eitaa logo
کتابفروشی‌ ِنو+جوانه 'چُغک🕊
147 دنبال‌کننده
157 عکس
31 ویدیو
1 فایل
‹ یاهو › برگ های کتاب به منزله بال هایی هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایی ِ پرواز می دهند ! کتاب ، دریچه ای به عالم پنهان چُغک‌ همان گنجشک است . . - سبز‌ شو ؛ جوانه بزن🌱(: باگوش‌ ِجان‌ می‌شنوم . @fadieya
مشاهده در ایتا
دانلود
کتابفروشی‌ ِنو+جوانه 'چُغک🕊
• . معرفی‌نامه: هنوز دو ساعتی تا غروب وقت بود . همین که خواست عرض خیابان را رد کند و خودش را برسان
--☁️-- برش‌ی‌ازکتاب . از میان امامان، امام‌حسن[ع] که عشقش بود ؛ ولی امام‌رضا[ع] چیز دیگری بود . اصلاً مال خودش بود، جانش بود ! دلش غنج می زد برایش . . هیچ وقت نمی توانست حسش را به زبان بیاورد از بچگی بیش از هرچیز دویدن‌هایش در صحن‌های حرم را به یاد داشت . پایش که به بست علیا می‌رسید روحش تازه می‌شد، نفس می‌کشید و جان می‌گرفت ؛ بعد می‌ایستاد جلوی ضریح و با او صحبت می‌کرد انگار با پدرش، برادرش، اصلاً با همه کَسش صحبت می‌کند . امام رضا[ع] خوب بود؛ خوب تر از خوب.
خدایا مرا بخاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیه‌شان میکنم ببخش. [ شهید مصطفی چمران ]
لَعنِ الله قاتِلیکَ یافاطمة الزَهراءِ ..
~ گریه کنید مادر ما بیگناه بود : ) گریه کنید مادر ما پا به ماه بود 💔!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسته بندی های جذااب مونه🌚💕 - بزودی در دستان مهربان ِشماست !
KHAMENE.IR_وصیتنامه شهید ناصر باغانی.pdf
12.54M
- بخشی از متن وصیت‌نامه شهیدی که رهبر انقلاب آن را مکرر خوانده‌اند؛ شهید ناصر باغان❤️‍🩹: ) Farsi.Khamenei.ir
بخوانید تا به عمق حقیقت عشق پی ببرید !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• . معرفی‌نامه: شب های زیبا حکایت قصه صابر است . صابر از همان نوزادن است که امام خمینی [ره] وقتی در گهواره بودند،آینده‌شان را پیشگویی کرد؛ او نه تنهاسرباز خمینی کبیر که پدرِ خواهر و برادرهایش هم شد . صابر زود بزرگ شد و این خاصیت انقلاب است که کودکی را دور می‌کند و از فرزندانش مرد می‌سازد . مردانی که حتی اگر عمر چندان بلندی هم نداشته باشند، اما پیش از رفتن کارهای بزرگ را تمام می‌کنند ! انقلاب فرزندانش را عاشق هم می‌کند . صابر را هم عاشق کرد . . عاشق شب‌های زیبای جبهه : )! این کتاب پیش از اینکه روایت داستانی از دوستان و نزدیکان صابر باشد، یادداشت های او در جبهه بوده و دریچه ای است به زندگی و دنیای ذهن جانباز شهید صابر مهرنژاد . . نویسنده : طاهره‌آقازاده؛ قیمت ِکتاب، تنها : 155.000 تومان جهت سفارش'! @Choqoc🚎 . ✉️「 𝚎𝚒𝚝𝚊𝚊.𝚌𝚘𝚖/𝚌𝚘𝚐𝚑𝚘𝚌
کتابفروشی‌ ِنو+جوانه 'چُغک🕊
- بخشی از متن وصیت‌نامه شهیدی که رهبر انقلاب آن را مکرر خوانده‌اند؛ شهید ناصر باغان❤️‍🩹: ) Farsi.
~ بهشت را به بها می‌دهند نه به بهانه بهای بهشت سنگین است؛ یعنی خون کربلا رفتن خون می‌خواهد . این کربلا دیدن بس ماجرا دارد !
اونجا که‌ مولا علی‌ میگه : میخ‌، کارش‌ وصل‌ کردن‌ بود حیف میخِ‌ در، یارِ مرا از من‌ گرفت . .
~ غسلش داد و کفنش کرد آنگاه نشست و تنها برایش گریست ! بعد آرام در گوشش زمزمه کرد : - زهرا، أنا علۍ . .💔
مشغول کار خانه شدی خوش سلیقه ام ! زهرا س مرا چقدر بدهکار میکنی . ‌ داری برای دلخوشی ام کار میکنی ؟ یا‌حیدر .
هوالتواب ‌.
در این روز ها که غبار گناه به زندگیمان ظلمت و تیرگی بخشیده . با اندک توسلی به حضرت مادر به حتم آن ظلمت به نور بدل می‌شود ! لازمه اش اندکی اراده با چاشنی عطش ِ عشق ِبه اوست :] ✍🏼
~ علی صورت نهاده بر مزار یار ِتنهایش الهی بشکند دستی که سیلی زد به زهرایش !
30.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم‌ حرف آتیش ِ هم صحبت از میخه یه رد خون روی صفحه ی تاریخه . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• . برش‌ی‌از‌کتاب : و هنگامی که امام را با زور به‌ طرف مسجد می‌بردند حضرت زهرا[س] با اینکه صدمه دیده بود، خود را به میان آنان و امام رساند و فرمودند: به خدا سوگند! نمی‌گذارم پسرعموی مرا ظالمانه به‌سوی مسجد بکشانید . و بعد از آنکه امام‌علی[ع] را آن‌گونه به مسجد بردند حضرت وارد مسجد شد و با تهدیدی جدی فرمود: پسرعمویم را رها کنید ! قسم به آن خدایی که محمد[ص] را به حق برانگیخت ! اگر از اودست برندارید گیسوان خود را پریشان کرده، پیراهن رسول‌خدا[ص] را بر سر افکنده دربرابر خدا فریاد خواهم زد . و هنگامی‌که سلمان فارسی با اشاره حضرت علی[ع] از آن بانوی بزرگوار خواست نفرین نکند و به منزل برگردد، خطاب به سلمان این چنین فرمودند: می‌خواهند علی را به قتل برسانند و من بر قتل علی صبر ندارم❤️‍🩹! . قیمت ِکتاب، تنها : 210.000 تومان جهت سفارش'! @Choqoc . ✉️「 𝚎𝚒𝚝𝚊𝚊.𝚌𝚘𝚖/𝚌𝚘𝚐𝚑𝚘𝚌
کتابفروشی‌ ِنو+جوانه 'چُغک🕊
• . برش‌ی‌از‌کتاب : و هنگامی که امام را با زور به‌ طرف مسجد می‌بردند حضرت زهرا[س] با اینکه صدمه دی
~ در ادامه کتاب آمده: خلیفه و دیگران که از دفاع و حمایت جدی آن بانوی بزرگوار از امام علی[ع] هراسان شدند، به‌ناچار امام را آزاد کردند و حضرت زهرا[س] با دیدن امام به او چنین عرض کرد: جانم فدای جان تو : )! روحم سپر بلاهای جان تو ای ابوالحسن؛ اگر تو در خیر و نیکی باشی با تو خواهم بود و اگر در سختی و بلا گرفتار شوی بازهم با تو خواهم بود !
فاطمه سوخت، ولی باز دم از حیدر زد .
إِنّ نور عِشقِ الزّهراء هُو مَن يَرسم طَريقَنا نَحوَ السَّماء قطعا نور عشق ِ . حضرت فاطمه زهرا[س] ما را به آسمان می‌رساند🤍: ))