eitaa logo
چغک
246 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴توصیه رهبرمعظم انقلاب به : بچّه‌های مؤمن باید ثبات قدم پیدا کنند ♦️سال گذشته رهبرمعظم انقلاب در جریان سفر به مشهد مقدس، به منزل شهید سیدرضا کیش‌بافان رفته و با خانواده‌ی این شهید بزرگوار دیدار کردند. در بخشی از این دیدار، ایشان چنین می‌فرمایند: «از جمله‌ی چیزهایی که روی آن تکیه می‌کنم این است که ما، بچّه‌هایی که به این راه عقیده دارند و واقعاً از روی انگیزه دارند کار می‌کنند، باید پیدا کنند. ما کم ندیده‌ایم افرادی را که یک روزی، چند صباحی در خطّ مستقیم بودند، بعد چشم‌شان به و و مانند این چیزها که افتاد، از این رو به آن رو شدند. ♦️ شما در خودتان - هر مقداری که می‌توانید تأثیر بگذارید - کاری کنید که بچّه‌ها در راه مستقیم و صراط مستقیم ثابت‌قدم بمانند. اگر چنانچه در ثابت‌قدم ماندند و حرکت کردند، هر کسی جای خودش را پیدا می‌کند؛ هر کسی موقعیّتی را که می‌تواند مفید باشد، پیدا می‌کند و هیچ لزومی ندارد که من بگویم شما در فلان رشته کار کنید، در فلان قضیّه کار کنید؛ نه، وقتی ثابت‌قدم بودند در راه خدا، می‌فهمند چه کار باید بکنند؛ این توصیه‌ی مؤکّد بنده است.» ♦️ همچنین رهبر معظم انقلاب در این دیدار، در سفارش به یکی از طلاب جوان حاضر در جمع فرمودند: «سفارش؛ آقاجان! درس را خوب بخوان؛ ان‌شاءاللّه ملّای خوبی بشوی و بتوانی در لباس پیغمبر برای اسلام خدمت کنی. اگر شما ملّایِ متدیّنِ متقّی‌ای بشوید، فایده‌تان خیلی بیش از خیلی چیزهای دیگر است...» ۹۸/۶/۱ @choghok99
🌷شهید احمدعلی نیری🌷 او یکی ازشاگردان خاص آیت‌الله حق شناس بود و سیر و سلوک معنوی را از ۱۰ سالگی و در محضر ایشان آغاز کرد. مسیری که در موقع شهادتش در اسفند ۱۳۶۴ و در حالی که تنها ۱۹ سال سن داشت، از او یک عارف واصل ساخته بود. آیت‌الله حق‌شناس شب روز خاکسپاری او در قطعه ۲۴ بهشت زهرا-سلام‌الله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند: من یک نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم کلید مسجد را داشت. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم که یک جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلکه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر که رفتم دیدم احمدآقا است. بعد که نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت تا زنده‌ام به کسی حرفی نزنید… از به این رسید…