eitaa logo
دوستانه‌ها💞
2.9هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
12.8هزار ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
10M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقا جدی چرا همچین کاری میکنن بعضیا😐 یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡ @vlog_ir
15.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باقالی پلو با ته انداز مرغ😍😋 مواد لازم برنج 🍙۲ پیمانه شوید خرد شده🌿 ۱ لیوان مرغ🍗 به میزان لازم زعفران 💛نمک🧂 فلفل 🌶و اب لیمو‌‌🍋 برای مزه دار کردن مرغ روغن🥃 سیب زمینی🥔 برای ته دیگ زیر قابلمه رو کم کنید ۱ ساعت بزارین دم بکشه مرغ کاملا مغزپخت میشه نیازی به اب پز کردن نداره.نوش جونت .💚 ‌ ❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترفند تیز کردن موچین😄 ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇 ❤️❤️
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔥كپشن مهم🔥 اين حقيقت تلخيه كه ارزش تو در ديد افرادي كه تورا ميشناسند فقط به ذات و شخصيت خودت نيست تو با مجموعه اي از انسانها و محيط هاي كه تعامل داري سنجيده و ارزيده ميشي پس خيلي مهمه كه آدم ها اطراف به ارزش تو اضافه يا كم ميكنند    🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
13.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🌼🍃🌼 ❤️ 💚♥️بسیار بسیار بسیار بسیار بسیار مهممممممممممممم♥️💚 باسلام و عرض ادب واحترام. از محضر دوستان و محبین اهل‌بیت علیهم السلام تقاضای عاجزانه و ملتمسانه میشود که چند مرتبه این کلیپ را ببینید و برای هرکس که میشناسید از قوم و خویش و دوست آشنا گرفته تا افرادی که به هر جهتی نام اونها را در دفترچه تلفنتان دارید ارسال کنید و همین متن را هم کپی کرده و بفرستید. ان شاء الله امید است فردای ظهور شرمنده امام زمان علیه السلام نشویم 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
کودکم لاغر و ضعیف است، چه کنم؟ 🌸﷽🌸 امام صادق (صلوات الله علیه) فرمودند: به كودكانتان در خردسالی‌شان بدهید؛ زیرا گوشت را مى‌روياند و استخوان را تقویت مى‌کند. 📚المحاسن ج ۲، ص ۴۸۹ 📚مکارم الأخلاق ج ۱، ص ۱۹۲ 📚بحارالأنوار ج ۶۳، ص ۲۷۷ ꕥ࿐❤️🕊 https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
🍃🍃🍃🍃🌼🍃 👌✅ 😌😉 من که می گویم ؛ "گیر دادنِ زن ها اصلاً چیز بدی نیست..." زنی که گیر می دهد، یعنی تو را دوست دارد ، زیاد هم دوست دارد..❤️ زنی که مقصدِ نگاهِ تو برایش مهم است، می ترسد که از چشمانت افتاده باشد.. زنی که برایش مهم باشد که تو محبت و توجهت را کجا و چه اندازه خرج می کنی ، کاملاً معصومانه ، ترسِ از دست دادنِ تو را دارد.. زنی که با بی توجهی ات بغضش می گیرد ، بی پناه است و جز تو.. کسی را ندارد...💔 غر زدن و گیر دادن ، شیرِ اطمینانِ دوست داشتنِ زن هاست...💋 زنی که دوستت ندارد، گیرهایش را جای دیگری می دهد ، محال است زنی بی عشق ، سرش را روی بالش بگذارد...💗 این به تو بستگی دارد ..که زنی که کنارت نفس می کشد ، عاشقت باشد یانه!🌹 نباید به گیر دادنِ زن ها گیر داد... زن های عاشق، گیر می دهند، زن های وفادار، بیشتر...🌷 🍃🍃🍃🌼🍃 * یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰 @Yass_malake لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇 https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
9.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خرمای مجلسی😄 ما رو به دوستانتون معرفی کنید👇 ╲\╭┓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دسر😍 ببینید با یه ترفند ساده موزها چه خوشگل شدن، برای بچه ها هم خیلی جالب و جذابه😍⁣ ⁣ موز ۲ عدد، شکلات شیری یا تلخ ۱۵۰ گرم، مغز فندق و بادام خرد شده، چوب بستنی ۴ عدد⁣ ⁣ موزها رو پوست بگیرید و از وسط نصف کنید و چوب بستنی بزنید وسطشون⁣ بعد به مدت ۱۵ دقیقه بزارید فریزر. شکلاتها رو به روش بن ماری ذوب کنید و موزها رو داخل شکلات ذوب شده بزنید و در مغزها بچرخونید تا همه جای موزها به مغز آغشته بشه و بعد اجازه بدین تا شکلات خنک بشه و ببنده ⁣ ❤️❤️
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍃 سرگذشت ثریا..... 🍃🍂🍃
دوستانه‌ها💞
🍃🍃🍃🌸🍃 #ثریا فصل دوم مصائب ثریا( ۲۰ سال بعد . روی تخت دراز کشیده بودم و به بحث سهراب و بابا گوش م
🍃🍃🍃🌸🍃 از بچگی دلم میخواست همه چیزمو به رخ آذر بکشم ، بزرگتر که شدیم حسادتای بچگانه جاشو به دوستی داد من و آذر رفیقایی بودیم که همیشه هوای همو داشتیم اما حسرت زندگی آذر و احسان همیشه همراه من بود حتی وقتی دایی هادی از بینشون رفت سهراب پاشد و گفت اصلا مامان ناهار درست کن میرم دنبال عمه ثریا دور هم باشیم بگیم و بخندیم ، مامان به سهراب نگاه کرد و گفت باشه شب دعوتشون میکنم . تو اتاق دراز کشیده بودم و خیره بودم به سقف که صدای تلفن اومد ، کسی برنمیداشت رفتم سمت تلفن که صدای عمه ثریا رو شنیدم گفت شنیدم نادر اونجا بوده و گرد و خاک کرده قضیه چیه عمه؟‌ با ناراحتی گفتم همون بحثای همیشگی عمه جان خبر جدیدی نیست ، مامان اومد و تلفن از من گرفت به سهراب نگاه کردم که با دقت به حرفهای مامان و عمه ثریا گوش میداد . اومد نزدیکم و گفتم مهزاده میخوای امشب بریم دنبال احسان و آذر بریم سینما ؟ با ناراحتی گفتم نه چرا بریم ؟ دلیل این همه بی قراری سهراب برای آذر نمی‌فهمیدم ولی تنها چیزی که از آذر دیده بودم بی تفاوتیش نسبت به این همه حساسیت سهراب بود سرسفره ناهار نشسته بودیم که مامان آهسته رو به سهراب گفت شب عمت اینا اومدن واسه اومدن داداشات و مادرشون به سالگرد گله و شکایتی نکنی . سهراب گفت اولا که اونا برادرای من نیستن ، من کسر شانم میشه چند تا آسمون جل مثل قاسم و رضا برادرام باشن بعدشم باید تکلیفمونو مشخص کنن دیگه یا اینوری یا اونوری ، نمیشه که ما بریم بشینیم تو مراسم ببینیم بابامون با زنش اومده نشسته و همه طبق معمول چپ چپ نگامون کنن با عصبانیت بشقابو پس زدم و گفتم ول کن دیگه سهراب اگر الان مردم اینجوری به ما نگاه میکنن واسه اینه بیست و چند سال پیش مامانمون به بابامون گفته تو در شأن من نیستی الآنم ما داریم چوب خود بزرگ بینی مادرمونو میخوریم . مامان زل زده بود به من و چیزی نمی‌گفت ، سهراب با ناراحتی گفت آره بابایی که شب زایمان مادرمون بره پی عیاشی و زن بازی خودش در شأن ما نیست . اینو که گفت مامان با صدای بلند داد زد ساکت باشید و طبق معمول همیشه صدای گریه هاش بلند شد و رفت سمت اتاق . سهراب با ناراحتی به من نگاه کرد و گفت خیلی از وضع الانت ناراحتی برو تو خونه بابات زندگی کن، احتمالا تو راهرو خونش جا واسه زندگی تو هست رفتم رو بالکن خونه و به حیاط نگاه میکردم به خشتایی که ساییده شده بود و رنگ غم به خودشون گرفته بود . خانم جان می‌گفت عروسی ثریا تو این خونه بوده ، مادرت عروسی رو تو این خونه گرفت و هر کس به نادر گفت مبارکه مادرت پشت چشم نازک کرد و گفت ارث بابای منه مبارک صاحبش باشه . 🌼🌼🌼🌼🌼