eitaa logo
🇮🇷 دختــران چــادری 🇮🇷
173.6هزار دنبال‌کننده
33.2هزار عکس
22.2هزار ویدیو
307 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿یا من یعطی من لم یسئله ایـران زمـین،سـرزمـیـن زنـانِ غـیوری ایسـت کـه مراحـل زنـدگی را چـونـان ایسـتاده پشـت سـر گـذاشـته انـد کـه میـشـود گـفت مـردانـه زنـدگـی اداره مـی‌کـردنـد. و چـه مـادر‌ــان و هـمـسـرانی که نـقـش بـسیـار پـررنـگی در دفـاع مـقـدس داشـتـند چـه پشـت جبـهـه و چـه در حفـظ حریـم خانـواده📻 چه مادرـانی که با دستـان خود فـرزنـدان را راهـی مکتـب انقـلاب کـردند و چـه همسـرانی که از مـرد زندگی شان گذشتند و آن را راهی مکتب پر عـشـق روـح اللـه کردنـد و چـه سالـها که چـشم انتـظـار بر راه نشـستند تا تکـه استـخوانـی از فـدایی اسـلام به دسـتشـان بـرسـد:)🙂 این کتـاب روایـتِ هـمین داسـتان اسـت روایـتی از عـشق مـادرانه آقـا محـمد و تـو مدتـی کوتـاه مهـمـان داسـتان زنـدگی اشـرف سـادات خانـم میـشـوی🤍 آری«تـنـها گـریـه کـن» گذری بر روایت مادرانه شهید محمد معماریان است✨ برگ برگ این کتاب که همچون گلی تقدیم به محضر ارباب شهدا می‌باشد حس حال و قلم این کتاب را جلا میبخشد؛ 🆔 @Clad_girls | دختران چادری
🇮🇷 دختــران چــادری 🇮🇷
🌿یا من یعطی من لم یسئله ایـران زمـین،سـرزمـیـن زنـانِ غـیوری ایسـت کـه مراحـل زنـدگی را چـونـان ایس
اسـم تـو مصـطفی سـت✨ روایتی از بانوی مصطفی:) مصطفی صدرزاده ای که رهبر او را الگو برای جوانان خطاب کرد🪐 مصطفی ای که گوشه گوشه‌ی زندگی اش درس است و ما چندی کوتاهـــ🤏🏼ـمهمانِ زندگی او در کاغذ های کاهی میشویم زندگی ای که از قاب عشق نوشته شده و کلمات آن روایتی عاشقانه از سوی همسر و همسفره آقا مصطفی است؛😇 🆔 @Clad_girls | دختران چادری
🇮🇷 دختــران چــادری 🇮🇷
اسـم تـو مصـطفی سـت✨ روایتی از بانوی مصطفی:) مصطفی صدرزاده ای که رهبر او را الگو برای جوانان خطاب ک
داستان داستانِ روایــ😇ت هاست» |دستش را که گرفتم یخ کرده بود،پاهایش می‌لرزید، گفت:عزیز نمی تونم راه برم،منو بغل میکنی؟ یک دستی فاطمه را بغل کردم و با دست دیگرم دوچرخه اش را گرفتم و راه افتادم، فاصله زیادی تا خانه نبود ولی آن چند دقیقه خیلی سخت گذشت، فاطمه محکم دستانش را دور گردن من انداخته بود و آرام اشک می ریخت. می دانستم آغوش پدرش را میخواهد،حال خودم هم تعریفی نداشت، غربت خودم و دختر شهید را حس می کردم و روز های سختی که قرار است بعد از این داشته باشیم. 🆔 @Clad_girls | دختران چادری
🇮🇷 دختــران چــادری 🇮🇷
داستان داستانِ روایــ😇ت هاست» |دستش را که گرفتم یخ کرده بود،پاهایش می‌لرزید، گفت:عزیز نمی تونم راه
دلتنگ نباش؛ . . . _دلتنگی خود توصیفی جدا دارد حال تو باید قلبت را آرام نگه داری چون همسرت،مَرده زندگی ات را فدایی عمه ی سادات کردی:) فدا کرده ای که دلتنگی آن را آرام کنی و دلتنگی را تقدیم قلب خود کنی❤️‍🩹 زمانی که در خیابان قدم میزنی و به خاطرات کنار هم فکر می‌کنی ناگهان تمام شهر می‌گویند دلتنگ نباش؛ آری باز هم روایت تکرار میشود. انتظار ها،دلتنگی ها،اشک شجاعت استقامت... روایت روایتِ زندگیه شهید روح الله قربان خانی و رشادت های همسر شهید 🆔 @Clad_girls | دختران چادری