14.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلم پلو شیرازی با عطر زیاد 😌🥦
مواد لازم:
گوشت چرخ کرده ۲۵۰ گرم
کلم قمری ۲ عدد متوسط
برنج ۲ پیمانه
آبغوره نصف استکان
زردچوبه و نمک و فلفل
دارچین و آردنخودچی
سبزی خشک و تره و ترخون
شوید و ریحون(۲۵۰ گرم)
زعفران(اختیاری)
کاهو برای تهدیگ
❤️❤️
🌸همیشه ازکلمه" ما" استفاده نمایید نه من وتو ؛ فراموش نکنید که اکنون زندگی مشترک شروع شده دیگرمن و تو مطرح نیست. دشمن زندگی مال من و مال تو گفتن است ...یاد بگیریم مال ما گفتن را ... منصف و قدردان باشید.
🌸درمقابل شوهر خود هرچند حق با شما باشد، لجبازی و اصرار نکنید.اگر بحثی شد آن را کش ندهید. زود دعوای احتمالی را با احترام تمام کنید. کسی از احترام ضرر نکرده! مراقب آثار دعوا و مشاجره و فحاشی روی بچه هاتون باشید که بعدها پشیمانی سودی نداره.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🌷 علامه حسن زاده آملی :
👌 پنج #ذکر قرآنی که توی #زندگی معجزه ها میکنه :
💎 ذکر برای وقتایی که میخوای #خدا مکر و حیله دیگران رو در حق تو خنثی کنه
«اُفوِّضُ أمری إلَی الله إنّ الله بصیرٌ بالعباد» .
💎 ذکر برای کسی که #فرزند دار نشده و برای وقتی #ناراحتی و دلت گرفته
«لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» .
💎 ذکر برای وقتایی که طالب #زیبایی در #دنیا هستی
«ما شآءَ اللَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ» .
💎 ذکر برای وقتایی که #ترس و #اضطراب داری
«حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ» .
💎 ذکر برای گشایش در کارها و #آرامش #قلب و رهایی از #غم
«وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ»
ꕥ࿐❤️🕊
https://eitaa.com/joinchat/255787356Cbbf20b395b
تفاوت شیوه دلجویی در زن ها و مرد ها
از آنجا که خانمها خیلی شنیداری هستند و دوست دارند بشنوند بهتر است، مردها عبارتهایی مانند اینکه «من هنوز تو رو دوست دارم» و «تو برایم مهمی» و «من منظوری نداشتم» را زیاد استفاده کنند. نیاز ذاتی خانمها دوست داشته شدن و دوست داشتن است.
بنابراین وقتی در موضوعی قرار میگیرند که آزرده خاطرند نیاز ذاتیشان، آسیب میبیند و با خودشان فکر میکنند «من رو دوست نداره» یا «نفهمید من دوستش دارم.»
نیاز ذاتی آقایان نیز قدرت و توانایی است. معمولا در بحرانها احساس آزاردهنده آقایان بیکفایتی و تحقیر شدن است؛ بنابراین باید کلماتی به کار گرفته شود که این احساس از او گرفته و حس توانمندی به او بازگردانده شود؛ بیان عبارتهایی مانند «من میدونم که تو میتونی» و «میدونم به فکر ما هستی و حواست هست» بسیار مهم است.
به طور کلی در دلجویی کردن باید به فرهنگ کلماتی که بینتان است، بیشتر توجه کنید و هر آنچه را که برای بهتر شدن حال طرف مقابلتان لازم است انجام دهید.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
16.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑شهیدی که روی سیمخاردار جان داد!
🔸به جایی رسیدیم که هیچ راهی جز عبور از سیم خاردارها نبود؛ یه نفر از اون وسطها شروع به التماس کرد که...
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش زودترمی دونستم!
❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
آدمی اگر هیچ چیز در این دنیا نداشته باشد، باز هم چیزی هست که باید بابت آن
هر ثانیه شادی کرد
و آن "وجود داشتن" است!
وجودداشتن برای عشق ورزیدن
به تمام کسانی که
ما را در زندگیشان پذیرفتهاند ...
.🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چهارمدل_سالاد🥗🌮🥙😍😋
مواد لازم:
سالاد اندونزی:
کلم سفید ریز رنده
کلم بنفش ریز رنده
هویج خام رنده شده ۱ عدد
کالباس خرد شده
مخلوط سبزیجات آماده شامل نخود فرنگی، هویج و ذرت که از سوپر مارکت میتونید بخرید
خیارشور خرد شده دو عدد
برای سس:
دو ق غ ماست+ دو ق غ مایونز+ فلفل سیاه + آبلیمو تازه دو ق غ
سالاد ماکارونی:
ماکارونی پخته آبکش شده
خیارشور دوعدد
هویج رنده شده خام یک عدد
فلفل دلمه ای خرد شده نصف یک عدد
کالباس خرد شده ۵ برگ
مخلوط سبزیجات
سس مایونز + ماست + فلفل به میزان لازم
سالاد لبو(رژیمی) :
لبو پخته شده دو عدد نگینی
کاهو ریز خرد شده
ذرت پخته شده
یک حبه سیر خام
آب لیمو ترش یک ق غ
یک ق غ ماست پر چرب
شوید یک ق غ
سالاد اسفناج رژیمی:
بیبی اسفناج ۵۰ گرم
گردو ۸ عدد
انار به دلخواه
پرتقال یک عدد خرد شده
پنیر خامه ای توپی شده
.
#با_رسپی_امتحان_شده
❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اسیر_اصفهانی
تا کسی را
دل نرفت از دست،
صاحبدل نشد...♥️
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
دوستانهها💞
🍃🍃🍃🌸🍃 #ثریا از دختر من و تو چند سال کوچیک تره . عمه گفت نمیدونم والا الان ما بگیم چرا میخوای عرو
.🍃🍃🍃🌸🍃
#ثریا
با بی حوصلگی گفتم بهار اسماعیل چند سال ازت بزرگتره؟ آذر جوری خندید که دندونای سفیدش دیده میشد و گفت فکر کنم دوازده سال بزرگتره گفتم آها پس یعنی شیش سال از من بزرگتره، بهار انگار که از حرف من ناراحت شده باشه گفت من کم سن و سال که نیستم شونزده سالمه همه دخترای هم سن و سال من عروس شدن به قول مامانم تقصیر من چیه که مامان تو هیچ خواستگاری رو تو خونه راه نمیده .
آذر بی تفاوت به حرفهای ما گفت بهار تا حالا باهاش حرفم زدی؟ بهار خندید و گفت آره چند روز پیش که اومده بودن خواستگاری ازم پرسید چند کلاس سواد دارم و چه هنرایی دارم بعدشم گفت من تا همین قدر سواد برام بسه دیگه دلم نمیخواد بیشتر بری مدرسه .
بهار یهو منو محکم بغل کرد و گفت باورت نمیشه وقتی میبینمش صدای قلبمو میشنوم بس که تند تند میزنه
آذر با حسرت به بهار نگاه کرد و گفت خوش به حالت که دوسش داری ، کاش یکی هم پیدا بشه ما رو بخواد اینجوری .
بهار صاف رو تختش نشست و گفت مامانم میگه بخت دختر به مادرش میره، بعدشم چپ چپ به من نگاه کرد و گفت بابام همیشه هوای مامانمو داشته و مارو خواسته معلومه که یکی هم پیدا میشه مثل اسماعیل منو بخواد.
سهراب در اتاق زد و گفت آذر بیا میخوام مامانتو و احسان برسونم خونه بعدشم آذر با ما خدافظی کرد و رفت .
بهار رفت ببینه کسی پشت در اتاق یا نه بعدشم نشست کنارم و گفت میگم ها مهزاده تو هم شنیدی این دکتر که وسط بازار مطب داره یه روزی عاشق عمه ثریا بوده و به خاطر عمه ثریا به پای آقاجون خدابیامرز افتاده ؟
گفتم آره که چی؟ یکم مکث کرد و گفت من شنیدم عمه هم دلش پیش این طبیبه بوده با تعجب گفتم کی همچین حرفی زده؟ عمه رو دادن به پسرعموش و چون پسرش مرده حرف افتاده بین مردم و طلاقشو دادن بعدشم دایی هادی عمه رو دیده و عاشقش شده بهار گفت نمیدونم ولی حرفای مامان و بابامو شنیدم که میگفتن کی میاد دخترای فامیل ما رو بگیره که هرکدوم یه عیب و ایرادی رو پدر و مادرشونه؟
بعدشم مامانم به بابام گفت که ثریا تو جوونیش عاشق دکتر بوده و به عشق اون از شوهرش جدا شده .
تمام شب ذهنم درگیر حرفای بهار بود که چرا عمه ثریا به خاطر دکتر از شوهرش جدا شده و بعدش این همه سال با دایی هادی زندگی کرده .
صبح روز بعد با تکونای مامانم بیدار شدم پاشدم و گفتم چیشده؟
با ناراحتی نشست و گفت مهناز زنگم زد ناخوش احوال بود صبح علی الطلوع زنگ زدن و خواستگاری رو پس گرفتن و گفتن پشیمون شدن حالا مهناز میگه ابرومون رفته و با عمو ناصرت حرفشون شده
🌼🌼🌼🌼🌼