#سریال_نوستالژی تقدیم نگاه زیبای شما 😍 «#وروجک_اوستانجار» قسمت : سی و سوم (پارت ۱) ☘ ∩_∩ （„• ֊ •„)🐚 ┏━━━∪∪━━━┓ 🐚 @childrin1 ☘ ┗━━━━━━━━━┛

#سریال_نوستالژی تقدیم نگاه زیبای شما 😍 «#وروجک_اوستانجار» قسمت : سی و سوم (پارت ۲) ☘ ∩_∩ （„• ֊ •„)🐚 ┏━━━∪∪━━━┓ 🐚 @childrin1 ☘ ┗━━━━━━━━━┛

اولین نماز دیشب نماز می خواند مادر بزرگ نازم پهلویش ایستادم با چادر نمازم او حمد و سوره را خواند خیلی بلند و زیبا من یاد می گرفتم از او نماز خود را بعد از نماز بوسید پیشانی مرا زود چون اولین نمازم دیشب کنار او بود 🏠#کانال_دردونه ❤️ ∩_∩ （„• ֊ •„)❤️ ┏━━━∪∪━━━┓ 📿 @childrin1 📿 ┗━━━━━━━━━┛

#قصه_صوتی ⭐️روایتی از تولد تا شهادت «حضرت زهرا(س)» 🎙گوینده: ناهید صادقیان 🍬 این قصه رو همراه با فرزندتون #بشنوید . 🏠#کانال_دردونه 🕯        ∩_∩        . (⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠) 🥀    ┏━━━∪∪━━━┓    🥀 @childrin1 🕯    ┗━━━━━━━━━┛

#قصه_صوتی 💚دماغ زی زی💚 «قسمت اول» با صدای (خاله شادی) 💗 ∩_∩ （„• ֊ •„)💗 ┏━━━∪∪━━━┓ ⭐️ @childrin1 🌙 ┗━━━━━━━━━┛

#لالایی_صوتی "گل نرگس" 👆👆👆 🌺 ✨🌺 🌺✨🌺 ╲\╭┓ ╭ 🌺✨ 🆑 @childrin1 ┗╯\╲

🍃    🍃     🌱    🌱     🌱   1403/9/14   🌱    🌱     🍃    🍎     🍃       🍃    🍎     🌱              🌱           🌱              🍎              🍎            🍎                      ســـ🥰ــ✋ـــلام عصر قشنگــــــ پاییزیتون بـخیر🌸🍃 ان شـاءالله امروز بهترین روز زندگیتون باشه🌺🍃 حال خوب ، دلخوشی فراوان🌸🍃  رزق و بـرکـت بسیار لبریز از شادی و آرامـش🌺🍃 و نگـاه مـهـربـان خــــدا نصیبتون🌸🍃 🍃🌸 ∩_∩ (⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)🌸🍃 ┏━━━∪∪━━━┓ 🍎 @childrin1 🍎 ┗━━━━━━━━━┛

#سریال_نوستالژی تقدیم نگاه زیبای شما 😍 «#وروجک_اوستانجار» قسمت : سی وچهارم (آخرین قسمت) ☘ ∩_∩ （„• ֊ •„)🐚 ┏━━━∪∪━━━┓ 🐚 @childrin1 ☘ ┗━━━━━━━━━┛

🍃برگ و باد 🍃 یک کرم خواب آلود در باغچه لم داد باد آمد و یک برگ نزدیکِ او افتاد آن کرم با خود گفت: به‌به چه خوشبختم این برگ خواهد شد قالیچه و تختم بادی وزید و برگ چرخید و بالا رفت مثل هواپیما فوری از آنجا رفت #ضرب_المثل‌: باد آورده رو، باد می‌بره 🏠#کانال_دردونه 💚        ∩_∩        . (⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠) 💜    ┏━━━∪∪━━━┓    🧡 @childrin1 💛    ┗━━━━━━━━━┛

#قصه ⭐️این داستان «در سایه درخت»🌴 🍬 این قصه رو همراه با فرزندتون #بشنوید و #ببینید . ⭐️        ∩_∩         (⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠) ⭐️    ┏━━━∪∪━━━┓    💜 @childrin1 💜    ┗━━━━━━━━━┛

«اگه میخوای فرزندت احساس ترس رو بپذیره این قصه رو واسش بخون.» در زمان های قدیم پادشاه خیلی بزرگ و قدرتمندی زندگی میکرد. پادشاه در یه قصر بزرگ زندگی میکرد. همه مردم شهر اونو دوسش داشتن همه از پادشاه تعریف میکردن و به داشتن همچین پادشاه قدرتمند و شجاعی افتخار میکردن پادشاه انقدر قوی بود که تونسته بود خیلی ها رو شکست بده و شهرش رو بزرگ و بزرگتر کنه همه مردم وقتی به مشکلی میخوردن از پادشاه شون کمک میگرفتن یک روز یه پیرمرد لاغر و ضعیف پیش پادشاه اومد و گفت: دیشب چند تا مرد قوی و بزرگ اومدن و خونه منو ازم گرفتن اونا منو بیرون انداختن. منم زورم بهشون نمیرسید برای همین صبر کردم تا صبح شه و بیام از شما کمک بخوام بهم کمک میکنید؟ پادشاه شجاع از روی صندلیش بلند شد و نزدیک پیرمرد شد. دستهای پیرمرد رو گرفت و بوسید و گفت: " من حتما خونه رو بهت برمیگردونم و اون آدمها رو تنبیه میکنم تو نگران نباش فقط صبر کن قلب پیرمرد خیلی خوشحال شد و آروم گرفت بعد پیرمرد گفت: " لطفا مراقب خودتون باشید پادشاه من چون اونا خیلی قد بلند و قوی و بی رحم هور هستن!". پادشاه بازوهای پیرمرد رو نوازش کرد و گفت: " ممنونم ازت چشم مراقبم و بعد به سمت خونه پیرمرد رفت. پادشاه در زد یکی از اون جوانهای دزد در رو باز کرد پادشاه وقتی قد و هیکل اون دزد رو دید ترسید اما چون شجاع بود به خودش گفت: شجاع کسیه که حتی وقتی میترسه هم کار درست رو انجام میده و بعد، شمشیرش رو در آورد و با دزدها مبارزه کرد و همه اونها رو با یه طناب محکم بست. سپس پادشاه به چند تا از سربازاش دستور داد تا دزدها رو به زندان بندازن پادشاه پیش پیرمرد رفت جلوی او زانو زد و گفت: " پیرمرد میتونی بری خونت از الان به بعد اون دزدا زندانی هستن و تو راحتی. پیرمرد از پادشاه تشکر کرد و رفت یکی از سربازها از دوستش پرسید پادشاه خیلی مرد بزرگ و شجاع و خوبیه! من تازه اون رو شناختم. بهش افتخار میکنم سرباز دیگه جواب داد : " آره اون خیلی شجاعه تا حالا یه عالمه رو نجات داده و به خیلی ها کمک کرده او واقعا پادشاه محترم و شجاعیه. چند روزی گذشت و شهر در امن و امان بود تا اینکه یه روز دشمنا به شهر حمله کردن پادشاه شجاع فورا همه سربازها و نیروهاش رو آماده کرد و به سمت دروازه شهر رفتن. سرباز جدید کنار اسب پادشاه ایستاد وقتی دشمنا نزدیک شدند تعدادشون خیلی زیاد بود برای همین همه از ترس قلبشون تند تند میزد سرباز جدید به پادشاه نگاه کرد و تعجب کرد چون پادشاه هم مثل همه میترسید. سرباز جدید از پادشاه پرسید : " سرورم شما هم ترسیدید؟ پادشاه شجاع با صورتی جدی جواب داد: بله سرباز من هم ترسیدم سرباز با ناراحتی گفت :" پس بیچاره شدیم الان فرار میکنیم و دشمنا پیروز میشن و شهر رو از ما میگیرن بیچاره شدیم! من فکر میکردم شما پادشاه شجاعی هستید اما انگار اشتباه میکردم!". پادشاه گفت : " هیچکس فرار نمیکنه همه ما میجنگیم! درسته که همه ما ترسیدیم چون این صحنه ترسناکه ولی شجاع کسیه که کار درست رو انجام میده، حتی وقتی خیلی میترسه! سپس دشمنها نزدیک تر شدن و همه جنگیدن و باز هم پادشاه تونست دشمن ها رو شکست بده. پایان... #قصه_آموزشی 🏠#کانال_دردونه ☀️        ∩_∩        . (⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠) ☀️    ┏━━━∪∪━━━┓    🧡 @childrin1 💛    ┗━━━━━━━━━┛

#قصه_صوتی 💚دماغ زی زی💚 *قسمت دوم* با صدای (خاله شادی) 💗 ∩_∩ （„• ֊ •„)💗 ┏━━━∪∪━━━┓ ⭐️ @childrin1 🌙 ┗━━━━━━━━━┛

‍ ‍ 🌺🍃 لالایی 🍃🌺 لالالالا گل زیبا عزیزم نو گل بابا لالالالا گل صحرا به یاد حضرت زهرا به یاد دخت پیغمبر به یاد همسر حیدر به یاد مادر عالم نداری ای گل من غم به یاد غنچه طاها به یاد محسن زهرا به یاد مونس بابا به یاد زینب کبری #لالایی_مذهبی ╲\╭┓ ╭ ❤️🍃 🆑 @childrin1 ┗╯\╲

🕯🖤برای حضرت زهرا (س)🖤🕯 چرا این کودکان امشب همه تا صبح بیدارند کنار بستر مادر سیه‌پوش و عزادارند؟! خداوندا چرا امشب چراغ خانه خاموش است چرا امشب علی گریان به جمع کودکان پیوست؟! کسی دیگر نمی‌خواند لالایی‌های مادر را دل مهتاب می‌سوزد برای خانه‌ی زهرا ╲\╭┓ ╭🖤🕯 🆑 @childrin1 ┗╯\╲

#ترانه_صوتی "حضرت زهرا(ع)" 👆👆👆 ⚫️ 🕯⚫️ ⚫️🕯⚫️ 🕯⚫️🕯⚫️ join🔜 @childrin1

🕊ســـلام صبحتون فاطمی 🕯روزتون متبرک به نگاه خدا 🕊الهی روزیتون فراوان و 🕯پر از‌ خیر و برکت باشه 🕊تنتون سالم و دلتون پراز 🕯عشق و آرامش باشه 🕊و به حق  بانوی دو عالم 🕯حضرت فاطمه زهرا (س) 🕊حاجت روا بشید ان شاء الله 🕊پنج شنبه قشنگتون بخیر 🕯        ∩_∩        . (⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠) 🥀    ┏━━━∪∪━━━┓    🥀 @childrin1 🕯    ┗━━━━━━━━━┛

#انیمیشن داستان زیبای حدیث کساء🥀🍃 مناسب کودکان «قسمت اول» 🕯        ∩_∩        . (⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠) 🥀    ┏━━━∪∪━━━┓    🥀 @childrin1 🕯    ┗━━━━━━━━━┛

#انیمیشن داستان زیبای حدیث کساء🥀🍃 مناسب کودکان «قسمت دوم» 🕯        ∩_∩        . (⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠) 🥀    ┏━━━∪∪━━━┓    🥀 @childrin1 🕯    ┗━━━━━━━━━┛

🏴ویژه 🏴#شهادت_حضرت_فاطمه (س) 🌷دختر آل طاها ام ابیها هدیه و لطف خدا ام ابیها 🌷همسر و یار علی ام ابیها باغ و بهار علی ام ابیها 🌷کوثر قرآن تویی ام ابیها مادر پاکان تویی ام ابیها 🌷هستی پیغمبری ام ابیها از همگان برتری ام ابیها 🌷مهر تو مهر خدا ام ابیها لطف تو بی انتها ام ابیها 🌷راه تو راه دین است ام ابیها راه خدا همین است ام ابیها ⭐️        ∩_∩         (⁠◍⁠•⁠ᴗ⁠•⁠◍⁠) ⭐️    ┏━━━∪∪━━━┓    🌷 @childrin1 🌷    ┗━━━━━━━━━┛

‍ ‍ 🕯🖤 بوی اشک مادرانه 🖤🕯 باز باران...با ترانه دارد از مادر نشانه بوی باران...بوی اشک مادرانه پر ز ناله کودکی با مادری پهلو شکسته می‌برد او را به خانه کوچه‌ها و تازیانه... گریه‌های کودکانه حمله‌ی نامردِ پَستی وحشیانه تازیانه، تازیانه... پس چرا مادر، چرا گم کرده راه آشیانه؟ باز باران...دانه دانه حیدرانه... بی‌صدا و مخفیانه آه از غسلِ شبانه زینبانه... لرزه افتاده به شانه پشت تابوتی روانه سلام دُردونه ها ی عزیزم شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) بر شما تسلیت باد🏴 برای این به حضرت زهرا، ✨فاطمه✨ می گوئيم که هر کسی ایشون رو دوست داشته باشه، از آتش جهنم به دور است پس بیائید با هم بگیم: ✨السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ الزهرا✨ سلام دوم ما به امام حاضرمون پسر حضرت فاطمه ی مهربون ✨ اَلسَّلامُ عَلَیْک یَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ ✨سلام بر شما ای پسر فاطمه زهرا ╲\╭┓ ╭🖤🕯 🆑 @childrin1 ┗╯\╲