8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فرزند_پروری
این سه بازی رو میتونیم به چندین روش دیگه تغییر بدیم که مهارت های شنیداری ،دیداری و تمرکز بچه ها رو هم افزایش بده 👌
یـاد بـگـیـریــم شـاد زنـدگــے کـنـیـم♡ـ٨ـﮩـ۸ـﮩ♡
@vlog_ir
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سس کچاپ درست کن
.
┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟
بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم
♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
باورهای خوب باورهایی است که به شما احساس آرامش و اطمینان قلبی می ده،
وقتی دنبال احساس خوب باشی اتفاق های خوب می افتند
وقتی هنوز نگران نرسیدن به یه سری خواسته هات هستی، یعنی داری ازشون دور می شی
پس بیا تنها باورهایی رو قبول کن که بهت احساس بهتری می ده و کمک کننده هستند تا بتونی به زیبایی خواسته هات و خلق کنی✨✨
چونم
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
❣ خلاصه ای نامههای بسیار زیبا و حیرت آور از سوی پروردگار به همه انسانها:
سوگند به روز، وقتی که نور میگیرد و به شب، وقتیکه آرام میگیرد، که من نه تو را رها کردهام و نه با تو دشمنی کردهام. (ضحی 1-2)
افسوس که هرکس را بسوی تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم، او را بسخره گرفتی! (یس 30)
و هیچ پیامی از پیامهایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی. (انعام 4)
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام. (انبیا 87)
و مرا به مبارزه طلبیدی وچنان متوهم شدی که گمان کردی خودت بر همه چیز توانایی! (یونس 24)
و این درحالی بود که حتی مگسی را هم نمیتوانستی و نمیتوانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمیتوانی از او پس بگیری. (حج 73)
پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرو رفتند و تمام
وجودت لرزید(چه لرزشی!)، گفتم کمکهایم در راهست و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من شک کردی. (چه شکهایی!) (احزاب 10)
تا زمین با آن وسعتش بر تو تنگ آمد. پس حتی ازخودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من بسوی تو باز گشتم تا تو نیز بسوی من بازگردی، که من مهربانترینم در بازگشتن. (توبه 118)
وقتی در تاریکیها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم، با من می مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک
کردی. (انعام 63-64)
این عادت دیرینه ات بوده که هرگاه خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رو بسوی دیگر کردی و هر وقت سختی به تو رسید از من ناامید شدی. (اسرا 83)
آیا من برنداشتم از دوش تو باری که می شکست پشتت را؟
(سوره شرح 2-3)
آیا غیر از من، خدایی برایت خدایی کرده است؟ (اعراف 59)
پس کجا میروی؟ (تکویر 26)
پس از این سخن، دیگر به کدام سخن میخواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50)
چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟ (انفطار 6)
مرا بیاد می آوری؟ من همانم که بادها را میفرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرهای پاره پاره را به هم فشرده میکنم تا قطره ای باران از خلال آنها بیرون آید و بخواست من به تو اصابت کند تا تو
فقط لبخند بزنی، و این درحالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران،
ناامیدی تو را پوشانده بود.
(روم 48)
من همانم که میدانم در روز روحت چه جراحتهایی بر میدارد! و در شب، تمام روحت را درخواب باز پس میگیرم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آنرا به زندگی بر انگیخته، و تا مرگت که بسویم بازگردی، به اینکار ادامه میدهم. (انعام 60)
من همانم که وقتی می ترسی، به تو امنیت می دهم. (قریش 3)
برگرد، مطمئن برگرد، تا یکبار دیگر با هم باشیم. (فجر 28-29)
تا یکبار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم.
(مائده 54)
یه صلوات بر محمد وال محمد بفرستین.. ❤️
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
سلام وقت بخیر
یه اتفاقی برام افتاده که گفتنش برای همشهریا خالی از لطف نیست
راستش من خیلی اهل احتیاط هستم اما مثل اینکه بعضی چیزادست آدم نیست امروز توی روبیکا یه پیام از طرف فامیل اومد رفتم دیدم زده میتونی ۴ تومان برام واریز کنی خوب پیام از طرف فامیل باشه شما راهم به اسم خودتون صدابزنه مگه میشه بهش شک کنی واینم بگم گفت به حساب یه نفر دیگه پول واریز کن خوب خیلی برام پیش اومده بود به کسی بدهکار باشم شماره کارت طلبکارش را بفرسته بگه لطفا به حساب این واریز کن وتاکیدم داشت تا شب به حسابت واریز میکنم منم ۴ تومان توی کارتم نداشتم ولی چون سرکار میرفتم زشت بود بگم ندارم و با طرفم خیلی رودربایستی داشتم گفتم اگه بگم ندارم بد میشه از کسی قرض کردم وزدم به حسابش خلاصه زد به خدا تا شب برات واریز میکنم و۴ تومان دیگه هم باز واریز میکنی 🥹 تو این فاصله دیدم فامیلمون با چشم گریون زنگ زد گوشیم هک شده وچند نفر هم پول واریز کردنه نکنه پول واریز کنی حالا این منم 😭😭😭😭 هرچی هم فامیل و من زنگ میزنیم پلیس فتا اصلا جواب نمیده خلاصه پیام دادم توی گروه اگه کسی پیام اومد براش زنگ بزنه مطمئن بشه همینجوری به اعتبار دوستان واشنایان پول واریز نکنه وهمین طور لطفا مارا راهنمایی کنید پولمون به حسابمون برگرده
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
8.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
#پیشنهاد_دانلود
🌈👍چای که سرد میشه
روش آب جوش میریزن گرم میشه…
درسته , گرم میشه اما کمرنگ میشه…!!!!!!
❌رابطه های ما با دیگران هم همینه…
میشه دوباره زندش کرد اما مثل اول نمیشه…. نه نمیشه……✔️
نه رنگش، نه طعمش✔️
مواظب رابطه ها باشید….✔️
🔔تا لازم نشه روش آب جوش بریزید…
🍃🍃🍃🌼🍃
*
یاس هستم حرفاتو بهم بگو🥰
@Yass_malake
لینک کانالمون جهت دعوت دوستات👇
https://eitaa.com/joinchat/2415788177C265e771d88
🍃🍃🍃🌸🍃
گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز....
🍃🌸🍃
دوستانهها💞
🍃🍃🍃🌸🍃 گذری بر زندگی پر فراز و نشیب دختری ماه روی به نام #ایل_آی آخرین فرزند پاییز.... 🍃🌸
💞💞💞
#داستان_ایل_آی
به قلم پاک #یاس
اتاق جدیدم نه حموم داشت نه آینه
نه هیچ چیز شیشهای
پوزخندی به این دنیا زدم من معتاد بیجون چه ارزشی داشتم که اینجور مثلا ازم مراقبت کرده بودن
سمیه وارد اتاق شد
خیلی حال ندار بودم نیاز به یکی از همون قرصها داشتم
گوشه اتاق دوزانو نشسته بودم و تکون تکون میخوردم
طاقت استخوان درد رو نداشتم
با ناله گفتم میشه یکی بهم بدی خیلی درد دارم
سمیه در حالی که کمد رو میگشت گفت
___گردنت درد داره به درد استخون داری
بعد نگاهی بهم انداخت و گفت
____چه سوالیه میکنم
الان میرم برات میارم امروز سرمون خیلی شلوغه دیگه حوصله خودکشی تورو ندارم
طوری که نفهمه کنجکاو شدم آروم گفتم
____چی شده امروز؟؟ چه خبره؟؟؟
ولی سمیه زرنگتر از این حرفا بود و گفت
_____ببین آقا مهران خوشش نمیاد من زنایی که میاره صحبت کنم
تازه فهمیدم اسمش مهران
پرسیدم مهران کیه
با پوزخند گفت همون ازت خوشش اومده
بعد آروم گفت
ولی تو فرق میکنی
یه چیزیو میخوام بهت بگم
___ آروم باش هیچ سوالی نپرس هیچ کاریم نکن اینجوری راحت زندگیتو میکنی
به قیافت نمیخوره از اون زرنگا باشی
همینجور ناامید نگاهش میکردم
استخوان درد داشت نفسمو میگرفت
گفتم
___من هیچی نیستم من خودم شوهر دارم بچه دارم گریم گرفت
____پسرم تازه ۳سالشه دخترم امسال میره مدرسه
و بعد به آرومی گفتم
____حتما الان منو فراموشم کردم
______اشک بود که با قطرات درشتش میریخت
رنگ نگاه سمیه رنگ ترحم گرفت برعکس فرزانه که مثل ربات بود سمیه تحت تاثیر قرار میگرفت
اومد سمتم دستمال کاغذی سمتم گرفت و گفت
____برم برات از آقا قرص یگیرم و بعد در حالی که سرشو تکون تکون میداد از تاسف بیرون رفت
واقعا حالم خراب بود
بعد خوردن قرص خوابم میگرفت معمولا
با همون حال خرابم فک کردم اگه بخوابم نمیتونم بفهمم امروز چه خبره
برای همینم با وجود همه دردم وقتی سمیه قرص بهم داد دور چشمش کنار پایه تخت گذاشتم تا حداقل یکی دو ساعت بعد بخورم
سمیه کمک کرد رو تخت بشینم ولی همه تلاشم کردم تا از حس ترحمش کمک بگیرم برا همین با گریه گفتم
_____میشه ازش بخای منو ببری حیاط نفسم اینجا تنگ شده خیلی دلتنگ بچه هامم میشه بریم حیاط یکم هوا بخورم خواهش میکنم تورو جون هر کی دوسش داری
سمیه کمی ابرهاشو گره کرد و گفت
_____آقا که الان مهمون دارن فرزانه ازشون پذیرایی میکنه
ولی یکم واسا ...
زودی گفتم
____نه الان میخام تورو قرآن من که کاری به کسی ندارم
سمیه باز چشماشو رو هم گذاشت و سرشو تکون دهد و گفت.....
🌱به نظرتون ایلای کی میبینه🧐🤔
🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌
لینک پارت اول
https://eitaa.com/Mgbaely/82323
❤️پارت روزهای تعطیل در کانال دوستانه ها❤️
لینک دوستانه ها
https://eitaa.com/chslesh1402
لینک کانال
https://eitaa.com/Mgbaely
🌺
🍃🌺🍂
🍂🍃🌺🍂🍃🌺 #۱۷۴
❤️🍂🍃🌺🍂🍃🌺🍂🍃🌺🌺
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌
🌸 آیه الکرسی 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ
منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃
🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃
🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا
أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃
❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️
🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺
❤️❤️
25.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حلوا شیرازی
مواد لازم:
تخم مرغ ۴ عدد
آرد سفید ۳۰۰ گرم(۲پ)
شکر ۲ پ
آب ۳ پ
روغن مایع ۱ پ
کره ۳۰ گرم
زعفرون دم شده
گلاب ۱ پ
#حلوا
.
┅─═ঊঈ 🍃🌹🍃ঊঈ═─┅◍⃟
بزن رو لینک گلی جانم تا در کنار هم باشیم
♥️https://eitaa.com/joinchat/637730937Cf42c0f7787
#حکایت
عاقبت دغل
مرد ثروتمندی گله ای گوسفند داشت.
شبها شیر گوسفندان را می دوشید و در آن آب می ریخت و می فروخت.
روزی چوپان گله به او گفت: ای مرد، در کارت خیانت نکن که آخر و عاقبت خوشی ندارد.
اما آن مرد به حرف چوپان توجه نکرد.
یک روز که گوسفندانش در کنار رودخانه مشغول چرا بودند، ناگهان باران تندی درگرفت و سیلی بزرگ روان شد و همه گوسفندان را باخود برد.
مرد ثروتمند گریه و زاری کرد و بر سر و روی خود زد که خدایا، من چه گناهی کرده ام که این بلا بر سرم آمد؟
چوپان گفت: ای مرد، آن آبها که در شیر می ریختی اندک اندک جمع شد و گوسفندانت را برد.
آری دوستان
سزای کسی که کم فروش و گران فروشی می کند، همین است...
.