🚨 خواب عجیب #رهبر_انقلاب درباره رحلت امام خمینی
💠 مادر رهبر انقلاب بانو خدیجه میردامادی نقل میکنند آقا سید علی یه روز اومد اینجا گفت یه خوابی دیدم خواب دیدم #امام_خمینی مرحوم شدهاند و تشییع جنازه بزرگی است و داریم ایشون رو از شهر بیرون میبریم. رفتیم کم کم جمعیت کم شد و جنازه را روی یک بلندی بردیم مردم ساکت بودند امّا من از شدت علاقه به امام خودمو میزدم! روی بلندی که رسیدیم خواستم چهره امام رو ببینم تا صورت امام رو کنار زدم امام سرشان را بلند کردند و با #انگشت به من اشاره کردند و دوبار این جملهی عجیب رو گفتند: تو #یوسف میشی! تو #یوسف میشی! وقتی خواب رو برای من نقل کرد گفتم بله دیگه تو هم مثل حضرت یوسف زندان بودی و عاقبتت مثل حضرت یوسف میشه! گذشت تا موقعی که انتخابات ریاست جمهوری شد و ایشون رئیس جمهور شد یکی از علمای تهران خواب سید علی رو به یادش آمده بود و به سید علی گفته بود خوابت تعبیر شد و مثل حضرت یوسف که عزیز مصر شد شما هم چنین چیزی در انتظارت بود.
@chizmiz12345
« #نپرداختن_بدهی_دیگران »
✍حاج ميرزا حسين #نورى صاحب « #مستدرك_الوسائل » از دارالسلام نورى حكايت مى كند: از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد #دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر #يهودى به عنوان #قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته.
شبى #قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب #حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به #بهشت داد. چون قصد عبور از #صراط كردم، #زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه #طلبكار_يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه #طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را #نيافتم.
💥گفت: راست گفتى ولى تا #طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. #گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار #انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش #خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت #سوزش آن از خواب پريدم!
📚 برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج۱۳
اثر استاد حسین انصاریان
@chizmiz12345