رابطه اجنه با خوراکی‌های ما و محیط زندگی ما اعضای محترم کانال این کلیپ رو کانال زیر حتما ببینید (سنجاق شده). حرف های مهمی گفته میشه که رعایتش این روزها تو زندگیا خیلی لازمه👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2033517216Ca3f4187edc از دست ندید👆

#آهنگ خوشبختی #سامان_جلیلی ‌‌ 🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿

تعدادی یخچال شرکت الکترو استیل هنگام جابجایی خط و خش جزیی پیدا کرده اند #کارخونه_۳_میلیون به فروش میرسه 💯 کارخونه سالی یکبار وسایلی که ایراد ظاهری داره فروش ویژژه میذاره اتو بخار ۹۸ تومن اجاق گاز فردار ۲میلیون ظروف تفلون ۵۰۰هزار #پتو بدون جلد ۹۸ تومن وسایل اهدایی به افراد نیازمند داخل لینک زیر 📢📢📢📢 وهزاران وسیله دیگر داخل کانال سرچ کنید وانتخاب کنید👇 https://eitaa.com/joinchat/777388380Cea24448ce0

کار در منزل جدید رسید بسته بندی حبوبات با درآمد ۱۰/۰۰۰/۰۰۰ تومانی به 180نفر خانم برای کاردر منزل نیازمندیم برای بسته بندی شکلات نوشتن بسته ووکارتن کردن اجناس حقوق روزانه ۶۰۰هزار تومان هفته ای۵۰۰۰۰۰ میلیون تومان ماهیانه ۴۰۰۰۰۰۰میلیون تومان فرم  درخواستی درلینک زیر https://eitaa.com/joinchat/777388380Cea24448ce0 وارد بشین فرم پر کنید☝️❌

*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃 یا حضرت رقیـه سـلام الله 🖤 ▪️️زنـدگی بی تو در این 🖤قافله سخت است پـدر ▪️️گذر عمـر از این 🖤مرحله سخت است پـدر ▪️️دخترت تشنه 🖤اشک است ولی باور کن ▪️️گـریه کردن وسط 🖤هلهله سخت است پـدر 🏴شهادت دردانه امام حسین حضرت رقیه(س) تسلیت باد 🏴    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88

#حقِّ زندگی _________________________ 👌👌👌 روزانه صدها جنین (انسان) در ایران از حق حیات محروم میشوند...🩸🩸🩸 با عضویت درین کانال میتوانید ، در راستای حقوق جنینِ مظلومِ بی دفاع گامی بردارید👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2804744263Cde4835ee98 بزنید روی پیوستن لطفاً 👆

💯اگه میخوای خوش سلیقه ترین عروس برای مادرشوهرت باشی بیا اینجا😎 https://eitaa.com/joinchat/1010171990C065692c2a0 🔴 مراسمات شما با بهترین و جدیدترین وسایل 🛑 پرداخت درب منزل ❌❌ ⭕️ دارای سایت و اینماد کشوری 💪 https://eitaa.com/joinchat/1010171990C065692c2a0 تنوع بیش از ۵۰۰ مدل ظرف و انواع لیوان اینجاست😍👆

.

🍃🍃🍃🍃🍂🍃 چـــــــــــکـاوکـــ٨ـﮩـ۸ـﮩــــــــ...... 🍃🍃🍂🍃

#چکاوک -زیبا! انگار دلت خیلی غصه داره! انگار سالها درد و غصه رو توش ریختی و درشو بستی !چیکار کردن آخه این سگ صفتا با تو و اون دختری که در موردش صحبت کردی؟!در حالیکه داشت موهایم را آرام شانه میزد؛ آهی کشید و با لحنی پر از درد گفت: -هییی دختر! تو چه میدونی از درد دلی که من کشیدم !من چیزهایی دیدم توی این سالها ،و حرف هایی شنیدم و زندگی هایی دیدم که به راحتی آب خوردن پرپر شد؛ که تو حتی نمیتونی فکرشو بکنی! این سینه سنگ صبوره جونم! سنگ صبور! -برام بگو زیبا !برام از خودت بگو! از اون دختر،از پروانه بگو!میدانستم کمیل و ضیاءالدین میشنوند! آهی کشید. انگار او هم دلش میخواست حرف بزند.انگار او هم دلش بد گرفته بود! انگار او هم دنبال سنگ صبوری بود تا این گذشته ی پردرد را برایش بازگوید.آهی دیگر کشید و گفت: -راستشو بخوای داستان این دختر خیلی پیچیده بود.اون وقتی به خونه ی جهان اومد؛ مدت زمان زیادی از به دنیا اومدن بچه اش نمیگذشت .تازه فارغ شده بود .تازه مادر شده بود.اما مساله ی اصلی این بود که اون...قبلا هم به خونه ی جهان اومده بود ! شگفت زده نگاهش کردم .خوب میدانستم ضیاءالدین با شنیدن این حرف چه حالی دارد! عزیزدلم !مرد من! -قبلا ؟قبل از زایمانش؟یا خیلی قبل تر؟ -خودش بعدا برام تعریف کرد.میگفت قبلا هم به خونه جهان اومده بوده .اما به زور! با حیرت نگاهش میکردم و او ادامه داد: -دقیقا چند ماه قبلش جهان اونو میبینه! اتفاقی توی یک مهمونی میبینتش !و عاشقش میشه! از اون عشقای توام با هوس!بهش نزدیک میشه اونم به بهانه ی اینکه صاحب یک شرکت گرافیک هست و دنبال یک کارمند خبره میگرده !و پروانه هم از همه جا بیخبر ،با خوشحالی آدرس و تلفنش رو در اختیار این مرد میذاره !خودش میگفت چون شوهرش با کار کردنش زیاد موافق نبوده؛ ترجیح داده اول ،جای پاشو توی این کار محکم کنه و شغل رو بدست بیاره ؛و بعد در مورد این شغل با شوهرش صحبت کنه و اونو در عمل انجام شده قرار بده و راضیش کنه !برای همین ،شوهرش از وجود جهان توی زندگیشون خبری نداشته! و مزاحمت های جهان از همون موقع شروع میشه! دیگه ول کنش نبوده. شب و روز مزاحمت براش ایجاد میکرده .و پروانه از ترس شوهر غیرتیش،و اینکه بی اجازه و بیخبر ،آدرس و تلفنش رو در اختیار یک مرد دیگه گذاشته ،هیچ چیز بروز نمیداده !فقط خودش میدونسته و خدای خودش! پروانه میگفت هرکاری میکرده تا جهان رو از خودش و زندگیش دور نگه داره .اون موقع ها بوده که میفهمه حامله است! اما جهان اون قدر وقیح بوده که با وجود شرایط حاملگی پروانه ، بهش پیشنهاد دوستی میده !من جهانو خوب میشناسم !وقتی چشمش یکی رو بگیره ؛مثل مار ،افعی میشه ،مثل روباه ،مکار میشه ،مثل گرگ میدره !دیگه هیچی براش مهم نیست جز رسیدن به اون چیزی که میخواد اما پروانه،پیشنهادش رو به شدت رد میکنه! و بهش اخطار آخر رو میده و میگه اگه یکبار دیگه مزاحمش بشه همسرشو در جریان میذاره و به پلیس اطلاع میده! اما جهان که گلوش بدجور پیش این دختر گیر کرده بوده؛و از اونجایی که آدمی هست که میخواد همه چی رو تصاحب کنه؛ به آدم هاش میگه پروانه رو تعقیب کنن و هروقت اونو تنهایی گیر آوردن؛ بدزدنش! آدمهاش ،توی یک فرصت مناسب، وقتی پروانه برای چند روز میرفته خونه ی پدرش؛اونو بیهوش میکنن و میارنش پیش جهان!تصور کن !یک زن دوماه باردار رو !جهان، چند روز تمام پروانه رو توی خونه اش زندانیش میکنه. بارها و بارها توی این چند روز بهش تجاوز میکنه و شکنجه اش میکنه! اما نه جوری که اثری از شکنجه روی بدنش باقی بمونه !جهان کارشو خوب بلده و هیچوقت آتو دست کسی نمیده! بعد از چند روز ،که حسابی ازش سوء استفاده میکنه؛ چشم های پروانه رو میبندن و برای اینکه آدرس رو یاد نگیره ،اونو میندازن توی ماشین و مثل یک تکه آشغال ،توی خیابون ولش میکنن!فکرشو بکن !دیگه چی میمونه از یک زن !دیگه چطور میتونه یک زندگی عادی داشته باشه و روانش سالم بمونه و مثل یک زن عادی زندگی کنه!پروانه خیلی شانس میاره که بچه اش سقط نمیشه و اون ماه ها با تحمل اون همه درد روانی و مرگ روحی ، سکوت میکنه و یک کلمه به کسی حرف نمیزنه .اون خودش برای من تعریف میکرد و میگفت تحمل موندن کنار مردی که هم یشه اینقدر باهاش صادق بوده و عشقش، خالص و ناب و پاک بوده؛ براش داشته خیلی سخت میشده. ادامه دارد ... ❤️❤️

.