🔮💜احترام به پدر و مادر💜🔮
خدای مهربونم
نوشته تو کلامش
هر پدر و مادری
واجبه احترامش
باید باشه رفتارت
همیشه با محبت
بالا نبر صداتو
پیش اونا تو صحبت
بابا و مامان ما
مثل چراغ خونن
نشونه رحمت
خدای مهربونن
#شعر
💜
🔮💜
💜🔮💜
join🔜 @childrin1
#نکته
👈هرگز هیچ بچه ای قرار نیست دوست پدر و مادرش باشد، اما پدر و مادر قرار است دوست فرزند خود باشند.
هرگز پدر و مادر نباید سفره دل خود را پیش فرزندشان در هیچ سنی باز کنند و با او درد دل کنند!
درد دل با کودک تجاوز روانی به کودک است.
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
🐓🌾خروس بی محل🌾🐓
یکی بود یکی نبود ، در یک روستای سرسبز ، مردی زندگی می کرد که خروس کوچکی داشت . وقتی شب فرا می رسید ، مرد خروس را می گرفت و در خانه مرغ هایش می گذاشت تا از چنگ روباه مکار در امان باشد .
مرد گفت : آه ، چقدر خسته ام . بهتره امشب خوابی طولانی داشته باشم . بعدش به تخت خوابش رفت و خوابید . فردای آن روز ، خروس و کوچک خیلی زود از خواب بیدار شد از خانه مرغ ها به بیرون پرید و بر روی نرده ای کنار اتاق خواب مرد نشست .
بالی به هم زد ، سینه اش را جلو آورد ، چشم هایش را بست و با تمام قدرت خواند : ” قوقولی قوقو – قوقولی قوقووووووو ”
مرد با صدای بلند خروس بیدار شده بود با عصبانیت به خروس گفت : ” از این جا برو ای خروس بی محل “. خروس وقتی عصبانیت مرد را دید تا می توانست تند تند از آن محل دور شد .
مرد که از خواب بیدار شده بود و دیگر خوابش نمی برد به خودش گفت : ” بهتر است به مزرعه ام بروم و آن جا کشاورزی کنم امان از دست این خروس ، بیشتر از این نمی توانم بخوابم ” بیلش را برداشت و به طرف مزرعه به راه افتاد .
شب بعد مرد خروس را در خانه ی خوک ها گذاشت . با خود گفت : ” خیلی خسته ام ، یک خواب طولانی خستگی من را برطرف می کند . ” خروس باز هم صبح خیلی زود از خواب بیدار شد . از خانه ی خوکها به بیرون پرید و روی نرده کنار خانه ی مرد نشست .
بالی به هم زد ، چشم هایش را بست و با صدای بلندی شروع به خواندن کرد . “قوقولی قوقوووووووو – قوقولی قوقووووووووو “
مرد باز هم با صدای خروس از خواب بیدار شد و با عصبانیت فریاد زد : ” از این جا برو ای خروس بی محل من از دست تو خواب راحتی ندارم . ” خروس هم که خیلی ترسیده بود با قدرت هر چه تمام تر فرار کرد .
مرد به تخت خواب رفت ، اما هر کاری کرد خوابش نبرد . تصمیم گرفت که به مزرعه برود و کشاورزی کند . علف های هرز را هرس کند . توت فرنگی ها را بچیند .
شب بعد خروس را در انبار علوفه گذاشت . با خودش گفت : ” خیلی خسته ام ، امشب دیگر با خیال راحت تا صبح می خوابم و از خروس بدصدا هم خبری نیست ” باز هم صبح خیلی زود خروس از خواب بیدار شد و از پنجره انبار به بیرون پرید . روی نرده کنار خانه مرد نشست ، بالی به هم زد ، چشم هایش را بست و شروع به خواندن کرد : ” قوقولی قوقوووووووو – قوقولی قوقوووووووو “
مرد که این بار خیلی عصبانی تر از قبل شده بود تصمیم گرفت خروس را بفروشد .
صبح زود خروس را به بازار برد و به کشاورزی دیگر که مرغ و خروس زیادی داشت فروخت . آن شب مرد با خیال راحت تا ظهر فردا خوابید و دیگر خروسی نبود که او را صبح زود از خواب بیدار کند .
مرد دیگر سراغ مزرعه اش نمی رفت . علف های هرز تمام مزرعه را فرا گرفته بودند . آن سال مزرعه محصول خوبی نداد و مرد به خاطر خوابیدنش هیچ سودی نبرد.
#قصه
🐓
🌾🐓
🐓🌾🐓
join🔜 @childrin1
@childrin1..کانال دُردونه.mp3
5.78M
#قصه_صوتی
"قورباغه ای به نام سبزک"
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه..mp3
1.76M
#لالایی_صوتی
"لالایی گل پونه"
👇🏽👇🏽👇🏽
🐇
🐞🐇
🐇🐞🐇
Join🔜 @childrin1
🌈🌼ســـلام روزتـون قـشنگــــــ🌼🌈
🌈🌼و سرشـار از شـادی ،برکت🌼🌈
🌈🌼و لـطف خـدای مـهربــون🌼
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مجموعه_داستان_های_مهارت_های_زندگی
این داستان :♤فرهنگ به چین می رود♤
👆👆👆
🍊
🍋🍊
🍊🍋🍊
🍋🍊🍋🍊
🍊🍋🍊🍋🍊
Join🔜 @childrin1
@childrin1.کانال دُردونه(2).mp3
2.87M
# ترانه_صوتی
سلام مامان و بابا
🌞
💚🌞
╲\╭┓
╭ 💚🌞 🆑 @childrin1
┗╯\╲
دوری و دوستی🌈🌼
من با صدای جیرجیر
امشب زدم آهسته ساز
با جیغ ترساندی مرا
ای دختر زیبا و ناز
آهسته میگفتی برو
توی اتاق من نمان
از دور آوازت خوش است
پهلوی من چیزی نخوان
من میروم توی حیاط
برشاخههای ناربن
از دور با من دوست باش
آهنگِ من را گوش کن
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
کاردستی جذاب رباط 🤖🤖
🤖
🌈🤖
╲\╭┓
╭ 🌈🤖🆑 @childrin1
┗╯\╲
#کاردستی
#خلاقیت با درب بطری و گیره و کارتن👌🏿😍
به همین راحتی میشه بچه هارو خوشحال کرد.
🎲
🧩🎲
╲\╭┓
╭ 🧩🎲 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#نکته_تربیتی
⚪️با ریخت و پاش این روزهای بچه ها چه کنیم ؟
💜تعداد اسباب بازی ها را کاهش دهید .
💚مکان جذابی برای بازی کودکان آماده کنید . البته با همکاری و امکان نظر دادن خودش .
🧡در مکان انتخاب شده با او همبازی شوید و از آن مکان برای تنبیه استفاده نکنید .
❤️حتی الامکان محل بازی را نزدیک به محل نشستن اعضای خانواده انتخاب کنید .
⚪️از بازی جمع کردن ، مسابقه استفاده کنید .
❤️این روزها به دلیل خستگی و کم تحملی کودکان ، جمع شدن انرژی در کودکان ، تخطی از قوانین وجود دارد . تحمل بیشتری داشته باشید .
⚪️
❤️⚪️
╲\╭┓
╭ ⚪️❤️ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
#خلاقیت
👑تاج تولد بسازید
کلیپ های کاربردی فقط اینجا
فوروارد یادت نره💋
💕
👑💕
╲\╭┓
╭ 👑💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
#سرگرمی
کاردستی زیبا و ساده برای سرگرمی کودکان در خانه
#فوروارد یادتون نره😘
🟢
🍓🟢
╲\╭┓
╭ 🍓🟢 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
🥳بازی جالب و حیرت انگیز
🤩این بازی می توان در منزل درست کرد و بااعضای خانواده لذت برد.
👀دقت توجه و تمرکز
هماهنگی چشم و دست
تقویت عضلات ظریف
تقویت عضلات درشت
فوروارد یادت نره💋
💕
💜💕
╲\╭┓
╭ 💜💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_شاد_کودکانه
" بهار "
👆👆👆
🌸
🌿🌸
🌸🌿🌸
╲\╭┓
╭🌿🌸 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🐿🌳 لانه پر سیاه 🌳🐿
یک روز بلوطک، بچه سنجاب، به دوستش کلاغ گفت: «چقدر لانه ات کوچک است پَر سیاه! الان توی درخت بلوط این وری، یک لانه کلاغ دیدم که از لانه تو خیلی بزرگ تر بود!»
پَر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه بزرگ تر سرک کشید.
بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: «وای خدا! چقدر لانه خودم کوچک و تنگ است! چطور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟»
پر سیاه از این طرف و آن طرف شاخه نازک جمع کرد و مشغول ساختن یک لانه بزرگ تر در کنار لانه اش شد. وقتی دوستانش آمدند دنبالش برای بازی، پر سیاه گفت: «نه نه، امروز نمی آیم، کار مهم تری دارم!» و بلوطک هم نرفت.
پر سیاه لانه جدیدش را این قدر بزرگ ساخت که از لانه درخت بلوط هم بزرگ تر باشد. آن وقت بلوطک پیشش برگشت و گفت: «آخ، چه قدر لانه ات زشت است پر سیاه! الان توی درخت کاج آن وری، یک لانه کلاغ دیدم که خیلی قشنگ تر بود!»
پر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه درخت کاج سرک کشید. بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: «وای خدا! چقدر لانه خودم ساده و بی رنگ است! چطور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟»
پر سیاه به این طرف و آن طرف پر کشید و یک عالم چیز میز جمع کرد: چند پر زرد و آبی، یک دکمه طلایی، چند کاغذ شکلات براق و خیلی چیزهای دیگر.
این قدر از این چیزها دورتادور لانه اش چید تا از لانه درخت کاج رنگارنگ تر باشد. بلوطک برگشت و گفت: «آخ، چه قدر لانه ات خالی است پر سیاه! الان توی درخت چنار پشت تپه، یک لانه کلاغ دیدم که پر از غذا بود!»
پر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه پر از غذا سرک کشید. بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: «وای خدا! چقدر لانه خودم خالی است! چطور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟»
پر سیاه مشغول پیدا کردن غذا شد. این قدر گردو و فندق و بلوط توی لانه اش چپاند که یک دفعه... تلپی! لانه افتاد پایین و هر چه توی آن بود پخش شد روی زمین.
پر سیاه با ناراحتی فریاد کشید: «وای خدا! دیدی لانه بزرگ رنگارنگ پر از غذای من چه شد؟»
بلوطک پیشش برگشت و گفت: «غصه نخور پر سیاه! لانه قبلی ات هم خیلی خوب است.» بعد سرش را پایین انداخت و با مِن و مِن گفت: «الکی گفتم کوچک و زشت است. آخه چشم و همچشمی بین سنجاب ها زیاد است و از آن خوشم نمی آید. فقط می خواستم ببینم کلاغ ها هم چشم و همچشمی دارند؟»
پر سیاه با تعجب به بلوطک نگاه کرد و یک دفعه زد زیر خنده. بالش را دور گردن بلوطک انداخت و گفت: «پس بیا خوراکی ها را جمع کنیم، دوستان که برگشتند، دور هم بخوریم، بعد برویم بازی. از این همه جمع کردن چیز میز خسته شدم!»
#قصه
🐿
🌳🐿
🐿🌳🐿
Join🔜 @childrin1
@childrin1'کانال دُردونه.mp3
4.08M
#قصه_صوتی
"روباه پوستین دوز"
با صدای (خاله شادی)
👆👆👆
🦋
🎨🦋
🦋🎨🦋
╲\╭┓
╭🦋🎨 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1.mp3
10.02M
#لالایی_صوتی
با صدای "علی زند وکیلی"
👆👆👆
💚
✨💚
💚✨💚
╲\╭┓
╭ ✨💚 🆑 @childrin1
┗╯\╲