✅👈 تعویض بازیچهها
💠 اصحاب يمين از مجرمها مىپرسند: «ما سَلَكَكُمْ فی سَقَرَ» چه چيز شما را به آتش كشيد و سلوك شما را جهنمى كرد؟
💠 و جواب مىشنوند كه جدايى از نماز و جدايى از احسان و خوض و فرو رفتن و تكذيب روز ديگر و روز پاداش، ما را گرفتار كرد و از نصرت خدا هم محروم ساخت.
💠 كه او به رسولش دستور مىدهد؛ «ذَرْهُمْ فيی خَوْضِهِمْ» رهايشان كن اينها فرو رفتهاند و نمىخواهند سر بر دارند و آنچه آنها را به فرو رفتن كشيده همان خصلت بازيگرى آنهاست؛ «يَلْعَبُونَ».
💠 آدمى كه بازيچه يا بازيگر يا تماشاچى مىشود و از ميدان جديت و مسئوليت بيرون مىآيد ناچار به هر چه روى بياورد در آن فرو مىرود و از آن ملعبه مىسازد حتى اگر به قرآن و نماز روى بياورد با قرآن بازى مىكند و با خدا و دين خدا بازى مىكند. در واقع از بازيگرى دست نمىكشد، فقط بازيچه هايش را عوض مىكند.
📚 وارثان عاشورا، ص ۷۹
🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 مفيدتر از داشتهها
🔶 در بعضى از روايات هست كه امام صادق علیه السلام از راهى مىگذشت انبوهى از مردم در كنار شخصى جمع شده بودند كه اسلام نداشت و خبرهايى مىداد و همه از خبرهاى او تعجب مىكردند.
🔶 امام پرسيدند چه مىگويد؟ همه گفتند از غيب خبر مىدهد. حضرت نزديك مرد آمدند و دست خود را پيش آوردند و پرسيدند در دست من چه چيزى هست؟
🔶 مرد نگاهى كرد و گفت اين، تخم مرغى است كه در همين لحظه در فلان جنگل بدست آمده، تعجبم از اين است كه چگونه به دست تو رسيده و پرسيد آيا همين نيست؟
🔶 حضرت جوابش ندادند و فقط از او سؤال كردند: از كجا به اينها رسيدهاى و او گفت: با مخالفت با خويش به اين نيرو رسيدهام.
🔶 حضرت گفتند: آيا مىخواهى مسلمان شوى؟ او گفت نه. گفتند: پس با خويش مخالفت كن. بيچاره مبهوت شد و اسلام آورد.
🔶 چندى نگذشت كه نزد امام آمد و شكايت كرد كه آنچه مىدانستم از دست دادهام و ديگر خبرى نمىتوانم بدهم.
🔶 حضرت تبسمى كردند و گفتند: آنچه بدست آوردى براى تو مفيدتر است از آنچه كه از دست دادهاى.
📚 روش نقد، ج ۳ ص ۳۷
🆔👉@cheshmeyejarie
May 11
💠 در يكى از روزها كه با پدرم مىآمديم. در حالى كه دكمههاى قبايش باز و سينهاش پيدا و گوشه عبايش در دست بود، ايستاد و گفت: كسى كه در مقام اطاعت باشد. در همين دنيا هم از تهمتها آزاد مىشود و همانها كه متهمش مىكردند «الآنَ حَصْحَصَ الْحَق» مىگويند.
💠 بعد اين جمله را گفت كه تمام وجودم را گرفت. در حالى كه چشمهايش از اشك پر شده بود. خنديد كه؛ «بابا! مردم زيادند و پر توقع و خدا يكى است و سريع الرضا».
💠 پس تو او را راضى كن، ديگران چيزى نيستند و سپس اين آيه را خواند:«ءَارْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ امِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهّارُ».
📚 یادنامه، ص ۹
🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 علامت ایمان و کفر
🔶 ما مىتوانيم از مقدار حيرت و دلتنگى و از مقدار درد و رنجمان و عذابمان به مقدار كفرمان برسيم كه ما به اندازهى رنجمان كافريم و به اندازهى كفرمان در عذابيم.
🔶 و شوخى نيست كه بايد كفر و ايمان را از علامتهايش شناخت؛ كه امروز هر ادعايى را مىتوان شنيد كه همه در همند و باهمند و تنها علامتهاست كه آنها را از يكديگر جدا مىكند.
📚 تطهیر با جاری قرآن، ج ۱ ص ۲۸۱
🆔👉@cheshmeyejarie
💠 توحيد تو، به اندازهى غربتى است كه با آن آشنا شدهاى.
📚 یادنامه، ص ۲۴
🆔👉@cheshmeyejarie
🔶 اگر در مملكتى هستى كه تمامش تاريك است، اين نشان مىدهد كه تو يك كبريت هم روشن نكردهاى.
🔶 نبايد مسأله را توجيه كنيم و بگوييم ديگران اقدام نكردهاند، كه تو بايد فرض كنى، كسى جز تو در اين عالم نيست. بايد خود شروع كنى و هر مقدمهاى را كه مىخواهد، فراهم نمايى.
🔶 وقتى اهداف دور را تكّه تكّه و ريز كنى، زود به آنها مىرسى، ولى وقتى بخواهى قُلُمبه قُلُمبه كار كنى، اهداف نزديك را هم از دست مىدهى و محروم مىشوى.
🔶 جامعه امروز را نگاه كنيد! نيروهاى جوان راببينيد! به مدارس دقت كنيد! اين نيروهايى كه تا اين حد رشد كردهاند، چرا ايستادهاند؟ چرا عقبگرد كردهاند؟ چه سستىهايى صورت گرفته است؟
🔶 پوششها و حالتها، علامت از زمينهها و ريشههاى ديگرى دارد. شما در گذشته در سرزمينى شروع كرديد و از شكم مُردهها، بچّههاى زنده را بيرون كشيديد، اما امروز چه شده كه بچههاى زنده شما هم، مرده مىزايند و يا سر زا مىروند⁉️
🔶 ما با نيروهاى خود و مملكت وجودىِ خود چه كردهايم؟ به مدارس شهرخود، به دبيرستانها، به دانشگاهها نگاه كنيم! چه كسى بايد براى اصلاح آنان قدم بردارد⁉️
🔶 چقدر تساهل و سستى به خرج دادهايم و بهانه آوردهايم كه فلانى بايد اين كار را مىكرد و يا به ما ربطى ندارد!
📚 اخبات، ص ۱۱۱
🆔👉 @cheshmeyejarie
🔶 چه دوستی مناسبتر از خداوند متعال که کمک میدهد و کمک نمیخواهد.
🔶 دیگران، ما را برای خودشان میخواهند؛ یعنی ناچار نیازهایی دارند که مجبورند ما را در یکی از آن چالهها بخواهند؛ ولی او نیازی ندارد.
📚 حجاب و آزادی روابط، ص ۱۹
🆔👉@cheshmeyejarie
✅👈 دعوت حوادث
💠 بعضى وقتها كه با رفقا دور هم جمع هستيم، وقتى كسى را مىبينم كه پايش به استكانى و يا آشغالى مىخورد و بدون توجه عبور مىكند و آن را بر نمىدارد، اين معنا به ذهنم خطور مىكند كه وقتى امروز دعوت اين حوادث كوچك را نديده مىگيريم و اين استكان و يا آشغال را برنمىداريم، قطعاً در فرداى ديگر، دعوت حوادث بزرگ را هم نديده خواهيم گرفت. اگر فردا پيش ما صدها شكم را هم پاره كنند، بىتفاوت خواهيم بود.
📚 اخبات، ص ۸۱
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 «أَلْحِقْنا بِعِبادِكَ الَّذينَ هُمْ بِالْبِدارِ الَيْكَ يُسارِعُونَ وَ بابَكَ عَلَى الدَّوامِ يَطْرُقُونَ وَ ايّاكَ فِى اللَّيْلِ وَ النَّهارِ يَعْبُدُونَ وَ هُمْ مِنْ هَيْبَتِكَ مُشْفِقُونَ»؛ خدايا! ما را به عبادى ملحق كن كه با سر رفتند. با شتاب رفتند؛ آنهايى كه درِ خانه تو مستمرّاً ايستاده بودند و درِ ديگرى را نمىشناختند و به جاى اينكه عبد نفسشان باشند، عبد خلق باشند، عبد دنيا باشند، عبد شيطان باشند، عبد تو شده بودند. عبداللَّه بودند.
💠 و با اين حركت و شتاب، با اين عبوديت، هيبت تو آنها را به اشفاق انداخته بود. خدايا! ما را به آنها ملحق كن؛ مايى كه نشستهايم، مايى كه خزيدهايم.
💠 آدمى سر امام حسين عليه السلام را بر روى نى ببيند كه با او حرف مىزند، فرق شكافته حضرت على عليه السلام را ببيند، ولى حركتى نكند.
💠 پس كجاست حركت او؟ راهى كه اولياء حق با سر رفتند، ما مىخواهيم خزيده خزيده طى كنيم و اجر هم بگيريم؟!
📚 اخبات، ص ۹۹
🆔👉@cheshmeyejarie