@childrin1کانال دُردونه(1).mp3
2.7M
#لالایی_صوتی
"گل زیره"
👆👆👆
⭐️
💜⭐️
⭐️💜⭐️
💜⭐️💜⭐️
join🔜 @childrin1
❤️💚 ماه رجب 💚❤️
باز اول رجب شد
لب ها به خنده واشد
یکی از امام هامون
باز دوباره پدر شد
جشن ولادت، بادا مبارک
امام سجاد پدر شد
او صاحب یک پسر شد
هم نام پیغمبر است
کنیه ی او باقر است
جشن ولادت، بادا مبارک
╲\╭┓
╭💚❤️ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🌸ســــــــلام
💖صبحتون بـهترین و
🌸خوشرنگ ترین صبح دنیا
💖با لحظه هایی پرازخوشی
🌸و آرزوی سلامتی برای شما
💖روز و روزگارتون شـاد شـاد
🌸 صبح زیبای سه شنبهتـون بخیر
╲\╭┓
╭🌸 💖 🆑 @childrin1
┗╯\╲
مژده مژده شیعه ها
آمده نور خدا
منبع علم و صفا
امام پنجم ما
شهر و چراغون کنید
بهر امام پنجم
برای عرض تبريک
غنچه ها لب گشودن
فرشته های آسمون
برای دیدن اماممون
همگی صف کشیدند
💚فرا رسیدن ماه رجب و میلاد امام محمد باقر(علیه السلام) رو به شما گلگلي ها تبریک می گوییم.
╲\╭┓
╭✨🌈🆑 @childrin1
┗╯\╲
#تغذیه_کودک
مقوی ترین صبحانه برای #هوش کودک
🥙صبحانه با غلات🥙
مواد لازم :
🍚جو پرک شده یا آرد جو : نصف فنجان
🥛شیر پاستو ریزه : یک فنجان
🍏آب سیب : نصف فنجان
🍚جوانه گندم خرد شده : یک قاشق مرباخوری
طرز تهیه:
جو و شیر رو بمدت ۲۰دقیقه با حرارت ملایم بپزید ومرتب به هم بزنید.
در ۵دقیقه آخر جوانه گندم و آب سیب را به آن اضافه کنید و بزارین بپزه تا قوامی مثل ماست پیدا کند.
در صورت تمایل میتونید در زمان مصرف آن را با کمی عسل یا مربا مخلوط کنید .
╲\╭┓
╭🥗🥙 🆑 @childrin1
┗╯\╲
38.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نوستالژیک
"خونه مادربزرگه"
قسمت(۲۱)
👆👆👆
🌈
⭐️🌈
╲\╭┓
╭🌈⭐️ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#نکته_تربیتی
#ده_راه_تقویت_ارتباط_کودک_با_والدین
نه). کودک را به اولین اولویت زندگی خود تبدیل کنید
کودک باید عمیقاً این موضوع را درک کند که والدین به او بیش از هر چیز دیگر اهمیت میدهند. هنگامی که کودک با بی احتیاطی والدین مواجه میشود، استرس و تشویش سر تا پای وجودش را فرا میگیرد. از این رو توجه به کودک و مقدم دانستن تأمین نیازهای او میتواند به گرفته شدن روابط عاطفی میان کودک با والدین کمک شایانی کند.
╲\╭┓
╭🌈⭐️ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#ایده_عکاسی_کودک
ایده های بیشتر در کانال زیر
👇👇👇
╲\╭┓
╭📸⭐️ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#ایده_عکاسی_کودک
ایده های بیشتر در کانال زیر
👇👇👇
╲\╭┓
╭📸⭐️ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#ایده_عکاسی_کودک
ایده های بیشتر در کانال زیر
👇👇👇
╲\╭┓
╭📸⭐️ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
#ایده_عکاسی_کودک
ایده های بیشتر در کانال زیر
👇👇👇
╲\╭┓
╭📸⭐️ 🆑 @childrin1
┗╯\╲
💜🌈 مادرم کجاست؟ 🌈💜
رُزان، از برهکوچولوی سفیدش پرسید: «برهکوچولو، چرا تو شاخ نداری؟»
برهکوچولو گفت: «بع... بع...»
و جوابی نداد؛ چون همانطور که میدانید برهها نمیتوانند حرف بزنند.
رزان، از درختچهی یاسمین پرسید: «کی دستم به گلهای تو میرسه؟»
اما درختچهی یاسمین هم جواب نداد، فقط عطر بیشتری را در هوا پراکنده کرد و گلهای سفیدش را مثل ستاره در هوا پخش کرد.
رُزان، از عروسکش که موهای طلایی داشت، پرسید: «چرا مادر دیر کرده؟»
عروسک موطلایی سرش را تکان داد و لپهایش سرخ شد. او هم جوابی نداد؛ چون عروسکها هم نمیتوانند به پرسشهای ما پاسخ بدهند.
رُزان شروع کرد به غصه خوردن. او در اتاقش روی تختش تنها روبهروی پنجره نشسته بود. سرش را به گوشهی تخت تکیه داد و به پیراهنش نگاه کرد. روی آن گلهای کوچک و زیبا و پروانههای رنگارنگ نقاشی شده بود. همینطور که داشت به آنها نگاه میکرد، پروانهها شروع کردند به پرواز و روی گلها نشستند و دوباره پرواز کردند.
با صدای آهسته گفت: «کاش من هم مثل این پروانهها بال داشتم و میتوانستم پرواز کنم و دنبال مادرم بگردم. مادرم کجا رفته؟»
یک دفعه رزان پرواز کرد. از پنجره بیرون رفت. پرواز کرد. پرواز کرد و از روی درختچهی یاسمین گذشت و همانطور رفت تا به پشتبام رسید. فکر کرد گنجشکها و کبوترها میترسند؛ اما گنجشکها جیکجیککنان روی شانهاش نشستند و گفتند: «سلام رزان.»
و کبوترهای کوچولو هم با خوشحالی اینور و آنور پریدند و به رزان خوشآمد گفتند:
- بق بقو... بق بقو.
رزان دوباره پرواز کرد و از بالای خیابان و میدان بزرگ شهر و چراغ راهنما گذشت. پلیس راهنمایی و رانندگی را دید که با کلاه قشنگ و دستکشهای سفید آنجا ایستاده و مواظب رفت و آمد ماشینها و مردم است.
رزان برای او دست تکان داد. همینطور پرواز کرد و از بالای بازار شلوغ و ساختمانهای بزرگ گذشت. کارگرها را دید که گاریها را هل میدهند و عرق از پیشانیشان چکه میکند. کارمندهای ادارهها را دید که تند و تند روی کلید کامپیوترها میزنند و مینویسند... تک تاک... تک تک تاک... تاک تک...
خندید و دید آنها هم از پشت پنجرهها برایش دست تکان میدهند.
به پرواز ادامه داد تا به باغهای سرسبز رسید. کشاورزها را دید که با تلاش زیاد کار میکنند. با اینکه سرهایشان را بلند نکردند و او را ندیدند؛ اما رزان برایشان دست تکان داد و پرواز کرد و پرواز کرد تا به پارکی که نزدیک رودخانه بود، رسید. آنجا پسربچهای را دید که همسن خودش بود. از روی موهای بورش او را شناخت. اسعد، پسر بازیگوش و شیطان محله بود. او در کودکستان برای بچهها زبان در میآورد، گوشهایشان را میگرفت و داد میکشید.. دااا... دووو... دااا... دووو
انگشتهایش رنگی شده بود، دکمهی لباسش افتاده بود و داشت میدوید.
رزان گفت: «اسعد!»
اسعد، سرش را بلند کرد: «بچهها ببینید، رزان پرواز میکنه! پیراهنش را ببینید، روی آن پر از گل و پروانه و خطهای سرخ و آبی است مثل بادبادک!»
رزان در آسمان آبی پرواز میکرد و دور میشد. تکههای ابر سفید که شکل برههای سفید کوچولو بودند، دنبال او دویدند.
اسعد داد کشید:
- من را هم ببر!
- نه، تو را با خودم نمیبرم تو بچهی شیطانی هستی.
- قول میدهم بچهی خوبی باشم.
بچهها هم با صدای بلند داد زدند:
- رزان... رزان!
و یکدفعه رزان، تالاپ از روی تخت روی قالی گلگلی کف اتاق افتاد.
مادر جلوی رزان ایستاده بود. صورت نرم و نازش را جلو آورد و گفت:
- مگه نگفتم لبهی تخت نخواب؟
رزان آهسته گفت: «دنبالت میگشتم مامان!»
#قصه_متنی
╲\╭┓
╭🌈💜 🆑 @childrin1
┗╯\╲
🌙⭐️ پنحمین امام ⭐️🌙
✨امام پنجمین ما، محمد باقر است
🌍عالم علم دین ما, محمد باقر است
📗ناشر علم احمدی, محمد باقر است
💐بوی گل محمدی, محمد باقر است
💐گلشن دین منور از, محمد باقر است
🌸گلاب و گل معطر از , محمد باقر است
✨مظهر دانش و کرم , محمد باقر است
✨هادی نون و القلم, محمد باقر است
🌙ماه زمین و آسمان, محمد باقر است
✨نور خدواند جهان,محمد باقر است
🌼 غنچه باغ عابدین, محمد باقر است
✨پرتو راه مومنین, محمد باقر است
🕯شمع شبستان بقیع , محمد باقر است
🌙ماه فروزان بقیع , محمد باقر است
╲\╭┓
╭⭐️🌙 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه.mp3
1.92M
#قصه_صوتی
"بازی با زنگی کوچولو"
با صدای ماندگار( مریم نشیبا)
👆👆👆
🔮
💈🔮
╲\╭┓
╭ 🔮💈 🆑 @childrin1
┗╯\╲
@childrin1کانال دُردونه.mp3
882.8K
🍃❤️ لالایی ۱۴ معصوم ❤️🍃
لالا لالا گل مریم
گل یاس و گل شبنم
امام چارمم سجاد
درود حق به روحش باد
امام پنجمم باقر
که هم یار است و هم ناظر
ببین باغ شقایق را
امام پاک و صادق را
به شب نوری بود لازم
که باشد حضرت کاظم
لالا لالا گل میخک
گل سرخ و گل پیچک
امام هشتمین بنگر
که باشد بهتر از بهتر
رضا جان نور ایمانی
تو خورشید خراسانی
رضا جان ای رضا جانم
تویی ماه شبستانم
#لالایی_مذهبی
╲\╭┓
╭ ❤️🍃 🆑 @childrin1
┗╯\╲