❤️ #زندگی_به_سبک_شهدا
🌹 رضا بینهایت صبور بود، وقتی بحثمان میشد، من نمیتوانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر میزدم و با عصبانیت میگفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمیزد، وقتی هم میدید من آرام نمیشوم، میرفت سمت در، چون میدانست طاقت دوریاش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظهای از من دور باشد، او هم نقطهضعفام را میدانست و از من دور میشد تا آرام شوم، روی پلهی جلوی در مینشست و میگفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا دادزدن بلد نبود.
🌸 شهید رضا حاجی زاده
✍🏻 راوی همسر شهید
💟#زندگی_به_سبک_شهدا
🌹شهید مدافعحرم #جواد_جهانی
❄️همسر شهید نقل میکنند: من در تلفنم، نام همسرم، آقاجواد، را با عنوان «شهید زنده» ذخیره کرده بودم. یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد! به ایشان گفتم: آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما میبینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زندهای!
❄️قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شمارهاش را بگیرم. وقتی این کار را کردم، دیدم شماره مرا با عنوان «شریک جهادم و مسافر بهشت» ذخیره کرده بود. گفت: از اول زندگی شریک هم بودهایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزشترین داراییام را به خدا میسپارم و میروم.
#سالروز_شهادت
#زندگی_به_سبک_شهدا
❇️ وقتی به گلزار شهدا می رفتیم دست بچه ها را نمی گرفت و من علت این مسئله را جویا شدم، او گفت،
در این مکان فرزندانی هستند که پدرانشان شهید شده و با این عمل من ممکن است آنها حسرت بخورند و ما که نمی توانیم برای آنها کاری انجام دهیم، حداقل آنها را ناراحت نکنیم....
🌹#شهید_داود_توکلی_تبار
#زندگی_به_سبک_شهدا
🌸🍃
تنها خرید ما
از همان اول،
زندگی مشترکمان را ساده شروع کردیم؛
تنها یک بلوز و دامن برای من خریدیم
و یک کت و شلوار هم برای او.🥿👞
هیچ چیز دیگری در زندگی ما جای نداشت.
حرف و حدیث اقوام زیاد بود
و رسم و رسومات هم زیادتر...
اما من و مرتضی
نه به حرف و حدیثها اهمیت میدادیم
و نه به رسم و رسومات.
دوست داشتیم تنها خودمان برای
زندگی مشترک تصمیم بگیریم.
این بود که راحتی و سادگی را به هر چیزی ترجیح دادیم...🌼🍃
*
خاطرهای از شهید سید مرتضی آوینی
راوی: همسر شهید