#ڪلیپ_آموزشی_قرآن سوره نصر 🌈🌼 🌼 🌈🌼 ╲\╭┓ ╭ 🌈🌼🆑 @childrin1 ┗╯\╲

#بازی تقویت دو نیمکره چپ و راست مغز👌 اگه میخوای سرعت پردازش مغز فرزندت افزایش پیدا کنه و دقت و تمرکزش تقویت بشه حتما در طول روز بازی هایی که آگاهانه هر دو نیمکره چپ و راست مغز و درگیر میکنه انجام بده👌 🧩 ∩_∩ （„• ֊ •„)🧩 ┏━━━∪∪━━━┓ 🟢 @childrin1 🟢 ┗━━━━━━━━━┛

#انیمیشن انیمیشن اورژانس با موضوع #چهارشنبه_سوری 🔥 ∩_∩ （„• ֊ •„)💥 ┏━━━∪∪━━━┓ 💥 @childrin1 🔥 ┗━━━━━━━━━┛

‍ 🐰کلمات جادویی🐰 «قسمت اول» 🟢ادب داشتن و احترام گذاشتن به دیگران🟢 یکی بود یکی نبود خرگوش کوچولویی به نام خرگوشک همراه خانواده و دوستانشان در مزرعه ای بزرگ زندگی میکردند. خرگوشک خیلی باهوش بود و همیشه با وسایلی که در مزرعه وجود داشت کاردستی های جالبی درست می کرد. روزی از روزها خرگوشک برای اولین بار توانست کاردستی جدیدی درست کند و دوست داشت آن را به پدر و مادرش نشان دهد. پدر خرگوشک در حال صحبت با آقای خرگوش همسایه بود که خرگوشک پیش او رفت و گفت بابا بابا بیا پدر خرگوشک با لبخند گفت: سلام پسرم مشغول صحبت هستم تا چند لحظه ی دیگر می آیم خرگوشک که خیلی ناراحت شد با صدای بلند به پدرش گفت اصلا نمی خواهم بیایی و پیش مادرش رفت و بدون سلام گفت: مامان بیا کاردستی جدید مو ببین مادر خرگوشک که در حال پختن غذا بود با مهربانی گفت: چشم غذا روی گاز است حتما تا چند دقیقه دیگر می آیم . خرگوشک خیلی عصبانی شد و با صدای بلند گفت اصلا نمی خواهم بیایید. اتاقش رفت و در اتاق را محکم کوبید. مادر خرگوشک از این حرف و رفتار خرگوشک خیلی ناراحت شد. پدر بزرگ خرگوشک که با آنها زندگی می کرد به اتاق خرگوشک رفت و در زد. خرگوشک در را باز کرد و به پدر بزرگ گفت بابابزرگ ، مامان و بابام منو دوست ندارند. آنها به حرفهایم گوش نمی دهند و هیچ کدام نیامدند تا کاردستی من را ببینند. پدر بزرگ با مهربانی گفت :«عزیزم پدر و مادر هر اتفاقی هم که بیافتد دوستت دارند ولی انها بعضی وقتها کار دارند. ولی رازی را می خواهم به تو بگویم » خرگوشک از شنیدن کلمه را از کنجکاوتر شد و گفت چه رازی؟؟ ادامه دارد... 🐰 ∩_∩ （„• ֊ •„)🐰 ┏━━━∪∪━━━┓ 🌼 @childrin1 🌼 ┗━━━━━━━━━┛

‍ 🐰جملات جادویی🐰 🟢ادب داشتن و احترام گذاشتن به دیگران🟢 «قسمت دوم» پدر بزرگ گفت اگه دوست داری پدر و مادر و همه دوستانت به حرفهایت گوش بدهند باید از چند کلمه جادویی در صحبتهایت استفاده کنی سلام لطفا خواهش میکنم متشکرم و ببخشید. وقتی کسی را میبینی اول سلام کن و جملاتت را با "لطفا" شروع کن و اگر کسی برایت کاری انجام داد از او تشکر کن و اگر کسی را ناراحت کردی از او معذرت خواهی کن و بگو ببخشید. الان دوباره پیش پدر و مادرت برو و از کلمات جادویی استفاده کن! ‍خرگوشک با خوشحالی پیش پدر رفت که هنوز در حال صحبت با همسایه بود تا نزدیک شد با صدای بلند گفت سلام بابا جون میشه لطفا بیاید کاردستی من را ببینید؟ پدر خرگوشک از رفتار خرگوشک خیلی خوشش آمد و گفت بله حتما و از آقای همسایه خدا حافظی کرد و با خرگوشک همراه شد. خرگوشک سپس پیش مادرش رفت و گفت سلام ، مامان جون ببخشید بلند صحبت کردم میشه خواهش کنم بی آیی کاردستی جدیدم را ببینی؟ مادرخرگوشک او را در آغوش گرفت و گفت: بله که میشه پسرم اجازه بده شعله ی گاز را کم کنم و با تو و پدرت بیایم هر سه به اتاق خرگوشک رفتند و خرگوشک کاردستی جدیدش را به پدر و مادرش و پدر بزرگ نشان داد در آخر هم از مادر و پدرش تشکر کرد که برایش وقت گذاشته اند. وقتی پدر و مادر خرگوشک از اتاق بیرون رفتند خرگوشک پدر بزرگش را بغل کرد و گفت: ممنون که به من کلمات جادویی را یاد دادید. از این به بعد همیشه از آنها استفاده می کنم. پایان 🐰 ∩_∩ （„• ֊ •„)🐰 ┏━━━∪∪━━━┓ 🌼 @childrin1 🌼 ┗━━━━━━━━━┛

#قصه_صوتی "کیسه آرد و موش کوچولو" با صدای (خاله شادی) 👆👆👆 🦋 🎨🦋 🦋🎨🦋 ╲\╭┓ ╭🦋🎨 🆑 @childrin1 ┗╯\╲

#لالایی_صوتی با صدای "ساره گودرزی" ✨ ∩_∩ （„• ֊ •„)✨ ┏━━━∪∪━━━┓ ⭐️@childrin1 ⭐️ ┗━━━━━━━━━┛

🌸             🌸             🌸    🌱    🌼     🌱    🌼    🌱          🌱             🌱    ســــــلام بـه سه شنبه و اولین روز🌼🍃 ماه مبارک رمضان خوش آمدید🌸🍃 ان شاءلله امروز از آسمان و زمین هر چه🌼🍃 خـوشبختی سـلامتی بـرکت و هـر چـه مـهربـانیسـت..... 🌸🍃 چـو باران رحـمـت بـر زندگی تـان ببارد ... 🌼🍃 سه شنبه تون عالی🌸🍃 🍃🌸 ∩_∩ （„• ֊ •„)🌸🍃 ┏━━━∪∪━━━┓ 🌼🍃@childrin1 🌼🍃 ┗━━━━━━━━━┛

#انیمیشن انیمیشن سیندرلا و جادوگر کوچوکو "دوبله فارسی" پارت 5 🎞 ∩_∩ （„• ֊ •„)📺 ┏━━━∪∪━━━┓ 📺 @childrin1 🎞 ┗━━━━━━━━━┛

#انیمیشن انیمیشن سیندرلا و جادوگر کوچوکو "دوبله فارسی" پارت 6 🎞 ∩_∩ （„• ֊ •„)📺 ┏━━━∪∪━━━┓ 📺 @childrin1 🎞 ┗━━━━━━━━━┛

#نکته_تربیتی 🔸وقتی که کودک عصبانی هست، شوخی کردن باهاش اگر چه ظاهرا شرایط رو شاد می‌کنه، ولی در واقع به شدت مخربه 🔸وقتی کودک عصبانیه، خندیدن بهش باعث میشه احساس بدتری پیدا کنه. 💕 ⭐️💕 ╲\╭┓ ╭ ⭐️💕 🆑 @childrin1 ┗╯\╲

🎼شعر قشنگ انگشتی🖐 🌼مژده بدید دوباره🌺 🌸رسیده ماه رمضان🌙 🌟 ∩_∩ （„• ֊ •„)🌟 ┏━━━∪∪━━━┓ 🌙 @childrin1 🌙 ┗━━━━━━━━━┛

#بازی مناسب ۴ تا ۸ سال😘 بازی ساده اما هدفمند و مفید برای کودکان ۴ سال به بالا برای یادگیری قرینه سازی .که باعث افزایش دقت و تمرکز در کودکان نیز میشود (در نظر داشته باشیم توانایی های کودکان متفاوت هست ) 💕 💜💕 ╲\╭┓ ╭ 💜💕 🆑 @childrin1 ┗╯\╲

#ترانه_صوتی ( چقدر بهار قشنگه!) 👆👆👆 🌺 🌻🌸 🌼🌸🌺 ╲\╭┓ ╭ 🌸🌼 🆑 @childrin1 ┗╯\╲

#کاردستی "کاردستی مناسب چهارشنبه سوری" 🔥 ✨🔥 🔥✨🔥 Join🔜 @childrin1

‍ 🔥قصه ی چهارشنبه سوری🔥 «قسمت اول» روزی روزگاری ، در یکی از شهرهای ایران کهن دختر نجیب و پاکدامنی به نام گلنار با پدر و مادرش زندگی می کرد . سالها گذشت ، پدر و مادر گلنار پیر و فرتوت شده بودند و توانایی کار کردن در مزرعه را نداشتند و زندگی شان به سختی می گذشت ... دختر جوان به جای ناراحتی و غصه خوردن فکر کرد که چطور باید به گذران زندگی و بهتر شدن اوضاع کمک کند . در آن زمانها ، آتش برای مردم خیلی اهمیت داشت. مردم برای پخت و پز غذا ، جوش آوردن آب و گرم کردن خانه از آتش استفاده می کردند. گاهی آتش خانه ای خاموش میشد و افراد مجبور بودند برای آوردن آن تا آتشگاه که فاصله ی زیادی تا شهر داشت بروند و این خیلی سخت بود . همین امر باعث شد که فکر تازه ای به ذهن دختر جوان خطور کند ، او تصمیم گرفت ، منقل کوچکی از آتش بردارد و در شهر بگردد تا هر کس نیازی به آتش داشت از دخترک مهربان بخرد. و دیگر نیازی نباشد تا آتشگاه برود . همه چیز خوب و خوش بود، اوضاع مالی بهتر شده بود ، پیرمرد و پیرزن راضی بودند و برای دخترشان دعا می کردند . سه شنبه ی آخر سال بود ، دختر از بازار پارچه فروش ها رد شد ، مرد بزازی از مغازه بیرون آمد ، یک تکه ذغال خرید و رفت ... دختر هنوز به انتهای بازار نرسیده بود که صدای بلندی به گوشش رسید ... «آنجاست، بگیریدش ، نگذارید فرار کند .» دختر با تعجب به اطرافش نگاه کرد و دید ، که سربازان او را احاطه کردند و به نزد قاضی شهر بردند . هر چه می گفت من که کاری نکرده ام ، کسی به حرفشش گوش نمی داد . قاضی گفت : دختر جان تو آتش فروشی ؟ درسته ! دختر گفت : بله جناب قاضی مگر کار من جرمه ؟ قاضی گفت : خیر، ولی ذغال های تو در مغازه ی این مرد افتاده و باعث شده پارچه هایش آتش بگیرد و ضرر ببیند . دختر نگاهی به مرد کرد ، خواست بگوید ، این مرد خود از من آتش خرید ولی قاضی او را دعوت به سکوت کرد . قاضی ادامه داد: یا باید تمام خسارت این مرد را بپردازی یا از شهر بیرون بروی. گلنار که می دانست امکان پرداخت چنین پولی را ندارد گریه کنان و منقل به دست به سمت بیرون شهر راه افتاد. حال بشنویم از هیاهوی بازار ... بازار غوغا بود و همه درباره ی ماجرای پیش آمده صحبت می کردند ، اتفاقا وزیر هم آنروز برای سرکشی به بازار رفته بود . خبر توسط وزیر به پادشاه عادل شهر رسید پادشاه از آنجا که مرد پارچه فروش را به خوبی می شناخت و ذات بد او زبانزد همه بود، فورا دستور تحقیقات بیشتر را صادر کرد. یکی از قدیمی ها و ریش سفیدهای بازار حقیقت ماجرا را برای وزیر و سربازان شرح داد . ادامه دارد... 🔥 ∩_∩ （„• ֊ •„)♥️ ┏━━━∪∪━━━┓ ♥️ @childrin1 🔥 ┗━━━━━━━━━┛

#قصه_صوتی "خونه جدید سوسک زشت" با صدای (خاله شادی) 👆👆👆 🦋 🎨🦋 🦋🎨🦋 ╲\╭┓ ╭🦋🎨 🆑 @childrin1 ┗╯\╲

#لالایی_صوتی "گل زنبق" با صدای (پگاه رضوی) ♡تقدیم به همه ی کسانی که برای آرامش و امنیت کودکان تلاش میکنند.♡ ♥️ ∩_∩ （„• ֊ •„)♥️ ┏━━━∪∪━━━┓ ⭐️ @childrin1 ⭐️ ┗━━━━━━━━━┛

🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌺    🌸🌸🌸🌸🌸🌺   🌸🌸🌸🌸🌺    🌸🌸🌸🌺   🌸🌸🌺 🌸🌺    🌺  🌺 🌸چهارشنبه 23 اسفند ماهتون بخیر 🌸امــروزتــون پـراز مـوفـقـیـت 🌸لحظاتتون سرشارازآرامش 🌸دلتـون از محـبـت لبــریـز  🌸تنتون از سلامتی سرشار 🌸زندگیتون از برکت جاری 🌸وخداپشت پناهتون باشه 🌸روزتــون سـرشـار از زیـبـایی 🌸 ∩_∩ （„• ֊ •„)🌸 ┏━━━∪∪━━━┓ 🌺@childrin1 🌺 ┗━━━━━━━━━┛

#انیمیشن «انیمیشن یاکاری» "دوبله فارسی" پارت 1 🎞 ∩_∩ （„• ֊ •„)📺 ┏━━━∪∪━━━┓ 📺 @childrin1 🎞 ┗━━━━━━━━━┛

#انیمیشن «انیمیشن یاکاری» "دوبله فارسی" پارت 2 🎞 ∩_∩ （„• ֊ •„)📺 ┏━━━∪∪━━━┓ 📺 @childrin1 🎞 ┗━━━━━━━━━┛