eitaa logo
🌸 دختــران چــادری 🌸
163.2هزار دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
16.7هزار ویدیو
273 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا جواب داد؟ 🔺پاسخ جالب رحیم پور  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
دوستانی که مخالف هستید. گشت ارشاد قرار نیست خانم‌ها رو با حجاب کنه.. قراره از بدحجابی و های بدتر جلوگیری کنه.. برای کردن خانم‌ها باید کار فرهنگی انجام داد.. پس به جای اینگه سر گشت ارشاد داد بزنید، سر مسئولینی که وظیفه شون رو در قبال حجاب و عفاف انجام نمیدن داد بزنید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
نرخ جریمه بد حجابی از کجا شروع شده؟ یه خبر دروغ که کل فضای مجازی رو پر کرده! سواد رسانه ای داشته باشیم.🙃💔 🆔@Clad_Girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از این به بعد احساسی عمل کن😎✌️ 🎬 دوره سواد عاطفی و ارتباطی لحظاتی از محتوای جلسه اول رو ببینید😍 ✅ همین حالا برای ثبت‌نام در جلسه اول رو به آیدی زیر ارسال کن👇🏻 🆔 @Baran_Support 🔥این پُست رو برای اون دوستایی که خیلی برات مهم هستن بفرست✌🏻
‌🔴 جریمه بدحجابی؟!! 😳😳 ♨️ به دنبال انتشار لیست قیمتی از جریمه‌های بدحجابی در برخی رسانه‌ها و فضای مجازی، پیگیری‌های خبرنگار فارس از مسوولان ارشد فراجا نشان می‌دهد چنین لیستی وجود ندارد و مورد تایید فراجا نیست. ‌ همچنین مرکز اطلاع رسانی فراجا به ایسنا گفته که بحث‌هایی در این خصوص مطرح شده اما ارتباطی به رقم جریمه نداشته و هنوز هیچ موضوع جدیدی به ما ابلاغ نشده است. ‌ 🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 وزیر ارشاد: با هنرمندانی که علیه منافع کشور فعالیت کنند طبق قانون برخورد می‌شود اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: 🔸هنرمندانی که در خارج از کشور علیه مردم ایران، دین و منافع کشور فعالیت کنند، با قانون مواجه خواهند بود. 🔸 فشار رسانه‌ای این افراد باعث نمی‌شود که از وظیفه قانونی خود کوتاه بیاییم. ما از صداهای بلند نمی‌ترسیم. 🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷𖧷 «رمـــان جــان شـیعـه،اهـل سـنت» باز شبی طولانی از راه رسیده و باید دوری مجید را تا صبح تحمل می‌کردم که البته این بار سخت‌تر از دفعه قبل بر قلبم می‌گذشت که بیشتر به حضورش عادت کرده و به آهنگ صدایش خو گرفته بودم. نماز مغرب را خواندم و به بهانه خرید چند قلم جنس هم که شده از خانه بیرون زدم تا برای چند قدمی که تا مغازه سرِ خیابان راه بود، از خانه بدون مجید فاصله گرفته باشم. شهر، خلوت و ساکت، زیر نور زرد چراغ‌های حاشیه خیابان، نشسته و خستگی یک روز گرم و پُر هیاهوی نیمه خرداد را دَر می‌کرد. به خانه‌هایی که همگی چراغ‌هایشان روشن بود و بوی غذایشان در کوچه پیچیده، نگاه می‌کردم و می‌توانستم تصور کنم که در هر یک از آنها چه جمع پُر شوری دور یک سفره نشسته‌اند و من باید به تنهایی، بارِ این شب طولانی بهاری را به دوش می‌کشیدم و به یاد شب‌های حضور مجید، دلم را به امید آمدنش خوش می‌کردم. چند قدمی تا سر کوچه مانده بود که صورت عبدالله را در نور چراغ دیدم و پیش از آنکه متوجه حضور من شود، سلام کردم. با دیدن من با تعجب سلام کرد و پرسید: _کجا الهه جان؟ کیف پول دستی‌ام را نشانش دادم و گفتم: _دارم میرم سوپر خرید کنم. خندید و گفت: _آهان! امشب آقاتون خونه نیس، شما به زحمت افتادین! و در مقابل خنده کم رنگم ادامه داد: _خُب منم باهات میام! از لحن مردانه‌اش خنده‌ام گرفت و گفتم: _تا همین سر خیابون میرم! تو برو خونه. به صورتم لبخند زد و اینبار با لحنی برادرانه جواب داد: _خیلی وقته با هم حرف نزدیم! لااقل تا سر خیابون یه کم با هم صحبت می‌کنیم! پیشنهاد پُر محبتش را پسندیدم و با هم به راه افتادیم که نگاهم کرد و گفت: _الهه! از وقتی مجید اومده دیگه اصلاً فرصت نمیشه با هم خلوت کنیم! خندیدم و با شیطنت گفتم: _خُب این مشکل خودته! باید زودتر زن بگیری تا تو هم با خانمت خلوت کنی! از حرفم با صدای بلند خندید و گفت: _تقصیر تو و مامانه که من هنوز تنهام! که با رسیدن به مقابل مغازه، شیطنت خواهر برادری مان نیمه تمام ماند. یک بسته ماکارونی و یک شیشه دارچین تمام خریدی بود که به بهانه‌اش از فضای ساکت و سنگین خانه گریخته بودم. از مغازه که خارج شدیم به جای مسیر منتهی به خانه، عبدالله به آنسوی خیابان اشاره کرد و گفت: _اگه خسته نیستی یه کم قدم بزنیم! نمی‌دانست که حاضرم به هر دلیلی در خیابان پرسه بزنم تا دیرتر به خانه بازگردم که با تکان سر، پیشنهادش را پذیرفتم و راه‌مان را به سمت انتهای خیابان کج کردیم. از مقابل ردیف مغازه‌ها عبور می‌کردیم که پرسید: _الهه! زندگی با مجید چطوره؟ از سؤال بی‌مقدمه‌اش جا خوردم و او دوباره پرسید: _می‌خوام بدونم از زندگی با مجید راضی هستی؟ و شاید لبخندی که بر صورتم نشست، آنقدر شیرین بود و چشمانم آنچنان خندید که جوابش را گرفت و گفت: _از چشمات معلومه که حسابی احساس خوشبختی می‌کنی! و حقیقتاً به قدری احساس خوشبختی می‌کردم که فقط خندیدم و نگاهم را به زمین دوختم. لحظاتی در سکوت گذشت و او باز پرسید: _الهه! هیچوقت نشده که سر مسائل مذهبی با هم جر و بحث کنید یا با هم حرف بزنید؟ و این همان سؤالی بود که تهِ دلم را خالی کرد. این همان تَرک ظریفی بود که از ابتدا بر شیشه پیوندمان نشسته و من می‌خواستم با بحث و استدلال منطقی آن را بپوشانم و مجید که انگار اصلاً وجود چنین شکافی را در صفحه صیقل خورده احساسش حس نمی‌کرد، هر بار با لشگر نامرئی عشق و محبت شکستم می‌داد که سکوتم طولانی شد و عبدالله را به شک انداخت: _پس یه وقتایی بحث می‌کنید! از هوشمندی‌اش لبخندی زدم و با تکان سر حرفش را تأیید کردم که پرسید: _تو شروع می‌کنی یا مجید؟ نگاهش کردم و با دلخوری پرسیدم: _داری بازجویی می‌کنی؟ لبخندی مهربان بر صورتش نشست و گفت: _نه الهه جان! اینو پرسیدم بخاطر اینکه احتمال میدم تو شروع می‌کنی! و در برابر نگاه متعجبم ادامه داد: _تو قبل از اینکه با مجید عقد کنی به من گفتی که دعا می‌کنی تا اونم مثل خودت سُنی بشه! من همون روز فهمیدم که این آرزو فقط در حد دعا نمی‌مونه و بلاخره خودتم یه کاری می‌کنی! نگاهم را به مقابل دوختم و با لحنی جدی گفتم: _من فقط چند بار درمورد عقایدش ازش سؤال کردم، همین! و عبدالله پرسید: _خُب اون چی میگه؟ ادامه دارد... ✍🏻به قلــــم فاطمه ولی نژاد 🆔@clad_girls
• 🌿 • خواهرم... همچون زینب (سلام الله علیها) باش؛ و در سنگر حجابت، به اسلام خدمت کن... «شهید محمدجواد نوبختی» 🌱 🆔 @Clad_girls
هوالرزاق سلام به همراهان همیشه هم‌راه ...🌹 گروه‌های ، در حال آماده سازی و اجرا برای شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها و اربعین حسینی هستن ... در تامین بودجه‌مون به مشکل خوردیم 😢 ان‌شاءالله میخوایم چهارده چراغ ، به نیت چهارده معصوم روشن کنیم 😍💡 وقتشه " بنفسی أنت و اهلی و مالی" رو عملی کنیم 💚
اولین چراغ رو به نیت آقا رسول‌الله صلوات‌الله‌علیه‌وآله .... هرکس میتونه بسم الله ...
۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۱۸۳۷۴۱
به نام گروه جهادی شهید مصطفی قاسمی شماره کارت با لمس کپی میشه . فیش واریزی رو به آیدی زیر بفرستید : 🆔 @Farhangy_admin