🌼چهارشنبه تون عالی و بینظیر
🐝امروزتـون زیبـاتر از گـل
🌼و لحظه هاتون به زیبـایی
🐝تابلوی طبیعت
🌼آرزومـندم دلی آرام
🐝هـمراه با مـهربانی
🌼قدمی استوار و محکم
🐝و روزی پـراز موفقیت
🌼داشته باشید...روزتــون زیـبـا
🌼
🐝🌼
╲\╭┓
╭ 🐝🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه(1).mp3
2.08M
#ترانه_صوتی
"خروسه می گه"
👆👆👆
🌞
🐓🌞
🌞🐓🌞
join🔜 @childrin1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کارتون
"پند پارسی"
(خر خواستنی)
💕
✨💕
╲\╭┓
╭ ✨💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
21.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قصه_پیامبران_و_امامان
#انیمیشن
"نبرد شجاعانه امام علی علیه السلام"
💕
💚💕
╲\╭┓
╭ 💚💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🗯🍒گیلاسی 🍒🗯
تاب تاب عباسی
گوشواره هات گیلاسی
دوست من و بهاری
خیلی تماشا داری
گوشواره هات قشنگن
شیرین و رنگارنگن
اون بالا دونه دونه
به شاخه آویزوونه
تاب تاب همبازی
یه جفتشو می ندازی؟
#شعر
🍒
🗯🍒
🍒🗯🍒
Join🔜 @childrin1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
کاردستی طاووس🦚🦚
🦚
🔅🦚
╲\╭┓
╭ 🦚🔅🆑 @childrin1
┗╯\╲
#تزیین_غذای_کودک
کوچولوها گاهی غذا و میوه نمی خورند، تزیین زیبای غذا میتونه بچه ها رو تشویق به مصرف بهتر و بیشتر مواد غذایی سالم کنه و باعث رشد بهتر بچه ها بشه
💕
💜💕
╲\╭┓
╭ 💜💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🎨#نقاشی_ساده
#آموزش گام به گام #نقاشی
این شماره: میمون
این روزها که کوچولوهاتون تو خونه موندن و بیشتر حوصله شون سر میره میتونید با استفاده از این الگوها باهم نقاشی های ساده بکشید و بچه ها رنگش کنن و از لحظات شادی که براشون رقم میزنید لذت ببرن
💕
💜💕
╲\╭┓
╭ 💜💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🖤🏴شمشیر در محراب🏴🖤
آنشب ستاره ها به خانه حضرت علی علیه السلام چشم دوخته بودند .امام علی علیه السلام آن شب بارها و بارها به ستاره ها نگاه کرد و آهسته فرمود امشب همان شبی است که پیامبر خدا خبرش را به من داده بود .
نزدیک اذان صبح رسید و حضرت مثل همیشه برای نماز آماده شد. وارد حیاط شد .ولی مثل اینکه همه زمین و آسمان از کوچ آسمانی اش خبر داشتند . مرغابی هایی که در حیاط خانه بودند بالهای خود را باز کرده و جلوی حضرت را گرفتند . مرغابیها جیغ می زدند . بالهایشان را بهم می زدند و جلوی پای امام می دویدند.کسانی که در خانه بودند سعی کردند مرغابی ها را بگیرند امام فرمود رهایشان کنید که نوحه می خوانند و بعد از این نوحه ها ،گریه های بسیاری نیز خواهد شد .
سپس امام در را گشود و راهی مسجد شد .ابن ملجم که تا صبح منتظر مانده بود نزدیک اذان به خواب رفته بود حضرت علی علیه السلام او را تکان داد و صدا زد برای نماز برخیز .
سپس چند بار بلند فرمود: نماز، نماز ،تا همه در صفهای جماعت قرار گیرند .آخرین نماز جماعتش را قامت بست و فرمود :الله اکبر
ابن ملجم مضطرب و نگران به اطراف خود می نگریست و شمشیرش را هم چنان زیر لباسش پنهان نگه می داشت.منتظر فرصتی بود که نیت شومش را به انجام رساند .
وقت رکوع شد ابن ملجم با احتیاط رکوعی نیمه تمام کرد و سپس برخواست و منتظر ماند. او با دیگران به سجده نرفت .وقتی همه برای سجده سر به زمین گذاشتند شمشیر زهرآلودش را بیرون کشید و به سرعت به سمت محراب دوید و با تمام قدرت، شمشیر را بر سر مبارک حضرت علی در حال سجده کوبید .
محراب غرق در خون شد و صدای لرزان حضرت علی نماز را نیمه تمام گذاشت .صدایی که می گفت: فزت برب الکعبه :به خدای کعبه قسم من رستگار شدم.
#قصه_امامان
╲\╭┓
╭🖤🏴 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی_آموزشی
خودت_بساز
💚🔺ڪاردستی های زیبا ی اشڪال هندسی با استفاده از نی ❤️🔹
"آموزش اشڪال هندسی و آموزش مفهوم بزرگو ڪوچڪ"
با ما همراه باشید😘
🔺
💚▪️
╲\╭┓
╭ ❤️🔸🆑 @childrin1
┗╯\╲
جیک و جیک و جیک روزه ام🌈🌼
جیک و جیک و جیک
جوجه ی من توی لونه خوابیده
هیچ کس اونو این وقت روز
تو رختخواب ندیده
شاید اونم روزه باشه
حال نداره که پاشه
مامان جونم برای اون
صبحونه ای می پاشه
جوجه می گه جیک و جیک و جیک
یعنی که من بیدارم
دونه ها را برای افطاری نگه می دارم
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه(2).mp3
1.94M
#قصه_صوتی
"اطاق جدید لیلا کوچولو"
با صدای ماندگار( مریم نشیبا)
👆👆👆
🔮
💈🔮
╲\╭┓
╭ 🔮💈 🆑 @childrin1
┗╯\╲
✨💜لالایی💜✨
لالالالا کلاغه پرکشیده
پریده تا دم لونه ش رسیده
توی لونه ش یه دونه جوجه داره
نی نی کوچولوی دردونه داره
کلاغه می خونه لالالالایی
بابای جوجه ام،الان کجایی؟
بیا جوجه کلاغت را نگا کن
بیا و قار و قار و قار صدا کن
لالالالا کبوتر بغ بغو کرد
پیشی شیطون بلا میومیو کرد
کبوتر توی لونه ش جوجه داره
واسه جوجه ش کمی دونه میاره
دهان جوجه کفتر بازِبازه
کبوتر توی اون دونه میذاره
لالالالا الاغه بار می برد
شتر توی بیابون خار می خورد
الاغه خسته شد عرعر صدا کرد
شتر ایستاد و اورا هی نگا کرد
لالالالالالالالالالایی
عزیزمن الهی خوب بخوابی
#لالایی
💜
✨💜
╲\╭┓
╭ 💜✨ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🌼پنجشنبه تون عالی
🌈امروز برایتان
🌼اینگونه آرزو میکنم
🌈ان شاءالله
🌼خدا در خونه تک تک تون بزنه
🌈بگه امروز نوبت خواسته ها و
🌼آرزوهای شماست و
🌈توشه ای پرازخیر و برکت
🌼شوق زندگی
🌈حس خوشبختی
🌼روزگار آرام و
🌈عاقبت بخیری براتون هدیه بیاره
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
17.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_باب_اسفنجی
این قسمت ( دروغ آوریل)
👆👆👆
🔆
💜🔆
🔆💜🔆
╲\╭┓
╭ 💜🔆 🆑 @childrin1
┗╯\╲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بچه_های_ساختمان_گل_ها
این قسمت: جشنواره اسباب بازی
👆👆👆
🏡
🍃🏡
🏡🍃🏡
Join🔜 @childrin1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
یک کاردستی فانتزی و جالب 🌈
🐣جوجه کوچولو با استفاده از کاغذ رنگی🐣
با ما همراه باشید😘
💕
🐣💕
╲\╭┓
╭ 🐣💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#تغذیه_کودک
به کودک نان بیات یاگوشت تکه ای خورشت ندهید چون نیاز به جویدن بیشتری دارد(جویدن سبب احساس سیری زودهنگام و لاغری میشود). کودکانی که غذا میکس شده یابا بافت نرم میخورند اغلب چاقترند.
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
🎨#نقاشی_ساده
#آموزش گام به گام #نقاشی
این شماره: لاک پشت
این روزها که کوچولوهاتون تو خونه موندن و بیشتر حوصله شون سر میره میتونید با استفاده از این الگوها باهم نقاشی های ساده بکشید و بچه ها رنگش کنن و از لحظات شادی که براشون رقم میزنید لذت ببرن
💕
💜💕
╲\╭┓
╭ 💜💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🐭🐱موش موشی🐱🐭
موش موشی خوابش مياد
بوی جورابش مياد
ميون خواب ميبينه
كه هر كجا ميشينه
پیشی يهو در ميره
عقب عقب تر ميره
بعدش فرار ميكنه
داد و هوار ميكنه
ميگه امان از اين موش
با اين جوراب بد بوش
#شعر
🐭
🐱🐭
╲\╭┓
╭ 🐭🐱🆑 @childrin1
┗╯\╲
بستنیِ تنها🍦🌈
مناسب چهار تا شش سال
{با هدف: تقویت قوای تخیلپردازی ڪودڪان، مهربای و همدلی بین ڪودڪان}
یڪی بود، یڪی نبود. در یڪ شهر بزرگ و شلوغ، یڪ فروشگاه خیلی زیبا بود. این فروشگاه پر از خوراڪیها مختلف و رنگارنگ بود. در قسمت خوراڪیهای سرد، یڪ فریزر خیلی بزرگ بود ڪه در شڪمش پر از بستنیهای رنگارنگ و خوشمزه خوابیده بودند. همه بستنیها یڪ روز در ڪارخانه ساخته شده بودند و به این فروشگاه آمده بودند.
بستنیهای شڪلاتی، یخی، شیری، نونی و انواع دیگر. بستنیها در شڪم فریزر بزرگ خواب بودند و هرگاه ڪودڪی آنها را میخرید و میخورد، آنها زنده میشدند و به شڪم بچههای مختلف سفر میڪردند. هربار ڪه درب آن فریزر بزرگ باز میشد، بستنیها منتظر بودند ڪه یڪ ڪودڪ آنها را بخرد و زود بخورد.
روزی از ڪارخانه بستنیسازی تعداد زیادی بستنی آمدند تا در فریز فروشگاه به خواب زمستانی خودشان ادامه دهند. یڪی از این بستنیها به نام یخصورتی، آرزو داشت ڪه هرچه زودتر یڪ ڪودڪ او را بخرد و بخورد. برای همین همیشه دلش میخواست نفر اول صف بستنیها باشد و روی دیگر بستنیها قرار بگیرد تا زودتر او را بخرند. روزی ڪه ڪارگران فروشگاه میخواستند بستنیها را داخل فریزر بچینند، ناگهان یخصورتی لیز خورد و افتاد تَهِ فریزر.
یخصورتی آن پایین زیر همه بستنیهای دیگر افتاده بود و به خواب زمستانی رفته بود. هر روز بستنیهایی ڪه بالای فریزر خوابیده بودند، خریده میشدند و با خوشحالی میرفتند اما یخصورتی، همانجا گیر ڪرده بود و هیچڪس او را نمیدید. یڪ روز یخصورتی خواب میدید دو پسر بچه دوقلو به فروشگاه آمدهاند و او را خریدهاند اما افسوس ڪه فقط یڪ خواب بود.
روزی پسرڪی خوشحال و مهربان با مادر و پدرش به فروشگاه بزرگ آمدند. پسرڪ به لباس پدرش چسبیده بود و دائم از او بستنی میخواست. پدر رفت سراغ فریزر بستنیها. پسرڪ به پدرش گفت: بابایی لطفا برام شعبدهبازی ڪن و از تَهِ آنجا یڪ بستنیِ جادویی به من بده.
پدر دستش را برد داخل فریزر و درست یخصورتی را گرفت و بیرون آورد و گفت: عجی، مجی،لاترجی! این هم یڪ بستنی شگفتانگیز و جادویی. یخ صورتی بیدار شده بود و از خوشحالی نمیدانست چهڪار ڪند؟ وقتی پسرڪ میخواست بستهبندی یخصورتی را باز ڪند و نوش جان ڪند، ناگهان چشمش به دختربچهای افتاد ڪه پشت شیشههای فروشگاه بزرگ ایستاده بود و زُل زده بود پسرڪ و بستنی ڪه در دست داشت.
پسرڪ نگاهی به بستنیاش ڪرد، دوباره به دختربچه پشت شیشهها ڪرد. یخصورتی لحظهشماری میڪرد تا از بستهبندی خودش بیرون بیاید و زودتر وارد شڪم یڪ ڪودڪ شود. سر و صورت دختربچهای ڪه پشت شیشههای فروشگاه ایستاده بود خیلی ڪثیف بود، دمپاییهایش پاره بودند و پاهایش سیاه بودند. پسرڪ با دیدن دختربچه، از خوردن بستنی منصرف شد. با خودش فڪر ڪرد من میتوانم یڪ بستنی به این دخترڪ بدهم تا او هم نوش جان ڪند و مثل من خوشحال باشد.
پسرڪ خیلی زود ماجرا را برای پدرش گفت و آنها یخصورتی را به دختربچه دادند. دختربچه از خوشحالی چشمانش برق زد. یخصورتی فهمیده بود ڪه پسرڪ او را به یڪ ڪودڪ دیگر هدیه داده است. بستنیها وقتی بدانند یڪ ڪودڪ آنها را به ڪودڪ دیگری ڪادو میدهد خیلی خیلی بیشتر خوشحال میشوند.
دختربچه خیلی زود تشڪر ڪرد و بستهبندی یخصورتی را باز ڪرد. یخصورتی از خوشحالی نزدیڪ بود آب شود. دختربچه با لذت او را خورد و یخصورتی به شڪم دخترڪ سفر ڪرد.
🍦
🌈🍦
╲\╭┓
╭ 🌈🍦🆑 @childrin1
┗╯\╲