مشغول کار خانه شدی خوش سلیقه ام !
زهرا س مرا چقدر بدهکار میکنی .
داری برای دلخوشی ام کار میکنی ؟
یاحیدر .
در این روز ها که غبار گناه به زندگیمان
ظلمت و تیرگی بخشیده .
با اندک توسلی به حضرت مادر به حتم
آن ظلمت به نور بدل میشود !
لازمه اش اندکی اراده با چاشنی عطش ِ
عشق ِبه اوست :]
#فادیا✍🏼
~
علی صورت نهاده بر مزار یار ِتنهایش
الهی بشکند دستی که سیلی زد به زهرایش !
30.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هم حرف آتیش ِ هم صحبت از میخه
یه رد خون روی صفحه ی تاریخه . .
•
.
برشیازکتاب :
و هنگامی که امام را با زور به طرف مسجد
میبردند حضرت زهرا[س] با اینکه صدمه
دیده بود، خود را به میان آنان و امام رساند و
فرمودند: به خدا سوگند! نمیگذارم
پسرعموی مرا ظالمانه بهسوی مسجد بکشانید .
و بعد از آنکه امامعلی[ع] را آنگونه
به مسجد بردند حضرت وارد مسجد شد
و با تهدیدی جدی فرمود: پسرعمویم را رها کنید !
قسم به آن خدایی که محمد[ص] را
به حق برانگیخت ! اگر از اودست برندارید
گیسوان خود را پریشان کرده، پیراهن رسولخدا[ص] را بر سر افکنده دربرابر خدا
فریاد خواهم زد .
و هنگامیکه سلمان فارسی با اشاره
حضرت علی[ع] از آن بانوی بزرگوار خواست
نفرین نکند و به منزل برگردد، خطاب به سلمان
این چنین فرمودند: میخواهند علی را
به قتل برسانند و من بر قتل علی صبر ندارم❤️🩹!
#بدانید_من_فاطمه_هستم .
قیمت ِکتاب، تنها : 210.000 تومان
جهت سفارش'! @Choqoc .
✉️「 𝚎𝚒𝚝𝚊𝚊.𝚌𝚘𝚖/𝚌𝚘𝚐𝚑𝚘𝚌 」
کتابفروشی ِنو+جوانه 'چُغک🕊
• . برشیازکتاب : و هنگامی که امام را با زور به طرف مسجد میبردند حضرت زهرا[س] با اینکه صدمه دی
~
در ادامه کتاب آمده:
خلیفه و دیگران که از دفاع و حمایت جدی
آن بانوی بزرگوار از امام علی[ع] هراسان شدند،
بهناچار امام را آزاد کردند و حضرت زهرا[س]
با دیدن امام به او چنین عرض کرد:
جانم فدای جان تو : )!
روحم سپر بلاهای جان تو ای ابوالحسن؛
اگر تو در خیر و نیکی باشی با تو خواهم بود
و اگر در سختی و بلا گرفتار شوی بازهم
با تو خواهم بود !