📜باقیمانده ناصبی گری در گویش شامی
🔹️شمس الدین ذهبی، به مناسبت شرح حالِ یکی از افرادی که به خاطر علاقه به امام علی از منطقه دمشق رانده شده، گزارش کرده که پسمانده های ناصبی گریِ قدیم در ساکنان دمشق وجود داشته است.
🔺️شعیب ارنؤوط، محقق مشهورکتاب ذهبی که متولد دمشق و بزرگ شده آنجا می باشد، در پاورقی این گزارش، ناصبی گری را به مسلکی که در آن، دشمنی با امام علی به عنوان امری دینی شناخته می شود، تفسیر می کند و در ادامه از این خبر می دهد که در عبارت های عامیانه لهجه سوری، نشانه هایی ناصبی گری یافت می شود؛ در حالیکه کسانی که از این عبارت ها بهره می برند، خبری از معنای نادرست ندارند. ارنؤوط چنین امری را دلخراش دانسته و بدین صورت اعتراض خود را به بازمانده های دشمنی با امام علی در لهجه شامی ابراز کرده و محبت خود را به امام علی نشان می دهد.
🏷ویقال أخرج من دمشق لتشیعه و کان حسن السمت، ملیح الشارة وکان في الدماشقة بقايا نصب.
🏷وأهل النصب: هم المتدينون ببغض علي بن أبي طالب - رضي الله عنه - لانهم نصبوا له أي عادوه. ومما يحز في القلب أنه ما زالت بعض العبارات العامية في اللهجة الدمشقية تحمل هذه البقايا دون إدراك لمعناها.
📚سیر أعلام النبلاء: 15، 478.
🏠 @chsiqs
📜 پیامبرِ رنگین پوست
🔹️بنابر گزارش طبرانی، از محدّثان قرن سوم و چهارم، از جابر بن یزید جعفی، یکی از اصحاب امام باقر و امام صادق، از امام علی، خداوند در منطقه حبشه (اتیوپی) برده ای سیاه چهره که اهل آن منطقه بود را به پیامبری برگزید. در این گزارش آمده که این پیامبر از کسانی نیست که داستانشان برای پیامبر بازگو شده است.
🏷عن علي في قول الله منهم من قصصنا عليك ومنهم من لم نقصص عليك قال بعث الله عبدا حبشيا نبيّا فهو ممن لم يقصص على محمد.
📚المعجم الأوسط: 9، 127.
🔺️آلوسی، یکی از مفسران حنفی بغدادی، بر این باور است که مراد امام از این که داستان آن پیامبر بازگو نشده، به این معناست که داستان آن پیامبر به تفصیل داستان های پیامبران دیگر تبیین نشده است وگرنه حتما پیامبر اعظم از اینکه پیامبری رنگین پوست در منطقه حبشه مبعوث شده آگاه بوده و فقط امام علی نیست که از پیامبر وی باخبر بوده است؛ زیرا امکان ندارد باب مدینة العلم که امام باشد، از چیزی خبر بدهد که شهر علم از آن باخبر نباشد.
🔺️از طرف دیگر، آلوسی، واژه عبد در گزارش را به معنای برده و مملوک نمی داند چرا که به باور او برده نمی تواند پیامبر شود، زیرا مردم جذب پیامبری که برده است نمی شوند و برده استقلال در تصرف ندارد، بلکه عبد در گزارش یادشده به معنای سیاه پوستی که عرفا بر او عبد اطلاق می شده است.
🏷و المراد بذلك ... أنه لم تذكر له قصصه و آثاره و لا أوردت عليه أحواله و أخباره كما كان في شأن موسى وعيسى وغيرهما من المرسلين ولا يمكن أن يقال: المراد أنه لم يذكر له بعثة شخص موصوف بذلك إذ لا يساعد عليه اللفظ وأيضا لو أريد ما ذكر فمن أين علم علي كرم اللّه تعالى وجهه ..وهل يقول باب مدينة العلم على علم لم يفض عليك من تلك المدينة حاشاه ثم حاشاه ...واستشكل هذا الخبر بأن فيه رسالة العبد و قد قالوا العبد لا يكون رسولا، و أجيب بأن العبد فيه ليس بمعنى المملوك و هو الذي لا يكون رسولا لنقصان تصرفه و نفرة النفوس عن اتباعه بل هو أحد العبيد بمعنى السودان عرفا و لو قيل: إن العبد بهذا المعنى لا يكون رسولا أيضا لنفرة النفوس عن اتباعه كنفرتها عن اتباع المملوك قلنا: على تقدير تسليم النفرة إنما هي فيما إذا كان الإرسال لغير السودان و أما إذا كان الإرسال للسودان فليست هناك نفرة أصلا.
📚روح المعاني: 12، 340.
🏠 @chsiqs
📜گزارشی از تفاوت یهود و مسلمانان در طهارت
🔹️بنابر گزارش شیخ طوسی، با اسنادی معتبر، از امام صادق، یهودیان در هنگامی که قطره ای از ادرار به قسمتی از بدنشان برخورد می کرد، بایستی آن قسمت از بدن را با قیچی می بریدند ولی خداوند بر مسلمانان منت گذاشت و آب را پاک کننده ادرار قرار داد.
🏷کان بنواسرائيل اذا أصاب أحدهم قطرة بول قرضوا لحومهم بالمقاريض وقد وسّع الله عليكم بأوسع مابين السماء والأرض وجعل لكم الماء طهورا فانظروا كيف تكونون.
📚تهذیب الأحکام: 1، 356.
🔺️بسیاری از فقیهان و اصولیان، این گزارش را در بحث های خود آورده و از آن بهرده برده اند؛ بدون آنکه در آن ابهام یا مشکلی بیابند در حالیکه به نظر می رسد، حکمِ موجود در این گزارش نسبت به یهود اجرایی نباشد و امکان تحقق آن از جهت عملی وجود نداشته باشد. از این رو برخی که متوجه این اشکال شده اند، در صدد توجیه روایت بر آمده و این احتمال را داده اند که پوست بدن گذشتگان ضخیم و کلفت بوده چنین حکمی برای آنان معقول بوده است. یکی از فقهیان نیز این احتمال را داده که بریدن گوشت بدن، در گذشته، درد آور نبوده و از این رو چنین حکمی تحق پذیر می نماید. فقیه دیگری نیز بریدن گوشت بدن را تحقق ناپذیر دانسته و این احتمال را داده که مراد، قیچی کردن گوشت بدن نبوده بلکه از بین بردن عین نجاست بوده که راوی به اشتباه آن را تبدیل به گوشت بدن کرده است.
🏷ولعلّ قرضهم لحومهم كان علىٰ نحوٍ لا يكون خارجاً عن قدرتهم بواسطة ضخامة جلدهم
📚لئالي الأصول: 5، 321.
🏷الظاهر ان الضمير في قوله «قرضوها» راجع الى النجاسة يعنى قرضوا النجاسة و آثارها لا انهم كانوا يقرضون لحومهم؛ و قرض عين النجاسة و آثارها عن أبدانهم لعله كان مثل حلق الشعر عنها و يشتمل على مشقة كثيرة و إلا فوجوب قرض اللحوم عليهم أمر بعيد جدا و ما ورد في بعض الروايات من «ان بنى إسرائيل كانوا إذا أصابهم قطرة من بول قرضوا لحومهم بالمقاريض» لعله سهو من الراوي عند النقل بالمعنى، و المقروض كان عين النجاسة و أثرها فتأمل.
📚القواعد الفقهیة (مکارم) : ۱، ۱۷۴.
🏷فان قلت حكمت بقبح التّكليف بعامة الناس فى القسم الاوّل من الثلاثة مع ما نقل من تكليف بنى اسرائيل بقرض اللّحوم بالمقاريض لو اصابها قطرة من البول فالوقوع يدل على الجواز قلنا اوّلا انه لم يثبت هذا التكليف على بنى اسرائيل لعدم وجود المتواتر و عدم حجية الآحاد و ثانيا ندعى قابلية المحل لم لا يجوز ان يكون لحومهم كالاعقاب فى عدم الالم النفسانى فى قرضها بالمقراض
📚ضوابط الأصول: ۳۹۴.
🔺️در این میان، مرحوم شعرانی، با توجه به شبیه گزارش بالا که در تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی آمده دال بر اینکه اگر ادرار به بدن فردی از یهودیان برخورد می کرد، با او قطع رابطه می کردند، بر این باور است که روایت یادشده به درستی توسط راوی نقل نشده بلکه در نقل آن، راوی اشتباه کرده و گمان کرده که مراد از واژه «قطع» که در گزارش اصلی آمده، بریدن گوشت های بدن بوده و از این رو در گزارشش که به صورت نقل به معنا می باشد، این اشتباه راه یافته است.
🏷واعتقادى أن من ذلك: الحديث الذى ورد فى قطع البول بالمقاريض إذا أصاب البدن فى شريعة موسى فقد قال على ابن إبراهيم: «إذا أصاب شىء من بدنه البول قطعوه» و المظنون أن لفظ الحديث كان كذلك و المعنى: «إنهم كانوا يقطعون الرجل من الجماعة و لا يعاشرون و لا يعاملون معه مدة» و هذا القطع فى بعض النجاسات و الأحداث معهود فى شريعة موسى ولما نظر بعض الرواة فى هذا الحديث فهم منه رجوع ضمير قطعوه إلى البول و رواه بالمعنى على ما فهمه و قال: «قرضوا لحومهم بالمقاريض» و لعل الناظر فى هذه السطور أيضا يستبعد هذا الاحتمال الذى ذكرناه أول وهلة لعدم أنسه بقطع الرجل عن الجماعة.
📚المدخل إلی عذب المنهل: ۳۴.
🔸️به نظر می رسد، احتمالی که شعرانی داده کاملا مقرون به صحت نباشد، زیرا گزارشی که در تفسیر منسوب به قمی آمده نیز چالش برانگیز است؛ اگر قرار بود فردی که بدنش با ادرار نجس شده، برای طهارت خود کاری بکند، او بایستی کاری انجام می داند نه دیگران، به عبارت دیگر، او بایستی با دیگران قطع رابطه می کرد، نه اینکه دیگرانی که معمولا خبری از نجس شدن او ندارند با او قطع رابطه بکنند. علاوه بر اینکه در معنایی که شعرانی از روایت قمی ارائه داده، قطع رابطه دیگران با فرد نجس شده با ادرار مقید به مدت معینی شده است در حالیکه در روایت چنین چیزی وجود ندارد.
🏠 @chsiqs
📜اشکال مقدس اردبیلی بر برخی از شیعیان
🔹️مقدس اردبیلی بر این باور است که هرچند امام علی، امیر المؤمنین بوده و ولی الله است ولی اقرار به چنین چیزی در اذان و اقامه درست نیست. از این رو معتقد است، کسانی که بر خلیفه دوم خرده گرفته و معتقدند وی در اذان واقعی که در زمان پیامبر گفته می شده، تغییر ایجاد کرده و جمله الصلاة خیر من النوم را افزوده، نبایستی همان اشتباه او را مرتکب شوند و در اذان و اقامه چیزی را اضافه کنند که در زمان پیامبر مرسوم نبوده است.
🏷ولا شك في ان عليا ولى الله و انه أمير المؤمنين حقا... انتهی فينبغي اتباعه لأنه الحق، ولهذا يشنع على الثاني بالتغيير في الأذان الذي كان في زمانه صلى الله عليه و آله فلا ينبغي ارتكاب مثله مع التشنيع عليه.
📚مجمع الفائدة والبرهان: 2، 181.
🔺️به نظر می رسد، اشکال مرحوم اردبیلی زمانى موجّه می باشد که برخی از شیعیان که شهادت ثالثه را در اذان می آورند، آن را به قصد اینکه یکی از اجزای اذان را می گویند، ذکر کنند. از طرف دیگر، زمانی می توان بر خلیفه دوم خرده گرفت که وی به قصد تشریع، در اذان جمله ای را افزوده باشد و گرنه اگر کسی در میان اجزای نماز چیزی نه به قصد تشریع بر آن بی افزاید، معمولا افزودن آن چیز تشریع به حساب نمی آید، همچنانکه در عرف معمولِ فقیهان، افزودن شهادت ثالثه نه به قصد تشریع، بدعت محسوب نمی شود.
🏠 @chsiqs
📜عبادت او را از درگیری های مذهبی مانع می شد
🔹️بنابر گزارش ابوغالب زراری، زرارة بن أعين حاضر جواب بوده و در درگیری های مذهبی دست برتر را دارا بود ولی کثرت عبادت او را از مناظرات باز می داشت. در گزارش وی آمده است که در پیشانی زرارة، نشان از محل سجده وجود داشت.
...بين عينيه سجادة... وكان خصما جدلا لايقوم أحد لحجته إلا أنّ العبادة أشغلته عن الكلام والمتكلمون من الشيعة تلاميذه.
📚رسالة ابي غالب زراري: 136.
🏠 @chsiqs
📜امامِ معصوم و امامِ غیرمعصوم
🔹️بنابر گزارش سید مرتضی، شیخ مفید بر این باور بوده که زید بن علی در علم و زهد و امر به معروف امام بوده ولی امامتش از نوعی نبوده که موجب عصمتش بشود.
🏷... أنا أثبت من إمامة زيد ما تثبته الزيدية و أنفي عنه من ذلك ما تنفيه فأقول إن زيدا رحمة الله عليه كان إماما في العلم و الزهد و الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر و أنفي عنه الإمامة الموجبة لصاحبها العصمة و النص و المعجز و هذا ما لا يخالفني عليه أحد من الزيدية...
📚الفصول المختارة: 340.
🔹️به نظر می رسد به باور مرحوم مفید، دو گونه امامت وجود دارد؛ یک- امامتی که ملازم با عصمت است و شناخت آن مشروط بر وجود نص می باشد. دو-امامت به معنای رهبری و ارشاد. بنابر گزارش یادشده، شیخ مفید امامت از نوع اول را از زید نفی می کند ولی او را امام از نوع دوم می داند.
🏠 @chsiqs
ششمین جلسه از سلسلهنشستهای تاریخ و ماوراء
🔸 مرزهای شناخت در دانش تاریخ و الهیات 🔸
🎙با ارائه:
🔹آقای دکتر محمد رضا بارانی
عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه الزهرا سلام الله علیها
📁و نقد:
🔸 حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر محسن الویری
مدیر گروه تاریخ اسلام دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
محورهای بحث:
🔸 چیستی شناخت (موضوع و جایگاه)
🔹راههای شناخت (سرچشمهها یا منابع، روشهای دادهیابی، شیوههای ارزیابی)
🔸 هم آوردیها و هم آواییها
⏰ زمان:
پنج شنبه ۱۱ بهمن ماه ۱۴۰۳
ساعت: ۱۵:۳۰ الی ۱۷:۳۰
🏢مکان:
خیابان دورشهر، مقابل کوچه ۲۱، مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام.
🔅دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید:
🏠 @chsiqs
تاریخ و ماوراء جلسه ششم کم حجم.mp3
80.53M
پوشۀ شنیداری ششمین جلسه از سلسلهنشستهای تاریخ و ماوراء
🔸مرزهای شناخت در دانش تاریخ و الهیات🔸
🎙با حضور:
🔹جناب آقای دکتر محمدرضا بارانی (ارائه)
🔸حجت الاسلام والمسلمین دکتر محسن الویری (ناقد)
🔹دکتر راحله ضائفی (دبیر)
@chsiqs