چهارمین جلسه از نشستهای عاشوراپژوهی مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام
پنجشنبه ۱۲ مرداد
ساعت ۱۸
ارائهدهنده: دکتر محمدرضا هدایتپناه
موضوع: حلقههای مفقوده ماجرای مسلم بن عقیل
شرکت به صورت حضوری و مجازی
مکان: قم، خیابان دورشهر، کوچه ۱۵، پلاک ۴
لینک شرکت مجازی در جلسه:
https://aparat.com/CHSIQS/live
@chsiqs
جلسه سوم ـ استاد صادقی کاشانی ـ 11-5-1402.MP3
24.88M
صوت سومین جلسه از سلسله نشستهای عاشوراپژوهی مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام
ارائهدهنده: استاد مصطفی صادقی کاشانی
موضوع: بررسی نظریه شهادتطلبی امام حسین در کتاب لهوف
دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید: ⬇️⬇️
@chsiqs
پژوهشهای تاریخ اسلام
چهارمین جلسه از نشستهای عاشوراپژوهی مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام پنجشنبه ۱۲ مرداد ساعت ۱۸ ارائهدهن
معرفی اجمالی استاد محمدرضا هدایتپناه
ایشان در سال ۱۳۴۵ در دزفول متولد شد و از سال ۱۳۶۱ تحصیلات حوزوی را آغاز کرد و در دورههای مختلف در دروس آیتالله سبحانی، آیتالله معرفت و آیتالله خرازی شرکت داشته است. در سال ۱۳۷۶ موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد در رشته تاریخ شده و در سال ۱۳۸۷ مدرک سطح چهار حوزه در رشته تاریخ را اخذ کرد.
برخی از تالیفات ایشان به شرح زیر است:
جریانشناسی فکری معارضان قیام کربلا
حدیث برادری در سیره نبوی
بازتاب تفکر عثمانی در واقعه کربلا
زبیریان و تدوین سیره نبوی
در چهارمین جلسه از نشستهای عاشوراپژوهی مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام پنجشنبه ۱۲مرداد، ساعت ۱۸ میزبان استاد محمدرضا هدایتپناه خواهیم بود و ایشان درباره حلقههای مفقوده ماجرای مسلم بن عقیل سخن خواهد گفت.
@chsiqs
پنجمین جلسه از نشستهای عاشوراپژوهی مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام
جمعه ۱۳ مرداد
ساعت ۱۸
ارائهدهنده: دکتر رسول قلیچ
موضوع: دلایل به تاخیر افتادن حرکت امام حسین از مکه به کوفه پس از رسیدن نامه مسلم
شرکت به صورت حضوری و مجازی
مکان: قم، خیابان دورشهر، کوچه ۱۵، پلاک ۴
لینک شرکت مجازی در جلسه:
https://aparat.com/CHSIQS/live
@chsiqs
جلسه چهارم ـ استاد هدایت پناه ـ 12-5-1402.MP3
31.54M
صوت چهارمین جلسه از سلسله نشستهای عاشوراپژوهی مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام
ارائهدهنده: استاد محمدرضا هدایتپناه
موضوع: حلقههای مفقوده ماجرای مسلم بن عقیل
دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید: ⬇️⬇️
@chsiqs
پژوهشهای تاریخ اسلام
پنجمین جلسه از نشستهای عاشوراپژوهی مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام جمعه ۱۳ مرداد ساعت ۱۸ ارائهدهنده:
معرفی اجمالی استاد رسول قلیچ
ایشان متولد ۱۳۵۷ در کرج است. پس از اخذ دیپلم ریاضی فیزیک، در سال ۱۳۷۵ برای تحصیل در حوزه وارد قم شد. در سال ۱۳۸۱ در نخستین دوره مرکز تخصصی تاریخ اسلام حوزه شرکت کرد و به تحصیل در این رشته مشغول شد.
پس از آن در دوره کارشناسی ارشد مطالعات تاریخ تشیع دانشگاه ادیان شرکت کرد و در سال ۱۳۹۰ موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد. سپس به پژوهشگاه علوم انسانی رفت و مدرک دکتری در رشته تاریخ ایران پس از اسلام را اخذ کرد.
او به عنوان محقق همکار در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه همکاری دارد و در این مدت در طرح دانشنامه سیره نبوی در نگارش بیش از دویست مدخل مشارکت داشته است.
در پنجمین جلسه از سلسله نشستهای عاشوراپژوهی مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام، جمعه ۱۳ مرداد، ساعت ۱۸ میزبان دکتر رسول قلیچ خواهیم بود و ایشان درباره دلایل به تاخیر افتادن حرکت امام از مکه به کوفه پس از رسیدن نامه مسلم سخن خواهد گفت.
جلسه پنجم ـ دکتر قلیچ ـ 13-5-1402.MP3
27.13M
صوت پنجمین جلسه از سلسله نشستهای عاشوراپژوهی مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام
ارائهدهنده: استاد رسول قلیچ
موضوع: دلایل تاخیر حرکت امام حسین از مکه به کوفه پس از رسیدن نامه مسلم
دوستان خود را از طریق لینک زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید: ⬇️⬇️
@chsiqs
مجموعه نشستهای عاشوراپژوهی مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام
برگزارشده در بازۀ 9 مرداد تا 13 مرداد 1402
1. ارائهدهنده: استاد محسن رنجبر
موضوع: نقش عوامل سیاسیاجتماعی در پیدایش قرائتهای مختلف از واقعۀ عاشورا
2. ارائهدهنده: استاد محمد اسفندیاری
موضوع: ماجرای کتاب شهید جاوید
3. ارائهدهنده: استاد مصطفی صادقی کاشانی
موضوع: بررسی نظریۀ شهادتطلبی امام حسین در کتاب لهوف
4. ارائهدهنده: استاد محمدرضا هدایتپناه
موضوع: حلقههای مفقودۀ ماجرای مسلم بن عقیل
5. ارائهدهنده: استاد رسول قلیچ
موضوع: دلایل تأخیر حرکت امام حسین از مکه به کوفه پس از رسیدن نامۀ مسلم
دوستان خود را از طریق نشانی زیر به کانال مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام دعوت کنید:⬇️⬇️
@chsiqs
May 11
باسمه تعالی
ادامه درس موسوعة التاريخ الاسلامي استاد آیت الله یوسفی غروی
از شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲
ساعت ۱۸:۳۰ برگزار خواهد شد.
قم؛ خیابان دورشهر کوچه ۱۵ پلاک ۴ مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام.
یادداشتی از رسول جعفریان درباره اسلام اموی (برگرفته از کانال تلگرامی ایشان @jafarian1964)
امسال هزار و چهارصدمین سال تأسیس دولت اموی
امسال هزار و چهارصدمین سال تأسیس دولت اموی است. ابن عبدالبر در کتاب استیعاب می گوید: در جمادی الاولی سال 41 بود که حسن بن علی (ع) حکومت را تسلیم معاویه کرد، و آن وقت 66 ساله دو ماه کمتر داشت.
معاویه تا رجب سال 60 حکومت کرد، و پس از دولت یزید و پسرش معاویه دوم، دولت اموی، در شاخه مروانی تا سال 132 جمعا 90 سال حکومت کرد. از تاریخ تأسیس آن تاکنون که سال 1441 است، دقیقا 1400 گذشته است.
اسلام عثمانی یا اموی، در مقابل اسلام علوی شکل گرفت، و توانست در یک دوره حساس نود ساله، با کنار زدن علویان و دیگر رقیبان، نه تنها یک امپراتوری عربی در پهنه وسیعی از ربع مسکون وقت ایجاد کند بلکه تلقی و تفسیر خاصی از اسلام را هم در عمق ذهن امت اسلامی استقرار بخشد.
ادوره اموی، از این جهت که نخستین قرن شکل گیری فرهنگ اسلامی است، بسیار مهم است و دیدگاه های امویان سخت در آن نفوذ دارد. البته همان زمان، جناح های مخالف دیگری هم به جز علویان بودند که در باره اسلام عثمانی، تأمل داشته و آن را نمی پذیرفتند. خوارج، جناحی از قریش از پیروان خاص شیخین، مانند جریان ابن زبیر، و نیز جریانی وابسته به معتزله و مرجئه با رهبری ابوحنیفه که مخالف امویان بودند، اما جریان غالب و اسلام فراگیر متعلق به امویان بود.
اساس این دولت، غلبه دادن نگرش عربی و قبیله ای و حاکم کردن عنصر عرب بر اسلام بود. آنها تلاش کردند دین را تفسیر عربی کنند و در این کار موفق بودند.
یک تجربه مهم در این دولت، غلبه دادن عنصر «فتح» و «جنگ» و خشونت بود که در اسلام اموی سخت غالب شد، خشونتی از نوع حجاج و یا حتی خود عبدالملک و فرزندانش مثل هشام، رنگی بود که اسلام اموی را پوشش می داد و وجود کسانی مثل عمر بن عبدالعزیز که تلاش کرد در این زمینه تفاوت عمل کند، اثری نگذاشت و از آن تنها یک خاطره باقی ماند.
در نگرش سیاسی اسلام اموی، هر نوع شورش و مخالفتی برای اصلاح، نوعی فرقه گرایی است، و جماعت و طاعت در زمره مفاهیم اصلی هستند. در این نگاه، امام حسین یک تفرقه افکن است که می کوشد الفت و محبت میان امت را از بین ببرد.
اسلام اموی، در این نود سال، برای اصل دین ارزش قائل نبود و از آن فقط به عنوان یک ابزار استفاده می کرد. لذا چندان به آموزش دین در میان مردم بها نمی داد، اما تسلط سیاسی را اصل می دانست.
اسلام اموی، برای فتوحات و توسعه جغرافیایی ارزش زیادی قائل است و یکسره کوشش می کرد تا بتواند سرزمینهای بیشتری را در اختیار داشته باشد، اما در تعمیق اسلام در جامعه کاری نمی کرد. شواهد تاریخی از دوره امام سجاد (ع) که در همین عصر می زیست داریم که مردم با ساده ترین احکام شرعی خود آشنا نبودند، اما دامنه فتوحات تا اندلس کشیده شد، و دهها هزار اسیر و برده و کنیز و در واقع دخترکان زیبا و ماه روی اندلسی و غیره، سوار بر دهها کشتی، به شام و حجاز آورده شدند تا در کار عیش و زندگی روزمره سران عرب خدمت کنند.
راستش، بردگی که اسلام کوشید آن را کم رنگ کند و حضرت رسول (ص) خودش یک بار هم اسیری را برده نکرد، در عصر اول فتوحات و سپس در دوره اموی به صورت یک اصل درآمد و برای همیشه در فقه منتسب به اسلام، استوار شد.
اسلام اموی بود که صدها هزار برده ایرانی را به میان اعراب برد و برای آن قاعده و قانون نوشت. در این اسلام، رفتار عرب فاتح با ایرانی و بربر و رومی، هیچ تفاوتی با مغولان نداشت و مثل هر فاتح دیگری رفتار می شد. تلاش بعدی مسلمانان در پیراستن چهره اسلام از آنچه امویان کردند، چه اندازه موثر بود، نمی دانم.
این یادداشت را نوشتم تا عرض کنم، ما در شناخت اسلام اموی و عثمانی، در شناخت رنگی و لعابی که امویان بر اسلام زدند و آثارش در عمق فکر و فقه اسلامی باقی ماند، هنوز کار جدی نکرده ایم. این تاریخ، بهانه ای شد تا یادآور شوم که لازم است در این باره تحقیقات جدی تری صورت گیرد
نقد امیر مازیار بر یادداشت فوق از رسول جعفریان (برگرفته از کانال تلگرامی ایشان @amirmaziar1)
اسلام پیشااموی
(نقدی بر رسول جعفریان)
پاره نخست
امیر مازیار
یادداشتی از دکتر رسول جعفریان درباره اسلام اموی، که مربوط به چند سال پیش است، این روزها به گستردگی باز نشر شده. در این یادداشت نکتهای اساسا درست آمدهاست: اینکه امویان به عنوان نخستین خلافت متمرکز و نسبتا پایدار و گسترده در جهاناسلام نقشی کلیدی در شکلبخشی به باورها و اعمال اسلامی داشتند:
"اسلام عثمانی یا اموی، در مقابل اسلام علوی شکل گرفت، و توانست در یک دوره حساس نود ساله، با کنار زدن علویان و دیگر رقیبان، نه تنها یک امپراتوری عربی در پهنه وسیعی از ربع مسکون وقت ایجاد کند بلکه تلقی و تفسیر خاصی از اسلام را هم در عمق ذهن امت اسلامی استقرار بخشد. "
در اینکه امویان چنین نقشی داشتهاند شکی نیست اما سخن این است که با پذیرش این سخن، درباره " اسلام پیشااموی" چه میتوان گفت؟ یابه تعبیر دیگر دامنه "این تلقی و تفسیر خاص" که، بنابر ادعای نویسنده، بر"اسلام" پوشاندهشده تا کجاست؟ و آن اسلام ادعایی اولیه را چگونه میتوان از این " تفسیر " جدا کرد. روشن است که در این بحث مراد از اسلام اموی تعبیری شامل است و به همه فرایندهای نهادینهسازی دین اشاره دارد که در عهد اموی و به مدد قدرت متمرکز این خلافت مرکزی انجام گرفت نه آنچه که در بیانات عمومی "اسلام اموی" خوانده میشود.
آنچه بنابر دیدگاه تاریخی میتوانیم بگوییم این است که نه تنها متون سیره و حدیث و شکل اولیه علوم دینی بلکه تدوین نهایی خود قرآن و احتمالا پیداآمدن "اسلام" از دل یک جریان و جماعت دینی نوظهور نخستین در زمان و تحت تاثیر امویان شکل گرفت. بنابراین اولا جدا ساختن "اسلام" از "اسلام اموی" چندان آسان نیست و آنچه پس از این جداسازی برجای میماند شمایل یک " دین" را نخواهد داشت و ثانیا دلیل و مبنایی تاریخی نداریم برای این گمان که آنچه برجای میماند خالی از ویژگیهایی است که جعفریان گمان میکند مربوط به اسلام اموی اند.
جعفریان ویژگیهایی را به اسلام اموی نسبت میدهد؛ویژگیهایی که امروزه عموما آنها را تقبیح میکنیم و با ارزشها و اخلاقیات دوران جدید ناسازگار میدانیم :"اساس این دولت، غلبه دادن نگرش عربی و قبیلهای و حاکم کردن عنصر عرب بر اسلام بود. آنها تلاش کردند دین را تفسیر عربی کنند و در این کار موفق بودند".جعفریان میگوید در اسلام اموی عنصر فتح و جنگ و خشونت برجستهشد و هیچ گونه مخالفت و تلاش برای اصلاح تحمل نشد. در اسلام اموی اصل سلطه سیاسی بود و نه دین ،فتوحات و قواعد و لوازم مربوط به آن غلبه داشت و از این جهت اسلام اموی" تفاوتی با رفتار مغولان نداشت و مانند هر فاتح دیگری رفتار میکرد".
اما از کجا میدانیم که" اسلام پیشااموی" چه بودهاست و چنین ویژگیهایی داشته یا نداشته؟ آن اسلام نخستین کجاست؟ متون و اسناد مرتبط با آن کدام اند؟ ما باید متون و شواهدی داشتهباشیم که هم قطعا مربوط به پیش از این دوران باشند و هم خالی از چنین محتوایی. این متون و شواهد کدام اند؟
اگر خود قرآن است که قرآن خالی از این احکام نیست و بحث جهاد و قتال و قوانین اسارت و بردگی و جزیه به قوت در آن مطرح است (و همین امر برخی قرآنشناسان را به این ایده راهبر شده که این نظام حقوقیِ نسبتا ساخته و پرداخته نمیتواند مربوط به پیش از دوران فتوحات و گسترش آنها باشد.) جمع و تدوین نهایی و رسمی قرآن هم مربوط به دوره اموی است. دادههای مربوط به نظریه جمع قرآن به دست عثمان خود برآمده از عصر امویان و بعد آن است و حتی اگر قرآن در زمان عثمان جمع و تدوین شدهباشد باز هم شکل رسمی و کنونی قرآن بنابر شواهد و قراین تاریخی دستکم به دوران امویان میرسد .یعنی اگر کسی میخواهد بر نقش بسیار گسترده امویان در ایجاد تفسیری خاص از اسلام تاکید کند باید در نظر بگیرد که استدلال او متن خود "قرآن" را هم ذیل این نقش گسترده قرار خواهد داد.
اگر از متون سیره و احادیث پیامبر و اصحاب او سخن میگوییم که متون سیره و حدیث پیشااموی و نامتاثر از آن کجایند؟ و درباره نقش امویان در شکل دادن این متون تردید چندانی نیست.