مواد لازم: ۲ لیوان آرد گندم ۱ لیوان آرد برنج شسته شده نصف لیوان نشاسته گندم ۴ لیوان آب 🔴مواد لازم برای مواد میانی: ۱۵۰ گرم گردو ۳ قاشق غذا خوری پودر قند ۱ قاشق مربا خوری دارچین ‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟ بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم ♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787

❣ تلاوت یک صفحه از قرآن کریم هر شب قبل از خواب. 📍 صفحه ۴ از ۶٠۴ 🔍 جستجو: #تلاوت‌شبانه 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88

.

🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 سرگذشت ثریا..... 🍃🍂🍃

🍃🍃🍃🌸🍃 #ثریا این زن انگار وجدان نداره انگاری نمی‌فهمه دخترمون حاملس . از دیروز که فهمیدم بابا چه بلاهایی سر زندگیش با مامان آورده دلم نمی‌خواست باهاش رو در رو بشم ، به مامان حق میدادم منو از خونش بیرون کنه و بین خودش و شوهرم شرط بزاره . زخم تنهایی و خیانت انقد رو دل مامان پر رنگ بود که حتی بردن اسمش اینجوری بهمش می‌ریخت . از اتاق بیرون اومدم که بابا اومد سمتم و صورتمو بوسید گفت خوبی مهزاده جان ؟ وسیله هاتو جمع کن بریم ، با تعجب به بابا نگاه کردم و گفتم کجا بیام؟ بابا گفت بیا بریم خونه من ، بی تفاوت از کنار بابا رد شدم و گفتم من خودم خونه دارم میرم اونجا ، بابا گفت یعنی چی که میرم اونجا . یه زن تنها بری تو اون خونه که چی بشه ؟ مردم هزارجور حرف درمیارن، به بابا نگاه کردم و گفتم مردم کین؟ یکی مثل زن عمو که دخترش اینجوری بی آبرویی به بار آورده ؟ مردم از کجا میدونن شوهر من خونه نیست اگر همین فامیل خودم خبر نبرن اینور و اونور ، بزار خیالتو راحت کنم بابا ، شوهر من کاری نکرده . اصلا این وصله ها به شوهر من نمیچسبه .بابا گفت این چند وقته تنهایی زن حامله ای خوب نیست تو اون خونه بمونی ، عمه گفت مگه میذارم بره ؟ همینجا میمونه تا حال شوهرش بهتر بشه و برگرده سر خونه زندگی خودش . بابا یه دسته پول از کتش درآورد و گذاشت رو طاقچه خونه و گفت اینا رو بردار فعلا دستت خالی نباشه اگرم چیزی لازم داشتی زنگ بزن داداشات حجرن تا برات بیارن ، بعدشم خدافظی کرد و رفت . صبحونه رو که خوردم گفتم من میرم تا خونم ببینم همسایه اومده یا نه ، عمه ناراحت شد و گفت خیلی سخت میگذره اینجا بهت که میخوای بزاری و بری؟ هرجور بود عمه رو قانع کردم و راه افتادم سمت خونه خودم ، اذرم همراهم بود . عمه راضی نشد که تنها بیام . در خونه رو زدم و زهرا اومد درو باز کرد تا منو دید محکم بغلم کرد و گفت کجا بودی تو دختر میدونی چقدر نگرانت شدم ؟ دستمو گرفت و منو برد تو خونش و من ماجرا ها رو براش تعریف کردم ، زهرا پاشو رو پاش انداخت و گفت مشخصه دارن دروغ میگن ، همون عموتم خبر داره که کار شوهر تو نیست ولی میخواد هر جوری شده واسه این بی آبرویی مقصر پیدا کنه. تو اصلا نگران هیچی نباش شوهر تو خیلی آقاس مهزاده ، اصلا همچین کاری نمیکنه تو بمون سر زندگیت تا بعداً قدرتو بدونه ، بعدشم بغلم کرد و گفت بهترین کارو کردی که پای آبروی شوهرت وایستادی . تا ظهر خونه زهرا بودم و بعدش که شوهرش اومد کلید در خونه رو عوض کرد و من و آذر رفتیم خونه خودم ، وسیله ها رو مرتب کردم و بعدش رفتم رو تختم دراز کشیدم . چشمم افتاد به پیرهن فرامرز ، عجیب دلتنگش بودم 💝

┄┅═💎📙📚📒💎═┅┄ 😢دلتنگم... دلتنگ گذشته دلتنگ خونه مادربزرگ دلتنگ جمعه هایی که همه تو خونه مادربزرگ جمع می‌شدیم دلتنگ بازی با بچه‌های فامیل دلتنگ آب‌تنی تو حوض دلتنگ خوابیدن تو پشه‌بند دلتنگ یه سفره از این سر تا اون سر خونه و کلی آدم که حالشون خوبه که با دیدن هم حالشون بهتر میشه دلتنگ اون ‌سال ‌هام دلتنگ اون روزام دلم کمی قدیم می خواهد 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88

Simple Saffron Tahchin with Barberry Rice and Chicken ته‌چین ساده زعفرونی با زرشک پلو مرغ یکی از غذاهای مجلسی ایرانی ته‌چین زعفرونی به همراه زرشک پلو مرغه که خیلی خوشمزه و پر طرفداره . ‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟ بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم ♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787