ســــ🥰✋ـــــلام
شنبه زیباتون بخیر ♡🌸
امیدوارم
هفـت روز هفته تـون♡🌸
️ یکـی از یکـی زیـبـاتـر♡🌸
و دوسـت داشـتـنی تـر ♡🌸
و️ پر از عـشق و دوسـتی♡🌸
و پر از خیر و برکت باشه♡🌸
شروع هفته تـون عالی♡🌸
🌸 ♡ ∩_∩
(„• ֊ •„)🌸♡
┏━━━∪∪━━━┓
🌸 ♡ @childrin1 🌸♡
┗━━━━━━━━━┛
41.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_سینمایی
کارتون سینمایی «فیل شعبده باز»
قسمت(۵)
🎞 ∩_∩
(„• ֊ •„)📺
┏━━━∪∪━━━┓
📺 @childrin1 🎞
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مجموعه_داستان_های_مهارت_های_زندگی
این داستان «نگرانی»
(دلشوره از آینده)
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه_6026149414790236158.mp3
1.87M
#ترانه_صوتی
دندان پزشک🦷
🦷 ∩_∩
(„• ֊ •„)🦷
┏━━━∪∪━━━┓
🍏 @childrin1 🍏
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خودت_بساز
یه ست دخترونه خوشگل برای دخترای خوشگلتون خودتون تو خونه با یه تیشرت قدیمی درست کنید.
مامان خلاق دیگه دور ننداز فقط کافیه این کلیپ رو تا آخر ببینی😎😎
واسه بقیه هم ارسال کن استفاده کنن😍😍
✂️ ∩_∩
(„• ֊ •„)✂️
┏━━━∪∪━━━┓
💚 @childrin1 🟢
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آموزش_ریاضی
آموزش جهت ها⬆️⬇️⬅️➡️
🍎 ∩_∩
(„• ֊ •„)🍎
┏━━━∪∪━━━┓
🟣 @childrin1 🟣
┗━━━━━━━━━┛
🐸🐃قورباغه کوچولو و بوفالوی بزرگ🐃🐸
یک روز قورباغه کوچولو در راهش به استخر یک بوفالوی بزرگ را دید و ایستاد.
بوفالوی بزرگ از قورباغه کوچولو پرسید:"چرا تو به جای راه رفتن می پری؟
قورباغه کوچولو گفت:"آخه من این جوری راه می رم!"
بوفالو با عصبانیت گفت:"تو مثل همه ی حیوونا چهار تا پا داری، پس چرا نمی تونی راه بری؟"
قورباغه کوچولو کمی نارحت شد و گفت:"بوفالو جونم به پاهای من نگاه کن، من چهار تا پا دارم، اما پاهای عقبی من با پاهای جلویی من فرق داره، به همین خاطر من نمی تونم راه برم و فقط می پرم."
بوفالوی بزرگ به قورباغه کوچولوگفت:"ببخشید از اینکه عصبانی شدم، آخه من نمی دونستم. من می خوام از حالا به بعد دوستت باشم. حالا به من بگو کجا می خوای بری تا من خودم ببرمت؟"
قورباغه کوچولو از حرف های بوفالوی بزرگ خیلی خوشحال شد و گفت:"من می خوام به استخر بزرگ کنار درخت انجیر برم، اما من نمی دونم چه جوری پشت تو سوار بشم."
بوفالوی بزرگ گفت:"نگران نباش، من روی زمین می شینم تا تو بتونی بپری رو پشتم."
قورباغه هم همین کار را انجام داد اما پوست بوفالو آن قدر صاف بود که قورباغه کوچولوی بیچاره از روی آن سر می خورد. قورباغه کوچولو و بوفالوی بزرگ هر دو نا امید شدند اما به تلاششان ادمه دادند. یک بار قورباغه کوچولو توانست روی پشت بوفالو سوار شد اما همین که بوفالو حرکت کرد قورباغه کوچولو سر خورد و افتاد.
آقا قمری که روی درخت نشسته بود قورباغه کوچولو و بوفالوی بزرگ را دید و از آن ها پرسید دارند چه کار می کنند؟
بوفالو به آقا قمری گفت:"من به قورباغه کوچولو قول دادم که اونو پشتم سوار کنم و نزدیک درخت انجیر ببرم، اما قورباغه کوچولو نمی تونه پشتم سوار بشه و ما نمی دونیم چی کار کنیم."
آقا قمری گفت:"درست فهمیدم، تو می خوای قورباغه کوچولو رو رو پشتت سوار کنی؟"
بوفالو ی بزرگ جواب داد:"بله."
من یک فکری کردم. حالا هر سه با هم به سمت استخر بزرگ می رویم.
آقا قمری گفت:"قورباغه جون اول شما توی آب بپر."
قورباغه کوچولو داخل آب پرید و برگشت و به بوفالو و آقای قمری نگاه کرد.
آقای قمری گفت:"حالا نوبت بوفالوجونه. برو تو آب و اون جا بشین."
بوفالوی بزرگ همین کار را انجام داد.
قورباغه کوچولو فهمید آقا قمری چه فکری کرده بود. به خاطر همین فوراً پشت بوفالو سوار شد و آن جا نشست.
خیلی زود بوفالو هم فهمید چه اتفاقی افتاده و آرام آرام از آب بیرون آمد. قورباغه کوچولو و بوفالوی بزرگ هر دو خوشحال بودند و از آقا قمری تشکر کردند.
بوفالوی بزرگ پرسید:"قورباغه جون، حالا بگو کجا برم؟"
حالا که هر سه با هم به استخر آمدیم تو می توانی مرا به جنگل برگردانی.
وقتی آقا قمری خوشحالی قورباغه کوچولو و بوفالوی بزرگ را دید، خوشحال شد و پرواز کرد و از آن جا دور شد.
#قصه
╲\╭┓
╭ 🐸🐃 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه.mp3
3.92M
#قصه_صوتی
خرچنگ بی دست و پا"
با صدای (خاله شادی)
💚 ∩_∩
(„• ֊ •„)💚
┏━━━∪∪━━━┓
⭐️ @childrin1 ⭐️
┗━━━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_لالایی
ماه و پرتقال (شمالی)
🌙 ∩_∩
(„• ֊ •„)🍊
┏━━━∪∪━━━┓
🍊 @childrin1 🌙
┗━━━━━━━━━┛
ســـــ🥰ــ✋ـــــلام
یکشنبه تابستونیتون بخیرو شادی🍃🌸
روزتــون پــر از عـشـق و امـید 🍃🌸
الهی حـال دلتون خـوب باشه🍃🌸
روزتون سرشار از زیبـایی🍃🌸
یکشنبه تـون عـالـی 🍃🌸
🌸 ∩_∩
(„• ֊ •„)🌸
┏━━━∪∪━━━┓
🍃 @childrin1 🍃
┗━━━━━━━━━┛
43.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کارتون_سینمایی
کارتون سینمایی «فیل شعبده باز»
قسمت(۶)
🎞 ∩_∩
(„• ֊ •„)📺
┏━━━∪∪━━━┓
📺 @childrin1 🎞
┗━━━━━━━━━┛
33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مجموعه_داستان_های_مهارت_های_زندگی
این داستان :♤تقصیر خودمه!♤
(امید به زندگی و تلاش برای تغییر)
🌼
🌈🌼
╲\╭┓
╭ 🌈🌼🆑 @childrin1
┗╯\╲
🎨#نقاشی_ساده
#آموزش گام به گام #نقاشی
این شماره: دختر بچه
این روزها که کوچولوهاتون تو خونه موندن و بیشتر حوصله شون سر میره میتونید با استفاده از این الگوها باهم نقاشی های ساده بکشید و بچه ها رنگش کنن و از لحظات شادی که براشون رقم میزنید لذت ببرن
💕
💜💕
╲\╭┓
╭ 💜💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#نکته_تربیتی
انواع پاداش
👈مادی:جایزه و خوراکی
👈کلامی:آفرین، چه خوب
👈عاطفی:لمس، نگاه، لبخند
👈اجتماعی:بازی، قصه، مهمانی
💚رفتاری را که از کودک انتظار دارید، دقیقا برای او مشخص و آن را نام گذاری کنید.
✅سعی کنید پاداش کلامی را با پاداش عاطفی همراه سازید.
✅پاداش را برای کودک جذاب کنید تا انگیزه او را بالا ببرید.
✅همچنین نباید فاصله ای بین پاداش و رفتار مطلوب وجود داشته باشد.
✅در نظر داشته باشید تهیه پاداش نباید مستلزم صرف وقت زیاد و هزینه بالا باشد.
💕
💜💕
╲\╭┓
╭ 💜💕 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🌰🐿نی نی و سنجاب کوچولو🐿🌰
چند روز پیش، نی نی سنجابها به دنیا آمد و سنجاب کوچولو صاحب یک برادر شد. نی نی سنجاب ها خیلی ریزه میزه و با نمک بود. سنجاب کوچولو از دیدن برادر کوچولوی خودش خیلی خوشحال شده بود. می خواست بغلش کند و با او بازی کند اما مامان سنجابه اجازه نمی داد و می گفت نی نی هنوز خیلی کوچک است. باید صبر کنی تا بزرگتر بشود و بتواند با تو بازی کند.
سنجاب کوچولو می خواست با مامان بازی کند اما مامان هم نمی توانست با سنجاب کوچولو بازی کند چون دائما نی نی را بغل کر ده بود. سنجاب کوچولو مدتی رفت توی اتاقش و با اسباب بازیهاش بازی کرد. اما زود حوصله اش سر رفت و خسته شد.
بابا سنجابه از راه رسید. سنجاب کوچولو دوید تو بغل بابا . اما بابا خسته بود و حوصله نداشت با سنجاب کوچولو بازی کند. ولی وقتی نشست نی نی سنجابه را بغل کرد و شروع کرد به بوسیدن و بازی کردن با نی نی سنجابه .
سنجاب کوچولو ناراحت شد. رفت توی اتاقش و روی تختخوابش خوابید و پتو را روی سرش کشید. مدتی گذشت . مامان سنجابه صدا زد سنجاب کوچولو غذا آماده است بیا.
سنجاب کوچولو جواب نداد.
بابا صدا زد "سنجاب بابا" بیا فندق پلو داریم.
سنجاب کوچولو باز هم جواب نداد.
مامان و بابا آمدند پیش سنجاب کوچولو ولی دیدند سنجاب کوچولو غصه می خورد.
بابا سرفه کرد... اوهوم ...اوهوم...
ولی سنجاب کوچولو تکان نخورد و به بابا نگاه نکرد.
مامان گفت عزیزکم سنجابکم.
لبهای سنجاب کوچولو گریه ای شد چشمهاش پر از آب شد و گفت شما من را دوست ندارید .فقط نی نی را دوست دارید.
مامان و بابا سرشان را انداختند پایین و یک کمی فکر کردند . بعد دوتایی باهم دستهای سنجاب کوچولو را گرفتند و از روی تختخوابش بلندش کردند و آن را حسابی تابش دادند. سنجاب کوچولو خنده اش گرفت. مامان و بابا سنجابه، بازهم سنجاب کوچولو را توی هوا تاب دادند. حالا دیگر سنجاب کوچولو بلند بلند می خندید.
یک دفعه، صدای گریه ی نی نی سنجابه بلند شد. مامان و بابا هنوز داشتند با سنجاب کوچولو بازی می کردند. سنجاب کوچولو دلش برای نی نی شان سوخت و گفت مگر صدای گریه ی نی نی را نمی شنوید؟ بیایید برویم ساکتش کنیم.
حالا مامان و بابا و سنجاب کوچولو سه تایی با هم رفتند نی نی سنجابه را ساکت کنند.
#قصه
🐿
🌰🐿
🐿🌰🐿
join🔜 @childrin1
@childrin1کانال دُردونه_5812230481189537231.mp3
1.87M
#قصه_صوتی
"تفاوت های دوست داشتنی"
با صدای ماندگار( مریم نشیبا)
👆👆👆
🔮
💈🔮
╲\╭┓
╭ 🔮💈 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه_5812230481189537231.mp3
1.87M
#قصه_صوتی
"تفاوت های دوست داشتنی"
با صدای ماندگار( مریم نشیبا)
👆👆👆
🔮
💈🔮
╲\╭┓
╭ 🔮💈 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🐝 🐝 🐝
🍃 ♥️ 🍃 ♥️ 🍃
🍃 🍃
دوشنبه قـشنگـــ تـون بـخیـر♥️🐝
ان شاءالله امروزبهترین♥️🐝
روز زندگی تـون باشـه ♥️🐝
سرشارازشادی وآرامش♥️🐝
لبریزاز موفـقیت و لبخند ♥️🐝
و دعـای خـیـر بـدرقـه راهتـون♥️🐝
🐝 ∩_∩
(„• ֊ •„)🐝
┏━━━∪∪━━━┓
♥️ @childrin1 ♥️
┗━━━━━━━━━┛