eitaa logo
پژوهش‌های تاریخ اسلام
2.9هزار دنبال‌کننده
218 عکس
29 ویدیو
9 فایل
مرکز پژوهش های تاریخ اسلام لینک دعوت به کانال: @chsiqs قم، خیابان دورشهر، کوچۀ 15، پلاک 4 تلگرام: https://t.me/chsiqs جهت ارتباط با ادمین: @Chsi_qs لینک آپارات: www.aparat.com/chsiqs
مشاهده در ایتا
دانلود
❖ مکتب امام صادق(عليه السلام) ❓بعضی برآنند که امام صادق بر اثر مسمومیت به شهادت رسیدند و بعضی دیگر درگذشت طبیعی آن حضرت را ترجیح ‌داده‌اند. کدام یک مستندات تاریخی قوی‌تری دارد؟ ● مرحوم شیخ صدوق (متوفای ۳۸۱ هجری قمری) در کتاب «عیون اخبار الرضا علیه‌السلام» از عبدالسلام بن صالح، معروف به ابوالصلت هروی، از حضرت رضا(ع) روایت نموده که: «ما مِنّا إلا مسموم أو مقتول» هر کدام از ما یا با شمشیر و یا با زهر کشته شده است. سند این روایت، قابل قبول است، اما دلالت روایت چندان روشن نیست؛ یعنی معلوم نیست منظور از «ما» چه افرادی هستند؟ بنابراین با وجود این تردید، دیگر نمی‌توان مفاد این سخن را سندی قطعی بر شهادت تمام امامان دانست؛ لذا مرحوم شیخ مفید (متوفای ۴۱۳ق) نیز در کتاب خود «الارشاد» در خصوص صحت گزارش‌های مسمومیت چند تن از امامان معصوم، از جمله امام صادق(ع) تردید نموده است‌‌. ❓چه عوامل و شرایطی در زمان امام صادق(ع) بوده، که زمینه‌ساز ظهور پر رنگ «غُلات» شده، در حدی که می‌بینیم حتی مثلا مُفَضَّل بن عمر، از اصحاب امام، متهم به غلو شده است؟ ● غلو در ادیان گذشته نیز بوده است و معروف‌ترین غلو در دین، غلو مؤمنان به حضرت عیسی(ع) است که در حد ایمان به نبوت ایشان بسنده نکرده و او را خدا یا فرزند خدا خوانده‌اند. در اسلام نیز در اواخر دوران پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه وآله، بنا بر خبری که ابن‌شهرآشوب در جزء اول کتاب «مناقب» آورده است، شخصی از یاران آن حضرت به ایشان عرض کرد: «آیا در وقت ملاقات با شما نیز همانند خودمان به یک سلام بسنده کنیم و برایتان به سجده نرویم؟» و در پاسخ، پیغمبر(ص) خشمگینانه جلوگیری فرمود. در دوران امیرالمومنین(ع) بنا بر آنچه در برخی منابع از جمله «رجال کَشّی» (قرن چهارم هجری) آمده، پس از پایان جنگ جمل، میان چند تن از ملوانان هندی در بصره، اختلافی مالی پدید آمد و با هم درگیر شدند. چون برای داوری به نزد امیرالمومنین(ع) آمدند، خواستند مترجمی بیاورند، اما امیر مؤمنان با آنان به زبان مادری‌شان سخن گفت. بدین جهت گویی آنان از کفر بت‌پرستی خود به کفر غلو در علی(ع) دچار شدند و به ادعای خدایی آن حضرت به سجده افتادند! علی(ع) هرچه کرد که آنان از این غلو کفرآمیز خود به اسلام بگروند، فرمان نبردند. بعدها نیز در کوفه اشخاصی درباره آن حضرت گفتاری کفرآمیز بر زبان راندند که با برخورد شدید ایشان روبرو شدند. درباره امام‌حسین(ع) نیز برخی از مردم کوفه، پس از شهادت آن حضرت با اقتباس از نجات حضرت عیسی(ع) از دار یهودیان، قائل به رخداد مشابهی برای امام حسین(ع) شدند و گفتند شخص مقتول آن حضرت نبوده و شاید آفریده دیگری با چهره مشابه آن حضرت به قتل رسیده است! در دوران امام صادق(ع) نیز باز در کوفه بنا بر آنچه در برخی منابع از جمله رجال کشی آمده است، حدود پنجاه تن یکصدا شدند و گفتند «لا اله الا جعفر»! فرماندار کوفه آنان را دستگیر کرد و در میان مسجد جامع کوفه به دورشان هیزم آورد و با نفت آنها را سوزاند؛ دو تن از ایشان توانستند از میان دود و آتش جان سالم به در برند، به مدینه نزد امام(ع) رسیدند و از غلو خود توبه کردند؛ یکی از این دو تن همین مُفَضَّل بن عمر بود و دیگری سالم بن مُکرَم. عامل عمده این‌گونه غلوها، یکی دانش ائمه اطهار(ع) بود و دیگری کرامات ایشان. البته غلات مدعی بودند که خودشان به معرفتی فوق‌العاده رسیده‌اند و دیگر مکلف به تکالیف شرعی نیستند! (۱) @Yusufi_Gharawi
(۲) ❓گاه تعبیراتی همچون «دانشگاه امام صادق» به کار می‌رود و گفته می‌شود که امام صادق شاگردانی مثلا در علم شیمی داشته، نظیر جابر بن حیان. به لحاظ تاریخی، این گفته‌ها چقدر صحیح است؟ ● در این مورد، گزارش معتبری در دست است که از احمد بن محمد بن سعید بن عقد? به ما رسیده است. وی از علمای زیدی اوایل قرن چهارم (متوفای ۳۳۳ق) و حافظ قرآن و بسیاری از احادیث و اخبار ائمه اطهار نیز بوده است و لذا مشهور به لقب «حافظ» بوده و نوشته‌های بسیاری داشته است، به‌خصوص در علم رجال یعنی گزارش شرح حال رجال راوی اخبار ائمه اطهار(ع). یکی از کتابهای مفصل وی درباره اصحاب ائمه و به خصوص امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده، با اینکه این شخص زیدی بوده و بنابراین معتقد به امامت آن دو بزرگوار نبوده، اما ایشان را از علما و دانشمندان اهل بیت(ع) می‌دانسته. در هر حال وی حدود سه هزار و هشتصد تن را به عنوان راویان اخبار آن حضرت نام ‌برده که نام بیشترشان را مرحوم شیخ طوسی (م۴۶۰ق) در کتاب «طبقات‌الرجال» آورده است و از آن روز این عدد تقریبی بر سر زبان‌ها و اقلام شهرت یافته و بر این اساس گفته می‌شود تعداد شاگردان امام صادق(ع) یعنی روایت‌کنندگان از آن حضرت حدود چهارهزار نفر است. از این میان شخصی است به نام جابر بن حیان طرتوسی یا طرسوسی است. طرسوس یا طرتوس هر دو نام دو نقطه از قرای شام و نزدیک مرز روم بوده است؛ اما در عین حال این شخص به کوفه نیز نسبت داده شده و گاه گفته شده جابر بن حیان کوفی. از جابر بن حیان آثاری به دست ما رسیده که به اصطلاح قدیم در علوم غریبه و علم کیمیاست و لذا چندان مورد اعتنای علمای رجال ما نبوده و در کتابهای رجال ما چندان ذکر و شرحی در خصوص این شخص نیامده است. اما در عصر اخیر کتابهایی درباره جابر بن حیان منتشر شده، از جمله کتاب عربی «الامام الصادق مُلهِم الکیمیا» و کتابهای دیگری که عنایت بیشتری به این شخص نموده‌اند؛ ولی مشخص نیست که از منقولات و آثار به دست آمده از وی، در علم شیمی امروزی اثری مانده یا استفاده‌ای شده باشد. در هر حال تنها مستند نسبت این آثار به امام صادق(ع)، عباراتی است که در نوشته‌های او به طور مکرر آمده که: «قال سیدی و مولای جعفر بن محمد…» درحالی که برای ما چندان مشخص نیست که آیا منظور از این «جعفر بن محمد»، امام صادق(ع) باشد یا شخصی دیگر. ❓گویا امام صادق(ع) در توصیف تربت پیامبر(ص) فرموده‌اند: «قبرُ رسول‌الله مُحصَب حصباء حمراء» (با ریگهای سرخ پوشانده شده). آیا از وجود چنین توصیفاتی استنباط می‌شود که مزار تا آن زمان، در میان عموم مردم شناخته شده نبوده و مثلا زیارت قبر پیامبر تا زمان امام صادق (حدود سال ۱۲۰ق)، در میان مسلمانان رایج نبوده است؟ ● مرقد پیغمبر اکرم(ص) اندرون حجره‌ای از حجره‌های خانه آن حضرت، در کنار مسجدالنبی بوده است و لذا فرض ناشناخته ماندن جزئیات و خصوصیات و ویژگی‌های آن مرقد طبیعی است. چون در آن زمان عکس یا تصویری از مرقد نبوده و چنین نیز نبوده که درِ حجره همواره برای عموم باز باشد؛ لذا ناشناخته ماندن جزئیات و خصوصیات و ویژگی‌های آن مرقد چندان غیرطبیعی و تعجب برانگیز نیست؛ بنابراین چنین اخباری در نهایت ممکن است دلالت بر ناآگاهی مردم یا بی‌اطلاعی شخص مخاطب امام داشته باشد و به هیچ وجه دلالتی بر عدم رواج زیارت آرامگاه آن حضرت ندارد‌. (۲) @Yusufi_Gharawi
(۳) ❓در زیارت امیرالمؤمنین(ع) در هفدهم ربیع الأول که امام صادق آن را به محمد بن مسلم تعلیم داده‌اند آمده است که «از باب‌السلام وارد شو» و نیز آمده است «خود را به قبر بچسبان و بگو…» از این تعابیر به نظر می‌رسد که مزار امیرالمؤمنین اتاقکی داشته، اما گویی روی قبر ضریحی نبوده است. ضریح‌گذاری روی قبر شریف حضرت چه زمانی انجام شده؟ ● نبودن ضریح بر مراقد امامان معصوم(ع) تا پایان دوران حضور آنان و بلکه تا پایان دوران غیبت صغری یعنی تا پایان ۳۳۰ هجری معلوم و روشن است؛ اما پس از این تاریخ و به‌ویژه با شروع تعمیرات اساسی در دو مرقد نجف و کربلا از سوی محمد بن زید علوی ـ داعی زیدی طبرستانی ـ از نیمه قرن چهارم به بعد ظاهرا تاریخ شروع ضریح گذاری آغاز شده است. و البته هیچ آیه یا روایتی هم دلالتی بر منع این اقدام ندارد. از یک سو زیارت‌هایی برای امیرالمؤمنین از زبان امام صادق نقل شده، اما از سوی دیگر اخباری هست حاکی از اینکه موضِع قبر امیرالمؤمنین تا زمان امام رضا مورد اختلاف بوده است. تا پایان دوران حکومت امویان بنا بر وصیت آن حضرت، فرزندان ایشان این پنهان‌کاری موجه و معقول را ادامه داده و مخالفتی ننموده‌اند. اما عباسیان که روی کار آمدند، خودشان سعی در اظهار افتخار به نیایشان عباس بن عبدالمطلب، عموی پیغمبر(ص)، داشتند؛ لذا در قبرستان بقیع نه تنها سایبان، که حتی گنبد و بارگاهی بر قبر وی ساختند که عملا قبر فاطمه بنت اسد و نیز مراقد شریف امام حسن و امام سجاد و امام باقر علیهم‌السلام را نیز در بر می‌گرفت. با این تغییر اوضاع دیگر ادامه پنهان‌کاری نسبت به مرقد امام علی(ع) موجه نبود؛ لذا امام صادق(ع) در سفرهای مکرر خود به کوفه، مرقد امیرالمومنین را آشکار ساختند. بنابراین وجود برخی اخبار حاکی از تردید برخی افراد در این مورد، ناشی از ناآگاهی این افراد بر از اخبار مربوط به زیارت‌های علنی و آشکار امام صادق(ع) بوده که البته عدم اطلاع این افراد هم چندان غیرطبیعی نیست. ❓آیا امام صادق، برای پدرشان یا ائمه ـ غیر از امام حسین یا حتی برای حضرت پیامبر و حضرت زهرا مجلس عزا برگزار می‌کردند؟ پرسش دیگر اینکه چرا هیچ متن زیارتی از ایشان مثلا برای پدرشان نقل نشده است؟ ● در روایات تاریخی چنین گزارشی نداریم؛ اما وجهش این است که گویا از دوران پیغمبر اکرم(ص) و در احادیث از آن حضرت، نمونه‌هایی حاکی از ویژگی‌های خاص حضرت سیدالشهدا(ع) در دست بوده و هست و گویی این نیز یکی از آن ویژگی‌ها می‌باشد. البته توجه دارید که ذکر این ویژگی‌ها برای آن حضرت الزاما نشانه بالاتر بودن رتبه و مقام آن حضرت نسبت به دیگر امامان و مثلا امام باقر(ع) نیست، از سوی دیگر این روایات و دیگر روایات و آیات موجود، دلالتی بر منع زیارت یا اقامه مجالس عزا برای دیگر امامان معصوم ندارد. ❓تعامل امام صادق(ع) با ابوحنیفه چگونه بوده است؟ گاه گفته می‌شود روابط بسیار حسنه‌ای داشته‌اند و گاه تصور می‌شود که چون از یک مذهب نبوده‌اند نباید رابطه خوبی میان آنان باشد! ● آنچه در اخبار وارد شده، یکی محاجه امام صادق(ع) با ابوحنیفه نعمان بن ثابت کابلی کوفی (متوفای ۱۵ق) است در مورد مشروعیت قیاس به عنوان یکی از دلایل احکام شرعی که ابوحنیفه به آن استناد می‌جسته و عمل می‌کرده و امام صادق(ع) آن را مشروع نمی‌دانست و در این احتجاج نیز امام بر وی فائق آمد. مورد دیگر نیز اینکه دومین خلیفه معروف عباسی ـ منصور دوانیقی ـ امام صادق(ع) را به دربار خود احضار کرد و از ابوحنیفه چهل پرسش از مسائل فقهی مشکل برای طرح بر آن حضرت خواسته بود و آن حضرت در پاسخ می‌فرمود: اهل مدینه چنین و اهل کوفه چنان می‌گویند و گاه آن حضرت با یکی از این دو قول اظهار موافقت یا مخالفت می‌فرمود. جز این‌گونه اخبار گزارش تاریخی مشخصی در خصوص کیفیت روابط ابو‌حنیفه با شخص امام صادق(ع) در دست نیست. اما گزارش‌هایی دال برخورد ناخوشایند ابوحنیفه با پیروان آن حضرت در کوفه به ما رسیده است. (گفتگوی روزنامۀ اطلاعات/ شنبه، ٧ مرداد ۱۳۹۶) 🔗 http://www.ettelaat.com/etiran/?p=298671 @Yusufi_Gharawi .
❖ نشست تاریخ و سیرۀ امام صادق(علیه السلام) سخنران: آیة الله يوسفی غروی شنبه، ۸/تیر/۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۵ تا ۱۳ مکان: ۳۰متری هنرستان، ک ۳۹، پ ۸۶، مرکز آموزشهای کاربردی @Yusufi_Gharawi
🔸 باسمه تعالی به اطلاع میرساند امروز چهارشنبه درس استاد تعطیل است و جلسۀ بعدی به حول و قوۀ الهی روز شنبه، ١٥ تیرماه خواهد بود. @Yusufi_Gharawi
💠 جدول بحوث آیة الله یوسفی غروی در تابستان ٩٨ از یکشنبه ١٦ تیر ۱۳۹۸ ١٨:٣٠ تا ١٩:١٠ ← حرکت امام حسین(علیه السلام) ١٩:١٥ تا ٢٠:٠٠ ← تاریخ اسلام قم، خ اراک، ک۱٥(سوهان خودکار، قم نو)، ک٧(شهید قدرتی)، ک۲، مرکز پژوهشهای تاریخی حوزۀ علميه @Yusufi_Gharawi
💠 دهۀ کرامت ❓منشأ تأسیس دهۀ کرامت چیست؟ ▫️ دربارۀ روز ولادت حضرت فاطمه معصومه(س) تاریخ مشخصی در دست نیست، اما چون یازدهم ماه ذی‌القعده سالروز ولادت امام رضا(ع) است و حضرت معصومه(س) خواهر ایشان است و شهر مقدس قم بعنوان یکی از شهرهای ایران به وجود مبارک آن حضرت تقدس و تبرک یافته، لذا این پیشنهاد مطرح شد که روز اول این ماه به بزرگداشت حضرت معصومه(س) اختصاص داده شود و از این روز تا روز ولادت امام رضا(ع) بعنوان دهۀ کرامت نامگذاری شود. و البته اصل اینکه یادبودهای اهل بیت(ع) مورد توجه و تکریم قرار گیرد امری بسیار پسندیده و مورد رضای خداوند متعال است از این جهت که این یادبودها موجب تقویت ارتباط رهروان با رهبران معصوم خود و پیروی هرچه بیشتر از آنان گردد. ❓لقب کریمه اهل بیت(ع) که برای حضرت فاطمه معصومه(س) بکار میرود به چه معناست؟ ▫️ تعبیر «كريمةُ فلان» یک اصطلاح ادبی عربی است برای اشاره به دختر گرامی و شرافتمند یک شخص محترم. کرم و کرامت در زبان عربی دو معنا دارد؛ یکی بمعنای بذل و بخشش و جود و عطا که مصداق یک عمل صالح و لذا صفت فعل است. و یکی هم بمعنای شرافت و شکوه و جلال و ارجمندی و بزرگی و بزرگواری و بزرگ‌منشی و آزادگی و آزادمنشی و جوانمردی، که صفت ذات است. در تعبیر «كريمةُ فلان» این معنای دوم منظور است نه کرامت به معنای بخشش و عطا. در آیۀ سوم سورۀ علق هم که آمده است: «اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ»، «أکرم» در این آیه بمعنای بخشنده‌تر نیست، بلکه بمعنای بزرگوارتر، گرامی‌تر، بسیار بزرگوار و بسیار گرامی است. دهه کرامت نیز به همین معناست. 📓 مصاحبۀ خبرگزارى تسنيم/ ۱۳ تیر ۱۳۹۸ @Yusufi_Gharawi
💠 تاریخ ولادت امام موسی کاظم(علیه السلام): ١٧/ذح/۱۲۸ق، نه ٧/صفر؛ در منابع دست اول تاریخی، راجع به تاریخ ولادت امام کاظم(علیه السلام)، تصریحی نسبت به روز و ماه ولادت یافت نمی‌شود و تنها سال‌ ولادت ذکر شده که سال ۱۲۸ هجری است، و به نقلی ۱۲۹. تا پیش از قرن پنجم و ششم هجری، همان طور که علامه شوشتری -صاحب «قاموس الرجال»- گفته است: «لَمْ یُعیّن أحدٌ شَهرَه»، هیچ یک از مورخان ماهِ ولادت امام کاظم(علیه السلام) را تعیین نکرده، پس چه رسد به روز ولادت! قول هفتم صفر به عنوان ولادت امام کاظم(علیه السلام) برمی‌گردد به دو تن از علمای قرن پنجم و ششم؛ شیخ طبرسی در دو کتاب «إعلام الوری» و «تاج الموالید»، و ابن شهر آشوب مازندرانی در کتاب «مناقب آل أبي طالب». منتها منابع قرن پنجم و ششم، منابع میانی شمرده می‌شود، نه دست اول. و در منابع کهن و دست اول هیچ روایتی نیست که مؤید این قولِ هفتم صفر باشد. یعنی مثلاً شیخ کلینی در «کافي» یا شیخ مفید در «إرشاد»، هیچ روز یا حتی ماهی را برای میلاد امام کاظم(علیه السلام) معیّن نکرده‌اند. آنچه در این منابع آمده تنها سال ولادت امام کاظم(علیه السلام) است. از مرحوم کلینی در کافی اینطور آمده: «سال ۱۲۸، و به نقلی ۱۲۹». و مرحوم مفید در ارشاد می‌گوید: «سال ۱۲۸». ✅ استخراج روز و ماه ولادت امام کاظم(علیه السلام): اما احمد البرقي، از علمای بنام شیعه در قرن سوم هجری و از یاران امام جواد و امام هادی(علیهما السلام)، در کتابش «المحاسن»، خبری از أبی بصیر نقل کرده که می‌گوید: «در سالی که همراه امام صادق(علیه السلام) به حج مشرف شدیم، وقتی از حج برگشتیم و به شهرک أبْوَاء (بین مکه و مدینه) رسیدیم، مادر امام کاظم(علیه السلام) درد زایمانشان گرفت و حضرت، آنجا به دنیا آمد.» از این خبر -که اتفاقاً در کهن ترین و دست اول ترین منابع آمده- به راحتی می‌توان ماه ولادت و نیز روز تقریبی آن را استخراج کرد؛ با این توضیح که با معلوم بودن زمان و محل ولادت امام موسی کاظم(علیه السلام) که بعد از پایان مناسک حج و در راه بازگشت به مدینه بوده، پس بسیار بعید است که این ولادت در ماه صفر بوده باشد. بلکه در یک برگشت طبیعی از مکه به مدینه، باید گفت تاریخ ولادت ایشان در نیمۀ دوم ماه ذی الحجۀ سال ۱۲۸ هجری بوده است. در تعیین دقیق روز، این احتمال بعید نیست که در بعضی منابع، عبارتی همچون «السابع عشر» آمده بوده که با توجه به اشتباهاتی که در خواندن و بازنویسی کتب خطی رخ می‌داده، برخی به اشتباه آن را «السابع صفر» خوانده و بازنویسی کرده باشند. بنابراین شاید تاریخ صحیح، روز ١٧/ذی الحجه باشد. پس به هر حال تاریخ ٧/صفر به عنوان سالروز ولادت امام کاظم(علیه السلام)، نه تنها مؤیدی در منابع دست اول ندارد بلکه آنچه از این منابع استفاده می‌شود نادرستی این قول است. و اما سال ولادت امام کاظم(علیه السلام) که آیا سال ۱۲۸ بوده یا ۱۲۹؟ از آنجا که ماه ذی الحجه آخرین ماه سال قمری است لذا گاهی از سوی برخی ناقلانِ اخبار این کم‌دقتی پیش آمده که حوادث ماه ذی الحجه را با ذکر شمارۀ سال بعد نقل کرده‌اند. میلاد امام کاظم(علیه السلام) نیز چون در ماه ذی الحجه و خصوصاً در نیمۀ دوم آن یعنی در روزهای پایانی سال واقع شده احتمالاً به همین خاطر در بعضی نقل‌ها بجای سال ۱۲۸، به اشتباه سال ۱۲۹ گفته شده. 📓 مجموعۀ مصاحبه ها: ٤٦٨، ٤٧٠ و ٤٧١. @Yusufi_Gharawi
❋ آیت‌الله یوسفی‌غروی در گفت‌وگو با ایکنا (خبرگزاری بین المللی قرآن): ● نکات قرآنی غدیر و تسلسل وقایع مربوط به غدیر خم را به درستی و به شکل منسجم و دقیق در جامعه تبیین نکرده‌ایم ● بعضی خواص و عوام اصرار دارند بگویند آیۀ سوم سورۀ مائده (آیۀ اکمال دین و اتمام نعمت) در روز غدیر نازل شده، در حالی که همۀ شواهد می‌گوید کل سورۀ مائده به صورت یکجا و ده روز قبل از غدیر نازل شده است ● بیان ارتباط نزول دفعی سورۀ مائده و عید غدیر خم ● آمادگی ذهنی مردم برای تعیین مصداق آیه ۶۷ مائده (آیۀ تبلغ) ● داعش؛ یکی از نمونه‌های دوری از تعالیم اهل بیت(ع) ● ماجرایی شنیده نشده از منشأ تألیف کتاب «الغدیر»، و نقش اساسی و شدت اخلاص مرحوم آیت‌الله اردوباری(ره) در شکل گرفتن کتاب «الغدیر» 🔗 مشروح گفتگو: http://iqna.ir/00G5uf @Yusufi_Gharawi .
ـ ﴿﷽﴾ ـ مع حلول الأول من محرّم الحرام وتجدّد مصائب وأحزان أهل البيت(عليهم السلام) تستضيف مدرسة الشيخ الخويبراوي(ره) سماحة الشيخ محمّد هادي اليوسفي الغروي(دام عزّه) لإلقاء محاضرات يسلط فيها سماحته مشكوراً الضوء على محاولاته في إعادة صياغة مقتل أبي مخنف، إبتداءاً من يوم الأحد ، 1/محرّم الحرام/1441ه‍ ، ولمدة سبعة أيّام في الساعة 9:00 صباحاً في مدرسة الشيخ الخويبراوي(ره) (النجف الأشرف/ محلة الحويش/ قرب مدرسة الآخوند الكبرى(ره)) @alYusufi_alGharawi
💢 معرفی کتاب؛ 📌ترجمه وَقعَةُ الطَّفّ: بازسازی مقتل الحسین(ع) ابومخنف 🔰 متن عربی این کتاب بازسازی و احیای کتاب ازدست‌رفتۀ ابومِخنَف به نام «مقتل الحسین» است، که چند سالی پیش استاد محمدهادی یوسفی غروی، پژوهشگر بنام تاریخ اسلام، پس از قریب به بیست سال تحقیق و کاوش در منابع قدیم، به علاقه‌مندان تاریخ عرضه کرد و اینک ترجمه‌ای دقیق و کامل از آن همراه با امتیازاتی نو به همت محمدصادق روحانی انجام شده است. 📚 عناوین بخش‌های اصلی متن وقعه الطّف از این قرار است: امام حسین(ع) در مدینه؛ امام حسین(ع) در مکه؛ ورود مسلم به کوفه؛ خروج امام حسین(ع) از مکه؛ منزلگاه‌های بین راه؛ خروج ابن‌سعد برای جنگ با امام حسین(ع)؛ یورش ابن‌سعد به امام حسین(ع)؛ حوادث شب عاشورا؛ صبح روز عاشورا؛ شروع نبرد؛ اسیران در مجلس ابن زیاد؛ حرکت سرها و اسیران به سوی شام؛ اهل بیت(ع) در مدینه؛ اولین زائر امام حسین(ع) از کوفیان. ☑️ ترجمه وَقعَةُ الطَّفّ: بازسازی مقتل الحسین(ع) ابومخنف، به همت کتاب طه سال ۱۳۹۷ در ۳۴۴ صفحه به بهای ۴۲ هزار تومان منتشر شد. 📖 متن کامل در: 🌐 http://yon.ir/qt4Bw ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ_ـ #تاریخ_و_سیره #معرفی_کتاب #قم 🔳 با #مفتاح همراه باشید 🆔 @meftaah_com
🔸 بحث خارج تاریخ اسلام و سیره اهلبیت علیهم السلام توسط جناب استاد آیة الله یوسفی غروی از یکشنبه ۱۳۹۸/٦/۳۱، ساعت ۱۰ مدرسۀ علمیۀ فیضیه/ مدرس۳ سرفصل بحث: ارسال حضرت مسلم(س) به کوفه جهت اطلاعات بیشتر با شماره 09199716774 تماس بگیرید. مرکز پژوهشهای تاریخی حوزۀ علمیه @Yusufi_Gharawi
❖ نشست علمی سیر تحلیلی مقتل نگاریهای متأخر عاشورا سخنران: آیة الله یوسفی غروی شنبه، ۱۳۹۸/٧/٦ ساعت ۱۹ قم، بلوار امين، ۲٠ متری گلستان، گلستان ۱، پلاک ۱٥ پخش زنده از: www.fahimco.com #نشست_تاریخی ٦ @Yusufi_Gharawi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁨❖ صوت نشست علمی سیر تحلیلی مقتل نگاریهای متأخر عاشورا (شنبه، ۱۳۹۸/٧/٦، ٢۸ محرم ۱٤٤۱) ٦ @Yusufi_Gharawi
🔸باسمه تعالی بدین وسیله به اطلاع میرساند درس استاد در روزهای سه و چهارشنبه، ٩ و ١٠ مهرماه تعطیل است و از روز شنبه ادامه میابد، به توفیق الهی. @Yusufi_Gharawi
بسم الله الرحمن الرحیم ‼️‼️اطلاعیه جابجایی مدرس‼️‼️ بحث خارج تاریخ اسلام و سیره اهلبیت علیهم السلام آیت الله یوسفی غروی مکان⬅️ مدرس ساحلی (مدرسه فیضیه) زمان⬅️ ساعت 10 @Yusufi_Gharawi
آب است که لب تشنه لب های تو مانده نگاهی مروری بر کتاب «وقعۀ الطف» نویسنده: آزاده جهان احمدی https://t.me/bookroommag/8 📖 در متن اصلیِ مقتل یکی از نکات جالب کتاب این است که در برخی موارد تصویر و توصیفی که از افراد، جریان ها و وقایع مربوط به کربلا به دست می دهد، با روایاتِ مرسوم کم یا بیش تفاوت هایی دارد و همین اهمیت و جذابیت کتاب را دوچندان می کند؛ مثلاً تفاوت در برخی حوادث پیش از ماجرای کربلا، علت همراهی خانواده با امام حسین(ع)، موضوع طفلان مسلم، حضور و عدم حضور برخی از افراد در کربلا، چگونگی شهادت حضرت ابوالفضل(ع) و داستان آوردن آب، ماجرای حضرت رقیه، ماجرای قاسم بن حسن و... 985 کلمه زمان مطالعه: 3 دقیقه ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید: https://bookroom.ir/mag/content/20 @Yusufi_Gharawi
پیام تسلیت استاد یوسفی غروی بمناسبت درگذشت مرحوم استاد سید جعفر مرتضی العاملی ◾️ بسم الله الرحمن الرحیم إلى رحمة الله ورضوانه أسرع أخونا العزيز العلامة السيد جعفر مرتضى العاملي، عامله الله بلطفه الخفي والجلي، وألهم ذويه ولا سيما أخاه السيد مرتضى المرتضى وأنجال المرحوم. وإنا لله وإنا إليه راجعون. محمد هادي اليوسفي الغروي قم المقدسة @Yusufi_Gharawi
❖ از آخرین سخنان پیامبر به امیرالمؤمنین (صلّی الله علیهما وآلهما) سُلَیم بن قیس هلالی(٧٦ق) از امیرالمؤمنین(علیه السلام) از پیامبر(صلّی الله علیه وآله): «ای علی، بی‌تردید هیچ امّتی پس از پیامبرشان اختلاف نکردند مگر آنکه اهل باطلشان بر اهل حقشان چیره و مسلط شدند1️⃣. و بی‌شک خدا تفرقه و اختلاف را بر این امت مقدر نموده2️⃣، و اگر میخواست هرآینه آنها را بر هدایت جمع مینمود تا آنجا که هیچ دو نفری از مخلوقینش اختلافی نداشته باشند، و در هیچ امرِ الهی کشمکش و ستیزه نکنند، و هیچ شخصی که در رتبۀ پایین‌تر است برتریِ شخصِ برتر را انکار نکند. و اگر میخواست در انتقام و عقوبت شتاب مینمود و تغییر3️⃣ رخ میداد تا دروغگویی ستمگر و ناحق بودنش آشکار گردد، و بازگشت حق دانسته شود. اما دنیا را سرای عمل قرار داد و آخرت را سرای جزا قرار داد ﴿لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى﴾(نجم: ۳۱) تا آنان که بد کرده‌اند را به همان عملشان جزا دهد و آنان که خوبی کرده‌اند را به خوبی و با سخاوتمندی پاداش دهد. ..». 📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ٤: ٩. از: كتاب سُلَيم بن قيس ٢: ٥٧٠ و٧٦٧. ــــــــــــــــــــ 1️⃣ معاویه -که تثبیت کنندۀ تحریفها در سنّت نبوی است- نیز در سخنرانیِ بعد از اتمام صلحنامه و بیعت گرفتنش ناخودآگاه به این حقیقت اعتراف کرد و گفت: «.. همانا چنین است که هیچ امّتی پس از پیامبرش اختلاف و درگیری نداشتند مگر آنکه باطلشان بر حقّشان چیره شد»، و پس از به زبان راندن این جمله متوجه معنای آن و اقرارش به باطل بودن خود شد و اینگونه اضافه کرد: «مگر این امّت! که بدرستی این امت.. و بدرستی که این امت..» و شروع کرد به تعریف کردن از این امّت و استثناء کردن این امّت از این واقعیت. و جملۀ مشهور معاویه که میگوید: «به خدا سوگند با شما نجنگیدم که نماز بخوانید و نه برای اینکه روزه بگیرید و نه برای اینکه حج روید و نه برای اینکه زکات دهید، چه آنکه شما خودتان اینها را انجام میدهید. تنها برای این با شما جنگیدم که بر شما حکمرانی کنم!، وخدا آنرا به من داد در حالیکه شما از آن کراهت دارید»، این هتاکی نیز در همین سخنرانی است. (موسوعة التاريخ الإسلامي ٥: ٤٧٠؛ از: تاريخ اليعقوبي ٢: ٢١٦- ٢١٧/ مقاتل الطالبيين: ٤٥/ الإرشاد ٢: ١٤) 2️⃣ یعنی این امّت مستثنی و معاف از امتحان و سنجش الهی نیست و همچون امم پیشین در معرض اختلاف و تفرقه قرار خواهد گرفت همچنانکه در ابتدای سورۀ مبارکۀ عنکبوت به روشنی آمده است: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ، الۤمۤ۝ أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن یُتۡرَكُوۤا۟ أَن یَقُولُوۤا۟ آمَنَّا وَهُمۡ لَا یُفۡتَنُونَ۝ وَلَقَدۡ فَتَنَّا ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَلَیَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ صَدَقُوا۟ وَلَیَعۡلَمَنَّ ٱلۡكاذِبِینَ﴾(العنكبوت: ١ - ٣) 3️⃣ منظور از تغییر، تغییر نعمت به نقمت، سختی و عقوبت است. یعنی اگر خدا میخواست که اولیائش را [بی‌درنگ] یاری دهد، عقوبت و عذاب را بدون دادن مهلتی بر ستمگران میفرستاد و نعمتهایشان را به عذاب تبدیل مینمود. (كتاب سُليم بن قيس، تحقيق محمد باقر الأنصاري الزنجاني) در دعای کمیل و برخی ادعیه دیگر نیز از خدا میخواهیم که «اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ». و در احادیثی از ائمه(علیهم السلام)، ظلم و تجاوز به حقوق مردم در رأس این نوع ذنوب شمرده شده است. فعن أبي عبد الله الصادق(عليه السلام) قال: «الذنوبُ التي تغير النعم البغيُ ..»، أي التطاول والظلم. (الكافي٢: ٤٤٧، ح١/ علل الشرايع٢: ٥٨٤، ب٣٨٥، ح٢٧/ معاني الأخبار: ٢٦٩، ح١، باب معنى الذنوب) وعن الإمام زين العابدين علي بن الحسين(عليهما السلام) قال: «الذنوبُ التي تغير النعم: البغيُ على الناس، والزوالُ عن العادة في الخير، واصطناعِ المعروف، وكفرانُ النعم، وتركُ الشكر؛ قال الله عزّ وجلّ: ﴿إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ﴾(الرعد: ١١)». (معاني الأخبار: ٢٧٠، ح٢) @Yusufi_Gharawi
❖ شهادت امام رضا(علیه السلام) در راه دفاعِ بی‌محابا از حق مردم از محمد بن سنان روایت شده که نقل میکند در خراسان خدمت امام رضا(علیه السلام) بودم و مأمون روزهای دوشنبه و پنجشنبه که به دادخواهی مینشست امام را در سمت راست خود مینشاند. روزی خبر آوردند که مردی صوفی دزدی کرده. مأمون دستور داد احضارش کنند. مرد صوفی ظاهری همچون مرتاضان و زاهدان داشت و جای سجده بر پیشانی‌اش نمایان بود. مأمون گفت: چقدر عیب است چنین آثار زیبایی با چنین کار زشتی! آیا با وجود چنین ظاهر زیبایی که از تو میبینم نسبت سرقت به تو داده میشود؟! صوفی گفت: از سر ناچاری چنین کاری کردم و مجبور بودم و راه دیگری نداشتم چون از سهمی که از خمس و غنایم حقّ من است محرومم کرده‌ای! مأمون گفت: تو در خمس و غنایم چه حقّی داری؟ صوفی گفت: خدای متعال خمس را شش قسمت کرده و فرموده است: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ للهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبى‏ وَالْيَتامى‏ وَالْمَساكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللهِ وَما أَنْزَلْنا عَلى‏ عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ﴾(أنفال: ٤١) و غنایم را نیز شش قسمت کرده و فرموده است: ﴿ما أَفاءَ اللهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‏ فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبى‏ وَالْيَتامى‏ وَالْمَساكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ﴾(حشر: ٧) و ادامه داد: پس تو مرا از حقّم محروم کردی حال آنکه من درمانده در سفرم و خرج بازگشت به وطنم را ندارم (یعنی عنوان إبن السبیل که در هر دو آیۀ فوق آمده بر من منطبق است)، و مسکین و تهی دستم و سرمایه‌ای ندارم (یعنی حتی اگر به وطنم بازگردم و دیگر إبن السبیل نباشم باز عنوان مسکین بر من منطبق است)، و از حاملان(قاریان و حافظان) قرآنم (یعنی غیر از إبن السبیل و مسکین بودن، باز هم مستحق سهمِ «لله» در دو آیۀ فوقم)! مأمون گفت: آیا بخاطر این افسانه پردازیهایت حدّی از حدود خدا و حُکمی از احکامش در مورد سارق را تعطیل کنم!؟ صوفی گفت: از خودت شروع کن و نفس خویش را پاک گردان سپس به پاک کردن دیگران بپرداز، و حدّ خدا را بر خودت جاری کن سپس بر دیگران! مأمون رو به امام رضا(علیه السلام) نمود و گفت: چه میگوید؟ امام فرمود: او میگوید ابتدا مورد سرقت واقع شده سپس سرقت کرده! مأمون بسیار خشمناک شد و به صوفی گفت: بخدا قسم دستت را میبُرم! صوفی گفت: دستم را میبُری درحالیکه تو غلام و بندۀ منی! مأمون گفت: ای وای بر تو، از کجا من بندۀ تو شدم!؟ صوفی گفت: چونکه مادرت از بیت المال مسلمانان خریده شده؛ پس تو بندۀ تمام مسلمانان در مشرق و مغربی تا زمانیکه آزادت کنند و من آزادت نکرده‌ام! اضافه بر آنکه خمس را بلعیدی و پیش خود جمع کردی اما حق آل پیامبر را ندادی و حق من و امثال من را هم ندادی! و دیگر آنکه چیز خبیث و نجس نمیتواند نجسی دیگر مانند خود را پاک کند بلکه تنها و تنها آنکه خودش پاک باشد میتواند نجس را پاک کند و کسی که خود سزاوار حدّ است نمیتواند حدود را بر دیگران اجرا کند تا زمانیکه از خودش شروع کند! آیا سخن خدای متعال را نشنیده‌ای که میگوید: ﴿أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ، أَفَلا تَعْقِلُونَ﴾(بقرة: ٤٤). مأمون رو بسوی امام رضا(علیه السلام) نمود و گفت: نظر شما چیست؟ امام(علیه السلام) فرمود: خدای متعال به محمد(صلّى الله عليه وآله) فرمود: ﴿قُلْ فَلِلَّهِ‏ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ﴾(أنعام: ١٤٩)؛ و این همین حجتی است که جاهل به آن نرسیده است اما او هم آنرا میداند همچنانکه عالِم از روی علمش آنرا میداند. و دنیا و آخرت با حجت و دلیل پابرجا و برقرار است. و این مرد هم حجت آورده است (یعنی اگر میتوانی دلیلی بیاور و اثبات کن که تو شریک جرم نیستی و این ارتکاب سرقت بخاطر بلعیده شدن حقّ او توسط تو نبوده). در این هنگام مأمون دستور آزادی مرد صوفی را داد و به اندرون رفت! و از آن روز تصمیم قاطع بر قتل امام رضا(علیه السلام) گرفت تا آنکه ایشان را با سمّ به قتل رساند. 📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ٨: ١٦٣ - ١٦٥؛ مجموعۀ مصاحبه‌ها: ٨١٣ - ٨١٥؛ عيون أخبار الرضا(عليه السلام) ٢: ب٥٩، ح١؛ مناقب آل أبي طالب٣: ٤٤٧(مکتبةالحیدریة). ــــــــــــــــــــ راجع به استدلالهای مرد صوفی بویژه مملوک بودن مأمون، روشن است که امام رضا(علیه السلام) در مقام تصحیح گفته‌ها و استدلالهای وی نبود و فقط مقصود اصلی او را به اختصار بیان کرد و فرمود: او میگوید «سُرق فسَرق» از او دزدی شده که دست به دزدی زده. و حجت بالغه همین است که آن مرد صوفی علی‌رغم جهلش که قدرت بیانِ عذرش با چنین اختصارگویی و با استدلالی بی‌خدشه را ندارد اما همچون شخص عالِم و مسلط به ریزه‌کاریها این را با اطمینان میداند که مأمون شریک جرم اوست. @Yusufi_Gharawi
💠 لیلة المبیت و مباهات خدا در برابر ملائکه به برادری و ایثار امیرالمؤمنین برای حفظ جان پیامبر(صلّی الله عليهما وآلهما) منابع متعدد شیعه و سنی با سندهای مختلف از نبى اكرم(صلّى الله عليه وآله) نقل مى‏كنند كه فرمود: «خداوند به جبرئيل و ميكائيل وحى نمود که من بين شما برادرى ايجاد كردم و عُمر يكى از شما را طولانى‏تر از عُمر ديگرى قرار دادم. حال كدام يك از شما حاضر است كه خود را فداى برادرش كند؟ هر دوى آنها از مرگ كراهت داشتند. پس خداوند به آنها وحى كرد: آيا مثل ولیَّم على بن ابى‏طالب نيستند كه بين او و پيامبرم محمد برادرى برقرار كردم، و على جان خويش را فداى پيامبر نمود؟ او در جاى پيامبر خوابيده است تا آن حضرت جان سالم به در ببرد. به زمين رويد و او را از دشمنانش محافظت کنيد. پس به زمين هبوط كردند و جبرئيل بالاى سر آن حضرت و ميكائيل پايين پای آن حضرت نشستند و جبرئيل مى‏گفت: به! به! چه كسى مثل توست اى پسر ابی‌طالب؛ که خدا به تو در برابر ملائكه مباهات و افتخار مى‏كند! و خداوند در شأن على(عليه السلام) اين آيه را نازل كرد: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ﴾(بقره: ٢٠٧) و از ميان مردم كسانى هستند كه جان خويش را براى كسب رضا و خشنودی خدا مى‏فروشند، و خدا نسبت به بندگان مهربان است.» 📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ١: ٧٤١- ٧٤٢. تاريخ تحقيقى اسلام (ترجمۀ موسوعة) ٢: ١٧٠. تاريخ اسلام، عصر پيامبر اعظم(صلّى الله عليه وآله) (تلخیص تاريخ تحقيقى اسلام عصر نبوى): ٢٣٨- ٢٣٩. از: مناقب آل أبي طالب ٢: ٦٤- ٦٥؛ الكافي ٨: ١١٩؛ أمالي الطوسي: ٤٦٩؛ تاريخ اليعقوبي ٢: ٣٩ (بيروت). @Yusufi_Gharawi