروزمان مى خنديم
❇️ و اگر فرزندمان عروسكهايش را بخواهد نمايش بدهد و ما را مشغول كند با سختى تحمل مى كنيم و سرسرى مى گذريم.
❇️ اين تفاوت ديروز و امروز و آن درگيرى گذشته و خستگى و وازدگى امروز، ريشه در همين شناخت ما از خويش و از ارزش خويش دارد.
📚📚 قیام ص 125
🆔 @cheshmeyejarie
☘ «چشمه جاری آسمان» برگزار میکند؛
🔸 طرح مطالعاتی چشمه
#یک_قرار_جمعی_در_سراسر_کشور
📚 مرورِ سریعِ آثارِ
#استاد_علی_صفایی_حائری (عین-صاد)
🗓 زمانِ شروعِ طرح؛
۳۰ فروردینِ ۱۳۹۹
🔻 جهتِ «کسبِ اطلاع از جزئیاتِ طرح»، «ثبت نام»، «تهیهی کتابها(با تسهیلات ویژه)» و «مشاوره در رابطه با سیر مطالعاتی و کتابها»، به ادمینِ کانالِ گرافکر(کارگروه اندیشه) مراجعه نمائید. 👇
----------------------------
🌿 @GeraFekr
l کارگروه اندیشه l
🌿 @cheshmejari
l مجموعه چشمه جاری آسمان |
🔶🔶 با پاى همسرت راه برو
💟 در حالى كه سر ساعت هشت طبق وعده در منزل شيخ حاضر شده بودم، با ظرفى از ميوه وارد اتاق شد و پس از سلام، احوال خانواده را جويا شد و سر صحبت را باز كرد.
💟 در اين جلسه يكى از مطالب بسيار حائز اهميتى كه غالبآ هم ناديده گرفته مىشود، ذكر شد.
💟 حاج آقا مىگفت :ما مردها با پا گذاشتن به زندگى مشترك معمولا ظرفيت، انرژى و توان خودمون رو در نظر مىگيريم و مىخوايم طرف مقابل خواستههاى ما رو تمكين كنه و خم به ابرو هم نياره، در حالى كه اين قضيه بايد كاملا برعكس باشه؛ يعنى اين مرده كه بايد با توجه به نياز و توان همسرش از او مطالبه و با پاى او راه بره.
💟 ما خيال مىكنيم كه چون شهوت داريم و چون انرژى داريم همسر بيچاره بايد جواب گوى تمام نيازها و هوسهاى ما باشه و در مقابل، ما هيچ مراعاتى نداشته و يكه تاز ميدان باشيم.
💟 اين توقع و زياده خواهى در مردانى با توان و انرژى بالا، گاه كار رو حتى به متاركه و طلاق هم مىكشونه؛ چون اين دخترى كه تازه پا به عرصه زندگى گذاشته، خيلى وقتا حتى به بلوغ جنسى هم نرسيده و بيچاره ناگاه با آتشفشانى از آتش و حرارت طرف مقابل مواجه ميشه و از اونجا كه توان جواب گويى نداره، عاقبت به زدهگى و نفرت مىرسه.
💟 اين در حاليه كه مرد مىبايد با صبر و حوصله و با طى زمان، با محبت و ايجاد زمينههاى مناسب، اگه همسرش از بلوغ جنسى مطلوب برخوردار نيست با نظارت دقيقى بر تغذيه و... اون رو به سطح بالاتر رسونده و حتى با برداشتن اين گام باز هم با پاى او و با شهوت او حركت كنه، كه در اين زمينه حتى بايد بر تغذيه خودش هم نظارت مدام داشته باشه.
💟 مردى كه به خودى خود آتشفشانى از شهوته و زنش قادر به جواب گويى به همين اندازه هم نيست حق نداره خودش رو به انواع و اقسام غذاهايى كه نيروى او رو صد چندان مىكنه ببنده كه هيچ، شايد حتى لازم بشه با روشهاى مختلف انرژيش رو تخليه هم بكنه.
💟 من اوايل ازدواج حتى روزها روزه مىگرفتم تا با تحليل توان و انرژى خودم اين نيروى مضاعف رو به همسرم تحميل نكرده باشم.
💟 بنابراين روزه، ورزش و نظارت بر تغذيه، و مشاوره و آموزشهاى لازم از عناصر مهمى هستند كه نه تنها در دوران تجرد بايد به كار گرفته بشه كه كاربرد اينها گاه در دوران تأهل ضرورى تره ...
💟 من كه تا قبل از اين آموزشها فكر مىكردم بايد طبق روايات، خود را تقويت كنم با اين آموزشها بود كه دريافتم رواياتى كه افراد را تشويق به خوردن غذاهاى مقوى جهت تقويت قوه شهوت مىكنند مربوط به همه جا و همه افراد نيست بلكه اينها نسخههايى است كه بايد آن را براى موارد خاصش تجويز كرد.
💟 فردى كه از لحاظ اين قوه ضعيف و طرف مقابلش از توانايى بالايى برخوردار است براى حفظ تعادل مىبايد با نظارت بر تغذيه، خود را تقويت و به تعادل برساند.
📚 رد پای نور در خاطرات من ج ۱ ص ۱۵۰
🆔 @cheshmeyejarie