هدایت شده از پیراهنِ چهارخونهٔ سبز .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- برای چی کتاب میخونی؟
برای چی مینویسی ؟
برای چی رویاپردازی میکنی ؟
*برای این دارلینگ! برای این.
Motivation🇵🇸
📪 پیام جدید 💬سلام ریوجی👋🏻 نسخه ی ویلون آهنگ lovely بیلی آیلیشو داری؟ #دایگو
سلام ممبر
بلی بلی میفرستم براتون ان شاءالله وی پی ان وصل شه
.
Motivation🇵🇸
📪 پیام جدید 💬چه خبرا کم پیدایی #دایگو
هستم ک😂 منتها ایگنور میشم قضیش اونه😂🚶🏾♂
.
هدایت شده از Normal..!
- شاید شعارها
حرف هایی بودن که یسری آدما
ظرفیت درک حق بودنشون رو نداشتن
Motivation🇵🇸
- شاید شعارها حرف هایی بودن که یسری آدما ظرفیت درک حق بودنشون رو نداشتن
بدترین چیز اینه که یکی ی حرف حقی میزنه و بقیه میگن کلیشس، آخه مگه کلیشه بودن از حق بودنش کم میکنه؟
اصن چون حق بوده اینقدر چرخیده که تبدیل شده به کلیشه، همیشه خوبی تو خاص بودن نیست:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#Piano
جان مریم چشماتو وا کن
منو صدا کن
دراومد خورشید
شد هوا سپید
وقت اون رسید
که بریم به صحرا
آی
نازنین مریم:)
هدایت شده از پیراهنِ چهارخونهٔ سبز .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- ••اَلْحَمدُ اللهِ الَذے خَلَقَ الحُسيـــن (ع)••♥️
هدایت شده از یهسِریحرفا🇵🇸
دوشب از محرم رفت من هنوز هیچ جا نرفتم تو شهر قم که مرکز کار فرهنگیه
اینو اینجا میگم اگه یه وقت کهیر زدم مردم نگید چرا غیبش زد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبول کنید هیچی کتاب نمیشه:)
کتابی که ارزش خوندن داشته باشه👌🏻
#Dark_academia
#book
انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه
آهِ او شد خطبهی او، روز دشمن شد سیاه
قصهی کرب و بلا را دختری تغییر داد
کاخها ویرانه شد، ویرانهاش شد بارگاه
چادرش دست نوازش بر سر صحرا کشید
سبز شد خارِ مغیلان و فدک شد هر گیاه
دختر این قوم تکلیف حجابش روشن است
چادرِ او تار و پودی دارد از خورشید و ماه
دختر إِنَّا فَتَحْنا اشک میریزد ولی
گریههای او ندارد رنگ زاری هیچگاه
بر سرش میریخت خاک از بامها، میسوختند
دخترانِ زنده در گور عرب از این گناه
بین طوفان غنچه و گل سَر دَر آغوش هماند
او به زینب یا که زینب میبرد بر او پناه
تا شود زهرا فقط یک کارِ باقی مانده داشت
شانه زد بر آن پریشانِ تنور و قتلگاه
چون زبانش بند میآمد خجالت میکشید
با سرِ بابا سخن میگفت، اما با نگاه
آه بابا! پا به پایت سوختم، خوردم زمین
رنگ گیسویم دلیل و زخم پهلویم گواه
ماند داغِ نالهی من بر دل دشمن فقط
خیزران وقتی که خوردی زیر لب میگفتم: آه
جنگْ پایان یافت بعد از تو چهل منزل ولی
عمه میجنگید با دستان بسته، بی سلاح
اربعین من نیستم، از او سراغم را نگیر
این امانتدار را شرمندهتر از این مخواه
بعد از این هرجا که رفتی با تو میآیم پدر
پای من زخمیست اما روبه راهم رو به راه...
#سیدحمیدرضا_برقعی
.