5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به درد هم اگر خورديـم قشنگ است...
به شانه بار هم بُرديم قشنگ است...
در اين دنيا که پايانش به مرگ است،
براي هم اگر مُرديـم قشنگ است
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️
دوستانهها💞
حسن نیت خود را به او نشان داده بودم و این کمی باعث تسکین خاطرش شده بود و همچنین باعث شد کمی آرام تر
-حالا شاید یکی دوتا بوست کرده باشم ،ولی باور کن غلط دیگه ای نکردم!
داریوش مرض داشت .بیشتر فکر کنم از وحشی کردن آن دختر لذت میبرد چکاوک به ثانیه نکشیده به سمتش حمله کرد و اینبار گردنش
را هدف قرار داد و آن را با دستان ظریفش فشرد .
-میکشمت داریوش دریاسالار!
به سمت چکاوک رفتم و سعی کردم آرامش کنم .
-آروم باش،ولش کن! بهتره بریم برسونمتون تا هردوتامون رو دیوونه نکرده! فردا هم مختارید هرجا دوست دارید ازش شکایت کنید!
داریوش اما بازی اش گرفته بود. در این لحظه که چکاوک رویش خم شده بود و داشت گردنش را میفشرد ،کمر دخترک را گرفت و با یک حرکت بلندش کرد و خودش نیز همزمان از سر جایش بلند شد.حالا دخترک را میان هوا و زمین معلق داشته بود.چکاوک دستش از روی گردن داریوش سر خورد و حالا میان زمین و هوا دست و پا می زد و جیغ میکشید و او را تهدید میکرد .
-منو بذار زمین نامرد!
-نمیتونم بذارمت زمین کوچولو! چون دوباره وحشی میشی و بهم حمله میکنی قشنگم!
-ولم کن مرتیکه! بازیت گرفته؟! وقتی دادم عموم و پسرعموهام از سر در خونه ات آویزونت کنن میفهمی اذیت کردن چکاوک یعنی چی؟!
سر داریوش داد کشیدم:
-بس کن داریوش! همین الان تمومش کن این مسخره بازیا رو!کمی بعد دخترک را آرام سرجایش روی مبل گذاشت و در مقابلش خم شد.انگشت اشاره اش را در مقابلش گرفت. دخترک کمی خودش را جمع کرد و ترسیده نگاهش کرد. داریوش گفت :
-اینکارو کردم که بهت بگم اگه میخواستم غلطی بکنم میتونستم !برام کاری نداشت! من فقط به احترام تو، به حرمت تو، بخاطر اینکه دختر خیلی خوبی هستی، و آبرو و شرفت برات مهمه، دست از پا خطا نکردم .
خصومت آمیز نگاهش کرد.
-انتظار نداری که ازت تشکر کنم! خدای من! گمونم اگه تا چند دقیقه ی دیگه اینجا بمونم، بدهکار هم بشم! آخر زمان شده!و از جایش بلند شد.
خنده ام گرفته بود. راست میگفت.
داریوش انقدر پررو بود که حد نداشت. دخترک بیتوجه به او از کنارش رد شد و به سمت من آمد و گفت:
-میشه منو برسونید خونه ی دوستم؟!
-حتما ! آماده شو بریم !
داریوش باز گفت :
-خونه ی دوستت؟ اون دختره مرجان؟ نمیری خوابگاه؟
چکاوک در سکوت نگاهش کرد .نگاهی که از صد تا فحش بدتر بود ! داریوش خود، جواب خودش را داد :
-آها ! این وقت شب نمیتونی بری خوابگاه! خب همینجا بمون. چه کاریه!
عصبی و با خطاب و عتاب داریوش را صدا زدم :
-داریوش! کافیه این معرکه گیری! لطفا ببر صداتو !و رو به چکاوک گفتم :
-بریم !در حالیکه داشتیم از ساختمان داریوش خارج میشدیم ، داریوش با حرص داد زد:
-یادت باشه چکاوک خانوم! من امشب، فقط و فقط بخاطر تو نوشیدنی نخوردم .که یه وقت خدایی نکرده، کار ناشایستی جلوی تو ازم سر
نزنه !حالا هی بی محلی کن و قدر ندون !
دخترک لبانش را بر هم فشرد و زیر لب گفت :
-خدایا صبر !
از وقتی سوار اتومبیلم شده بود ،مغموم و ساکت نشسته بود. تمام حواسم پی او بود.
-کجا باید برم ؟
-برید سمت امیرآباد .دوهزار .
دیگر هیچ نگفتم .یک لحظه صدای بالا کشیدن دماغش را شنیدم .نگاهش کردم و متوجه شدم بی صدا اشک میریزد. دلم آتش گرفت. دختر بی گناه! ای تف به تو داریوش! تف به من با این بچه تربیت کردنم !گوشه ای نگه داشتم .به سمتش چرخیدم و دلسوزانه نگاهش کردم .
-چکاوک ! اسمت همین بود،آره ؟در حالیکه اشک میریخت ، سرش را به نشانه ی مثبت تکان داد .
-ببین چکاوک! خدا رو شکر چیزی نشده! خدا رو شکر داریوش دست از پا خطا نکرده .حداقل اینقدر عقل توی سرش بوده که م ست نکنه و اتفاقی که نباید ، بیفته !پس دیگه اینقدر خودتو ناراحت نکن .الان یک ساعته داری گریه میکنی . به خودت رحم کن .هق هق کنان و بریده بریده گفت :
-شما ..حتما دختر ندارین ...نمیدونین ...برای یه...دختر ...تمام سرمایه اش ... تمام زندگیش ... آبروشه . من ... هنوز نمیتونم تصورکنم ... ممکن بود...چه اتفاق ...وحشتناکی بیفته!
-دختر ندارم اما... درکت میکنم! شاید باورت نشه اما ،من هم به اندازه ی تو ناراحتم ! لطفا بیخیالی و سبک بالی داریوش رو به خانواده اش نسبت نده و ... منو توی غم خودت شریک
بدون ! دستمال کاغذی را در مقابلش گرفتم .
-لطفا اشکهاتو پاک کن .بعد کارت ویزیتم را در مقابلش گرفتم .
ادامه دارد ...
🍃🍃🍂🍃
8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺عشق مثل یک کودک نوپاست و درست مثل هر کودکی نیاز به مراقبت
و توجه دارد.
اگر مراقب آن نباشید به راحتی
نابود میشود و زندگی شما را
به خطر میاندازد.
☑️ گاهی برخی رفتارهای اشتباه
در زندگی زناشویی باعث سرد شدن
رابطه عاطفی بین زن و مرد میشوند.
✔️ در صورتی که زوجین بتوانند
برای بهبود روابط و رفع کردن
این اشتباهات گام بردارند،
قطعا زندگی بهتری را در ادامه خواهند داشت.
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️
#پندانه
🌺🌺🍃🌺🌺
به رسمِ "رفاقت" برایت دعاهای خوب می کنم ؛
دعا می کنم لبخندهایت از تهِ دل باشد ، و غصه هایت سطحی و زود گذر
دعا می کنم مسیرِ موفقیتت هموار باشد و انگیزه های صعود و پروازت ، بسیار ...
دعا می کنم هرگز در پیچ و تابِ زمانه ، بی پناه نباشی ،
هرگز دلت نگیرد ،
و چشم های خوشرنگت ، هیچ زمانی خیس و اشک آلود نباشد !
دعا می کنم عاشقِ کسی باشی ؛
که عاشقت باشد ،
و کسانی کنارت باشند ؛
که تو را می فهمند و هوای دلت را دارند ...
من خوشبختی ات را ، شادی ات را ، آرامشت را ؛
من آرزوهای زیبای تو را آرزو می کنم ...
آرزو می کنم به معنای واقعی "زندگی کنی" ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرست واسه اونی که با تمام وجود دوسش داری :)
- سعدی
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️
.قناعت
به حکیمی گفتند: «چیزي برتر ازطلادیده اي؟»گفت: «بله! قناعت».(4)
جمعی از یاران عیسـی علیه السـلام که ایشان آب و غذاي آنها را تأمین میکرد، پرسـیدند: «یا عیسـی!وقتی تشنه وگرسنه میشویم، تو به ما آب و غذا میدهی و درسـفرها نیز همراه توییم و عجایب فراوان میبینیم. درجهان چه کسی بهتر از ماست؟»
فرمود: «کسـی که از دست رنـج خودش بخورد.» آنـان از آن پس،شـغل گازري(1 (برگزیدنـدو از مزد آنبا قناعت زنـدگی کردند.(2(
مردي بر عارفی گذشت که نان و سبزي و نمک میخورد.به اوگفت: «اي بنده خدا! از دنیا، به همین خرسندي؟»گفت: «میخـواهی کسـی را بـه تـو نشـان دهم که به بـدتر از این خرسـند است؟»گفت: «آري.»گفت: «آنکه به عـوض آخرت، به دنیا خرسند است».(3(
ازسقراط پرسیدند: «علت خوشحالی فراوان و اندوه کم تو چیست؟»گفت: «زیرا به غم خوردن، آنچه را از دست داده ام، نمی یابم».(4(
مردي،حکیمی را دیـد که کنـار جویبـاري نشسـته است و برگهایی راکه از درخت میافتـد، میخورد.گفت: «اي حکیم! اگر پادشاه راخـدمت میکردي، نیازمنـد نمیشـدي.»حکیم گفت: «نه، بلکه اگر توقناعت میکردي، به خدمت پادشاه نیاز نداشتی و بنده کسی هم چون خودت نمیشدي».(5(
به رنجوري(6(گفتند: «دلت چه میخواهد؟»گفت: «آنکه دلم چیزي نخواهد».(7(
حکیمی گفته است: «انسان قانع در دنیا، عزیز است و در آخرت، ثواب کار».(1(
پادشـاهی براي شخصـی انعـامی معین کرده بود که هر روز میگرفت وخرج میکرد. آن شـخص روزي به پادشاه نوشت که این انعام بسـیار اندك است و به خرج او نمیرسد. پادشاه نوشت: «انعام اندك که هر روز باقی است، بهتر از انعام بسیار است
که یکباره برسدو قطع شود».(2(
1 . -رخت شویی.
2. -گزینه روض الجنان و روح الجنان،ص178.
3. -کشکول،ص319.
4 . -همان،ص449 ،اشاره به آیه 23سوره حدید.
5. -گلستان سعدي، باب قناعت ص110 با دخل و تصرف.
6 . -بیمار.
7. -گلستان سعدي، باب قناعت،ص113.
✦••┈❁🥇❁┈••✦
13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حال_خوب
بسم الله
خداوند بهترين شنوده است .
نه نياز دارى فرياد بزنى و نه با صداى بلند گريه كنى.
چرا كه خداوند حتى بى صداترين دعاى يك قلب بى ريا را ميشنود.
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡