✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
۱-با کسی بیشتر از جنبه اش شوخی نکن🦋
حرمتها شکسته میشود
۲-به کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نکن🦋
تبدیل به وظیفه میشود
۳-به کسی بیشتر از جنبه اش عشق نورز🦋
بی ارزش میشوی
❣
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
«انسان»،
«دو سال» نیاز دارد،
تا «حرف زدن» را بیاموزد،
و «پنجاه سال» نیاز دارد،
تا «سکوت و خاموشی» را فرابگیرد.!!
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🔅 #پندانه
✍ دینت را از جای درست فرابگیر
🔹اسلام باید از سرچشمهاش آموخته شود، که اگر از سرچشمهاش فراگرفته نشود مانند آن است که شما در دل طبیعت نشستهاید و کتری آب خود را برای خوردن چای، از نهری پُر میکنید که در بالادستها کسی در آن ظرف میشوید و دیگری در آن نهر استحمام میکند.
🔸پس اگر طعم این چای بد بود، خطا از خود شماست که نتوانستهاید از چشمهاش کتری را پر کنید. مشکل از چشمه نبوده است.
. ࿐჻❥⸙💚⸙❥჻࿐
🔅 #پندانه
✍️ دوستانت را نزدیک بدار و دشمنانت را نزدیکتر
🔹زمانی که پسربچهای ۱۱ساله بودم، روزی سه نفر از بچههای قلدر مدرسه جلوی من را گرفتند و کتک مفصلی بهم زدند و پولم را هم به زور ازم گرفتند.
🔸وقتی به خانه رفتم با چشمانی گریان قضیه را برای پدرم شرح دادم.
🔹پدرم نگاهی تحقیرآمیز به من کرد و گفت:
من از تو بیشتر از اینها انتظار داشتم. واقعا که مایه شرم است که از سه پسربچه نادان کتک بخوری. فکر میکردم پسر من باید زرنگتر از اینها باشد، ولی ظاهرا اشتباه میکردم.
🔸بعد هم سری تکان داد و گفت:
این مشکل خودته، باید خودت حلش کنی!
🔹وقتی پدرم حمایتش را از من دریغ کرد تصمیم گرفتم خودم راهی پیدا کنم.
🔸اول گفتم یکییکی میتوانم از پسشان بربیایم. آنها را تنها گیر میآورم و حسابشان را میرسم، اما بعد گفتم نه آنها دوباره باهم متحد میشوند و باز من را کتک میزنند.
🔹ناگهان فکری به خاطرم رسید! سه بسته شکلات خریدم و با خودم به مدرسه بردم. وقتی مدرسه تعطیل شد بهآرامی پشتسر آنها حرکت کردم. آنها متوجه من نبودند.
🔸سر یک کوچه خلوت صدا زدم:
هی بچهها! صبر کنید.
🔹بعد رفتم کنار آنها ایستادم و شکلاتها را از جیبم بیرون آوردم و به هر کدام یک بسته دادم.
🔸آنها اول با تردید به من نگاه کردند و بعد شکلاتها را از من گرفتند و تشکر کردند.
🔹من گفتم:
چطور است باهم دوست باشیم؟
🔸بعد قدمزنان باهم به طرف خانه رفتیم. معلوم بود که کار من آنها را خجالتزده کرده بود.
🔹پس از آن ما هر روز باهم به مدرسه میرفتیم و باهم برمیگشتیم. بهواسطه دوستی من و آنها تا پایان سال همه از من حساب میبردند و از ترس دوستهای قلدرم هیچکس جرئت نمیکرد با من بحث کند.
🔸روزی قضیه را به پدرم گفتم.
🔹پدرم لبخندی زد و دست من را به گرمی فشرد و گفت:
آفرین! نظرم نسبت به تو عوض شد. اگر آن روز من به تو کمک کرده بودم تو چه داشتی؟ یک پدر پیر غمگین و سه تا دشمن جوان و عصبانی و انتقامجو.
🔸اما امروز تو چه داری؟! یک پدر پیر خوشحال و سه تا دوست جوان و قدرتمند.
💢 دوستانت را نزدیک خودت نگه دار و دشمنانت را نزدیکتر.
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️
🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🔅 #پندانه
✍ دینت را از جای درست فرابگیر
🔹اسلام باید از سرچشمهاش آموخته شود، که اگر از سرچشمهاش فراگرفته نشود مانند آن است که شما در دل طبیعت نشستهاید و کتری آب خود را برای خوردن چای، از نهری پُر میکنید که در بالادستها کسی در آن ظرف میشوید و دیگری در آن نهر استحمام میکند.
🔸پس اگر طعم این چای بد بود، خطا از خود شماست که نتوانستهاید از چشمهاش کتری را پر کنید. مشکل از چشمه نبوده است.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🌼🍃
🔅 #پندانه
✍ هرچه بیشتر ببخشی ثروتمندتر میشوی
🔹بچه كه بودم گاهی با مادرم به عطاری میرفتم.
🔸بر دیوار عطاری دو تابلو نصب بود كه خيلی برايم جذاب و بامعنی بود و تاثیر زیادی در زندگیام داشت.
🔹در طول زمان خرید مادرم بارها آنها را نگاه میکردم و میخواندم.
🔸يكی نقاشی جالبی بود از دو مرد كه یکی مردی مفلوک و فقیر بود و زیر آن نوشته شده بود: «عاقبت نسيهفروش» و كنار او مردی چاق با گاوصندوقی پر از پول که زیر آن نوشته شده بود: «عاقبت نقدفروش».
🔹دومی تابلويی بود كه روی آن با خط خوش اين شعر نوشته شده بود:
▫️دانی كه چرا خدا تو را داده دو دست؟
▪️من معتقدم كه اندر آن سری هست
▫️يک دست به كار خويشتن پردازی
▪️با دست دگر ز دیگران گيری دست
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
🌺ببخشید
امانگذارید ازشماسواستفاده شود
🌸عشق بورزید
امانگذاریدبا قلبتان بدرفتاری شود
🌺اعتمادکنید
اماساده وزودباورنباشید
🌸حرف دیگران رابشنوید
اماصدای خودتان را ازدست ندهید
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
🍉 یلداتون پیشاپیش مبارک 🍉
🌺 يکي از آداب زيباي #شبیلدا و دید و بازديد از پدر و مادر و بستگان و دوستان است
💢 متاسفانه فرهنگ ناپسند تجمل گرایی و چشم و هم چشمی بر اصل موضوع (#صلهرحم) اثر منفي گذاشته و رابطه ها را کم کرده
👌 بياييد از همین الان تصميم بگيريد، به جاي اينکه شما تسليم فرهنگهاي غلط شويد، با استقامت بر فرهنگهاي پسنديده بر ديگران تاثير مثبت بگذاريد
🌿 آيا کسب آثار پر خير و برکت صله رحم بهتر است يا فخر فروشی و تجمل گرایی و لذت های زود گذر
🌷 آیا از اثرات شگرف #صلهرحم(ارتباط با خویشاوندان) اطلاع دارید؟
1⃣ مال را رشد ميدهد.
2⃣ عمل ها را پاك ميكند.
3⃣ بلا را دفع ميكند.
4⃣ حساب را آسان ميكند.
5⃣ از گناهان حفظ ميكند.
6⃣ انسان را نزد اهل و عيال محبوب كند.
7⃣ دشمن را ذليل ميكند.
8⃣ خلق را نيكو كند.
9⃣ اجل را دور كند ،گاهي عمر سه ساله را تا سي سال افزايش دهد.
🔟 براي هر قدم جهت صله رحم چهل هزار حسنه نوشته شود.
📚سراج الشيعة ص ١٨
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃🍃🍃🌼🍃
#پندانه
✍ دزد باور مردم نباشیم
دزدی بستهای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود.
آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند:
چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت:
صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ میکند. من دزد مال او هستم، نه دزد دین او.
اگر آن را پس نمیدادم و عقیده صاحب آن مال، خللی مییافت، آنوقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است..
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
#پندانه
پیرمرد گفت:
زندگی مثل آب توی
ليوانه ترک
خورده می مونه..!!!!
بخوری تموم ميشه
نخوری حروم ميشه...
از زندگيت لذت ببر،،،
چون درهرصورت تموم ميشه.!!!!
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️
#پندانه🍀
لقمان حکیم پسر را گفت:
امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنویس . شبانگاه همه آنچه را که نوشتى، بر من بخوان؛ آن گاه روزه ات را بگشا و طعام خور …
شبانگاه،پسر هر چه نوشته بود، خواند . دیر وقت شد و طعام نتوانست خورد ..
روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد. روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع کرد و او هیچ طعام نخورد ..
روز چهارم، هیچ نگفت . شب، پدر از او خواست که کاغذها بیاورد و نوشته ها بخواند.
پسر گفت: امروز هیچ نگفته ام تا برخوانم..
لقمان گفت: پس بیا و از این نان که بر سفره است بخور و بدان که روز قیامت، آنان که کم گفته اند، چنان حال خوشى دارند که اکنون تو دارى ...
#سبک_زندگی
#لقمانحکیم
🌱
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️❄️❄️☃️
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
کمکم یاد میگیری؛
همهی دردها،
همهی مشکلات،
و همهی از دست دادنها بد نیست!
درست شبیهِ واکسن
که اولش کمی میسوزانَد
ولی قویترت میکند...
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b