eitaa logo
چشمه جاری
522 دنبال‌کننده
722 عکس
143 ویدیو
3 فایل
جرعه‌ای از چشمه جاری آثار استاد علی صفایی ارتباط با ادمین ✍️ @davood_mahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 داستان نينوا نشان داد آن‏ وقت كه مردم از يزيد بريدند، باز به سراغ‏ على ‏بن ‏الحسين عليه السلام نيامدند و همين نكته نشان مى‏ دهد كه حكومت علوى: 1. نياز به دگرگون ‏شدن تلقى مردم از خويش، 2. نياز به تربيت مهره ‏هاى كارساز 3. نياز به جايگزين ساختن آن‏ها دارد. 🔶 مادام كه اين نيازها تأمين نشده ‏باشد كار با فتك و ترور و كشتن سردمداران درست نمى ‏شود: «أَنَّ الْإِيمَانَ قَيَّدَ الْفَتْك‏». 🔶 آن‏ها كه بر مسلم مى ‏شورند كه چرا ناتوان ماند و ضعيف برخورد كرد و يا بر هانى كه چرا ابن‏ زياد را با نقشه‏ ى شريك و يا گونه ‏ى ديگر به دام نينداخت و از بين نبرد، اين‏ها نمى ‏دانند كه تحمل حكومت علوى حتى پس از واقعه ‏ى كربلا شكل نگرفت و كارها هماهنگ نشد. 🔶 و نمى‏ دانند كه مأموريت مسلم در حدّ ارزيابى بود و حتى حسين عليه السلام بارها به اصحابى كه اذن مى ‏خواستند تا سركرده ‏اى را بزنند اجازه نداد و شروع نكرد. 🔶 كسانى ‏كه مى ‏توانند در پناه رضاخان يا محمدرضاخان با آن ‏همه فشار زندگى كنند، كسانى‏ كه مى ‏توانند همراه صدام و مبارك و حسن و حسين و فهد با اسلام خود جشن بگيرند. 🔶 كسانى‏ كه مى‏ توانند در سوئد يا هلند يا اروپا و آمريكا با آزادى به انسانيّت خويش پاى‏ بند باشند، بايد بدانند كه اين‏ها از آدميّت و اسلام و تشيّع بهره‏ اى نبرده ‏اند. 🔶 كسانى كه خود را باور كرده ‏اند و از حكومت، رشد و تربيت و تعليم، نه‏ سوادآموزى و بهداشت و رفاه، را مى‏ خواهند، چگونه مى‏ توانند در زير اين سقف‏هاى كوتاه سر بلندكنند. 🔶 گرچه با تو بودن را هنوز نياموخته ‏ام، ولى با غير تو بودن را هم نمى ‏توانم. تشيّع و اسلام و انسانيّت ما با اين ناتوانى از تحمل غيرمعصوم و غير اولياى حق آغاز مى ‏شود و درجه مى‏ گيرد. 📚 وارثان عاشورا، ص ۲۶۴ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 اين واقعيت است كه مرگ ناچار ما را انتخاب مى‏ نمايد و ما را به بازى مى‏ گيرد، پس بگذار مرگى را انتخاب كنيم كه آبستن زندگى باشد. 🔷 «قُل لَّن يَنفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِّنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لاَ تُمَتَّعُونَ إِلاَّ قَلِيلاً». فرار شما براى شما سودى ندارد اگر مى‏ خواهيد از مرگ و يا شهادت فرار كنيد؛ چون آن‏ها كه با حسين پرواز نكردند تا امروز زنده نمانده ‏اند و زندگى جاويد را بدست نياورده ‏اند. 🔷 «أَيْنَمَا تَكُونُواْ يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ»؛ تا هر كجا برويد مرگ به دنبال شماست و شما را مى‏ گيرد حتى در قصرهاى بلند و محكم. 📚 نظام اخلاقی اسلام، ص ۲۴ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 سهم و میراث من 🔶 عاشورا روز حسين است و هيچ روزى مثل روز حسين نيست. عاشورا تنها يك‏روز نيست، بلكه تمامى تاريخ است. همان‏طوركه كربلا تنها يك قطعه‏ى خاك نيست. كربلا جغرافياى نامحدودِ اين تاريخ گسترده است. 🔶 با اين زمينه، سؤال اين‏ است‏ كه وارث عاشورا كيست؟ چه چيزى براى چه كسى از عاشورا باقى مانده‏است؟ 🔶 آيا حاصل عاشورا، شتك خون و زخم‏هاى باز و داغ‏هاى درد و خيمه‏هاى مبهوت و اسيران آزاد و پيام‏هاى رساست، و از آن‏ طرف حاصل‏ عاشورا، فتح شكست و غنيمت‏هاى پشيمان و حكومت‏هاى محكوم است؟ 🔶 درست است كه عاشورا لعنت و سلام را آورد و نفرين و سلام را تقسيم كرد، ولى من هر سال حساب مى‏كنم كه چه سهمى گرفته‏ام و چه ميراثى برداشته‏ام؟ آيا از عاشورا ى حسين و از كربلا ى حسين، سهمى داشته‏ام؟ 🔶 وارث، قرابت مى‏خواهد. قرابتى بدون حائل و بدون مانع. فرزندى كه قاتل پدر باشد، ارث نمى‏برد. فرزندى كه كافر باشد از مسلمان ارث نمى‏برد. 🔶 آيا من حسين را نكشته‏ام؟ آيا من از آنچه كه فهميده‏ام، چشم نپوشيده‏ام و كفر نورزيده‏ام؟ 🔶 اگر من به ولايت حسين نرسيدم، اگر ابوّت اولياء را نخواستم، اگر فرزند دنيا و يا بدتر بنده‏ى دنيا شدم و دين در وجود من شكل نگرفت و تنها بر زبانم نشست، آيا با حسين قرابتى دارم؟ آيا از عاشورا ارثى مى‏برم و سهمى مى‏گيرم؟ 📚 وارثان عاشورا، ص ۲۵۳ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 امامت كارش دگرگون كردن تلقى آدم‏ها از خويش و پرورش مهره‏ هاى مسلط بوده است و اين دو كار بايد با هم ادامه بيابد وگرنه همراه زمينه‏ ى آماده، بدون مهره‏ هاى مسلط، كارى از پيش نمى‏ رود. 🔶 گرچه با مسلط شدن مهره ‏ها و جايگزينى آنها مى‏ توان حكومت كرد و مى‏ توان حكومت را به پيش برد؛ ولى اين حكومتى است كه با حكومت أنبياء نمى ‏خواند، كه آنها مى ‏خواستند آدم‏ها خودشان آماده شوند و گام بردارند. 🔶 نمى‏ توان در برابر توده ‏ها و درنگشان تسليم شد و نمى ‏توان بر آنها تحميل كرد، كه بايد در آنها زمينه را فراهم كرد و با تفهيم و تعليم و زمينه ‏سازى، مهره ‏هاى مسلط را بركار گماشت و حكومت را پيش برد. 🔶 امام صادق آن قدر آدم داشت كه بتواند با كودتايى دستگاه عباسى را بردارد. و امام حسين هم حتى آن قدر افراد داشت كه بتواند با كشتن يزيد به طور ناگهانى بر صحنه مسلط شود؛ ولى مسأله اين بود كه هنوز مردم آمادگى نداشتند و حتى پس از شهادت امام حسين و مرگ يزيد رو به حكومت علوى نياوردند، كه ديگران بر صحنه نشستند. 🔶 اين نشان مى‏ دهد كه آن دو كار بايد فراهم شود. و اين است كه ولايت فقيه كه زمينه ساز امامت است بايد اين دو كار سنگين را بر دوش بگيرد: يكى دگرگون كردن تلقى آدم‏ها از خويش و ديگرى نفوذ دادن مهره ‏هاى مسلط در كار. 🔶 يا بايد از نوع حكومت أنبياء چشم پوشيد و به حكومت‏هايى ديگر روى آورد و يا آن‏كه اين دو كار را با هم انجام داد: هم تلقى توده ‏ها را از خويش عوض كرد تا به رفاه و آزادى قانع نشوند و حتى بالاتر از آزادى و عدالت و عرفان و تكامل را خواستار باشند و هم مهره ‏هاى مسلط را بر سر كار گذاشت و آنها را نفوذ داد. 🔶 ما امروز در ممالك اسلامى شاهديم كه چگونه پفيوزهايى بدون زمينه‏ ى توده‏ اى توانسته ‏اند با زور ولى مسلط در صحنه بمانند؛ چون آنها از مهره‏ هايى منسجم و سازمانى دقيق برخوردارند و مادام كه در اين سازمان رخنه ‏اى نيفتد و نفوذى نشود، كارى از پيش نمى ‏رود. 🔶 همان‏طور كه شاه مادام كه در دستگاهش نفوذ نشده بود، پا برجا بود. آنجا كه گارد و ارتش او متزلزل شدند و در دستگاه منسجم او رخنه افتاد، فرار كرد. 🔶 اين حقيقتى است كه بدون تكيه بر توده‏ ها مى‏ توان حكومت كرد، كه ممالك مرتجع منطقه شاهد آن هستند و با پشتيبانى توده ‏ها مى‏ شود زمين خورد كه حكومت شيلى خود نمونه ‏ى آن است. 📚 تطهیر با جاری قرآن، ج ۲ ص ۲۴۹ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 دخترم! به حقّ حق قسم، كه من شماها را براى خودم، كارهاى خودم، براى بهره‏هاى خودم نخواسته‏ام. 💠 و تمامى انتظار و تمامى دعا و خواسته‏ام، براى وجود گسترده و بارور شما بوده؛ تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشته‏ها به شما مباهات كند و شما را در آسمان‏ها به بزرگى بخوانند. 💠 تمامى دعا و تمامى آرزوى من، اين است كه تو را فاطمه‏ى رسول و همسر على و مادر زينب، به چشم عنايت بپذيرد. 💠 تمام خواسته‏ى من، اين است كه شما همه، نور چشم اولياء خدا و سرور قلب آن‏ها باشيد؛ نه سنگى در راه خدا و خارى بر دامان رسول و استخوانى در گلوى على و ضربه‏اى بر گونه‏ى فاطمه. 📚 نامه های بلوغ، ۱۳٠ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅ آدمى كه اندازه خودش را شناخته ديگر به خاطر كمترها طوفان نمى‏گيرد و از جا نمى‏كند. ✅ ظرفيت و وسعت روحى ما در رابطه‏ى با آنچه كه بر ما اثر مى‏گذارد مشخص مى‏شود. كه حضرت على عليه السلام مى‏گويد: «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلى‏ قَدْرِ هِمَّتِهِ»؛ اندازه آدم به اندازه همان چيزى است كه براى او اهميت دارد. ✅ ما تا ديروز براى چيزهايى اشك مى‏ريختيم كه امروز به آنها نگاه نمى‏كنيم، اين يك واقعيت است، مى‏توانى تحليلش كنى. ما امروز عارمان مى‏آيد كه به آن‏ها نگاه كنيم، ارزش وجودى خودمان را بالاتر از آن حرف ها مى‏دانيم. ✅ همين راه را اگر ادامه بدهيم، به ظرفيت و آزادى و زهدى مى‏رسيم كه امام در نهج ‏البلاغه حدش را مشخص نموده و به اين آيه اشاره كرده است «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما اتاكُمْ» ✅ ديگر با آمد و رفت تمامى دنيا، كم و زياد نمى‏شويم و آنچه براى ما اهميت‏ پيدا مى‏كند عمل به تكليف و آوردن وظيفه است، نه تأثّرها و حالتهاى عاطفى و سائقه‏هاى روانى. 📚 انتظار، ص ۸۹ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 «إِلَهِي عَلِمْتُ بِاخْتِلاَفِ الآثَارِ وَ تَنَقُّلاَتِ الأَطْوَارِ أَنَّ مُرَادَكَ مِنِّي أَنْ تَتَعَرَّفَ‏ إِلَيَ‏ فِی كُلِ‏ شَيْ‏ءٍ حَتَّى لاَ أَجْهَلَكَ فِی شَيْ‏ءٍ». خداى من! من از رفت و آمد آثار تو و از تحوّل و نقل و انتقال جلوه‏هاى تو، دانستم تو مى‏خواهى كه براى من در هر چيزى رخ بنمايى تا تو را در هيچ چيز جاهل نباشم و با تو بيگانه نمانم. 💠 ولى اين آشنايى آسان نيست، آنجا كه تو بت‏هاى من را مى‏شكنى و تعلق‏هاى مرا مى‏زنى اين نكته ديرتر برايم جا مى‏افتد كه تو مى‏خواهى به محدودها و محكوم‏ها، بسته نشوم وروى موج خانه نسازم و بدليل تحول بُت‏ها، بت‏پرست نمانم. 💠 در اول كار خيال مى‏كنم كه تو با من دشمنى كه تو با من لجاجت دارى، ولى از تحوّل مستمر و نقل و انتقال مداوم مى‏يابم كه تو بر من جلوه مى‏كنى و با شكست بت‏ها، تماميت خود را برايم آشكار مى‏سازى، من از شكسته شدن جام محبوبم مى‏توانم غصه و قصه ببافم كه از پدرم بود و از نياكانم رسيده بود. 💠 مى‏توانم بياموزم كه ديدى شكستنى بود و دل بستنى نبود، اين درسى است كه تو با اختلاف و رفت و آمد آثار و با نقل و انتقال اطوار و جلوه‏ها، به من آموختى تا تو را در هر چيزى ببينم. 📚 چهل حديث، ۳۲ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
🎤👈 حاج آقا ری شهری ✅ آیت الله بهجت رحمة الله علیه گفتند: من درباره ختومات از استادم (سیّد العارفین آیت الله سیّد علی قاضی) چیزی نمی پرسیدم، ولی گاه خود، چیزی می گفتند. ✅ از جمله ختم سوره واقعه و نماز روز پنجشنبه که از سیّد بن طاووس تا سیّد مرتضی کشمیری، بر آن مداومت داشتند تا شاگردان آنها. 📚 زمزم عرفان، ص ۳۹۹ 🔴👈 فردا دوشنبه، اولین روز ماه صفر است. ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
هدایت شده از حاج شیخ جعفر توسلی
✅👈 ختم مجرّب برای افزایش رزق و روزی ✅👈 دستورالعمل ختم سوره واقعه 💠 این ختم، از ختم‌های مأثوره و بسیار مجرّب است که مورد توصیه علما و بزرگان بوده و آیت‌الله بهجت نیز مطابق نظر اساتید معظمشان، بدان تأکید داشته‌اند. 💠 دستورالعمل این ختم، آنچنانکه در روایات وارد شده، بدین‌صورت است: چون اول ماه قمری، دوشنبه باشد؛ شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله. 💠 روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه، و روز سوم سه مرتبه و همچنین تا چهاردهم چهارده مرتبه بخواند. همچنین هر روز بعد از اتمام تلاوت سوره‌های آن ‌روز، این دعا را بخواند:«يا مُسَبِّبَ الْأَسْبابِ وَ يَا مُفَتِّحَ الْأَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْأَبْوابَ وَ يَسِّرْ عَلَيْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ] اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ رِزْقِی وَ رِزْقُ عِیالی فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ، وَ إِنْ كَانَ فِی الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ كَانَ فِی الْأَرْضِ بَعِيدًا فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ كَانَ قَرِيبًا فَيَسِّرْهُ وَ إِنْ كانَ يَسِيرًا فَكَثِّرْهُ وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَخَلِّدْهُ وَ إِنْ كانَ مُخَلَّدًا فَطَيِّبْهُ وَ إِنْ كانَ طَيِّبًا فَبارِكْ لِی فِيهِ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ يَا رَبِّ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ وَ وَحْدانِيَّتِكَ إِنَّكَ عَلی كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ إِنْ كانَ عَلی أَيْدِی شِرارِ خَلْقِكَ فَانْزَعْهُ وَ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ وَ لَا تَنْقُلْنِی إِلَيهِ حَيْثُ يَكُون»ُ. 💠 در ادامه مرحوم مجلسی از امام سجاد علیه‌السلام نقل می‌فرماید که در روزهای پنجشنبه میان این چهارده روز، به جای دعای فوق، پس از اتمام سوره‌ها، این دعا را قرائت نماید؛ آن دعا چنین است: «يا واحِدُ يَا ماجِدُ، يَا جَوادُ يَا حَليمُ، يَا حَنّانُ يَا مَنّانُ يَا كَريمُ، أَسْأَلُكَ تُحْفَةً مِنْ تُحَفاتِكَ تَلُمُّ بِها شَعْثی وَ تَقْضی بِها دَيْنی وَ تُصْلِحُ بِهَا شَأْنی بِرَحْمَتِكَ يَا سَيِّدی اَللّهُمَّ إِنْ كانَ رِزْقی فِی السَّماءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ كانَ فِی الأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ، وَ إِنْ كانَ بَعيدًا فَقَرِّبْهُ، وَ إِنْ كانَ قَريبًا فَيَسِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ قَليلًا فَكَثِّرْهُ، وَ إِنْ كانَ كَثيرًا فَبارِكْ لی فيهِ وَ أَرْسِلْهُ عَلَى أَيْدی خِيَارِ خَلْقِكَ، وَ لَا تُحْوِجْنی إِلَى شِرارِ خَلْقِكَ، وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ فَكَوِّنْهُ بِكَيْنُونِيَّتِكَ [بِكَيْنُونَتِكَ] وَ وَحْدانِيَّتِكَ اَللّهُمَّ انْقُلْهُ إِلَيَّ حَيْثُ أَكُونُ وَ لَا تَنْقُلْنی إِلَيْهِ حَيْثُ يَكُونُ، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ [يا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا واحِدُ يَا مَجيدُ يَا بَرُّ يَا كَريمُ] يَا رَحيمُ يَا غَنِيُّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمِّمْ عَلَيْنا نِعْمَتَكَ وَ هَنِّئْنا كَرامَتَكَ وَ أَلْبِسْنا عافِيَتَك»َ. ❌ نشر با ذکر منبع👈 https://eitaa.com/tavasolitabrizi
🎤👈 عبدالرضا هاشمی ✅ یک روز وقتی در خانه استاد صفایی رحمة الله علیه سرم را روی بالش گذاشتم، به دیوار ها و بند میان آجرهای کرم رنگ نگاه می کردم که نگاهم به سقف افتاد، سقف قدیمی و قشنگی بود. ✅ با خودم فکر کردم: کافیه با یک خرج سبک، رنگ و روی اینجا رو عوض کنی و طوری درش بیاری که هر کی اینجا میاد نه تنها فراری نشه، بلکه لذت هم ببره. ✅ از طرفی هم خودم بنایی بلدم و گچ کاری هم که خرج زیادی نداره، پس تمومه. فقط مونده یه کسب اجازه از حاج آقا که اون هم دلیلی نداره که مخالفت کنه، تازه خوشحال هم میشه که سر و وضع اینجا آبرومند بشه. ✅ صبح وقتی استاد صفایی آمد، عرض کردم: اگه اجازه بفرمایید من می تونم با کمی خرج، به سر و وضع این زیرزمین برسم و از این حالت بیرونش بیارم. ✅ در ضمن اوستا عمله هم که نمی خواد، خودمون هستیم کار می کنیم. نظر شما چیه؟. ✅ ایشان گفتند: اینجا با همین اوضاعش کفاف عمر ما رو می کنه. ما اگه می خوایم برسیم باید کمی به خودمون برسیم و یه دستی به سر و روی دلمون و خودمون بکشیم که خیلی واجب تره، پس برو انرژی خودت رو جایی صرف کن که ارزشش رو داشته باشه. 📚 رد پای نور، ج ۱ ص ۶٠ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 ما از خدا، مقتدر بى‏گذشتى را تصور كرده‏ايم و چهره‏ى غالب را در نظر مى‏آوريم و از دستورها و قانون‏ها هم‏ احساس مزاحمت مى‏كنيم و تا بشود، مى‏خواهيم فرار كنيم. 💠 در حالى كه ما بچه‏ى دنيا هستيم و دنيا قانون‏مند است و خدا با محتبش هستى را برپا كرده و با رحمتش آن را در برگرفته است. دنيا قانون‏مند است و نمى‏توان بى‏گدار به آب زد. دنيا همه جايش راه نيست: يك راه مشخص و يك نظام حاكم دارد. 💠 غريزه در حيوانات و علم در انسان، تا اندازه‏اى اين راه را شناخته است. همين محدوديت غريزه و علم، نياز به وحى و نبوت را مطرح كرده است. 💠 چون انسان چه در رابطه با فكر و عقل و غرايز و غضب و شهوتش و چه در رابطه با اشيا و چيزهايى كه مى‏خورد و مى‏پوشد و نگاه مى‏كند و دست مى‏گيرد و چه در رابطه با افراد، از همسر و پدر و مادر و فرزند گرفته، تا آدم‏هاى دور و نزديك و چه در رابطه با ملت‏هاى ديگر، محتاج وحى است و نياز به رسول دارد تا به او بياموزد كه چگونه با خودش كار كند و با فكر و عقل و غرايزش برخورد نمايد و چگونه با اشيا و زمين و آسمان و اطرافش رابطه برقرار سازد و چگونه با آدم‏ها تماس بگيرد و با ملت‏ها سياست بگذارد. 💠 با اين نگاه، وحى يك ضرورت است و هدايت خدا محبتى گسترده است، نه دخالتى مزاحم و نه احتياج به همراه و همخوانى كه او را تلاوت كند و كلمه را تكرار نمايد. 📚 ذهنیت و زاویه دید ص ۲٠٠ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔶 از آنجا كه تو به نظام‏ها و سنت‏ها آگاه نيستى، الله كه آگاه و حاكم بر اين هستى است، تو را آگاه مى‏كند و براى تو دستورهايى مى‏گذارد و راه تو را به نور مى‏بندد. 🔶 اين دستورها با نشاط و لذت تو دشمن نيست كه به خاطر نشاط و لذت توست. 🔶 كودكى كه مى‏خواهد با خاك بازى كند، مادرش، كنارش مى‏كشد، كودك بانك بر مى‏دارد بگذار خوش باشيم. چرا مزاحم منى؟ 🔶 مادر آرام او را مى‏بوسد، پسرم هميشه خوش باش! تو هنوز كزاز نمى‏شناسى و درد بى‏پايى را تجربه نكرده‏اى. پسرم هميشه خوش باش! 📚 روش نقد ج ۱، ص ۸۸ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
💠 آنها كه به حقيقت مى‏رسند و راه را طى مى‏كنند، آنها مجبورند كه تمام حركت‏ها و حالت‏ها را، با نظام عالى هستى همگام و هماهنگ كنند. و اين است كه در اين سطح، با شرع هماهنگ مى‏شوند. 💠 هر كس كه پخته‏تر شده و دور بيشتر گرفته، دقت بيشتر خواهد داشت. حتى در رفت و آمد و آميزش و غذا خوردن و تطهير كردنش، حتى در ناخن گرفتن و عقيق به دست كردنش. 💠 در اين سطح ديگر تقليد و تحميل نيست، كه فهم و ديد است. در اين سطح تعادلى كه از شعاع عقيق و اثرى كه در فلان لحظه از زمان و فلان مرحله از نور خورشيد و ماه، بر سلول‏ها و اتم‏هاى وجود انسان مى‏افتد، مشهود است و نمودار و پيدا. 💠 امروز كه بى‏اعتنايى به اينها و ارتكاب سياهى‏ها ما را سياه نمى‏كند، لباسمان لباسى آلوده است. و لباس آلوده كثافت را مى‏بلعد و نشان نمى‏دهد. آنها كه به لطافت و طهارت مى‏رسند، آنها اثر يك لبخند و يك نگاه و سياهى، يك تخيل را، حتى بر خويش مشاهده مى‏كنند. و اينها با اين ديد، بار سنگين تكاليف را به دوش مى‏كشند. 💠 در هستى قانونمند، نمى‏توان بى‏قانون راه رفت و بى‏حساب زندگى كرد. چگونه مى‏توان از قانون‏ها مستغنى شد. و چگونه مى‏توان از شرع گذشت. انسان، پس از گذشت‏ها به شرع مى‏رسد. و با اين ديدها به شرع رو مى‏آورد. آنها كه به آزادى مى‏رسند و از آزادى، آزاد مى‏شوند، تازه به مذهب و به شرع رسيده‏اند. 📚 روش نقد ج ۳، ص ۱٠۱ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
❇️ اگر مذهب را امر و نهى و بكن و نكن هاى خشك و زندگى سوز بدانى، كه نشاط و روح تو را به زندان مى افكند، ناچار در برابر آن مى ايستى و از زير بارَش، شانه خالى مى كنى. ❇️اما اگر جهان قانونمند و رابطه هاى پيچيده را باور كردى، آن وقت دقّت و حذر، در تو زنده مى شود و تو در اين كوير مبهم و جنگل تاريك، به دنبال آشنا و بَلَد و آگاهى مى گردى، كه به تو بگويد از كجا بيا، از كجا نرو؛ بكن و نكنها را انتظار مى كشى. ❇️ چون پيچيدگى راه و حجم خطر و آشنايى جلودار را مى دانى و محبّت و رأفت او را ديده اى و امامت و رسالت او را باور كرده اى. ❇️ بار سنگين تكاليف، هنگامى بر تو سبك مى شود، كه تو خودت و جهان و آدمها و رابطه ى پيچيده ى اينها را شناخته باشى؛ و به نارسايى غريزه و علم و عقل و وجدان خودت رسيده باشى. ❇️ اينجاست كه منتظر رسول امين مى مانى و به دنبال او مى روى؛ تا از خداوند مهربان آگاه، براى تو حرفها را بياورد و پيامها را بخواند. 📚 نامه های بلوغ، ص ۱۱۲ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 حاج آقا پورسید آقایی 💠 روزی با استاد صفایی رحمة الله علیه عازم حرم امام رضا علیه السلام بودیم که گفتند: در زیارهایتان برخی افراد؛ به خصوص از مسئولان نظام که برای ما و شما، شب و روز کار می کنند و نمی توانند به زبارت بیایند سهیم کنید؛ علی الخصوص امام راحل را. 📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۱۸ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 با عرض پوزش به خاطر تعطیلی ۱۲ روزه کانال به علت سفر زیارتی اربعین أباعبدالله الحسین علیه السلام، إنشالله فعالیت دوباره کانال از سرگرفته می شود.
✅👈 حاج آقا پورسید آقایی 🔷 صبح زود، من و آقای عرب زاده با استاد صفایی رحمة الله علیه عازم حرم امام رضا علیه السلام بودیم. 🔷 حاج شیخ گفتند: هر کدام یک یا چند نفر از دوستان یا مسئولان را در ثواب زیارت خود سهیم کنید. 🔷 امام خمینی رحمة الله علیه و برخی دیگر از مسئولان، خیلی دلشان می خواهد که به زیارت بیایند؛ اما به خاطر کارها و مسئولیت هایشان نمی توانند. 🔷 گفتم: شما چه کسی را سهیم کردید؟ جواب ندادند، دوباره و سه باره پرسیدم. گفت: معادی خواه را. 🔷 گفتم: کسی که عامل همه این شایعات بر علیه شماست⁉️ 🔷 گفتند: می خواهم آن دنیا ببیند او برای من چه کرد و من برای او چه کرده ام‼️ 📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۱۴ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 حاج آقا پورسید آقایی 🔶 با استاد صفایی رحمة الله علیه از حرم امام رضا علیه السلام بیرون می آمدیم، گفت: حقیقتاً آدمی در حرم أهل بیت علیهم السلام زیر بارش بی امان فضل الهی پاک می شود. 🔶 همانطور که جسم ما کثیف می شود و نیاز به شستشو و حمام دارد، دل و روح ما هم کثیف می شود. 🔶 حرم تطهیرگاه قلب و روح انسان است. 📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۲۲ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 تقسیم نمک غذا 💠 در روايت آمده: يكى از اصحاب حضرت سجّاد علیه السلام نقل مى‏كند: شبى از شب‏ها ديدم كه حضرت بار سنگينى را بر روى دوششان حمل مى‏كنند و مى‏روند. 💠 در مسيرى كه مى‏رفتند، بار به زمين افتاد و ايشان نمى‏خواستند كه كسى متوجه شود. من آمدم و كمك كردم. ديدم مقدار نان و خرمايى است كه حضرت آماده كرده‏اند تا تقسيم كنند. 💠 به ايشان گفتم اجازه بدهيد من بردارم. حضرت اجازه ندادند و فرمودند: «هر كس بايد بارِ خودش را خودش بردارد». 💠 شخص مى‏گويد با حضرت تا اطراف شهر آمديم. ديدم ايشان نان و خرما را بدون سر و صدا بالاى سرِ عدّه‏اى كه از اهل سنّت بودند و شيعه نبودند، گذاشتند. 💠 به ايشان گفتم:«يابن رسول اللَّه، ايشان كه از شيعيان نيستند؟!» حضرت فرمودند: «اگر از شيعيان بودند كه نمك غذايمان را هم تقسيم مى‏كرديم». 📚 روزهاى فاطمه، ص ۴٠ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 مرحوم بحر العلوم كه يكى از علماى بزرگ است، براى يكى از علماء كه خود صاحب كرامات است، پيغام مى‏فرستد تا خدمت ايشان برسد. 🔷 وقتى مى‏آيد، مى‏بيند كه اين بزرگ، در حالى كه دست به محاسنش گرفته، خيلى منقلب و ناراحت است. 🔷 آن بزرگ به او مى‏گويد: تو هستى و در همسايگى‏ات كسى است كه دو روز غذا نخورده و گرسنه مانده است؟! چرا كارى نكرده‏اى⁉️ 🔷 آن عالم در جواب مى‏گويد كه من نمى‏دانستم. آن بزرگ اعتراض مى‏كند كه چرا نبايد بدانى⁉️ اگر مى‏دانستى و اقدام نمى‏كردى، كه يهودى بودى! 🔷 حال شما ببينيد در همسايگى خود چه افرادى سوختند و از بين رفتند! نه در همسايگى كه در خانه خود، چقدر زن و بچه‏هاى ما ضايع شدند و يا خواهر و برادرهاى ما به فساد و فحشاء كشيده شدند. 🔷 با اين همه كوتاهى، انتظار داريم كه دلمان بلرزد؟! خيلى جنايت كرده‏ايم! 📚 اخبات، ص ۱۱۵ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
استاد صفایی رحمة الله علیه 🔷 يكى از ثروتمندان به مشهد آمده بود و مدت‏ها در حرم رفت و آمد مى‏ كرد، ولى نه حالى پيدا مى‏ كرد و نه سوز و جوششى در او ايجاد مى‏شد. 🔷 از خودش بدش مى‏ آيد و تصميم مى ‏گيرد كه قهر كند و ديگر سراغ امام نيايد. بليط برگشت مى‏ گيرد. 🔷 قبل از رفتن، در راه پيرمردى را مشاهده مى ‏كند كه بار زيادى را با چرخ دستى حمل مى‏ كند. پيش او مى‏ رود و مى ‏پرسد: چرا اين قدر بار زده ‏اى⁉️ 🔷 پيرمرد مى ‏گويد: اين بار را به خاطر اينكه مقدارى پول لازم دارم تا براى دخترم جهيزيه تهيه كنم، كنترات كرده ‏ام. از طرفى هم عيالم گفته تا اين مبلغ را تهيّه نكرده ‏اى، به خانه نيا! 🔷 بيچاره پيرمرد! با همه جان كندن و با تمام غيرت خود كار مى‏ كرد.تاجر از اين وضعيت تكانى مى ‏خورد و تحوّلى در او ايجاد مى‏ شود و با پيرمرد به سمت منزلشان حركت مى ‏كنند. 🔷 به منزل آنها مى‏ رود و سعى مى‏ كند تا حوائج آنان را بر طرف كند. جهيزيه را تهيّه و دختر را به خانه بخت مى ‏فرستد. آخر سر، بار ديگر به حرم مى‏ رود تا خداحافظى كند. 🔷 وقتى وارد حرم مى‏ شود، چشمانش مانند چشمه شروع به جوشيدن مى‏ كند و منقلب مى ‏شود. 🔷 صاحب دلى مى‏ گفت: بايد سنگ را از سرچشمه برداشت تا قساوت‏ها از بين برود. 📚 اخبات، ص ۱۱۴ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 مبلغ توحید 💠 عده‏اى خيال مى‏كنند بايد به فقير تأمين داد كه هر وقت نداشتى سراغ من بيا و از من بگير. و خيال مى‏كنند نهايت احسان همين است، در حالى كه اين تأمين بزرگ‏ترين خيانت است. 💠 اين تأمين، بت پرست بار آوردن است. فقير همين كه تنگدست مى‏شود، به ياد من مى‏افتد و به سراغ من مى‏آيد و هنگامى كه به او انفاقى كردم به من علاقه‏مندتر مى‏شود. 💠 عارفِ آگاه، نه تأمين مى‏دهد و نه هميشه فقير را به خود راه مى‏دهد. چه بسا كه خودش او را رد كند تا بُت او بشكند و به ديگرى سفارش كند و يا به وسيله‏ى واسطه‏اى حاجتش را به او برساند و از راهى كه حساب نمى‏كند گرفتاريش را مرتفع نمايد تا توكّل و اعتقاد و عشق به حق در فقير رشد كند و زيادتر شود. 💠 سرّ اينكه پيشوايان در شب انفاق مى‏كردند همين بود كه افراد، بت پرست بار نيايند و متملّق و چاپلوس و يا ذليل و خوار نگردند. 💠 و سرّ اينكه خداوند به آنهايى كه بر او توكّل كرده‏اند، «مِنْ حَيْثُ لايَحْتَسِبُ» روزى مى‏دهد همين است كه اينگونه به توكل و توحيدِ عميق‏ترى خواهند رسيد و بر شيرها تكيه نخواهند كرد و گرفتار پستان‏ها نخواهند شد، بلكه خزائن و منبع‏ها را مى‏بينند و قدرت حق را مشاهده مى‏كنند كه پستان‏ها را از شير انباشته است. 📚 فقر و انفاق، ص ۷۲ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
✅👈 حاج آقا عزیزالله حیدری 🔶 استاد صفایی رحمةالله علیه با آنکه از نقش انفاق، آن هم با ضابطه هایش بسیار گفته بود و خود عامل بدان بود، یک بار خود دیدم هنگام مطالبه کمک مالی طلبه ای از ایشان فقط دعا کرد و گذشتیم. 🔶 بعد از دور شدن از آن شخص گفتند: حالت او که به ما امید بسته بود، شرک را در او زنده مى‏كرد. 🔶 باید غیر مستقیم کمک را رساند، تا نظر فرد نیازمند از خلق بریده و متوجه خداوند شود. 🔶 همان روز دیدم بدهی وام شخصی را که امضای استاد را برای ضمانت جعل نموده بود، پرداخت نمود. 📚 مشهور آسمان، ص ۳۷ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
🔷 به حجره دوستی رفته بودم؛ فقیری آمد. نمی دانم دوستم می خواستم خودی نشان بدهد یا این باوری بود که به اشتباه به آن رسیده بود. 🔷 مبالغی به آن فقیر کمک کرد و هنگام رفتن فقیر، به او گفت: هر وقت احتیاج داشتی، نزد من بیا، نکند من را فراموش کنی، نکند از من دریغ کنی. 🔷 وقتی پیش من برگشت، غروری در وجودش بود و نگاهش را به چشم های من دوخته بود که ببیند عکس العمل من چیست. شاید خیال می کرد خیلی از او تعریف خواهم کرد. 🔷 گفتم: تو می دانی اول زندیق عالم هستی. گفت: من⁉️ گفتم: بله، تو. گفت: چطور⁉️ 🔷 گفتم: این چه جور کمک کردن است، چرا خلق را بت پرست می کنی، چرا او را به خودت می بندی و اسیر و ذلیل خودت می کنی، یعنی چه هر وقت خواست بیاید سراغت، چرا برای خلق بت می سازی ⁉️ 🔷 خدا اگر می خواست شکم ها پر شوند و تن ها پوشیده، مگر خودش نمی توانست چنین بکند⁉️ همان حرفی که کافران می گفتند:«أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ». آیا به کسی غذا بدهیم که اگر خدا می خواست، خودش به او می داد؟؟ 🔷 واقعا اگر مسئله فقط غذا دادن بود، خود خداوند می داد و به کسی نیازی نبود. پس چه شد که مسئله به تو واگذار شد؟ 🔷 این مسئولیت را به تو دادند تا هم تو رشد کنی و هم او رشد کند؛ تو با دادنت و او با نگرفتن و آزاد بودنش. 🔷 گفتم: تو با اینگونه انفاق کردنت، او را بت پرست و اسیر و ذلیل کردی و خودت را هم بدبخت می کنی. 🔷 خود خدا وقتی می خواهد به خلق روزی بدهد، «مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ»یعنی از راهی که حساب نشده است، می دهند. 🔷 چون من اگر بدانم هر ماه فلان مبلغ از فلان جا یا فلان شخص به من می رسد، هر ماه به این رو می آورم. 🔷 اگر بدانم از فلان ثروتمند به من فلان مبلغ کمک می رسد، متوجه و اسیر او می شوم. در نتیجه او معبود و محورم، و ملاک حبّ و بغض من می شود. 🔷 اینکه خدا «مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ» می رساند، برای این است که توحیدم غنی تر و یقینم زیادتر گردد. 📚 جمع ها و حاصل جمع ها، ص ۴۵ 🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie