فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 بدترین گناه چیست؟
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
دوستانهها💞
قسمت سوم اولین بار برای چیدن جهاز به خونه ای که خریده بود رفتم.لوکس و زیبا بود اما پسند من نبود.دلم
قسمت چهارم
گفت پاشو شام درست کن خواهرام شاغلن خسته میشن..
روی گاز از نهار کلی غذا مونده بود.گفتم دیگه نمیخوام با خواهرات تو یه سفره بشینم.بگم بیان این وضعمو ببینن و به بدبختیهام پوزخند بزنن؟؟از خدا میخوام دامادتون مثل خودتون باشه ببینین چقدر سخته با یه همچین آدمی زندگی کردن.
دوباره بلند شد و چندتا سیلی دیگه زد.اما دیگه درد دیروزو نداشت.
فریاد میزد:طلاقت نمیدم فقط انقدر زجرت میدم تا خودکشی کنی...
به نکته جالبی اشاره کرد.من که روی برگشتن به خونه پدر رو نداشتم.خودکشی بهترین گزینه بود.اما به خدایی که سالها براش خم و راست شده بودم چی میگفتم؟پس پدرم چی؟؟؟به محض تصور پدرم سرقبرم برای همیشه از این فکر کثیف که مرد کثیف تو ذهنم انداخته بود خداحافظی کردم.هنوز هم تصورش مو رو به تنم راست میکنه...(من با اون همه مشکل و داشتن مردی که تمام رذایل اخلاقی رو داشت از این فکر منصرف شدم نمیدونم کارد به کجای استخوان بعضیها میرسه که...).تصمیم گرفتم زندگی کنم و بجنگم با افکار مردی که ادعای فرهنگی میکرد.اینکه پدرم از مشکلات خانوادگیم بدونه عذابم میداد.مادرم عین خیالش نبود.همش میگفت همه تو زندگی مشکلات دارن.مردی که معتاد نیست عیاش نیست،زنش غلط بکنه حتی غیبتشو بکنه..😔😔
اگه به خونه پدر برمیگشتم و ادعاهای پوچشو بیان میکردم،مادرم با تکرار حرفام پیش کس و ناکس؛آبروی من بیگناه و جوان بیگناه(برادرزاده شوهرم)رو میبرد..آبروی پدرم...
نزدیکای غروب که رفت بیرون،منم غذای روی گازو برداشتم و رفتم پایین پیش خواهرشوهرام و ازشون خواستم که دیگه برای شام و نهار بالا نیان.ناراحت که نشدن هیچ تازه حس آزادیشون هم بیشتر شد.هرچه اونا خودسر و آزاد بودن من بدبخت و دربند بودم.
بگذریم که به خاطر شام جدا خوردن اون روز یه بار دیگه به جونم افتاد..
آخرین ترمم بود.پایان نامه هم داشتم.از طریق پدرم که دوست صمیمیش استادمون بود از استاد خواهش کردم که به خاطر عدم حضور تو کلاسها از نمره ام کسر نکنه.پدر به مشکلاتم پی برده بود اما به روم نمیاورد.خیلی کم به خونه پدر میرفتم.خواهرم ۱۸ سالش بود.غرق زیبایی و کنکور و...خودش بود.مادر که اگه زنگ نمیزدم ماه به ماه سراغمم نمیگرفت.برای خواهر کوچکم هم همینطوری بود.اگه بابا پیگیرش نمیشد حتی عین خیالش نبود که دختر جوونش ساعتها بعد غروب بیاد😐
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
کمی عشق🥰🥰
آنقدر زیبایی که حتی اگر
سهم من شاید نباشی
همین که دنج ترین گوشه قلبت
برای من باشد
راضیم
تو زیباترین خواهش قلب منی ...
#مرتضی_قلیپور
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
دوستانهها💞
قسمت چهارم گفت پاشو شام درست کن خواهرام شاغلن خسته میشن.. روی گاز از نهار کلی غذا مونده بود.گفتم د
قسمت پنجم
طلاق عاطفی تو زندگی ما خیلی زودتر از حد تصورم اتفاق افتاد.ماه به ماه همبستر هم نمیشدیم.برای همین هیچ وسیله پیشگیری هم مصرف نمیکردم.دوست نداشتم بچه دار بشم تا برای خودم همسلولی داشته باشم.تنها سوختنم بهتر بود...
.من از زیبایی هیچی کم نداشتم و اون از حضور اجتماعی هیچی کم نداشت.
برای خونه دوربین نصب کرد.از چندین سمت در ورودی....
نزدیکای عید بود که علائم بارداری داشتم.حدسش نباید سخت باشه...یک کلام گفت از من نیست و من هم که به عفت خودم اطمینان داشتم موقعیت خوبی بود تا خودمو ثابت کنم.
جای اسلحه کمریشو میدونستم.آوردم و گفتم میریم آزمایش ژنتیک اگه از تو بود میکشمت اگه از تو نبود تو منو بکش...
خندید گفت مال این حرفا نیستی...
گفتم ثابت میکنم حالا ببین خودکشی میکنم یا دیگر کشی...خواهر کوچکترش که دانشجو بود آزادی بیش از حدش کار دستش داد..اون درحالت اجبار با یکی از همکلاسیهاش ازدواج کرد.
روزهای جهنمی ادامه داشتن.دوسه هفته یکبار میرفتیم خونه مادر و اونجا هم جز پدر کسی از احوالم خبر نداشت.اشکهای درون پدر رو از چشماش میدیدم.
جالب زندگیمون این بود که شوهرم،خواهر کوچکمو برای یکی از همکاراش معرفی کرده بود.
پدر حتی موافقت نکرد که بیان خواستگاری و این یه بهانه دیگه بود برای کتک زدن من در حالی که شش ماهه باردار بودم.
خواهر بزرگش هم قبل از زایمان من با یه شغل آزاد ازدواج کرد.
(بماند که مراسم عروسی خواهرشوهرام چقدر تهمت شنیدم..یه روز که برق رفته بود ادعا میکرد که خودم دوربینارو قطع کردم و برادرزاده اش درحالی که من ۸ ماهه باردار بودم اومده خونه.)از گفتن هیچ تهمتی اِبایی نداشت..متاسفانه شوهرِ خواهر شوهر بزرگم،یه نَموره اخلاقش به داداشش رفته بود و از فردای عقد اجازه نداد بره سرکار(تدریس تو مدرسه)..
این هم تلنگری برای آقا نبود.خواهر کوچکترش هم زندگی به سامانی نداشت.مادرش هم روزگار پیری وبال جاریم بود.یه روز گفت: بعد زایمانت مادرمو میارم پیشت که چند سالی هم ما ازش نگهداری کنیم.البته میل خودته میتونیم اسباب کشی کنیم روستا میش مادرم...
چه عجب!!!به منم حق انتخاب داد....
اما دیگه روم باز شده بود.روش وایستادمو گفتم قبول نمیکنم.جوابش خیلی دندانشکن و افتضاح بود.
"خواهرامو که از سرت واکردی؛آزاد باش و هرزگیتو بکن.اما به همین خیال باش...میکشمت"
دوباره به طرفم حجوم آورد و با ضربه ناخوداگاهی که به شکمم خورد باعث شد ۲۰ روز مونده به وقت زایمانم دردم شروع بشه.
رفتیم بیمارستان؛ هیچ چیزمون به زن و شوهری که منتظر اولین بچه شون بودن، شبیه نبود.
یادم رفت بگم که دوران بارداری از آزمایش ژنتیک نمیدونم به چه دلیلی منصرف شد...
از بیمارستان که مرخص شدم مادرم هم همراهم و مثلا برای مواظبت از من که زایمان سختی داشتم اومد.تو فامیل همه به مادرم میگن خنثی،دیگه شده بود لقبش و خودشم باورش شده بود که همین جوریه.
شوهرم که میدونست مادرم هیچی عین خیالش نیست خیلی پیش مادرم هوا برش نمیداشت.اما با دیدن پدرم با انواع و عنوانهای مختلف زباناً آزارم میداد.میدونست پدرم زجر میکشه.
اسم همه بچه های فامیلو پدرم میذاشت اما هنوز بچه دوازده روزه من اسم نداشت.روز سیزدهم شناسنامه رو کوبید روی میز آرایش و گفت:چه اشتباهی کردم قبل از اینکه مطمئن بشم بچه منه ،به اسم خودم شناسنامه گرفتم.
داشتم بچه رو شیر میدادم و مادر رفته بود به پدر سربزنه و برگرده.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
یکی از اصلی ترین پایه های شخصیت سالم ، داشتن اصالت است.
این که تن به انجام هركاری نمیدی به این معنی نیست كه نمیتونی!
بهش میگن "چهارچوب"!
چهارچوبی كه خودت برای خودت تعریف میكنی و پایه و اساسش از "خانواده" شكل میگیره...
كسی كه چهارچوب داره، "اصالت" داره...
اصالت رو نه میشه خرید، نه میشه اداشو درآورد و نه میشه با بزك و دوزك بهش رسید!
اصالت یعنی
دلت نمیاد خیانت كنی،
دلت نمیاد دل بشكنی،
دلت نمیاد دورو باشی،
دلت نمیاد آدما رو بازی بدی....
این بی عرضگی نیست!
اسمش "اصالته"..
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
📕#حکایت_خر_و_شتر
خر و شتری دور از آبادی به
آزادی زندگی می کردند...
نیم شبی به کاروانی نزدیک شدند. شتر گفت :
رفیق ساعتی سکوت کن تا
از آدمیان دور شویم نباید گرفتار آییم...
خرگفت: نمیتوانم، چرا که
درست همین ساعت نوبت آواز من است
و ترک عادت رنج جان دارد و
بی محابا. فریاد عرعر سر داد...
کاروانیان با خبرشدند وذهر
دو را گرفتند و به بار کشیدند
فردا به آبی عمیق رسیدند و
عبور خر از آن ناممکن شد...
پس خر را بر پشت شتر گذاشتند تا از آب بگذرد...
شتر تا به میانه آب رسید
شروع به تکان خوردن کرد.
خر گفت: رفیق اینچنین نکن که
اگر من افتم غرق شدنم حتمی است
شترگفت : چنانکه دیشب نوبت آواز خربود، امروز هم نوبت رقص ناساز شتر است
و با جنبشی خر را بینداخت و غرق ساخت..!
"هر سخن جائی و هرنکته مکانی دارد 👌
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
تقویم نجومی
🗓 دوشنبه
🔹 ۲۷ فروردین / حمل ۱۴۰۳
🔹 ۶ شوال ۱۴۴۵
🔹 ۱۵ اوریل ۲۰۲۴
💠 مناسبتهای دینی
📜 صدور اولین توقیع #امام_زمان علیهالسلام برای حسین بن روح نوبختی (۳۰۵ هجری)
🌓 امروز قمر در «برج سرطان» است.
✔️ مناسب برای امور زیر است:
✅امور ازدواجی
✅خرید وسیله سواری
✅امور زراعی
✅رفتن به تفریحات سالم
✅اقدامات قضایی
✅کندن چاه و کانال
✅فروش کالا و ملک
✅بذرافشانی
✅درختکاری
✅استحمام
🚘 مسافرت
مکروه است.
👶 زایمان
مناسب و نوزاد عمر طولانی دارد.
👩❤️👨 انعقاد نطفه
🔹 امشب (شب دوشنبه)
خوب و فرزند به روزی خود قانع باشد.
💇♂ اصلاح سر و صورت
موجب بلای ناگهانی میشود.
🩸 حجامت، خوندادن
باعث رعشه در اعضا میشود.
🔵 ناخن گرفتن
روز مناسب و دارای برکات خوبی است از جمله قاری و حافظ قرآن گردد.
👕 بریدن پارچه
روز بسیار مناسبی و موجب برکت میشود.
😴 تعبیر خواب
رویایی که امشب (شب دوشنبه) دیده شود، تعبیرش در آیه ۶ سوره مبارکه «انعام» است.
﴿﷽ الم یروا کم اهلکنا من قبلهم﴾
خواب بیننده اندک آزردگی ببیند، صدقه بدهد تا رفع شود. ان شاءالله
چیزی همانند آن قیاس گردد.
📿 وقت استخاره
از طلوع فجر تا طلوع آفتاب
از ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲
از ساعت ۱۶ تا عشای آخر(وقت خوابیدن).
📿 ذکر روز دوشنبه
«یا قاضی الحاجات» ۱۰۰ مرتبه.
📿 ذکر بعد از نماز صبح
۱۲۹ مرتبه «یا لطیف»، موجب یافتن مال کثیری میشود.
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
🌺الهی اون دلخوشی که منتظرش
هستید،خیلی زود اتفاق بیفته
ان شاءالله 🌺
شبتون آروم ✨🙏
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88