فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
مهم نیست کف پاتو شستی یا نه ؟!
حتی مهم نیست کف پات نرمه یا زبر !
اما این مهمه که وقتی از
زندگی کسی رد می شی ؛
رد پای قشنگی از خودت به جا بگذاري !
همیشه میشه تموم کرد.
فقط بعضی اوقات دیگه نمیشه
دوباره شروع کرد ...!
مواظب همدیگه باشیم !
از یه جایی بــه بعد، دیگه بزرگ نمیشیم؛
پـیــــــــــر میشیم از یه جایی بــه بعد
دیگه خسته نمیشیم؛ می بُـــــرّیم !
از یه جایی بــه بعد ...
دیـگه تــکراری نیستیم؛ زیـــــادی هستــــــــیم ..!!
پس قدر خودمون ،
دوستانمونو زندگيمونو و حضور خوشرنگ مون رو تو صفحه دفتر خلقت بدونيم .
محبت تجارت پایاپای نیست ...!
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
دوستانهها💞
🍃🍃🍃🍃🍂🍃 چـــــــــــکـاوکـــ٨ـﮩـ۸ـﮩــــــــ...... 🍃🍃🍂🍃
#چکاوک
متوجه منظورم هستی؟سرش را تکان داد و با پشت دست اشکهایش را پاک کرد و گفت:
-آره کاملا متوجه ام!
-یه توصیه مهم !من تو رو از نقشه ها و برنامه های پلیس که قراره اجرا بشه دور نگه میدارم! نمیخوام حتی یک ذره به این مسئله ورود کنی! نمیخوام حتی یک ذره توی خطر بیفتی متوجهی؟
سرش را تکان داد و گفت:
-بله...بله !مطمئن باش!حواسم هست !مواظبم!
- ما قراره زمینی به کیش سفر کنیم.با خودمون ماشین میبریم.از مسیر بندرچارک میریم. رانندگی تا اونجا حدود ۴ ساعت طول میکشه و از اونجا با لندیگراف، ماشین رو منتقل میکنیم که اونم حدودا دو سه ساعت زمان میبره. میخوام برات بلیط هواپیما رو جوری تنظیم کنم که تو ،چند ساعت بعد از ما به جزیره برسی و خودتو به محل
مورد نظِر اقامت مون برسونی! اینجوری وقتی تو رو پشِت دِر محل اقامت ببینن ؛چه یوسف و چه ضیاءالدین؛ توی عمل انجام شده قرار میگیرن و نمیتونن تو رو برگردونن!نگاهم کرد و گفت:
-اما این دو نفر، بابت این کار میکشنت کمیل!
- میدونم! اما چیکار کنم دیگه !تورو نبرم که تو منو میکشی !به دست اونا کشته بشم خیلی بهتره تا تو دستای تو خفه بشم !با چشمهای پر از اشکش خندید.من هم خندیدم و گفتم:
-آفرین !همیشه اینجوری بخند! خیلی وقته اینجوری نخندیدی چکاوک!خیلی وقته درگیر مسایل و مشکلات ناتموم شدی و اون شور
و شوق و شیطنت های همیشگیتو ازت ندیدم ! دلم برای اون لب خندون و چشم وحشی که همیشه پاچه میگرفت تنگ شده !برای اون لگدهایی که بهم زدی و مشت هایی که ازت خوردم !میشه برگردی به اون روزا؟آهی پر درد کشید و گفت:
-دعا کن کمیل !دعا کن همه چیز برگرده به حالت قبل! اگه اون از زندگی من بره بیرون، من تبدیل به یه روح مرده میشم! تبدیل میشم به یه چیزی خیلی خیلی بدتر از الانم! من هیچ وقت نمیتونم هیچکس جز اونو دوست داشته باشم! اون تمام زندگی منه!
🍁ضیاءالدین🍁
بعد از این سفر زمینِی خسته کننده به جزیره کیش ؛یک دوش آب گرم حسابی میچسبید. مکانی که ما در آن قرار داشتیم و از طرف کمیل رزرو شده بود؛ شامل یک آپارتمان بزرگ بود که دو سوئیت نسبتًا بزرگ داشت و یک آشپزخانه و سالن و نشیمن مشترک !هرکدام از این سوئیت ها مجهز به وسایل خواب ،سرویس
بهداشتی، تلویزیون ، مبلمان و کلیه ملزوماتی بود که برای یک اقامت نسبتا طولانی مورد نیاز بود. سوئیت ها هرکدام دو نفره بود. یکی از آن ها به پارسا و یوسف تعلق گرفت و یکی به من... تازه از حمام خارج شده بودم و موهایم را خشک کرده و لباس پوشیده بودم که صدای درآپارتمان آمد.نمیدانستم ان دو منتظر کسی بودند یا نه! اما حس کنجکاو ی ام باعث شد از سوئیت خارج شوم و به سالن بروم. پارسا در را باز کرد و کسی وارد شد که دیدنش یک لحظه مرا شوکه و مسخ کرد. ناباورانه نگاهش میکردم. باورم نمیشد آمده باشد! باورم نمیشد تا این اندازه حرف گوش نکن و سرتق شده باشد ! باورم نمیشد تا این حد دیوانگی کند! یوسف هم،چون من ناباورانه نگاهش میکرد.
-سلام !
پارسا اما عادی تر از همه بود و تنها کسی بود که جواب سلامش را داد. زیِر سِر خودش بود! قطعا کار خودش بود !به سختی سعی میکردم بر اعصابم کنترل داشته باشم و جلو جمع یک مشت محکم نثار پارسا نکنم و چکاوک را مورد شماتت قرار ندهم .نفس عمیقی کشیدم و دندان بر هم فشردم و زبان به کام گرفتم! اما یوسف مثل من خویشتن دار نبود و نتوانست خود را کنترل کند. عصبی به سمت چکاوک آمد و تشرزنان گفت:
-اینجا چیکار میکنی چکاوک؟ چرا اومدی؟
تشر زدم :
-یوسف آروم باش !عصبانیتش را سر من خالی کرد.
-به من نگو چیکار کنم ضیاءالدین دریاسالار!
بعد انگشت اشاره اش را در مقابل چکاوک گرفت و گفت:
-چکاوک !چرا اومدی اینجا؟ وسط خطر؟ تنهایی اینهمه راه!
دیگر داشت صبرم را لبریز میکرد. و یک جورایی موقعیتم را زیر سوال میبرد. او هنوز نمیفهمید من چقدر میتوانم خطرناک و عصبانی باشم در مقابل کسی که به حریم من تجاوز کند .باید این مساله را در کمال آرامش حالیش میکردم. قطعا در حال حاضر دیگر کسی تاب و طاقت تنشی بیشتر از این را نداشت .پس یک قدم به جلو
برداشتم و گفتم:
-آقای محترم !بفهم که اونی که باید ازش سوال کنه منم.نه شما !که من خودمو کنترل کردم و سوالی نمیپرسم. تو هیچ حقی در مقابلش
نداری که سرش داد بزنی و از دستش عصبانی باشی !چشم هایش را بر هم فشرد و نفس کلافه و خشمگینش را بیرون فرستاد و من همانطور عصبانی رو به پارسا گفتم:
-البته چیزی که بنظر میاد اینه که مقصر، تنها چکاوک نیست !حالا داشتم با چشمانی به خون نشسته و عصبی پارسا را مینگریستم.یوسف هم همینطور ! پارسا در مقابل خود دو مرد خشگین و عصبانی را میدید که هرکدام یک جور خاص به این دختر ربط داشتن و خود را مسوول او میدانستند.
ادامه دارد ...
❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#حس_خوب😍
دشت لاله های آبی در ژاپن اولین روز تابستان😍😍😍
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و چای دغدغه عاشقانه خوبیســـت برای با تو نشستن
🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿🪴
دکتر انوشه چقدر درست میگه که:
«هیچوقت کاری نکن که آدمای ارزون،
واست گرون تموم شن!
هر کی ازت پرسید چقدر دوستم داری؟!
نگو بی نهایت، بگو به اندازه ای که
لیاقتشو داشته باشی!
هر کی ازت پرسید تا کِی دوستم داری؟!
نگو تا آخر عمر؛بگو تا زمانی که کنارم باشی!
اینجوری میفهمن که تا زمانی که باشن
هستی و تا زمانی که ارزش داشته باشن
دوستشون داری.
🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿🪴
11.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
♨️ روایت رهبر انقلاب از ماجرای گفتوگوی امام حسین(علیهالسلام) و حضرت زینب سلاماللهعلیها در شب عاشورا
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم امنی باشید :)
🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿🪴
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
زندگیتان را مصرف کنید !
بله درست متوجه شدید!
ما همه مصرف کنندهايم، پس «زندگی تان را مصرف کنید.»
شما یک شیشه عطر را تا آخرین قطره مصرف می کنید. چرا؟
چون ارزشمند است.
زندگی خیلی ارزشمندتر از این حرف هاست. تلاش کنید زندگی تان را تا جای ممکن مصرف کنید.
فرصت زندگی، مصرف زندگی
هیچ فرصتی از زندگی را برای « زندگی کردن » از دست ندهید. منظور این نیست که فقط کار کنید یا مال اندوزی کنید، نه!
منظور این است که لحظه لحظه زندگی را لمس کنید. از زندگی تان زباله در نیاورید، تا آنجا که جا دارد، مصرف کنید. تمام استعدادهایی را که دارید، مصرف کنید و نگذارید استعدادها، توانایی و پتانسیل تان هدر برود
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
💎هر چقدربیشتر بهتر...
❤️ زن و شوهر هر چه بیشتر به هم محبّت کنند زیادی نیست آن جایی که محبت هر چه زیاد شود ایرادی ندارد محبّت زن و شوهر است. هر چه به هم محبّت کنید، خوب است و خود محبت هم اعتماد می آورد.
🌹این محبت زن و شوهر هم جزو محبتهای خدایی است. این از آن محبتهای خوب است هرچه بیشتر شود بهتر است.
📙مطلع عشق
🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿🪴