eitaa logo
چشم شیشه ای
158 دنبال‌کننده
2 عکس
1 ویدیو
0 فایل
نگاهی به برنامه های سازمان صدا و سیما
مشاهده در ایتا
دانلود
برنامه‌ای برای کشاندن موضوعات قرآنی به ساحتی عمومی‌تر 👤علی صدری‌نیا 🔹راه اندازی شبکه قرآن غیر از همه برکات و حسن‌هایش برای مخاطب تخصصی قرآنی، یک آفت بزرگ هم در این سالها داشت؛ اینکه الباقی شبکه‌های تلویزیونی، دیگر برای تولید برنامه‌های تلویزیونی قرآنی، متناسب با مخاطب هدف خودشان، دینی را به گردنشان احساس نمی‌کردند، و این موضوع را از سبد ماموریتهای خود بیرون می‌گذاشتند و تلاش ویژه‌ای هم در این راستا نمی‌کردند. یعنی برای بخش قابل توجهی از مخاطب عام، به مرور شبکه قرآن تبدیل به شبکه‌ای شد که بدون لحظه‌ای توقف صرفا از روی آن می‌پریدند، و بقیه شبکه‌ها هم اساسا دغدغه‌ای برای طراحی و تولید آثار ویژه قرآنی و کشاندن موضوعات قرآنی به ساحت عمومی نداشتند. و این در حالی بود که برنامه‌های باسابقه‌تری همچون درس‌هایی از قرآن هم طبیعتا با گذشت دهه‌ها از شروع پخش و حفظ ساختار ثابت برنامه، کم کم دوران اوج خود را سپری کرده بودند و این خلا بیش از پیش به چشم می‌آمد. 🔹مهمترین ویژگی برنامه محفل از نظر من همین است؛ اینکه این برنامه اولین تلاش ویژه در سالهای اخیر است برای کشاندن موضوعات قرانی به ساحتی عمومی‌تر؛ برنامه‌ای قرآنی که این بار مخاطب هدفش مخاطب تخصصی شبکه قرآن نیست، بلکه مخاطبی از جنس مخاطب شبکه سه را هدف گرفته است؛ اساس این دغدغه و فکر ارزشمند است. ضمن اینکه در تولید برنامه هم ویژگی‌هایی وجود دارد که نشان از این می‌دهد که با برنامه‌ای فکر شده و دارای طراحی مواجهیم. طبیعی است که این برنامه هم مثل هر اثر دیگری در فصل ابتدایی‌اش نقایصی داشته باشد، اما به نظرم حتما تا اینجا نمره قبولی می‌گیرد و اگر آسیب شناسی دقیقی از این فصل اتفاق بیفتد و طراحی ویژه‌تری برای فصل‌های بعدی انجام شود، حتما با برنامه‌ای آینده‌دار و جریان ساز و دارای اثرگذاری بیشتر روبرو خواهیم بود. @cheshmshishei
، ، و / تکنولوژی ترکیب سرگرمی با پیام 👤 میثم ظهوریان 🔹 در حوزه برنامه سازی در صدا و سیما در طول زمان یک مرزبندی شکل گرفته بود، که گویا حوزه اخبار و برنامه های معارفی مختص افراد مذهبی جامعه ساخته می‌شود و برنامه های سرگرمی و فیلم و سریال دایره انحصاری سلیقه و ذائقه طبقه غیرمذهبی یا نهایتا قشر خاکستری است.این مرزبندی به تدریج سلیقه مخاطب را نیز شکل داده بود. 🔹 برنامه هایی مانند ، ، و در واقع در صحنه این روزهای صدا و سیما به دنبال مرزشکنی این فرهنگ سکولار هستند. 🔹 طبیعتا این برنامه ها بدون اشکال نیستند ولی نفس این که تکنولوژی ترکیب سرگرمی با محتوا و پیام در سیما شکل گرفته است، بسیار ارزشمند است و با اطمینان می‌توان گفت این تکنولوژی به تدریج ارتقا هم خواهد یافت و در جذب مخاطب غیر مذهبی نیز موفق خواهد شد. 🔹 یکی از استراتژی های پایه بازاریابی بر این اصل استوار است که حفظ مخاطب (مشتری) موجود یا تبدیل مخاطب عادی به مخاطب وفادار، مقدم بر جذب مشتری جدید است و با هزینه ای بسیار کمتر قابل انجام است. در واقع این مخاطبان وفادارند که می‌توانند به مجرای جذب مخاطب جدید نیز بدل شوند. 🔹اشتباه مهم گذشته صدا و سیما این بود که در سودای جذب طبقه غیر مذهبی ذائقه ای را در مخاطب بالفعل خود شکل داد که به راحتی می‌توانست آن را با برنامه هایی سازگارتر در ماهواره و شبکه‌های اجتماعی ارضا کند و همین مسئله ریزش مستمر مخاطب وفادار ( حتی جامعه مذهبی و انقلابی) را موجب شده بود. 🔹در واقع تبدیل به سازمانی شده بود که برای بخش اصلی مخاطب خود ( خانواده های مذهبی) هیچ برنامه خاصی در حوزه سرگرمی نداشت. در نتیجه نه تنها نتوانست مخاطب جدیدی را اضافه کند که به تدریج همان مخاطب موجود را نیز به ماهواره و شبکه‌های اجتماعی باخت. 🔹 جسارت صدا و سیما در شکستن این مرزبندی کاذب قابل تقدیر است؛ اگر چه در این مسیر به طور طبیعی هم در برابر قشریونی که اساسا با هر نوع تلفیق مفاهیم دینی با سرگرمی مخالفند قرار خواهد گرفت و هم همان طبقه ای که با بروز مفاهیم دینی در هر قالبی مخالف است. @cheshmshishei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 بیستم فروردین ماه سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی 🔸روایت حاج سعید قاسمی از لحظات شهادت فرزند حضرت فاطمه زهرا (ع)، سید مرتضی آوینی و مرور ذکر ثانیه های آخر عمر ایشان و متوسل شدن وی به بانوی دو عالم برای شهادت خود در سرزمین شهیدان غریب فکه و نه برای زنده ماندن و بازگشت به تهران! 🔸این لحظات آخر زندگی یک انسان خدایی در این دنیای فانی است! به راستی، لحظات آخر عمر ما چگونه و با چه جملات و التماس هایی سپری می شود؟! خوشا به حال سید مرتضی آوینی که حضرت زهرا اینگونه با صلابت او را خرید. این روایت چیزی نیست جز تجلی آیه ۶۲ سوره مبارکه یونس که خداوند کریم در آن فرمود: «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ. آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مى ‏شوند.» @ravayatefathavini @cheshmshishei
«برنامه‌های جدید صداوسیما»؛ در کشاکش «ابداع» یا «اضمحلال» در فرایند بزرگ جهانی رضا قائمی در دورۀ جدید صداوسیما و برنامه‌های اصطلاحاً تحولیِ آن، نظیر ، ، و نظایر آنها از یک‌سو شاهد تلاش و دست‌وپازدنی برای طرح نوآوری‌ها، ابداعات و خلاقیت‌هایی متناسب با فضای اسلامی-ایرانی یا بومی خودمان هستیم و از سوی دیگر، اغلب آنها نسبتی با مشابه‌های داخلی و تقلیدیِ قبلی خودشان دارند؛ «سیدخندان با خندوانه»، «حسینۀ معلی و محفل با عصر جدید». آنچه نمی‌توان دربارۀ «سیدخندان» و محفل و حسینۀ معلی انکار کرد، داشتن نسبتی با «خندوانه» و عصر جدید و نظایر آنها است؛ این نسبت را هم می‌توان در لوگوی آنها دید و هم در نحوۀ اجرای مجری و شیوۀ نشستن مخاطبین و میان‌برنامه‌ها و نظایر آنها دنبال کرد. با این‌حال داشتن «نسبت» با شکل و فُرم برنامۀ قبلی، لزوماً به معنای تقلید و تکرار نیست؛ از قضا داشتن نسبتی با برنامه‌ای مشابه، اقتضاء نوآوری و ابداع است. اینکه ابداع یا نوآوری در هر زمینه یا موضوعی به‌طور کلی از گذشتۀ آن زمینه و موضوع، گسسته و منقطع باشد -فارغ از اینکه آیا اساساً چنین امکانی وجود داشته باشد یا نه- نشان از نوآوری و ابداع نیست، بلکه شاید نشانۀ بی‌هویتی و بی‌معنایی باشد. از این منظر، بودنِ نسبتی میان و خندوانه یا میان و با عصر جدید چندان مذموم نیست، همانطور خندوانه و عصر جدید نیز یحتمل با برنامه‌های مشابه خارجی‌اش نسبتی داشته است. مسئلۀ بر سر نوع «نسبت» است: نسبت تقلیدی یا نسبت ابداعی؟ اما چرا ما در جمهوری اسلامی، به این ضرورت رسیده‌ایم که برنامه‌هایی در نسبتی با برنامه‌های خارجی یا جهانی بسازیم؟ در پاسخ به این پرسش، یک پاسخ دمِ دستی وجود دارد و آن این است که اگر ما چنین برنامه‌هایی نسازیم، یحتمل مخاطب صداوسیما، جذب برنامه‌های مشابه خارجی در ماهواره و فضای مجازی می‌شود. بنابراین ما باید چنین برنامه‌هایی بسازیم تا مخاطب، پای تلویزیون خودمان بنشیند. این پاسخ که نتیجۀ آن، ظهور «نسبت تقلیدی» بوده است، مدت‌ها سرلوحۀ بسیاری از برنامه‌های صداوسیما قرار داشته و برنامه‌های خارجی با اندک تغییرِ ظاهری، به‌صورت تقلیدوار ساخته و پخش می‌شدند؛ این تغییرات آنقدر اندک و ظاهری و رفعِ ‌ِرجوهی بود که به‌تدریج رعایت مسائل ظاهری هم بی‌معنا می‌شد و برنامه‌ساز و برنامه‌بین، آن‌طرف دوربین و این‌طرف دوربین، هر دو شبیه همان سازنده و بینندۀ برنامۀ خارجی می‌شدند. اما چرا برنامه‌های خارجی برای مخاطب ایرانی جذاب است؟ به‌نظر می‌رسد پاسخ به این پرسش بتواند اهمیت برنامۀ و و محفل و البته معیاری برای ارزیابی‌شان بدست دهد. «ما»، فارغ از آنکه بر امواج یک انقلاب جهانی یا حداقل با مدعیات جهانی سوار هستیم، به‌لحاظ تاریخی نیز ملتی تمدن‌ساز بوده‌ایم و اقتضاء تمدن‌سازی، اتخاذ افق و دیدگاهی جهانی است. شاید به همین جهت باشد که مقام معظم رهبری در بیانۀ گام دوم انقلاب، نسل گام دوم انقلاب را در آستانۀ «ورود به فرایند بزرگ جهانی» می‌دانند. این تحلیل، با واقعیاتی که امروزه به‌ طرُق مختلف، از شبکه‌های اجتماعی و مجازی تا مسافرت‌های متعدد و نظایر آنها که تجربه می‌کنیم هم سازگار است. «ما گریزی از اتخاذ موقف و افقی جهانی نداریم» و در عین حال در این موقفِ ورود به فرایند بزرگ جهانی انقلاب، ناگزیر از حفظ و تقویت بنیان‌های اسلامی-ایرانی خویش هم هستیم. در عین اینکه به موقعیت جزئی و خاص خودمان می‌اندیشیم، ناگزیر از طرح جهانی ایده‌های‌مان هستیم. این شوق نگاه جهانی، نه تنها لزوماً منفی نیست، بلکه فرصتی برای بسط و گسترش آرمان‌های انقلاب اسلامی است. با این مقدمات می‌خواهم دوباره به تحلیل و و و این شکل از برنامه‌ها برگردیم. سیدخندان و حسینۀ معلی و محفل، سودای ترویج ایده‌های حزب‌اللهیِ انقلابی یا اسلامی-ایرانی را در یکی از جهانی‌شده‌ترین قالب‌هایی ممکن دارند. از این‌جهت ناگزیر از ایجاد نسبتی با این قالب‌ها و فرم‌ها و شکل‌های برنامه‌سازی هستند. این برنامه‌‌ها نمی‌توانستند در بستر و زمینۀ فعلی، بی‌نسبت با نسخه‌های مشابه‌شان یعنی خندوانه و عصر جدید و نظایر آنها روی آنتن بیاید، اما از قضا آنچه برگ برندۀ گونۀ اخیر این برنامه‌ها است، همین ویژگی‌های حزب‌اللهی انقلابی یا اسلامی-ایرانی آن در مقایسه با نسخه‌های تقلیدی گذشته است. 🔸گونه‌های اخیر، در نسبت با گونۀ اول که علیرغم برخی تغییرات، همچنان ذیلِ ایدۀ تقلید از الگوهای خارجی شکل گرفته بودند، تلاش می‌کنند از تقلید بیرون آیند و ایده و کار و حرف خودشان را به میان بکشند؛ با این‌حال دقیقا در همین‌جاست که می‌توان میزان توفیق و و را به ارزیابی نشست. اما آن معیار چیست؟ @cheshmshishei
برای دست‌یابی به معیاری دقیق برای ارزیابی این برنامه‌های اخیر، باید دوباره تکرار کنیم که «ما وارد فرایند بزرگ جهانی شده‌ایم». بنابراین اگر در این کارزار وارد شده‌ایم؛ ناگزیر باید به شکل جهانی، برنامه‌ بسازیم و از همان آغاز، افق تبدیل‌شدن به الگویی برای تحول در قالب‌ها و فرم‌های فعلی در سطح جهانی داشته باشیم، در غیر این‌صورت، فارغ از اینکه از آرمان‌ها و شعارهای انقلاب اسلامی و مدعیات آن فاصله گرفته‌ایم یا کوتاه آمده‌ایم، در آستانۀ قریب‌الوقوعِ اضمحلال ایده‌های مبدعانه خودمان قرار می‌گیریم و دیر یا زود، مخاطب‌مان را از دست خواهیم داد و او دوباره به دیدن برنامه‌های ماهواره‌ای یا در بهترین حالت، گونه‌های تقلیدیِ آنها در داخل، برخواهد گشت. در همین‌جا است که معیار ارزیابی برنامه‌های گونۀ اخیر آشکار و روشن می‌شود. حال باید دید و و و برنامه‌هایی نظیر آنها چنین ظرفیتی را به عرصه کشانده‌‌اند یا هنوز راه دراز و دشواری در پیش دارد؟ @cheshmshishei
و سبک قرائتی علی مهدیان 🌹امسال اولین ماه رمضانی را تجربه کردیم که استاد قرائتی در صدا و سیمایش نبود. حواستان بود؟ او روی تخت بیمارستان خوابیده. 🌹بیش از چهل سال است که مردم قرائتی را با یک کلمه میشناسند و آن «قرآن». اخلاقش بروز صدق است و اخلاص. جایی شنیدم که میگفت من آنچه واجب است دنبال میکنم. راست میگفت خالصانه همین بوده است. نهضت سواد آموزی، نماز، زکات، قرآن. اما سبک قرائتی هم جذاب است. 🌹قرائتی برای آنکه جذاب باشد، از حرف حق تنزل نمیکند، فرو نمیکاهد. بلکه حرف حق را تنزیل میدهد. به نام جذب قشر خاکستری و متمایل به مشکی و سیاه و ظلمات و چه و چه، برنامه های تبلیغی اش را مخلوط سیاه و سفید و انضمام حق به چرندیات قرار نمیدهد. 🌹او نماد جذابیت دیگری است. جذابیتی که خوبان انقلاب داشتند و دارند. سعه صدر معنایش تنزیل حقایق است یعنی اندیشه را به ساحت هنر رساندن یعنی معنویت را به ساحت تفکر و تفکر را به ساحت احساس و جذابیتهای ملموس جاری کردن. 🌹جذابیتی که امام خمینی داشت و هنوز هم دارد. سیدعلی حکیم مظلوممان دارد و خواهد داشت، جذابیت حاج قاسم شهید، جذابیت شهید مطهری و شهید آوینی و همه خوبان مجاهدمان. اینها جمع جلال و جمالند. جمع وحدت و کثرت، جمع اوج و گسترش. جمع چشم چپ و چشم راست. جمع ولایت و کرامت. جمع امام و امت. جمع قله ها را دیدن و دامنه را هم فهمیدن. نه مقابل ضعیف الایمانها از حق کوتاه میآید و نه به نام نامی حق، واژه پر کشش «مراعات» و مدارا را کنار میگذارد. 🌹قرائتی میخنداندت در حالیکه به فکر فرو میبردت. نهیب میزند در حالیکه چراغ اندیشه ات را روشن میکند. ساده میگوید اما اهل عمق هم پای درسش دو زانو درس میگیرند. این گونه روی صحنه مقابل نسلهای مختلف دوام میآورد و همه تمام قد برایش بلند میشوند. 🌹این ماه رمضان، قرائتی عزیز در بستر بیماری است اما خدا را شکر، سبک او در حال فراگیری است. صدا و سیما گویا تصمیم گرفته همین مسیر را پیش برود. برنامه را تماشا میکردم. جذاب، صمیمی، خواستنی، صریح. پر از عاطفه و البته عمق و اندیشه. پر از صدق و اخلاص. انصافا داریم خلاص میشویم از سلبریتی بازی و رنگ و لعابهای مسخره و لاینفع. سبک هنرمندی قرائتی را دوست دارم. خدا سایه اش را از سر ما کم نکند به حق این شبهای شریف. @ali_mahdiyan @cheshmshishei
«سید محمدحسین هاشمی‌گلپایگانی» تهیه‌کننده برنامه از چگونگی شکل‌گیری این پروژه قرآنی در صداوسیما می‌گوید. @chashmshishei
در مورد بازجویی مدیر عامل تیک تاک در کنگره و‌ حاکمیت مجازی ما میثم ظهوریان 🔹گزارش شبکه ۴ از جلسه بازجویی گونه کنگره آمریکا با مدیر عامل اپ از جهتی درس آموز و از جنبه به نمایش کشیدن بی هویتی بخشی از مسئولین جمهوری اسلامی در مواجهه با پلت فرم های بیگانه نگران کننده بود. 🔹مدیر عامل تیک تاک گفت سرورهای آن تماما در آمریکا است و به وسیله یک شرکت آمریکایی مدیریت و توسط پرسنلی آمریکایی نظارت می‌شود و کاملا تابع قوانین این کشور است. همچنین تاکید کرد تمام تدابیر امنیتی لازم برای عدم دسترسی هر کشور دیگری به داده های کاربران آمریکایی را اتخاذ کرده است. 🔹 همه این‌ها موجب نشد نمایندگان کنگره با زاویه نگاه های مختلف ( که چندین بار هم تاکید داشتند این موضوعی فراحزبی است و نه محل دعواهای سیاسی) از امکان جمع آوری داده های کاربران آمریکایی تا تاثیر اخلاقی بر نوجوانان و‌ کودکان و امکان تأثیرگذاری بر جامعه از طریق دستکاری در الگوریتم او را با تندترین ادبیات به استیضاح نکشند. آن هم فقط به این دلیل که شرکت مادر این پلتفرم چینی است. 🔹حتی این که سه نفر از ۵ عضو هیأت مدیره این شرکت آمریکایی هستند، خود مدیر عامل فعلی شرکت یک سنگاپوری تحصیکرده آمریکا و همسر او نیز آمریکایی است و ۶۰ درصد سهام پلتفرم نیز متعلق به سرمایه گذاران بین‌المللی است، تاثیری بر کیفیت و محتوای این جلسه و نوع واکنش جدی نمایندگان کنگره نداشت. 🔹جالب این که حتی طرح چنین دغدغه هایی در مورد شبکه‌های اجتماعی در ایران برای محکوم شدن شما توسط طبقه ای از روشنفکران کفایت می‌کند. آن هم در حالی که نه تنها هیچکدام از این موارد از تحت قوانین ملی بودن، حفاظت از کلان داده ها، عدم دستکاری در الگوریتم و حتی قرار داشتن سرورها در خاک سرزمینی در ایران وجود ندارد که حتی به خود اجازه می‌دهند به صرف وجود نام یا تصویری از مفاهیم و شخصیت‌های ملی و قهرمان ایران، صفحات را حذف یا محدود کنند.
✅«محفل» پنجره‌ای به مهم‌ترین اشتراک مسلمانان سیدمحسن اسدی این شب‌ها حوالی افطار، برنامه قرآنی روی آنتن شبکه سوم سیما می‌رود که در نوع خود جالب توجه است و می‌توان ادعا کرد جای خالی یکی از حلقه‌های مفقود رسانه‌ای ما را پر می‌کند. ​​​​​​​تاکنون برنامه‌های تلویزیونی قرآنی زیادی در سیمای ملی ساخته شده ولی بدون تعارف هیچ کدامشان مانند نتوانستند پا را از دایره علاقه‌مندان این فضا فراتر بگذارند و مخاطب عمومی جذب کنند و جذابیت‌های رسانه‌ای بیافرینند. شاید برای کسانی که با محافل قرآنی مأنوسند، دیدن حافظان و قاریان حرفه‌ای و برخورد رو در رو با آن‌ها امری عادی باشد ولی سوژه‌‌های این برنامه انصافاً قاب‌های دیدنی و بدیعی ساخته‌اند که مخاطب عمومی و خانواده‌ها را کنار هم می‌نشاند. همه تنوع‌های این برنامه شامل تنوع قومی، زبانی، ملل، فرقه‌ای، سنی، جنسی و... برای توجه دادن به یک اصل اساسی است: قرآن کتاب و زبان مشترک همه مسلمانان؛ این کاری است که محفل می‌کند. پنجره‌ای است به جامعه قرآنی کشور و تا حدی مسلمانان جهان. گرچه جامعه قرآنی ما شامل دستگاه‌ها و سازمان‌هایی که در این زمینه زحمت می‌کشند هم می‌شود ولی در این جامعه از همه مهم‌تر اشخاص، خانواده‌ها و محافل غیررسمی است که بدون چشمداشت به بودجه‌ها و سازمان‌ها کار خودشان را می‌کنند و مسیر خودشان را می‌روند. گرچه در دهه‌های اخیر به دلیل تلاطم‌های اجتماعی متعدد از برخی سنت‌های سابق مثل همین جلسات قرآن خانگی جاماندیم ولی نشان داد این سنت حسنه همچنان پابرجاست و زایش‌ها و رویش‌های خودش را دارد. 🔻جامعه قرآنی کشور هم مثل همه جوامع صنفی دیگر شامل مجموعه‌ای از نقش‌ها و کارکردهاست؛ استاد و شاگرد دارد، سلبریتی و تازه‌کار و حرفه‌ای دارد، پدیده‌های عجیب و غریب دارد، تناسب فرم و محتوا در آن مطرح است. خلاصه اینکه قرآن‌دوستان برای خودشان حال و صفا و ادب و آدابی دارند و از همه مهم‌تر محافلشان حول و حوش معانی بلندی گرد آمده که کلام پرودگار است؛ رفیع‌ترین کلام‌ها، احسن‌الحدیث. همه این‌ها مواد لازم برای ساخت یک برنامه تلویزیونی را که هم جذاب است و هم محتوای درست و تمیز دارد به دست می‌دهد. چه خوب است این پنجره را به روی همه این ناشناخته‌ها و کمتر دیده‌ شده‌ها باز کرده و چه حیف بود که تا کنون از آن محروم بودیم و قابی فراگیر از آن را در رسانه‌هایمان درست نکرده بودیم. چه خوب که این همه علاقه‌مند خودجوش و بی‌ادعا در جای جای کشور، بی‌خیال هیاهوها و جنجال‌ها، دل در گرو کلام نور دارند و با آن زندگی می‌کنند و چه حیف که رسانه‌های ما و حتی رسانه ملی با عینک بدبینی به جذاب بودن این هنرها نگریسته بود. چه خوب است که می‌شنویم همین مقدار از که از رسانه ملی پخش شده، توجهات دوباره مردم به کلاس‌ها و استادان قرآن را در پی داشته است. قطعاً یک شروع است و آنچه این شب‌ها از قاب تلویزیون می‌بینیم پر است از اشکالات برنامه‌سازی. ایده بدیعی است که در مسیر خود باید کم کم اصلاح شود، چه اینکه در فاصله همین چند هفته هم روز به روز بهتر شده است. شاید مهم‌ترین ایراد این برنامه استفاده از فرم برنامه‌های استعدادیابی (تلنت شو) باشد که خب اساساً ربطی به این برنامه پیدا نمی‌کند. یا ایرادی که این برنامه در هنگام موقعیت‌سازی‌های دراماتیک دارد که گاه گل‌درشت و باورناپذیر می‌شود گاهی سرد و بی‌مزه. یا برخی نابلدی‌ها از سوی کارشناسان برنامه در جایی که باید کلام و رفتارشان را بیشتر و پیشتر کنترل کنند و... . 🔹 امید است با حرفه‌ای‌تر شدن عوامل سازنده در گرو تجربه امسال، بعدی به برکت حرف به حرف قرآن کریم و نام اهل بیت(ع) گرم‌تر و پویاتر روی آنتن برود. @chashmshishei
⭕️ درباره انتقادهای رسانه‌ای سطحی مریم حنطه زاده وضعیت خیلی از دوستان منتقد در قبال تلویزیون اینگونه است که ابتدا، اگر یک برنامه موفق و پرمخاطب ( به قول خودشان مخاطب عام) باشه، هر روز یک ایرادی به آن می‌گیرند. بعد که آن برنامه دیگر پخش نشد، همان برنامه را به عنوان الگوی عالی و تراز قرار داده و برنامه‌های بعدی را نسبت به آن می‌سنجند و این بار به‌خاطر نداشتن مخاطب (و نقد و تحلیل کامل ضعف و قوت‌ها)، از آنها ایراد می‌گیرند! 🔹مثلا برنامه نود و فردوسی پور، عصر جدید و علیخانی و کتاب باز و سروش صحت، خندوانه و رامبد جوان، هنوز که هنوز است روی بورس مقایسه هستند. البته در این مقایسه‌ها، فقط وجه پرمخاطب بودن آنها مورد توجه است و هیچ وقت سعی نمی‌شود که پارامترهای تاثیرگذاری آنها را لیست کنند؛ مانند سلبریتی بودن مجری و تعلق آن به طیف فکری و سیاسی دیگر، زمان و دوره‌ای که برنامه پرمخاطب شد، تأثیر تبلیغاتی همان دسته از مجریان و طرفدارانشان در بازنشر مطالب برنامه‌ها در فضای مجازی و.... 🔹این افراد و رسانه‌ها، بدون توجه به زمان و شرایط و ویژگی‌های موردتوجه قرار گرفتن برنامه، بدون توجه به حجم تغییرات نسبت جامعه ایران با رسانه (تنوع مبادی اطلاعاتی و انتخابی شدن آن به کمک پلتفرم های گوناگون) و نسبت آن با سلبریتی (به عنوان شاخص انتخاب)، فقط به ایرادگیری از هرگونه تجربه جدید رسانه‌ای می‌پردازند. 🔸در واقع این افراد، در حالی که در یک تناقض جدی، در مطالب دیگرشان به شدت با پلتفرم‌های دیگر تولید برنامه، سلبریتی‌‌گری و تاثیر سیاسی و فرهنگی و سبک زندگی آنها مخالفت می‌کنند، در چنین نقدهای سطحی و با ارجاع پرتکرارشان به پرمخاطب بودن برنامه‌های قبلی، عملا همان عوامل را پرستش می‌کنند. @cheshmshishei
حماسه روستائیان حامی امشب( شب قدر بیست و سوم) رسانه کنار مردم روستایی کشور قرار گرفت. آیینه آنها بود. هر چند هر روستا ۵ ثانیه. مردمی روستایی که حیرت انگیز هستند و غیر قابل توصیف. در بصیرت و تدین انقلابی. جمع های کوچک و بزرگ در اقلیم های جذاب ایران. امشب( شب بیست و ششم فروردین) اخبار در آیتم راهپیمایی در روستاهای ایران بی نظیر بود و تحسین برانگیز. زمبور